خورشید اخترشناسی این بار قرار است از فلات ایران طلوع کند. این تعبیری است که نشریه ساینس درخصوص تلاشهای مربوط به راه اندازی رصدخانه ملی ایران به کار می برد.
ریچارد استون مقاله نویس ساینس در سفری که به ایران داشته، رشد و توسعه تلاشها جهت راه اندازی رصدخانه ملی ایران (INO) را مورد تمجید قرار داده است.
او گزارشش را اینگونه آغاز می کند: اینجا کوه گارگاش واقع در کاشان است. همزمان که خورشید در پشت قله ۳۶۰۰ متری این کوه (مرکز ایران) در یکی از بعدازظهر های آگوست غروب می کند، سوسوی چراغها از روستایی که در دوردست واقع شده دیده می شود و این درحالی است که دمای هوا کم و کمتر می شود.
کسب موفقیتهای گذشته در اخترشناسی
علیرضا بهنام که یک فیزیکدان است، در محلی که تریلری در آن پارک شده آبی به جوش می آورد تا چایی آماده کند. کار فعلی او در این منطقه مرتفع مطالعه اوضاع جوی است. البته او هدف بزرگتری هم دارد: کمک به کشورش برای کسب موفقیتهای باشکوه گذشته در عرصه اخترشناسی.
هزار سال پیش یعنی زمانی که اروپا در عصر سیاه دست و پا می زد، ایران امروز که آن موقع پرشیا نامیده می شد همراه با سایر سرزمینهای مسلمان نشین، کانون اخترشناسی جهان به شمار می آمدند. حتی کوپرنیک هم برای ثبت دقیق اطلاعات مربوط به حرکت زمین از رصدخانه مراغه واقع در شمال غرب ایران استفاده می کرد تا نظریه گردش زمین به دور خورشید را مطرح کند.
حالا قرار است سنت رصد آسمان و ناشناخته های فضای بیکران در ایران از بهار آینده احیا شود، از جایی که خیلی از تریلر بهنام فاصله نخواهد داشت. خبر مهم این است که کار ساخت رصدخانه ملی ایران (INO) که مجهز به تلسکوپ اپتیکی ۳.۴ متری است با بودجه ۳۰ میلیون دلار آغاز شده است.
تکمیل رصدخانه ایران تا ۵ سال آینده
چیزی در حدود ۴ تا ۵ سال دیگر این رصدخانه تکمیل می شود. پیر سالیناری از رصدخانه اخترفیزیک Arcetri در فلورانس ایتالیا با بیان این جمله ادامه می دهد: «آن موقع این رصدخانه بهترین نمونه در نوع خود برای استفاده عمومی تا شعاع هزاران کیلومتر خواهد بود.» بدون تردید اشاره وی به این واقعیت است که در منطقه خاورمیانه، رصدخانه ملی ایران بهترین در نوع خود خواهد بود.
سالیناری ادامه می دهد: «رصدخانه ملی ایران ظرفیت بسیار خوبی برای تبدیل شدن به تاسیساتی مهم جهت توسعه اخترشناسی نه تنها در ایران بلکه در جهان را دارد. این تلسکوپ به مطالعه سیارات فرامنظومه شمسی، انفجارات پرتوی گاما، شکار ماده تاریک و کنکاش در چگونگی شکل گیری کهکشان خواهد پرداخت.
هنریک هیلدبرانت از اخترشناسان انستیتو اخترشناسی Argelander در بن آلمان می گوید: «اگرچه رصدخانه ملی ایران در برابر سایر رصدخانه های بزرگ جهان ابعاد کوچکتری دارد اما چنین رصدخانه هایی که به تلسکوپهای ۲ تا ۴ متری مجهز هستند توانایی انجام کارهای بزرگی را دارند.»
رصدخانه ملی ایران نشانه حیات جامعه اخترشناسی در این کشور است. در واقع نطفه راه اندازی رصدخانه در ایران به دهه ۸۰ میلادی باز می گردد و آن زمانی بود که یک ایرانی وطن دوست ساکن اسپانیا که متاثر از تلسکوپ ایزاک نیوتون در لاپالما واقع در جزایر قناری این کشور شده بود، پیشنهاد ساخت تاسیساتی مشابه را در ایران ارایه کرد.
دکتر رضا منصوری مدیر پروژه رصدخانه ملی ایران که خود یک فیزیک اخترشناس در انستیتو تحقیقات علوم بنیادین تهران است، می گوید: «این ایرانی خیر کل دارایی اش را با هدف تاسیس رصدخانه به دانشگاه کرمان وقف کرد. اما هشت سال جنگ طولانی مدت فرصت تحقق این ایده را از بین برد. یک دهه بعد، شورای ملی تحقیقات ایران دو پروژه بزرگ علمی را تصویب کرد: ساخت رصدخانه و شتاب دهنده ذرات با انرژی بالا.
منصوری می گوید: «اما پروژه رصدخانه خیلی زود از ریل خارج شد. همزمان با انتخاب احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور در سال ۲۰۰۵، وزیر علوم کابینه وی دیدگاه مبهمی نسبت به این پروژه داشت. با این حال اخترشناسان و علاقمندان این عرصه بیکار نمانده و به تلاشهایشان برای فراهم ساختن زمینه راه اندازی این رصدخانه ادامه دادند.»
کوه گارگاش قله هاوایی را به زیر می کشد
آرنه آردبرگ که در قامت یک اخترشناس در دانشگاه لاند سوئد فعالیت دارد، می گوید: «اگر مبنا را شمار درصدی شبهای عالی برای رصد فضا در نظر بگیریم، کوه گارگاش قله Mauna Kea در هاوایی را به زیر می کشد. این قله خانه شماری از بزرگترین و بهترین تلسکوپهای اپتیکی جهان است.»
در سال۲۰۰۹ محمد جواد لاریجانی رییس انستیتو تحقیقات علوم بنیادین در نامه ای خطاب به رهبر ایران به طرح نکاتی درخصوص این رصدخانه پرداخت. پس از گذشت ۱۰ سال، دولت بودجه ۷۰ میلیارد ریالی (۴ میلیون دلار در آن زمان) برای پروژه رصدخانه ملی ایران اختصاص داد. این بودجه برای سفارش آینه اصلی رصدخانه به آلمان و صیقل یافتن آن در فنلاند کافی بود.
در ادامه مهندسان پروژه به سرعت دست به کار شده تا مکان یابی مناسبی برای احداث این رصدخانه انجام دهند. آنها فاکتورهای مختلفی مانند نوسانات دمایی، زمستانهای سخت و زمین لرزه ها را مورد ارزیابی قرار دادند.
دکتر منصوری می گوید: «از آنجا که ایران در منطقه زلزله خیزی قرار دارد، اعضای پروژه رصدخانه ملی به راهکارهای مستقل از صخره ها فکر می کنند تا لرزش رصدخانه و تلسکوپ آن به حداقل برسد. این بخش از پروژه ساخت بسیار حساس است.»
تابستان سال پیش و درحالی که کارها به نتیجه رسیده بود و آینه اصلی برای سفر طولانی با کشتی و کامیون به ایران آماده می شد، رصدخانه ملی ایران خبرهای ناامیدکننده ای دریافت کرد. اگرچه مجلس ایران یک میلیون دلار دیگر برای این پروژه اختصاص داده بود اما تحریم هایی که علیه برنامه هسته ای این کشور وضع شده بود آزار دهنده بودند و در همین حال دولت از اختصاص این رقم خودداری کرد. دکتر منصوری در این باره می گوید: «دوران ناامیدکننده ای بود، در وضع بدی بودیم.»
اما امسال دو تحول اساسی روی داد: نخست بازدید سورنا ستاری معاون علم و فناوری ریاست جمهوری از کوه گارگاش. به گفته منصوری، او پس از بازگشت به تهران نامه ای به روحانی نوشت و پس از آن بود که برنامه های لازم برای کمک به رصدخانه ملی ایران تدوین شد.
دومین رویداد به خارج از ایران مربوط می شد. سپتامبر سال گذشته علیرضا شعبانی که در آزمایشگاه هوش مصنوعی کوانتوم گوگل واقع در کالیفرنیای آمریکا به سایر دانشمندان در ساخت رایانه کوانتومی کمک می کند گزارشی را درباره حال و روز رصدخانه ملی ایران می خواند. او می گوید: «بسیار ناراحت شدم. خیلی دوست داشتم راهی پیدا کنم که این پروژه به حیات خود ادامه دهد.»
او در این خصوص تماسی با دکتر منصوری گرفته و درباره موارد مختلف مرتبط با این پروژه صحبت می کند. پس از آن، شعبانی و دو تن از همکارانش شرکتی به نام «بیرونی» را به پاسداشت دانشمند بزرگ ایران تاسیس کرده تا از این طریق به جمع آوری منابع مالی جهت ساخت رصدخانه ملی ایران اقدام کند. اما انتقال پول به ایران با توجه به تحریمهای آمریکا، کار ساده ای نبود.
گویا قرار است اتفاقاتی روی دهد. شعبانی می گوید: «این ماه او و یک وکیل موضوع را با وزارت خزانه داری آمریکا مطرح می کنند تا آن را معاف از تحریم ها کنند و البته اتفاقاتی که به تازگی درخصوص برنامه هسته ای ایران روی داده به این روند کمک خواهد کرد.»
آغاز شکل گیری روابط جدید علمی با رصدخانه
منصوری امیدوار است که رصدخانه ملی ایران به شکل گیری روابط جدید دیگری منجر شود. او می گوید: «حدود ۱۰۰ اخترشناش ایرانی در آمریکا و ۵۰ تن یا حتی بیشتر نیز در اروپا در پروژه های مهم حضور دارند. اگر حتی تنها ۱۰ درصد این افراد به ایران بازگردند همه چیز فرق خواهد کرد.»
اما پروژه گارگاش تنها به ایرانی ها محدود نمی شود، این پروژه ای است که همه اخترشناسان می توانند سهمی در آن داشته باشند.