روزنامه هافینگتنپست در گزارشی تحلیلی نوشت: دستاورد واقعی اوباما از توافق هستهای این است که وی به آمریکا ثابت کرد که امنیت از طریق دیپلماسی بهتر به دست میآید تا جنگ افروزی.
روزنامه هافینگتنپست در ادامه گزارش خود نوشت: پس از 20 مذاکرات سخت میان
ایران و گروه 1+5، ساعتها جلسات استماع در کنگره آمریکا، جلسات توجیهی
محرمانه بیشمار برای قانونگذاران و تعداد زیادی مقاله و گزارش دربارهی
توافق هستهای افراد کمی به این پرداختهاند که دستاورد واقعی باراک
اوباما، رییسجمهور آمریکا از این توافق چیست؛ بله، وی توانسته است تمام
مسیرهای دستیابی ایران به ظرفیت تولید سلاح هستهای را مسدود کند. اما
مهمتر از آن باید گفت که اوباما به آمریکا ثابت کرد امنیت بهتر است از
طریق دیپلماسی به دست آید تا جنگ افروزی.
به نوشته این روزنامه
آمریکایی، شاید در ابتدا این امر بدیهی به نظر بیاید اما هر بحثی حول توافق
هستهای ایران و گروه 1+5 فاش میکند که ورشکستگی اخلاقی و جنگ افروزی تا
چه حد در اعماق فرهنگ سیاسی آمریکا ریشه کرده است.
اوباما در
سخنرانی ماه گذشته خود در دانشگاه امریکن گفت: زمانی که من هشت سال پیش
برای ریاست جمهوری کاندید شدم گفتم که آمریکا نه تنها باید با تصمیم جنگ در
عراق مخالفت میکرد، بلکه ما باید به این طرز تفکر که ما را به این منطقه
رساند پایان دهیم. این طرز تفکر به گونهای است که اقدام نظامی را به
دیپلماسی ترجیح میدهد.
به گفته اوباما این طرز تفکر که به جنگ عراق
منجر شد امنیت را با یک وضعیت جنگ همیشگی برابر میداند. این ذهنیت در
ازاء این ترس را ایجاد میکند که برنامهریزی نکردن برای زور باعث میشود
ضعیف دیده شوید. همانطور که اوباما در این سخنرانیاش تاکید کرد؛ آنهایی
که خواستار جنگاند خود را قوی و قاطع مینامند در حالی که آنهایی که مخالف
میکنند ضعیف هستند.
اشتیاق برای قوی دیده شدن که از این طرز تفکر
سرچشمه میگیرد همچنان مباحث حول توافق هستهای را نیز تعریف میکند و سبب
شده است تا برخی از حامیان توافق با این استدلال که جنگ گزینه بدتری است
از توافق پشتیبانی کنند، حتی اگر این تعبیر هدف بزرگتر توافق هستهای را
مغلوب کند: این که الگوی دیپلماسی جایگزین جنگافروزی شود.
هافینگتنپست
در ادامه نوشت: با این حال رییسجمهور اوباما میداند که افکار عمومی مردم
آمریکا دیپلماسی را به جنگ ترجیح میدهد. اکنون وی قادر است برای تغییر
این اگو ابتکار عمل به خرج دهد اما نمیتواند آن را به تنهایی تکمیل کند.
متحدان
وی و دیگر حامیان توافق هستهای باید به این حقیقت اعتقاد داشته باشند که
توجیه جنگ برای استفاده از راهحلهای دیپلماتیک، در واقع همان ذهنیت جنگ
افروزی است که باعث نمیشود توافق هستهای با ایران به طور کامل مورد تقدیر
قرار گیرد.
این درسی است که آمریکا باید پس از بیش از یک دهه جنگ فرا گرفته باشد.