پدیدههای اجتماعی هنگامی که به صورت یک مسئله اجتماعی بروز یابند دیده میشوند، اما زمینه شکل گیری و رشد آن به زمانی طولانی تعلق دارد. گاه مخفی کردن یا عدم بیان یک مسئله نه تنها موجب رشد بیش از حد آن شده، بلکه به عنوان یک رفتار عرفی در پوستههای پنهان رفتار اجتماعی رشد کرده و قابلیت آن را دارد که رفتار گروههای بزرگی از مردم را تغییر دهد.
پدیدههای اجتماعی هنگامی که به صورت یک مسئله اجتماعی بروز یابند دیده
میشوند، اما زمینه شکل گیری و رشد آن به زمانی طولانی تعلق دارد. گاه مخفی
کردن یا عدم بیان یک مسئله نه تنها موجب رشد بیش از حد آن شده، بلکه به
عنوان یک رفتار عرفی در پوستههای پنهان رفتار اجتماعی رشد کرده و قابلیت
آن را دارد که رفتار گروههای بزرگی از مردم را تغییر دهد.
نیازهای
جنسی در تمام انسانها وجود دارد، اما بسته به نوع جامعه و قوانین رسمی و
نانوشته، شیوه ارضای آن متفاوت است. با این همه، شیوههای انحرافی و
هنجارشکن نیز وجود دارد اما چه زمانی این شیوههای انحرافی به مسئلهای
بحرانی و خطرآفرین برای سلامت کل جامعه تبدیل میشوند؟
امروزه در
فضای مجازی و حقیقی خبرهایی از خیانت، روشهای غیرمعقول و انحرافی جنسی را
میشنویم که شاید در دهه قبل به ذهن کسی هم نمیرسید که جامعه اخلاقی و
مذهبی ایران به این مرحله از بحران جنسی برسد. چه شد که بحران جنسی در
ایران دامنهدار شد و گریبان گروههای مختلفی را گرفت؟ بحران جنسی در ایران
در تقابل ارزشها و آداب و رسوم جنسی با گسترش وسایل ارتباط جمعی در جهان
رخ داد.
میل کاذب در ارضای نیاز جنسی موجب شد تا شیوههای انحرافی و
نامقبول فرهنگی در درون روابط جنسی زوجین رخنه کند و پس از آن به سایر
افراد در انواع دیگر روابط جنسی نفوذ یابد. پس این انحراف خزنده ریشهدار
تر از آن است که بتوان به سرعت و ناگهانی از جامعه حذف شود، زیرا ذهن برخی
را درگیر کرده و شاید حتی برخی از افراد درصدد آن باشند تا تجارب مشابهی را
در کارنامه روابط جنسی خود داشته باشند. در بین گروههای مختلف جوان، برخی
تجارب به عنوان یک تجربه جذاب و سرگرمکننده شناخته میشود ونه تنها قبح
مسئله دیده نمیشود، بلکه پذیرش نسبی وجود دارد که این سبک و شیوه ارضای
نیاز نیز باید وجود داشته باشد زیرا گروههایی تمایل دارند از این طریق به
ارضای نیاز خود بپردازند.
دکتر قاسمی کبریا، روانشناس در این باره
معتقد است: «این رفتارها با این که مسئله ساز هستند اما زمانی که فردی که
این تجارب را داشته بی پروا و بدون در نظر گرفتن فضای عمومی آنها را بازگو
میکند، خطر بزرگتری جامعه و افرادی که مستمع آن هستند را فرا میگیرد.
وقتی هنجارها میشکند، عرفها و فرهنگهای مقبول جامعه بدون در نظر گرفتن
نیازها شکسته میشود و فرد در این فضا رها میشود و هر رفتار انحرافی ممکن
است. به طور مثال فرد تازه بالغ شده نیاز جنسی دارد، تجربه هم ندارد و
خیلی هم قید و بند ندارد و راحت وارد فضاهای مهیج غیراخلاقی میشود. یعنی
در اوج نیاز، تجربه ندارد و معلوم است که شکار میشود. افرادی که بسیار
لاابالیگری در فضای مجازی دارند، رها شدهاند. این بحران جنسی است که در
گروههایی از جامعه رواج دارد اما باید اشاره کرد که تعداد این افراد زیاد
نیست ولی شیوع آنها به دلیل قبح شکنی و ترویج عقاید و رفتار خودشان است.»
بحران
جنسی شکل گرفته در ایران با فعالیتهای مختلف در فضای مجازی و شبکههای
اجتماعی رشد کرد و به دلیل اینکه طبقات مختلف جامعه را درگیر خود کرده است،
یک مسئله اجتماعی مهم در زندگی امروز ما محسوب میشود. بحران جنسی یک
مسئله چندبعدی است زیرا هم مجردان و هم متاهلان را در پیچ و خم این مسئله
قرار داده است.
هنگامی که فرد خود را در تردید جنسی میبیند، به
راههای مختلف ولو انحرافی، برای برآورده کردن نیاز خود فکر میکند.
مشغولیت ذهنی ناشی از این تغییرات موجب بروز مشکلات مختلف شغلی، اجتماعی،
اخلاقی و فرهنگی برای فرد میگردد. پدیدههایی مانند طلاق، اعتیاد، بیکاری،
داشتن شرکای جنسی متعدد و یا خیانت از پیامدهای این بحران جنسی در جامعه
امروز ماست. دکتر محمدمهدی شمسایی، بحران جنسی موجود در فضای مجازی و
حقیقی را به منزله یک نابه هنجاری و محرک محیطی میداند که فرد را از داشتن
روابط سالم جنسی دور میکند: «فرد در یک محیط نامناسب، شیوههای مختلف
و نامتعارف ارضای نیاز را میبیند، بنابراین در برقراری روابط با جنس
مخالف گزینه عدم وجود تعهد به رابطه برجسته تر میشود. فرد خود را در محیطی
میبیند که محرکهای محیطی فراوانی برای داشتن روابط جنسی مختلف و حتی
همجنس گرایانه وجود دارد. این یک انحراف جنسی است که فرد تمایل به داشتن
شرکای جنسی متعدد دارد و عدم رعایت موازین شرعی و اخلاقی نیز در این بین
تاثیرگذار است.»
بحران جنسی از شیوههای مختلف در جامعه ترویج داده
شد است اما بی بند وباری و اعتقاد به ازادی روابط جنسی دلخواه بیش از همه
از طریق رسانه به تصویر کشیده شد. تاثیر فیلمها، تبلیغات کالاهای مختلف،
سبک زندگی و مواردی از این دست باعث شد تا بعد از گذشت نزدیک به دو دهه،
تغییرات شگرفی را در روابط جنسی در سطح کشور شاهد باشیم. دکتر امید مسعودی،
جامعهشناس در این باره میگوید: «این موارد را میتوان از تاثیر و تاثرات
نفوذ رسانههای جمعی بر زندگی عامه مردم از طریق فرهنگی و خزنده دانست. از
طریق رسانههای جمعی مجازی و یا کانالهای تلویزیونی که پیوند بیشتری با
زندگی روزمره مردم دارند، کسب لذتهای جدید، عدم تعهد، فراهم کردن فرصت
برای تجارب مشابه در فیلمها و حوادث، تجردگزینی و نوعی آزادی خودخواهانه
جنسی ترویج داده میشود و به عنوان سبک زندگی مدرن به خورد مردم عادی داده
میشود. انواع مختلفی ار بحرانهای جنسی، عدم تعریف نقش جنسی، خیانت و غیره
در نتیجه این رفتارها بروز و ظهور مییابد و متاسفانه در حال افزایش است.»
البته باید گفت که برخی نیز بر این باورند که محدودیت و عدم آموزش
صحیح جنسی در دوران کودکی و نوجوانی، تابویی از مسائل جنسی را ایجاد کرده
بود که با فراگیر شدن رسانههای الکترونیک، قابل کنترل نبود. فرد میتوانست
درباره مسائل جنسی بدون نگرانی به جستجو بپردازد و در خلال این جستجوها با
شیوههای انحرافی نیز به عنوان یک سبک جدید رابطه جنسی یا نقش جنسی مواجه
شود. این اشکال انحرافی در لفافهای از جذابیت و مدرنتیه پیچیده شده بود تا
فرد این شیوههای انحرافی را به مثابه شیوههای مخفی نگه داشته شده در
جامعه تصور کند نه شیوههای آسیبزا و مسئله دار. در نهایت این رفتارهای
پارادوکسیکال، فرد به سمت مرزهای تابوی اجتماعی سوق بیشتری یافت و در نهایت
بحران جنسی رشد کرد و امروز در وضعیت وخیمی به سر میبرد. وخیم بودن این
پدیده نه از جهت گسترش شیوع آن بلکه از نظر پذیرش و برخورد عادی سایر مردم
به این موضوع است. آنان این شیوهها را در حکم یک شیوه برطرف ساختن نیازهای
مختلف جنسی میدادند که طبق موازین دنیای مدرن قابل احترام است و حق
اعتراض به آنها وجود ندارد.