چرا جوانان اروپایی جذب داعش میشوند؟ آیا این مشکلات اقتصادی و معیشتی است که این جوانان را از لیبرالدموکراسی به سوی بنیادگرایی سوق میدهد یا بحرانهویت معنا سبب چنین گرایشی است؟
در اینجا به این مقوله خواهیم پرداخت که علت جذب جوانهای اروپایی به
گروهی تروریستی که به اقدامات بنیادگرایانه مبادرت میورزد چیست. شکاف مرکز
- پیرامون و انتقام جهان سوم از جهان اول، که ریشه در نگاههای کمونیستی
دارند، از جدیترین گزارههایی است که میتوان در این موضوع به آن توجه
کرد.
جوانهای اروپایی چگونه جذب داعش میشوند؟
حالا
که بحران تروریسم به قلب اروپا رسیده و شهرهای رویایی قاره سبز همچون
پاریس و بروکسل چهرهای امنیتی به خود گرفتهاند، بحث بر سر چرایی پیوستن
جوانان اروپایی بالا گرفته است. داعش که تلاش میکند خود را دولت اسلامی
معرفی کند، جامعه هدف خود را جوانهای ناراضی اروپایی تعیین کرده است؛
جوانانی که برخاسته از طبقات پایین اجتماعی و اغلب از مهاجران عرب آفریقایی
هستند. مساله مهمتر اما بحران هویتی است که دامنگیر جامعه امروز اروپا شده
و پیوستن جوانان اروپایی به داعش را سرعت میبخشد. اکنون میتوان با قطعیت
گفت که حضور داعش در اروپا، متاثر از شکلگیری و حضور این گروه تروریستی
در خاورمیانه است. از بدو شکلگیری و اعلامموجودیت داعش، بسیاری بر این
موضوع تاکید میکردند که این گروه از منظر ایدئولوژیک، مالی و نظامی از سوی
قدرتهای غربی و برخی کشورهای خاورمیانه حمایت میشود؛ پشتیبانی مالی و
ایدئولوژیک برعهده ترکیه، عربستانسعودی و قطر بود و منابع نظامی داعش نیز
از سوی کشورهای غربی تامین میشد. جذب نیروی انسانی از سوی داعش، یکی از
مهمترین مراحل ادامه حیات این جریان تروریستی بود. پس از آنکه جذب نیرو در
خاورمیانه به مرحلهای رسید که این جریان میتوانست در عملیات تروریستی به
اهداف خود برسد، اقدام به جذب نیرو از اروپا کرد. براساس آنچه از سوی
تحلیلگران عنوان میشود، بیشترین نیروهای جذبشده به گروه داعش، جوانان
فرانسوی هستند؛ افرادی که اغلب ریشه آفریقایی و عرب دارند و اقلیت مسلمان
این کشور را تشکیل میدهند. انگلستان، آلمان، اتریش و بوسنی از دیگر
کشورهایی بودهاند که پس از فرانسه بیشترین نیروهای داعش از آنها جذب شده
است. آنگونه که برخی آمارها گواهی میدهند، میانگین سنی جوانان اروپایی که
به داعش پیوستهاند، ۱۸ تا ۲۹ سال است اما در این میان، برخی افراد نیز
بیش از ۳۰ سال و برخی دیگر کمتر از ۱۷ سال سن دارند. اما علت این موضوع
چیست؟ چرا جوانانی که در جوامعی تربیت و رشد یافتهاند که لیبرالدموکراسی و
عقلانیت، مبنای شکلگیری جامعه آنهاست، اکنون به جایی رسیدهاند که به
دامن بنیادگرایی پناه میبرند؟ برای این پرسشها میتوان پاسخهای متعددی
یافت اما سادهترین آن، وضعیت نامناسب اجتماعی و معیشتی و تبعیض نژادی است؛
جوانانیکه از کشورهای عربی و آفریقایی به اروپا مهاجرت کردهاند، حالا در
واکنش به تبعیضها و نابرابریها، واکنش نشان میدهند و به گروهی
ساختارشکن میپیوندند که هدفی جز برهمریختن نظم اجتماعی موجود در اروپا
ندارد. اقلیت مسلمان در اروپا، بهدلیل فضای اسلامهراسی القاشده از سوی
دولتهای اروپایی، دچار نوعی سرخوردگی شدهاند و مترصد فرصتی هستند که
بتوانند حقوق از دسترفته خود را احقاق کنند. از سوی دیگر، گروه داعش
مراکزی را در اروپا ایجاد کرده است و در قالب مراکزی که بهنام دین اسلام
به فعالیتهای تبلیغاتی میپردازند، اقدام به جذب امکانات و آموزشهای
بنیادگرایانه میکنند. این مراکز از نظر مالی، از سوی عربستانسعودی و قطر
پشتیبانی میشوند و به جوانانی که برای حضور و فعالیت در این مراکز
اعلامآمادگی میکنند، حقوق میدهند. آنها تبلیغات گسترده را در کنار
وعدههای مالی قرار میدهند تا جوانان مبتلا به بحرانهویت و تحقیرشده در
فرهنگ اروپا را تبدیل به نیروهای انتحاری و عملیاتی داعش کنند. در عین حال
اما بسیاری از جوانانی که به داعش میپیوندند، از خانوادههایی از قشر
متوسط جامعه اروپا هستند و چشمانداز مناسبی در زندگی داشتهاند. بنابراین
باید دلیل دیگری به جز انگیزههای مالی در سر داشته باشند که به داعش
پیوسته باشند. داعش به این دلیل برای این جوانان جذابیت دارد که جایگزینی
جذاب و دارای معنا در مقابل زندگی برای رفاه مادی و امنیت اقتصادی به آنها
پیشنهاد میکند. این تفکر که بهبود شرایط اجتماعی و مالی در مناطق
مسلماننشین غرب اروپا بر پیوستن افراد جدید به داعش تاثیر میگذارد،
سادهانگارانه است. آنچه داعش به جوانان مسلمان اروپایی پیشنهاد میکند،
همان چیزی است که لیبرالدموکراسی با تاکید بر شناخت فردی و رفاه مالی،
توانایی ارائه آن را ندارد و آن، فرصتبخشی از یک ایدئولوژی است که بتواند
به زندگی یک فرد معنا دهد. در حقیقت، تلاش برای رسیدن به مفهومی بزرگتر از
زندگی است که قلب جوانان اروپایی را برای پیوستن به داعش به تپش
میاندازد. نوعی اسطوره اجتماعی که آن را در دولت اسلامی داعش جستوجو
میکنند. آنها میخواهند این سرخوردگی را جبران کنند و از اینرو به داعش
میپیوندند. در جلد دوم کتاب تاریخ اندیشههای سیاسی در قرن بیستم که
تحتعنوان لیبرالیسم و محافظهکاری آمده است: «دبلیو. اچ. آدن شاعر انگلیسی
قرن بیستم در اثر معروف خود تحتعنوان عصر اضطراب از تنهایی ارواح بیمار و
زندگی بیهدف و بیمعنا در عصر مدرن سخن میگفت. اگزیستانسیالیسم که خود
در چنین وضعی تکون یافت، اضطراب انسان مدرن را نتیجه آگاهی از زیستن در
جهانی پوچ و بیمعنا میدانست. با انکار وجود خدا اضطرابی عمیق دامنگیر
آدمی میشد و انسان خود بهتنهایی موجد معنا و ارزش به شمار میرفت. آرتور
کستلر میگفت: «انسان قرن بیستم بیماری سیاسی است که هیچ پاسخی برای مساله
معنای زندگی ندارد.» نقادان مدرنیته از بیاعتمادی به علم سخن میگفتند.
به نظر آنان علم نهایتا به فناوری جنگی بدل میشد و ماشین را بر انسان مسلط
میساخت. از دید آنان، علم نمیتوانست کارویژههای مذهبی را که از دست
رفته بود، ایفا کند.» او به سازشها و ستیزههای مذهب و مدرنیته در غرب
اشاره میکند و با برشمردن نظریات افرادی همچون کارل بارت، پل تیلیخ و
ادوارد اسکیلیبیکس، بحران معنا در اروپا را به نقد میکشد. در این میان
البته برخی از تحلیلگران اروپایی از عوامل درونی و شخصی بهعنوان یکی از
علل پیوستن جوانان اروپایی به داعش یاد میکنند. بر این اساس، انگیزههای
درونی از خواستههای فردی یا نیازمندیهای یک فرد نشات میگیرد که میتواند
مزایای عضویت در یک گروه افراطگرا، احساس تعلق، فرار به هویتی جدید و
ماجراجویی یا پول را شامل شود. تروریستهای خارجی نیازهای شخصی دارند که با
پیوستن به یک گروه تامین میشود. از سوی دیگر، میل به مقبولیت یافتن در
جامعه و اجبار دوستان نیز میتواند در پیوستن به گروههای افراطی نظیر داعش
دخیل باشد.
اروپا در آتش داعش
نیروهای
اروپایی در ساختار نظامی و رسانهای داعش نقش قابلتوجهی دارند. آنها
نیروهای تازهنفسی هستند که در کنار نیروهای سابق، جان تازهای به گروه
میبخشند. اگرچه بسیاری از این جوانان اروپایی افرادی با سطح تحصیلات پایین
و برخاسته از طبقات پایین هستند که ریشه در مهاجران عرب و آفریقایی دارند
اما در عین حال، آن گروهی که دارای تحصیلات و سابقه فعالیت در زمینه
تبلیغات، رسانه، رایانه، کتاب و... هستند، تجربیات خود را برای موفقیت داعش
بهکار میبندند؛ اقدامی که توان عملیاتی، تکنیکی و تاکتیکی داعش را
افزایش میدهد. این نقش، زمانی اهمیت خود را به نمایش میگذارد که توان
تبلیغاتی و عملیاتی داعش در خاورمیانه را افزایش میدهد. از زمان شکلگیری
داعش تا امروز، فیلمهای تبلیغاتی زیادی از سوی گروه داعش و با هدف جذب
نیرو در شبکههای اجتماعی پرمخاطب به نمایش درآمده است. این فیلمها به
زبانهای انگلیسی، فرانسه و آلمانی انتشار یافته و سپس به زبانهایی نظیر
روسی، اندونزیایی و سپس اردو ترجمه میشود. برخی از این فیلمها، اروپا را
سرزمین ترس معرفی میکنند و از جوانان این قاره میخواهند که به سرزمین
امن خلافت اسلامی پناه ببرند.
علاوه بر این، گروه
دیگری از جوانان اروپایی که تحصیلات فنی و مهندسی دارند، در حوزه
جنگافزارها و حوزههایی همچون نفت، به داعش خدمت میکنند. از منظر
ایدئولوژیک اما داعش قابلیت اعمالنفوذ و جذب نیرو در تمام کشورهای اروپایی
را ندارد و فاقد قابلیت کافی برای گسترش در قاره سبز است؛ چهبسا برخی از
نیروهای اروپایی داعش، در آیندهای نهچندان دور، ساز جدایی بزنند و به
زندگی پیشین خود بازگردند. اما یک احتمال را نباید از نظر دور داشت و آن،
این است که بازگشت نیروهای اروپایی داعش به سرزمین مادریشان، بحران امنیتی
را در قلب اروپا تشدید خواهد کرد و این نیروهای آموزشدیده، تهدیدی جدی
برای اروپا خواهند بود. در مقابل اما دولتهای اروپایی تلاش میکنند با
اقدامات متقابل، تبلیغات داعش را خنثی کنند و مانع از پیوستن تعداد بیشتری
از جوانان این قاره به این گروه تروریستی شوند. آنها همچنین محرومیتها و
تبعیضهای اجتماعی و اقتصادی علیه شهروندان مهاجر و اقلیت مسلمان را کاهش
میدهند تا زمینه اشتغال و جذب این افراد در فرهنگ اروپا فراهم شود.
دولتهای اروپایی علاوه بر اقدامات اجتماعی و تبلیغاتی، راهبرد امنیتی
تازهای را تدوین کردهاند تا بتوانند فعالیت داعش در اروپا را محدود کرده و
امنیت قاره سبز را تامین کنند.