۲۸ آذر ۱۳۹۴ - ۱۵:۰۳
کد خبر: ۱۹۰۶۳
به دنبال لغو تحریم های ایران، احیای بالقوه اقتصاد ایران بر اقتصاد جهان تأثیرات زیادی خواهد گذاشت و همین امر باعث خواهد شد رهبران آمریکا نگران برخی از پیامدهای مهم اقتصادی چنین امری شوند.
 اندیشکده امنیت نوین آمریکا در گزارشی به قلم الیزابت روزنبرگ از اعضای ارشد این اندیشکده به بررسی چگونگی برداشته شدن تحریم ها در پی حصول توافق هسته ای پرداخته و می‌نویسد آمریکا به عنوان یک کشور ذینفع عمده که از ثبات و امنیت در بازار انرژی و ثبات و امنیت سیاسی در خاورمیانه سود می‌برد مشتاق است بداند که رهبران ایران در پی حصول توافق هسته‌ای چه مسیری را در پیش خواهند گرفت.

• تأثیرپذیری اقتصاد جهان از احیای مجدد اقتصاد ایران •

به دنبال رفع تحریم های عمده، احیای بالقوه اقتصاد ایران تأثیراتی بر اقتصاد جهان خواهد گذاشت و همین امر باعث خواهد شد رهبران آمریکا نگران برخی از پیامدهای مهم اقتصادی چنین امری شوند. مدیران اقتصادی کنونی ایران شاید در پی رفع تحریم ها تلاش کنند خود را به سرعت با تزریق نقدینگی سازگار کنند، زیرا بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار ذخایر ارزی ایران که به صورت وجه‌الضمان در خارج از کشور نگهداری می‌شوند پس از رفع تحریم ها به سمت کشور سرازیر خواهد شد. با این حال، این مدیران با مثبت کردن نرخ رشد اقتصادی کشور خلاقیت و سخت‌کوشی خود را نشان داده‌اند و در زمینه نظارت بر تزریق ذخایر ارزی به اقتصاد کشور از خود اعتماد به نفس نشان داده‌اند.

 

• بازار انرژی در کوتاه‌مدت تحت تأثیر رفع تحریم ها قرار نمی‌گیرد •

– تأثیرات بر بازار انرژی

رفع تحریم های وضع‌شده علیه ایران باعث ایجاد تغییرات اساسی در بازار انرژی در کوتاه‌مدت نخواهد شد حتی با اینکه چنین امری شاید در کوتاه‌مدت قیمت نفت را تحت تأثیر قرار داده و در کوتاه‌مدت تا میان مدت باعث افزایش توانایی ایران در زمینه جذب سرمایه‌گذاری در بخش انرژی و ایجاد درآمد در این بخش شود. به علاوه، تمرکز شدید ایران بر ظرفیت تولید گاز طبیعی در میان مدت تا بلند مدت شاید به معنای این باشد که این کشور در بلند مدت تأثیر زیادی بر موازنه بازار نفت نخواهد گذاشت حتی با اینکه برخورداری از منابع عظیم چنین قابلیت بالقوه‌ای را شکل می‌دهد. با این حال، ایران شاید در بلند مدت دستخوش تغییرات چشمگیر شده و تکاپوی مصرف و تجارت گاز در منطقه را به ویژه از طریق خطوط لوله ارتقا بخشد. عرضه گاز توسط ایران می‌تواند به میزان قابل توجهی به متحد آمریکا، یعنی عراق، منفعت برساند، زیرا این کشور را از خوراک مورد نیاز جهت تولید برق بهره‌مند می‌سازد. عرضه گاز ایران همچنین به نفع پاکستان خواهد بود و به این کشور کمک خواهد کرد تا با استفاده از گاز طبیعی اقدام به تولید برق کند. در هر دوی این موارد، توانایی دولت مرکزی در زمینه دسترسی باصرفه به گاز طبیعی تأمین شده از طریق خطوط لوله و عرضه برق بیشتر به مردم می‌تواند به کنترل و کاهش فقر و بی‌ثباتی سیاسی کمک کند.

 

•افزایش صادرات نفت ایران باعث تداوم قیمت پایین نفت در کوتاه‌مدت می‌شود •

اگر تحریم ها در تابستان سال ۲۰۱۵ برداشته شوند در آن صورت ایران می‌تواند در آخرین فصل سال ۲۰۱۵ روزانه ۲۰۰۰۰۰ بشکه نفت به نفت عرضه‌شده خود در بازارهای جهانی بیفزاید و تا اواسط سال ۲۰۱۶ وضعیت تولید را به شکل گسترده‌تری بهبود بخشد. در حال حاضر قیمت پایین نفت تأثیر کاهنده بر میزان تولید کشورهای غیرعضو اوپک گذاشته و تداوم این روند تا یکی دو سال آینده راه را برای اوج‌گیری تدریجی تولید و صادرات نفت و میعانات گازی ایران هموار خواهد ساخت. تأثیر اصلی افزایش صادرات ایران در واقع تداوم قیمت پایین نفت در کوتاه‌مدت خواهد بود، به ویژه اگر شرکای ایران در اوپک از میزان تولید خود نکاهند و خود را با افزایش صادرات نفت تهران تطبیق ندهند. بنابراین، ورود مجدد ایران به بازار جهانی نفت تبعات منفی برای تولیدکنندگان نفت در آمریکا در کوتاه‌مدت خواهد داشت و در عین حال مصرف‌کنندگان از تداوم قیمت پایین نفت منفعت خواهند برد.

 

•پیش‌بینی افزایش حداکثری تولید نفت ایران به ۵/۵ میلیون بشکه در روز تا سال ۲۰۳۰ •

در بلند مدت نیز نرخ بالای مصرف انرژی در داخل ایران در کنار برخی چالش‌های سوءمدیریتی در بخش انرژی، میادین نفتی فرسوده، خالی شدن ذخایر، و دشواری‌های باقیمانده در زمینه عبور از تحریم ها باعث خواهد شد تا جاه‌طلبی‌های ایران در حوزه انرژی مهار شوند. این بدان معناست که احتمال آن نمی‌رود ورود مجدد ایران به بازار باعث تغییر شدید الگوهای عرضه نفت به بازار جهانی نفت شود یا وابستگی بیشتر کشورها به نفت ایران یا اوپک را به دنبال داشته باشد. علاوه بر این، احتمال آن نمی‌رود که رشد ظرفیت تولید نفت ایران از ۵/۴ تا ۵ میلیون بشکه در روز تا اوایل دهه ۲۰۲۰ یا ۵/۵ میلیون بشکه در روز تا سال ۲۰۳۰ فراتر رود. خوش‌بینانه‌ترین سناریو در زمینه رشد تولید نفت ایران دستیابی این کشور به رقم بیش از ۶ میلیون بشکه در روز است که با میزان تولید نفت کشور در سال‌های قبل از ۱۹۷۹ برابری می‌کند. با این حال، چیزی که محتمل‌تر است این است که ایران ظرفیت تولید نفت خود را از ۵/۵ میلیون بشکه در روز بیشتر نخواهد کرد و در عوض بر تولید گاز طبیعی متمرکز خواهد شد. همچنین، ایران علی‌رغم برخورداری از منابع عظیم گاز طبیعی احتمال آن نمی‌رود که بیش از ۱ درصد از سهم بازار گاز را از آن خود کند و نمی‌توان انتظار داشت که این کشور نقش عمده‌ای در بخش تولید گاز مایع ایفا کند.

 

•رقابت ایران و عربستان بر سر سهم بازار نفت باعث کاهش بیشتر قیمت نفت می‌شود •

از میان کشورهای تولیدکننده نفت در منطقه خلیج فارس، ایران احتمالاً با همسایه خود و رهبر غیررسمی اوپک، یعنی عربستان سعودی، بر سر سهم بازار رقابت خواهد کرد آنهم در شرایطی که قیمت نفت در طول یک یا چند سال آینده همچنان پایین خواهد بود. عربستان در حال حاضر علیرغم قیمت پایین نفت و بازگشت مورد انتظار ایران به بازار از بالاترین میزان تولید خود برخوردار است و احتمال آن بسیار کم است که به خاطر آنکه ایران نقش بیشتری در بازار ایفا کند از سهم بازاری خود یا قابلیت درآمدزایی خود بکاهد. این امر بر قیمت نفت فشار آورده و آن را در معرض کاهش بیشتر قرار می‌دهد و پیامدهای بودجه‌ای منفی برای عربستان، ایران، و دیگر کشورهای تولیدکننده نفت از جمله تولیدکنندگان مستقل در آمریکا به ارمغان می‌آورد. کاهش قیمت نفت به نوبه خود برای مصرف‌کنندگان جهانی نفت از جمله آمریکا که بزرگ‌ترین مصرف‌کننده نفت دنیاست تأثیرات مطلوبی به همراه خواهد داشت.

رقابت میان ایران و عربستان در زمینه عرضه نفت احتمالاً چندان به حوزه دیپلماتیک کشیده نخواهد شد علیرغم اینکه دو کشور از پیشینه روابط نه چندان خوب و رقابت برخوردارند. رقابت باعث خواهد شد تا دو کشور در زمینه تجارت نفت با مصرف‌کنندگان آسیایی دست به رقابت تجاری با یکدیگر بزنند اما در عین حال هر دو کشور را وادار خواهد ساخت تا به امنیت تجارت نفت از طریق خلیج فارس، تنگه مالاگا، و دریای چین جنوبی و شرقی توجه کنند.

 

• آمریکا باید همکاری تجاری با ایران را در برخی سطوح مجاز سازد •

– توصیه‌ها

آمریکا و متحدانش از آنجا که مایل‌اند در پی حصول توافق هسته‌ای فصل جدیدی در روابط اقتصادی و دیپلماتیک با ایران رقم بزنند باید گام‌هایی در زمینه تشریح فرآیند رفع تحریم ها بردارند، دستورالعمل‌هایی جهت دست زدن به فعالیت‌های بازرگانی جدید و قابل قبول تعیین کنند، و معیارهایی را جهت وضع مجدد تحریم ها مشخص سازند. آمریکا همچنین باید در راستای اهداف راهبردی همکاری تجاری با ایران را در برخی سطوح مجاز سازد. چند توصیه مشخص در ادامه فهرست می‌گردند.

 

• آمریکا و اتحادیه اروپا باید دستورالعمل‌ها و معیارهای رفع تحریم ها را تبیین کنند •

– تشریح و هماهنگ‌سازی فرآیند رفع تحریم ها و تعیین معیارهای وضع مجدد تحریم ها

رهبران آمریکا و اتحادیه اروپا، به ویژه مقامات وزارت خزانه‌داری و کنگره آمریکا، باید در زمینه روشن ساختن چگونگی رفع تحریم ها در حوزه تحت کنترل خود کاملاً همسو عمل کنند و در این راستا در صورت امکان از زبان مشابهی بهره بگیرند و یک دستورالعمل مکتوب و تفسیری برای کارشناسان و ناظران فدرال مستقر در بانک‌ها و شرکت‌ها تهیه کنند. این دستورالعمل باید جزئیات بی‌سابقه‌ای درباره میزان قرارگیری شرکت‌ها و بانک‌های غیرآمریکایی در معرض تحریم های آمریکایی ارائه دهد و نگرانی‌های موجود را برای تنظیم‌کنندگان مقررات مالی، ناظران، و مقامات اجراکننده مقررات اولویت‌بندی کند. چنین چیزی به کاهش سردرگمی‌ها و موارد نقض تحریم کمک می‌کند. چنین چیزی همچنین نشان می‌دهد که گروه ۱+۵ در زمینه هموارسازی مسیر برای انجام فعالیت‌های تجاری جدید و مجاز با ایران و اجرای توافق جدی است. این دو مسئله بر اعتبار توافق و ساختار انگیزشی که برای پایبندی ایران مدنظر قرار گرفته می‌افزایند.

مقامات کاخ سفید و وزارت خزانه‌داری آمریکا و همتایان آنها در اتحادیه اروپا و شورای امنیت سازمان ملل باید رهنمودهای علنی هماهنگ در رابطه با معیارها و سازوکار وضع مجدد تحریم ها در صورت نقض توافق توسط ایران ارائه دهند. این امر باید تعریف پروتکل‌هایی را شامل شود در رابطه با متوقف کردن یا کاهش فعالیت‌های بخش خصوصی که در صورت وضع مجدد تحریم ها دیگر مجاز نیستند.

 

• لزوم آگاه‌سازی بخش‌های عمومی و خصوصی از چندوچون تحریم ها •

– حمایت از اجرای قوانین و مقررات

کنگره آمریکا باید در راستای نظارت بر تحریم های ایران، تبعیت از تحریم ها، و فرآیند رفع تحریم ها منابع جدیدی به وزارتخانه‌های امور خارجه و خزانه‌داری اختصاص دهد. ملزومات اساسی جدید مرتبط با رفع تحریم ها به ویژه اختصاص گروه‌های جدیدی از کارکنان جهت انجام این امور را ضروری می‌سازند. نهادهای فوق‌الذکر باید از طریق ایجاد تیمی متشکل از مقامات و مسئولان با بخش‌های عمومی و خصوصی ارتباط برقرار کرده و آنها را از تغییرات در وضعیت تحریم های ضد ایرانی آگاه سازند. این تیم جدید همچنین نقش مهمی در کمک به اجرای مقررات و اعطای مجوز در آینده ایفا خواهد کرد، مسئولیتی که با تغییر قوانین تحریم و مشارکت بیشتر شرکت‌های خارجی در پروژه‌های تجاری در ایران پیچیده‌تر و دشوارتر خواهد شد.

 

• شرکت‌های آمریکایی باید اجازه یابند در ایران فعالیت کنند •

– اجازه به شرکت‌های آمریکایی جهت مشارکت در بعضی از بخش‌ها در ایران

وزارت خزانه‌داری آمریکا باید با صدور چند مجوز کلی به شرکت‌های آمریکایی اجازه دهد در زمینه ارائه برخی خدمات مالی ممنوعه، سرمایه‌گذاری در حوزه انرژی، و تجارت در ایران فعالیت کنند. چنین امری موجب می‌شود شرکت‌های آمریکایی در زمینه برخی سرمایه‌گذاری‌ها در ایران از جایگاهی مساوی با کسب و کارهای بین‌المللی برخوردار گردند و آنها را قادر می‌سازد تا بر سر فرصت‌های تجاری سودآور موجود در ایران به رقابت بپردازند. این امر همچنین چراغ سبزی خواهد بود برای شرکت‌های اروپایی مبنی بر اینکه آنها می‌توانند به سرمایه‌گذاری و تجارت مجاز در ایران ادامه دهند. بسیاری از این شرکت‌ها به خاطر حضور در اقتصاد آمریکا به شدت در معرض قوانین آمریکا قرار دارند. نهایتاً اینکه چنین اقدامی ورود شرکت‌های آمریکایی و اروپایی به بازار ایران را تسهیل می‌کند و باعث ایجاد موازنه با روابط تجاری قابل توسعه‌ای می‌شود که چین تلاش دارد در پی رفع تحریم ها به سرعت با ایران برقرار کند.

 

• همکاری شرکت‌های آمریکایی با ایران می‌تواند به شکل‌گیری دیپلماسی تجاری منجر شود •

علاوه بر اینها، ایجاد فرصت برای شرکت‌های آمریکایی جهت همکاری با ایران باعث شکل‌گیری نوعی دیپلماسی تجاری سازنده خواهد شد. فرصت‌های بیشتر جهت ایجاد پیوندهای بازرگانی با ایران می‌تواند کارآفرینان ایرانی را به برقراری روابط جدید با همتایان خود در غرب ترغیب کند و موجب شود این کارآفرینان از رهبران خود در تهران بخواهند که دست به گشایش راهبردی و دیپلماتیک گسترده‌تری با غرب برند. این امر می‌تواند به برقراری ارتباط بیشتر میان ایران و دنیای خارج کمک کند و میان اقتصاد ایران و اقتصاد آمریکا پیوندهایی ایجاد کند. این ارتباطات و پیوندهای تجاری جدید می‌توانند در نهایت مشارکت سازنده میان ایران و آمریکا در حوزه‌هایی که همچنان نگرانی‌های امنیتی به همراه دارند را سهولت بخشند.

 

• لزوم افزایش انعطاف‌پذیری اقتصادی در کشورهای حوزه خلیج فارس •

– تشویق انعطاف‌پذیری اقتصادی در کشورهای حوزه خلیج فارس

مسئولان وزارتخانه‌های امور خارجه و خزانه‌داری آمریکا باید با کشورهای حوزه خلیج فارس و به ویژه متحدان کلیدی واشنگتن، یعنی عربستان، امارات و عراق، همکاری کرده و به آنها کمک کنند تا در مواجهه با تداوم احتمالی قیمت پایین نفت در نتیجه عدم کاهش تولید اوپک بر انعطاف‌پذیری اقتصادی خود بیفزایند. این امر نقش تولیدی پررنگ‌تر ایران به عنوان عضو اوپک در پی رفع تحریم ها را شامل می‌شود. همچنین ضروری است که منابع مالی کشورهای فوق تقویت شوند، زیرا قیمت نفت و درآمدهای نفتی پایین است و هزینه‌کرد نظامی جهت مقابله با تهدیدات منطقه‌ای بالاست. کاهش هزینه‌های دولتی کشورهای حوزه خلیج فارس باید حرکت به سمت اصلاح گسترده یارانه‌ها، کاهش تقاضا برای انرژی، و حفظ منابع انرژی را شامل شود. موفقیت در این زمینه موجب خواهد شد تا حاکمان این کشورها جهت مقابله با چالش‌های امنیتی جدی از موقعیت باثبات‌تری برخوردار گردند.
گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر