مرور رفتار هاي اياالات متحده آمريكا اين واقعيت را به روشني بيان مي كند كه امريكا به عنوان بزرگترين حامي رژيم صهيونيستي در طول 60 سل گذشته هميشه به دنبال تقويت و امنيت اسراييل بوده است وبراي رسيدن به اين هدف از نفوذ به ساختار سياسي اقتصادي و فرهنگي كشور ها استفاده كرده است.
مرور
رفتار هاي ايالات متحده آمريكا اين واقعيت را به روشني بيان مي كند كه
امريكا به عنوان بزرگترين حامي رژيم صهيونيستي در طول 60 سل گذشته هميشه به
دنبال تقويت و امنيت اسراييل بوده است وبراي رسيدن به اين هدف از نفوذ به
ساختار سياسي اقتصادي و فرهنگي كشور ها استفاده كرده است. بارزترين نمونه
آن هم اتحاد ايران و آمريكا قبل از انقلاب اسلامي و زمان پهلوي دوم بوده
است. اين مهم را با واكاوي رفتار هاي آمريكايي ها مي توان دريافت. آن ها مي
دانند كه اگر بخواهند خاورميانه را آنطور كه آن ها مي خواهند داشته باشند
بايد به تقويت اسراييل بپردازند و از اين مهم هيچ گاه دريغ هم نمي كنند.
دراين سو و در دوسال اخير و بعد توافق ژنو ،ببيانيه لوزان ، نهايتا اتمام
مذاكرات هسته اي ، همچين تنظيم برجام و قطعنامه 2231 شوراي امنيت سازمان
ملل براي عده اي توهم برقراري صلح و دوستي ميان ايران وآمريكا ايجاد شده
است يا حتي براي آن از درون و خارج هم تلاش مي كنند.
آن ها بر اين باورند
كه آمريكا از دشمني هاي خود دست برداشته و با اين اوصاف ايران را توصيه
مي كنند كه با آمريكا رفتار متعارف داشته باشد . اين در حالي است كه رهبر
معظم انقلاب بعد از توافق وين و تنظين سند بر جام و همچنين در دیدار با
اعضای مجمع جهانی اهل بیت علیهمالسلام و اتحادیههای رادیو و تلویزیونهای
اسلامی نقشه آمريكايي هار ا در سه بعد بررسي كردند.
الف) ایجاد اختلاف بین كشور هاي منطقه
ب) نفوذ سیاسی و اقتصادی و فرهنگی در کشورهای اسلامی منطقه
ج) اختلاف افکنی ميان مسلمانان
ايشان
همچنين در ديدار هيات دولت در چند روز گذشته بر ضرورت موضع گيري هاي
صريح و انقلابي تاكيد كردند . همچنين بار ديگر به خطر نقشه دشمن براي
نفوذ به ايران تاكيد كردند و فرمودند:
" در بحث هسته ای، احتمال بی توجهی به اهداف دشمنان را از جمله نگرانی ها و دغدغه های است"
ايشان تأکید کردند: از اول انقلاب تا امروز دشمنی آمريكايي ها كم نشده است با
اين تفاسير مي توان ابعاد مورد اشاره رهبر انقلاب را در رفتار هاي
مرموزانه آمريكايي ها بايد رصد كرد و و با توجه به آن رفتار مناسب و كنش
منطقي داشت. به نظر مي رسد براي اين منظور بايد تحيل و وقايع رو در سطوح
مختلفي بررسي كرد. اين سطوح مي تواند شامل موارد متعدد و مهمي شود از جمله:
1) اعتراف آمريكايي ها به دشمني 2) چرا آمريكا با و جود دشمني به دنبال اجراي برجام است؟ 3) دشمني آمريكايي ها از طريف اختلاف افكني ميان كشور هاي منطقه 4) اختلاف افكني ميان آحاد مردم و مسلمانان 5) تلاش آمريكايي ها براي نفوذ
در اينجا براي تبيين بهتر موضوع مي توان هريك از ابعاد را به طور خلاصه و به صورت مصداقي بررسي كرد .
1) اعتراف آمريكايي ها به دشمني
شايد
با تحليل شرايط موجود و آنچه در ادامه مي آيد ، بتوان منظور سخنان چند روز
پيش اوباما كه گفته بود «توافق هستهای با ایران بازتاب بهترین
تصميمگيريها در سیاست خارجی آمریکاست» را درك كرد،. او در سخنرانيهاي پس
از جمعبندي مذاكرات هسته اي ، بحث "تلاش براي ايجاد تغيير در رفتارهاي
ايران" را چندين بار مورد اشاره قرار داده بود. در واقع آمريكايي ها ايران
را با اين نوع نگاه ايدوئولوژيك و حاكيتي قبول ندارند و همانطور كه
دراظهارات صريح سياسي بلندتريم قامام سايسي دولتشان هم به روشني ديده مي
شود به دنبال تغيير رفتار سياسي ايران هستند. و اين دقيقا يعني همان كنش
واكنشي سخن رهبر انقلاب كه فرمودند:
"نه نفوذ اقتصادی آمریکا را در کشور اجازه خواهیم داد، نه نفوذ سیاسی و نه نفوذ فرهنگی" دشمني
آمريكايي ها به همين موضع ختم نمي شود . رييس جموهور آمريكا كمتر از يك
هفته است كه بار ديگر از گزينه نظامي و راهبرد كلان اين گزينه در برابر
ايران سخن گفته است. گزينه نظامي كه فقط كشوري در مقابل كشور متخاصم از آن
استفاده مي كند. همين دو مصداق به روشني اعتراف آمريكايي ها به دشمني را
تبيين مي كند.
2) چرا آمريكا با و جود دشمني به دنبال اجراي برجام است
اوباما
به دلايل مختلفي به دنبال دستيابي به توافق نهايي است. براي اين منظور هم
به دنبال جلب حمايت كنگره است. تا به اين واسطه سياست هاي راهبردي وزارت
خارجه شان كه مهمترين آنها همان نفوذ در منطقه است دچار خدشه نشود. آن ها
حتي براي رسيدن به اجراي نهايي اين توافق از جيب هم خرج مي كنند. به نوشته
وال استريت ژورنال ، يك مقام آمريكايي كه به نامش اشاره نشده، تأكيد كرده
رئيس جمهور آمريكا تضمين ميكند كه آژانس تمام منابع مالي مورد نياز براي
اجراي برجام را در اختيار بگيرد.اين در حالي است كه يوكيا آمانو، مديركل
آژانس در مصاحبهاي هزينه لازم براي انجام مأموريتهاي آژانس در چارچوب
برجام را بيش از 10 ميليون دلار اعلام كرده است. اين يعني از جيب خرج كردن،
براي عملياتي سازي توافق با ايران. از سوي ديگر رسانه هاي آمريكا مدتي
است اذعان دارند كه وزير خارجه آمريكا در جريان مذاكرات هستهاي به وزراي
خارجه اروپايي تضمين داده است كه پس از برداشته شدن تحريمها، تهديدي
متوجه فعاليت شركتهاي اروپايي در ايران نخواهد بود.به واسطه همين موضوعات
است كه براي عده اي توهم دست برداشتن آمريكايي ها از دشمني با ملت ايران
ايجاد شده.
اما به راستي اين همه تلاش و هزينه براي چه؟
به
طور خلاصه آمريكايي ها و دموكرات هاي هم حزبي آقاي اوباما اولا ، براي برد
درانتخابات رياست جمهور ي آمريكا به اين توافق نياز دارند تا بزرگترين
بحراني كه ساخته و پرداخته خودشان بوده است را بدون درگيري نظامي حل و فصل
كنند و به اين واسطه باعث تغيير نگرش آحاد مردم آمريكا و نهايتا پيروزي
در انتخابات شوند . ثانيا به واسطه عدم درگيري با ايراتن امنيت اسراييل را
تامين كنند. ثالثا آمريكايي ها در عرصه سياست خارجي هيچ موفقيت بزرگي
نداشته اند و اين موضع به لحاظ حرفه اي به ضرر حزب حاكم قلمداد مي شود. آن
ها چه در موضوع روسيه و اوكراين و چه در موضوع عراق و چه در موضوع سوريه
نتوانستند به اهداف از پيش تعيين شده خود برسند و اين تواقق هسته اي
ميتواند برگ برنده اي در رزومه كاري سياست خارجي ناموفق آقاي اوباما باشد.
3) دشمني آمريكايي ها از طريف اختلاف افكني ميان كشور هاي منطقه
مضوع
اختلاف افكني آمريكايي ها را نيز مي توان با يك نمونه مصداقي به روشني
تبيين كرد. نیکلاس برنز،" معاون وزیر امورخارجه سابق آمریکا در دولت جرج
بوش، كه در آن دوران هدایت مذاکرات هستهای با ایران را برعهده داشت و در
حال حاضر استاد دانشگاه هاروارد است در نشست دانشگاه ساوثرن مین به تازگي
اظهار داشت:
"من در یک ماه گذشته چند بار در جلسات استماع کنگره
آمریکا شرکت کردهام که برای بررسی توافق هستهای وین بودند. نکته جالب
توجه این است که جمهوریخواهان جلسه جدی برای بررسی توافق هستهای وین
برگزار نمیکنند و جلسات جدی، نشستهایی است که دموکراتها برگزار میکنند.
این وضع، نگران کننده است زیرا توافق هستهای، مهمترین اتفاق در عرصه
تصمیمات سیاسی است که در سالهای اخیر در آمریکا رخ میدهد." وي بعد از اين
اظهرات به موضعي مهم اشاره كرد كه پرده از نيت هاي شوم آمريكاي ها بر مي
دارد. نيكلاس در عين حالي كه براي حمايت از برجام تلاش كرد به "تقويت نقش
عربستان و كشور هاي منطقه براي مقابله با ايران و ايجاداختلاف ميان
دوستان منطقه ايران" تاكيد كرد. اين در واقع همان موضوع اختلاف افكني هاي
آمريكايي ها ميان امت اسلامي است كه با هدف سلطه آمريكايي ها به منطقه
دنبال مي شود.
4) اختلاف افكني ميان آحاد مردم و مسلمانان
براي
اين موضوه هم بهتر اشاره به يك مصداق كنيم. "راجح صابر عبودالموسوي "چند
ماهي است که به عنوان سفير جديد عراق در ايران انتخاب شده است. او به تازگي
گفته است آمريکا علاوه بر خواسته اش براي تجزيه عراق حتي خواستار تجزيه
ايران نيز شده است. او گفته است : "هرآنچه که آمريکا بخواهد قرار نيست
محقق شود و هرگز اجازه عملي شدن به نقشه هاي تجزيه عراق نخواهيم داد. البته
اين اظهارات درباره تجزيه در چارچوب طرح کلي آمريكايي ها در منطقه است.
افرادي هستند که مي خواهند يک نقشه جديدي در منطقه راه بيندازند و کشورهاي
منطقه را تجزيه کنند. قطعا اگر تحولات کنوني عراق در جاي ديگري اتفاق مي
افتاد آن کشور تجزيه مي شد. اما برخورد حکيمانه مرجعيت و آگاهي ملت عراق
توانست جلوي تجزيه عراق را بگيرد"وي نهايتا تاكيد كرد ايران يك تنه مقابل
تجزيه كل كشورهاي منطقه ايستاده است.
اين موضع نيز به روشني به
نقش اختلاف افكنانه آمريكايي ها درون ملت ها اشاره دارد كه تاپاي تجزيه
كشور ها هم پيش مي رود. از طرف ديگر هم به نقش و قدرت موثر ايران جهت
جلوگيري از اين نقشه شوم اشاره دارد.
5) تلاش آمريكايي ها براي نفوذ
آمريكايي
ها بهتر از هر كشور ديگري مي دانند كه نفوذ منطقه اي ايران بسيار افزايش
يافته است و اين قدرت ايران در واقع محركي جهت برنامه ريزي آمريكا براي
نفوذ شده است. آنها مي دانند راهبرد هاي ايران چه در عراق و چه درسوريه
موفق تر از راهبر هاي آمريكايي ها بوده است. در موضوع داعش هم علي رغم
انزجار ظاهري آنها از اين گروه تروريستي ، حقيقتا آن ها شكست خورده اند.
آنها بهتر از هر فرد ديگر مي دانند كه داعش با حمايت آنها روي كار آمد تا
بتواند ايران را از پاي در آورد اما امروز علاوه بر آفتي كه اين گروه براي
مسلمانان ايجاد كرده است، بلاي اهداف آمريكاي ها در منطقه هم شده است. با
اين اوصاف آنها راهي ندارند جز اين كه به نقفوذ در منطقه و قدرت اول منطقه
يعني ايران فكر كنند و براي آن نقشه راهبردي تهييه كنندو قدم به قدم پيش
بروند
امروز بيشتر از هر زمان ديگري به روشني مي توان در يافت
كه اولا آمريكايي ها به دنبال نفوذ در منطقه اي اند و براي رسيدن به آن از
تمام ظرفيت ها حتي نزديك شدن به ايران هم استفاده مي كنند. ثانيا براي
رسيدن به اين نفوذ، از راهبرد اختلاف افكني ميان كشور هاي مسلمان و اختلاف
افكني ميان خود مسلمانان استفاده خواهند كرد. با اين وجود است كه مي
توان عمق نگاه رهبر انقلاب را در خصوص نگراني هايشان در بعد نفوذ آمريكايي
ها دريافت.