صاحبنظران، برای پیشگیری از جنگهای سایبری و فلج کردن سایبری زیرساختهای حیاتی، توصیههایی را بیان کردهاند. بیشتر این نظرها، از سوی آمریکاییها است.
برخی از کارشناسان آمریکایی از حملات سایبری به یک یا چند زیرساخت حیاتی ایالاتمتحده با منشأ دولتی، با اصطلاح «Cyber Pearl Harbor» یاد میکنند. این اصطلاح به این معنی است که آمریکا با حملات سایبری به زیرساختهای حیاتی کشورش، مواجه است و بهنوعی به حملهی نظامی که در سال 1941 و توسط ژاپن به بندر پرل هاربر صورت گرفته است، اشاره میکند.
حملهی ژاپن به این منطقه در آمریکا، سبب بروز خسارتهای سنگین به آمریکا شد و همین موضوع سبب شد تا این کشور، اقدام به بمباران اتمی شهر هیروشیما کند.
برخی معتقدند که استفادهی مقامات آمریکایی از اصطلاح حمله سایبری پرل هاربر، تهدیدی از ناحیهی آمریکا علیه سایر کشورها محسوب میشود. آنها معتقدند که آمریکا سعی در القای این مفهوم دارد که در صورت بروز یک حمله سایبری به زیرساختهایش، کشورهای مهاجم با پاسخی سنگین مواجه خواهند شد. این اصطلاح از سال 1990 به کار رفت.
در سال 2012، وزیر دفاع وقت آمریکا، اعلام کرد: هکرها میتوانند تمام نیروگاههای برق در بیشتر مناطق آمریکا را خاموش کنند. در نتیجه، هکرها میتوانند زیرساختهای حیاتی یک کشور را موردحمله قرار دهند که در اصطلاح به «فلج کردن سایبری»(Cyber Sabotage) مشهور است.
برخی کارشناسان بر این باور اند که هنوز چنین حملهای رخ نداده است؛ اما عدهای، حمله به کارخانهی فولاد آلمان در سال 2014 را نمونهی فلج کردن سایبری، میدانند. این حمله موجب در دست گرفتن کنترل سامانهی داخلی این کارخانه و کنترل کورهی ذوب، گردید.
زمانی بود که کارشناسان میگفتند: پیشگیری؛ راهبرد مناسبی در فضای سایبر نیست؛ زیرا تشخیص منبع حملات دشوار است و هکرهای دولتی و غیردولتی بسیاری در این حوزه، فعالیت میکنند. گاهی یک مهاجم حرفهای در زیر پرچم سرورهای دیگران، اقدام به حمله میکند.
نسبت دادن حملات به گروهها یا کشورهای مختلف نیز با مشکل مواجه است. یکی از این مشکلات این است که گاهی بعد از انتساب یک حمله، معلوم میشود که گروهی دیگر آن حمله را انجام داده بودند؛ بهعنوانمثال در سال 2014، 76 میلیون عدد از آدرسهای مشتریان بانک JP Morgan آمریکا به سرقت رفت که در ابتدا این حمله به روسیه نسبت داده شد؛ اما در سال 2015، وزارت دادگستری آمریکا اعلام کرد: مرتکبان این حمله، دو اسراییلی و یک آمریکایی بودند که در مسکو و تلآویو، زندگی میکردند.
مجازاتی از نوعی دیگر
برخی برای پیشگیری از وقوع جنگ سایبری، بحث استفاده از تحریمها و مجازات اقتصادی را پیش کشیدهاند. آنها میگویند: استفاده از روشهای مجازات کلاسیک برای پیشگیری، کافی نیست. البته این نظر نیز ایراداتی دارد. از جمله اینکه تحریم اقتصادی برای کشورهایی مانند چین، تبعات منفی بسیاری دارد، اما برای کشوری مانند کرهی شمالی، این حربه، مفید به نظر نمیرسد؛ زیرا این کشور مانند چین، وابستگی چندانی به اقتصاد ندارد. ایراد دیگر، ناکارآمد بودن این حربه، برای هکرهایی است که وابسته به یک کشور نیستند.
دقت در انتخاب هدف
یکی دیگر از راههای پیشگیری از جنگ سایبری، تمایز میان اهداف بخش نظامی و غیرنظامی است. گروه متخصصان دولتی ایالاتمتحده (United Nations Group of Government Experts) اعلام کردهاند: باید بخش غیرنظامی از اهداف حملات سایبری، جدا شود. این نکته در اجلاس G20 در ترکیه در سال 2015، مورد تأکید قرار گرفت. طرفداران این نظر، میگویند علت استفاده نکردن زیاد از تسلیحات سایبری در جنگها، به دلیل کشانده شدن جنگ سایبری به بخش غیرنظامی است. آنها در این زمینه استفاده از سلاحهای سایبری توسط آمریکا علیه دفاع هوایی لبنان و عراق و همچنین استفاده از جنگ هیبریدی روسیه علیه اوکراین و گرجستان را مثال میزنند.
قواعد سایبری؛ تلاشی دیگر
تصویب قواعد فضای سایبری، یکی دیگر از راههای پیشنهادی برای جلوگیری از جنگ سایبری است. در این زمینه میتوان به اقدامات آمریکا و اتحادیهی اروپا و همچنین توافق کشورهای شرکتکننده در اجلاس G20 در ترکیه، اشاره کرد. بهعنوانمثال آمریکا در تلاش است تا با تنظیم مقررات فضای سایبر، کشورهای دیگر را ملزم به اجرای آنها کند.
آگاهی بخشی دربارهی خطرها
آموزشهای سایبری نیز یکی دیگر از شیوهها است. دولتها و سازمانهای گوناگون، به نقش و اهمیت اینترنت در سلامت اقتصادی و محاسبات سودآور یک کشور، پی بردهاند؛ بنابراین عدهای بر این باور اند، طی زمان ممکن است افراد به این درک برسند که هزینههای جنگ سایبری و تبعات منفی آن، بسیار بیشتر از جنگ هستهای است.
راههای پیشنهادی، نمونهای از تلاشهایی است که صاحبنظران سایبری، برای پیشگیری از جنگ سایبری توصیه کردهاند؛ اما کشورهای قدرتمند سایبری دنیا مانند آمریکا، سعی میکنند برای همسو کردن مردم در جهت اهداف خود، مسئلهای را مکرراً بیان کرده تا بتوانند آن را در اذهان عموم، تثبیت کنند؛ مثلاً مسئولان این کشور مسئلهی حمله به زیرساختهای حیاتی این کشور و در نتیجه به وجود آمدن خسارات متعدد به بخشهای آمریکا را در چند وقت گذشته، بسیار مطرح کردهاند و انگشت اتهام خود را بهسوی ایران، چین، روسیه و کرهی شمالی میگیرند. آنها با این کار، این نکته را در اذهان مردم میگنجانند که وقوع جنگ سایبری از ناحیهی کشورهایی مانند ایران، ممکن است؛ در نتیجه بعد از متقاعد کردن مردم جهان در این مسئله، بهانهای برای شروع پروژهای دیگر تحت عنوان «هراس سایبری از ایران» را پیدا میکنند و مردم دنیا را نیز در این جهت، با خود همراه خواهند کرد.