آمريکا ناو هواپيمابر خود را از خليج فارس خارج کرد و اوباما اعلام کرد که آماده مذاکره با ايران و روسيه درباره سوريه است.
آمريکا ناو هواپيمابر «تئودور روزولت» را به علت عمليات روسيه در سوريه از خليج فارس خارج کرد و اين کشور براي نخستين بار از سال 2007 ميلادي تاکنون در آبهاي خليج فارس ناو هواپيمابر ندارد.
به گزارش روزنامه رأي اليوم، واشنگتن به علت موفقيت هواپيماهاي روسيه در سوريه مجبور شد ناو هواپيمابر «تئودور روز ولت» خود را از خليج فارس خارج کند.
خارج کردن ناو هواپيمابر «روزولت» بدين معناست که حضور آمريکا در منطقه کاهش يافته است.
وزارت دفاع آمريکا اذعان نکرد که اين اقدامات به عملکرد هواپيماهاي روسيه در سوريه مرتبط است اما ارتش آمريکا اعلام کرد ناو هواپيمابر «روزولت» که حامل پنج هزار سرباز و 65 فروند جنگنده بود از آبهاي خليج فارس خارج شد.
خبرگزاري «ان بي سي نيوز» اعلام کرد : خارج شدن اين ناو به اوضاع اقتصادي مربوط مي شود .
برخي از کارشناسان آمريکايي درباره خارج شدن اين ناو هواپيمابر از خليج فارس ابراز نگراني کردند.
«پيتر دالي» دريادار بازنشسته آمريکايي در اين باره گفت: آمريکا به خاطر غيبت کشتي هاي جنگي خود در منطقه از اين مسئله به آساني نخواهد گذشت زيرا روسيه حضور خود را در منطقه افزايش داده است.
«جان ريچاردسون» ديگر دريادار آمريکايي گفت: بدون حضور ناو هواپيمابر آمريکا در خليج فارس توانايي هاي اين کشور در اين منطقه کاهش مي يابد.
مذاکره با ايران و روسيه درباره سوريه
رئيس جمهور آمريکا گفت: در تلاش هستيم تا از طريق مجاري ديپلماتيک با ايران و روسيه مذاکره کنيم.
با وجود حملات هوايي روسيه در سوريه و با وجود شکست برنامه آمريکا در آموزش نيروهاي مخالف روسي، باراک اوباما گفت: تغييري در سياست آمريکا در قبال جنگ سوريه صورت نخواهد گرفت.
رئيس جمهور آمريکا گفت: تلاش مي کند با استفاده از مجاري ديپلماتيک هم با ايران و هم با روسيه کار کند تا به بشار اسد رئيس جمهور سوريه براي « گذار » فشار وارد کند.
وقتي از باراک اوباما پرسيده شد که آيا آمريکا در زماني که روساي روسيه و آمريکا در مجمع عمومي سازمان ملل متحد در نيويورک ديدار کرده بودند او مي دانست که روسيه مي خواهد به سوريه حمله کند، گفت: ما اطلاعات خوبي داشتيم.
باراک اوباما در مصاحبه با شبکه سي بي اس در پاسخ به پرسشي مبني بر اينکه جمهوريخواهان انتقاد مي کنند که آمريکا از خاورميانه ( غرب آسيا) عقب نشيني کرده و به کناري نشسته است گفت: همين افراد (منتقدان جمهوريخواه) بودند که ما را به عراق بردند و در اعتراف به اشتباه بودن اين کار نيز مشکل دارند.
کساني در حزب جمهوريخواه هستند که مي خواهند ما نيروهاي بيشتري به خاورميانه بفرستيم، معيار اين افراد تحميل کردن صلح در منطقه و پليس بودن منطقه است. اين افراد مشکلي در اين زمينه ندارند. همين افراد مي گويند که ما عقب نشيني کرديم.
باراک اوباما اذعان کرد که تلاش هاي او براي کمک به حل بحران سوريه تا اين لحظه شکست خورده است اما وي در عين حال از راهبرد خود در سوريه دفاع کرد.
اوباما همچنين اين ادعاها را رد کرد که ولاديمير پوتين رئيس جمهور روسيه اکنون رهبر غالب در جهان است.
اوباما گفت:سوريه يک مشکل دشوار براي کل جامعه جهاني بوده است. کاري که ما تاکنون قادر به انجام آن نبوده ايم ــ و من نخستين کسي هستم که به آن اذعان مي کنم ــ اين است که در مولفه هاي داخلي سوريه تغيير ايجاد کنيم.
او همچنين گفت: آموزش دادن سوري ها براي شکست دادن دولت اسلامي ( گروه تکفيري صهيونيستي داعش) تا زماني که رژيم بشار اسد در راس قدرت باقي باشد، دشوار خواهد بود.
توافق روسيه با آمريکا درباره سوريه
روسيه با آمريکا درباره سوريه صد در صد به توافق نرسيده است.
به گزارش خبرگزاري رويترز ، سرگئي لاوروف وزير امور خارجه روسيه گفت مسکو هنوز به طور صد در صد با آمريکا و متحدان منطقه اي درباره سوريه به توافق نرسيده است اما پيشرفت هايي در اين زمينه حاصل شده است.
واکنش واشنگتن به دخالت روسيه در سوريه
احتمال دارد واکنش واشنگتن به دخالت روسيه در سوريه نظامي باشد.
القدس العربي در مقاله اي نوشت اگر مشخص شود دخالت روسيه آثار راهبردي فوري و قوي در پي خواهد داشت، به احتمال قوي واکنش واشنگتن به روسيه، نظامي خواهد بود.
پايگاه اينترنتي روزنامه القدس العربي چاپ لندن در مقاله اي به قلم عصمان نعمان نوشت جنگها در سوريه، عراق، يمن، مصر(سيناء)، ليبي، تونس و الجزاير يک واقعيت را نمايان کرد و آن« اسلام جهادي» است که با ارکان و سازمانهاي مختلفش به نيروي سوم سياسي و نظامي در جامعه بين المللي تبديل شد.
حضور « اسلام جهادي» در جنگها بر ضد کشورها و دولتهاي عرب خلاصه نمي شد بلکه جنگها و عمليات تروريستي و عمليات خشن کور را در افغانستان، پاکستان ، ترکيه ، فرانسه ، انگليس، آمريکا و استراليا و خود روسيه انجام مي دهد.
بارزترين ارکان « اسلام جهادي» و سازمانهايش دو رکن هستند. يکي القاعده و دومي دولت اسلامي عراق و شام يا داعش (سازمان تکفيري صهيونيستي) است. سازمان القاعده حضور قوي در يمن جنوبي(عدن و حضرموت)، شمال غرب سوريه (استان ادلب) دارد. داعش (سازمان تکفيري صهيونيستي) به دولت فعالي در غرب عراق( موصل، الانبار و صلاح الدين ) ، شرق سوريه (مناطقي از استانهاي الرقه، الحسکه، ديروالزوزو حلب) تبديل شد.
آمريکا قبل از ديگران به قدرت « اسلام جهادي» و حضور آن پي برد و سعي کرد از طريق اطلاعاتش در برخي از سازمانهايش رخنه کند. همچنين از همکاري با سازمانهاي ديگرش بويژه با داعش در عراق و سوريه و با جبهه النصره در سوريه خودداري نکرد. همکاري با ا ين دو سازمان به شکل اجاره خدمات هنگام تلاقي منافع سياسي و اهداف ميداني در نزاع با دشمنان مشترک در آمد .
همکاري ميداني بين آمريکا و داعش اخيرا به سبب توسعه «دولت اسلامي»(داعش صهيونيستي تکفيري) بويژه در عراق کاهش يافت زيرا منافع واشنگتن و متحدان محلي اش را تهديد کرد. اما ممکن است اين همکاري به سطح گذشته بازگردد و در قبال تحولي جديد و خطرناک تمديد شود.
تحول جديد ورود روسيه به سوريه، افزايش حضور نظامي اش در آنجا و گسترش مشارکت جنگي اش در کنار ارتش سوريه در جنگ عليه سازمانهاي مختلف «اسلام جهادي» بويژه جناح تروريستي و تکفيري آن است.
آمريکا در قبال حمله سريع و گسترده روسيه که از درياي خزر تا مديترانه ، آسمان سوريه و در موازات مرزهاي سوريه با ترکيه و عراق امتداد دارد، سردرگم شد. زيرا حمله روسيه پيامدها و آثار متعددي داشته است که مي توان در چند مورد خلاصه کرد.
- حمايت لجستيکي و تسليحاتي از ارتش سوريه و منتقل کردن آن از موقعيت دفاعي به موقعيت هجومي در چند منطقه از مرکز و شمال غربي سوريه - تقويت روحيه ملت سوريه و بازگشت جوانانش در پاسخ به نداي خدمت به پرچم يا داوطلب شدن در گردانهاي دفاع ملي حامي ارتش - قوت گرفتن نيروهاي مخالف آمريکا در عراق و بلند شدن صداي اعتراض کساني که خواستارکمک به نيروي هوايي روسيه هستند تا به داعش و مواضعش در عراق حمله کند. اين در حالي است که اينها پي بردند حملات ائتلاف بين المللي به رهبري آمريکا بي فايده بوده است.
-کاهش نقش ترکيه و فعاليتهايش در ميدان سوريه بويژه پس از اينکه سازمانهاي اسلامي خارجي (چچني، ايغوري و ..) متحد آن بسوي مرزها با سوريه به عقب رفتند.
- قوت گرفتن نيروهاي مقاومت لبناني و فلسطيني متحد سوريه بويژه نيروهاي مقاومت و ياورانشان در کرانه غربي و غزه و حتي در مناطق سال 1948 و سردرگم شدن دولت نتانياهو و ناتواني اش براي سلطه بر انتفاضه روز افزون مردمي -مصر اعلام کرد از دخالت نظامي روسيه در سوريه بر ضد داعش حمايت مي کند و از بازتاب منفي آن بر دشمن سياسي و راهبرديش يعني ترکيه خرسند شد.
-افزايش مشارکت ميداني ايران در جنگ عليه تروريسم در سوريه . گواه آن اعلام سپاه پاسداران انقلاب ايران درباره شهادت يکي از ارکان سپاه يعني سردار حسين همداني است که مشاور ارتش سوريه در منطقه حلب بود.
واشنگتن همه اين اتفاقات و تحولات را با دقت بررسي مي کند. تصميمش چه خواهد بود؟ آيا در عرصه ميداني يا سياسي يا هر دو به روسيه واکنش نشان خواهد داد.
يک تحول معني دار اتفاق افتاد. کارتر اشتون وزير دفاع آمريکا در نشست وزراي دفاع ناتو به روسيه هشدار داد و گفت: در روزهاي آينده روسها متحمل تلفات انساني خواهند شد. اين گفته را مي توان دو گونه تفسير کرد. نخست هشداري به مسکو است که از ارتش سوريه با گردانهاي زميني حمايت نکند يا اينکه واشنگتن در صدد است سازمانهاي جهادي در سوريه را به سلاح پيشرفته اي مجهز کند که مي تواند خسارات آشکاري به نيروهاي جنگجوي سوري يا روسي وارد کند.
برخي از شواهد هشدار آمريکا فوري در عمل نمايان شد. واحدهايي از جبهه النصره از موشکهاي تاو ضد زرهي استفاده کردند و اعلام کردند «کشتار تانکها» را عليه طرف سوري به راه انداختند. رهبري سوريه ادعاهاي النصره را تکذيب کرد و با يک اقدام اين تکذيب را تقويت کرد. سوريه اسامي مواضعي را که ارتش سوريه توانست در سهل الغاب و شمال استان حماه به کنترل خود در آورد، مشخص کرد. يک منبع نظامي سوريه اعلام کرد موشکهاي تاو که النصره استفاده کرده است بخشي از موشکهاي ضد زرهي است که ترکيه چند ماه قبل در آستانه سلطه( النصره) بر جسرالشغور در اختيار النصره قرار داد که تعداد آن کمتر از هزار عدد نمي باشد.
به احتمال قوي تصميم نهايي واشنگتن درباره ماهيت واکنش به مسکو پس از ارزيابي احتمالات و ملاحظات خاص و پاسخ به برخي پرسشها اتخاذ خواهد شد.
آيا دخالت نظامي روسيه با توجيه تقويت حضور و نفوذش در سوريه است؟ همچنين آيا براي آزمايش برخي سلاحهاي جديد پيشرفته است ؟ يا اينکه داراي اهداف درازمدت و خطرناک ديگري است؟
آيا حمايت روسيه از سوريه به پيروزي محور نيروهاي مقاومت براي طرد سازمانهاي تروريستي از سرزمين شام منجر خواهد شد و در نتيجه حضور ايران در مرزهاي فلسطين اشغالي تقويت مي شود و از سوي ديگر پاي ايران به مديترانه مي رسد؟
آيا دو تحول ياد شده به تضعيف نفوذ آمريکا در مشرق عربي منتهي خواهد شد و آيا امنيت اسرائيل تهديد خواهد شد؟
در سايه پاسخ به اين سوالات واکنش سياسي يا نظامي آمريکا معين خواهد شد.
اگر مشخص شود دخالت روسيه آثار راهبردي فوري و قوي در پي خواهد داشت، به احتمال قوي واکنش واشنگتن نظامي خواهد بود و اين امر از طريق شکل پيشرفته جنگ نيابتي با ايجاد ائتلاف مرحله اي با نيروهاي « اسلام جهادي» و سازمانهاي قدرتمندش (يعني داعش النصره و غير اين دو) انجام خواهد شد. واشگتن به اين سازمانها سلاح پيشرفته اي خواهد داد تا شدت حمله روزافزون سوري روسي را بشکنند و مانع شکل گيري رقيبي برايش در عراق شود و به نيز ترکيه اجازه مي دهد نقش لجستيکي و نظامي گسترده تري را در شمال سوريه بازي کند و به اسرائيل نيز اين فرصت را مي دهد که نقش مشابهي را در جنوب سوريه بازي کند.
اما اگر ارزيابي واشنگتن اين باشد که مي تواند آثار حضور روزافزون روسيه در سوريه و شايد در عراق را در حدودي که آسيبي به نفوذش و امنيت اسرائيل وارد نکند، مهار کند و توافقي بر سر راه حل سياسي بدست آيد که سهم طرفهاي درگير را مشخص کند تا در شوراي امنيت يا کنفرانس ژنو سه بتوان روي آن تکيه کرد ، واشنگتن هر نوع واکنش نظامي از نوع ياد شده را از خود بروز نمي دهد يا اينکه آن را به تاخير مي اندازد. تصميم واشنگتن و شانسش براي موفقيت يا شکست هر چه باشد، جنگ در سوريه وجود دارد و بر اين اساس به اين زوديها پايان نخواهد يافت.