روسیه یا باید نوع ارتقاء یافته این سامانه را به ایران بفروشد و یا از این قرارداد چشمپوشی کرده و سامانه اس-400 را به این کشور بدهد. این مساله هم به لحاظ نظامی قابل قبول است و هم میتواند نوعی عذرخواهی از جانب کرملین محسوب شود.
اخبار ایران و تحلیلهای پیرامون آن به طور مستمر در رسانههای جایگزین که مخالف رسانههای جریان اصلی (Main Stream) غرب هستند منعکس میشود. این رسانهها به اطلاعات و تفاسیر متفاوتی میپردازند که در رسانههای جریان اصلی پیدا نمیشود.
***
روسیه باید در تحویل موشکهای پدافند هوایی به ایران عجله کند
پایگاه راشا اینسایدر مینویسد: اغلب این مساله فراموش میشود که همان کاری که فرانسه در قبال قرارداد تحویل ناوجنگی میسترال به روسیه انجام داد، مسکو در قبال تحویل سامانه پدافند هوایی اس-300 به تهران انجام داد. فرانسه و مسکو هر دو از انجام تعهداتشان سرباز زدند.
ممکن است برخی بگویند که روسیه فقط داشت به قطعنامههای شورای امنیت عمل میکرد، اما پاسخ این افراد این است که روسیه اشتباه بزرگی مرتکب شد که اجازه داد که چنین قطعنامههایی تصویب شوند.
نخست، روسیه باید این لکه ننگ را از اعتبار خود به عنوان یک همپیمان قابل اعتماد بزداید. هیچراهی وجود ندارد که ایرانیها فراموش کنند که روسها چه کاری انجام دادند.
دوم، با توجه به تهدیدات دائمی کنگره آمریکا، ایران به شدت به این سامانه پدافندی نیاز دارد. درست است که ایرانیها ادعا میکنند که سامانه پدافندی مشابهای را ساختهاند، اما این سامانه هنوز مورد آزمایش قرار نگرفته است و مشخص نیست که چه تعداد از آن تولید شده است. ایران کشور بزرگی است که اهداف جذابی برای نیروهای متخاصم دارد.
سوم، حالا زمان آن رسیده است که روسیه رابطه بهتری با ایران برقرار نماید و چهره قابل اعتمادی از خود به نمایش گذارد. برداشته شدن تحریمهای ایران میتواند فرصتهای تجاری عالی برای شرکتهای روسی ایجاد نماید.
سرانجام، باید به این نکته توجه کرد که سامانه اس-300 در حال قدیمی شدن است و آمریکا و رژیم صهیونیستی به اسرار این سامانه دست پیدا کردهاند. روسیه یا باید نوع ارتقاء یافته این سامانه را به ایران بفروشد و یا از این قرارداد چشمپوشی کرده و سامانه اس-400 را به این کشور بدهد. این مساله هم به لحاظ نظامی قابل قبول است و هم میتواند نوعی عذرخواهی از جانب کرملین محسوب شود.
کارشناس نظامی آیپک عاشق گروهک منافقین و اسلام هراسی جمهوری خواهان است
پایگاه لابلاگ مینویسد: کمیته روابط عمومی آمریکا-اسرائیل (آیپک) بیش از 20 میلیون دلار را برای برهم زدن توافق هستهای دولت اوباما با ایران در نظر گرفته است. اما این بدان معنا نیست که اقدامات آنها به صورت ملایم انجام میشود. یکی ار چالشهای اصلی آیپک این است که چهرههای نظامی بازنشسته معروفی را پیدا کند که مخالف توافق هستهای باشند.
در حالیکه تعداد زیادی از چهرههای سرشناس نظامی در آمریکا از توافق هستهای غرب با ایران حمایت کردهاند، آیپک مجبور است به سراغ کارشناسان دسته سوم یا چهارمی برود که مخالف توافق هستهای هستند.
روز پنجشنبه بنیاد شهروندان طرفدار ایران عاری از فناوری هستهای که تحت حمایت مالی آیپک میباشد سومین تبلیغ تلویزیونی خود را پخش کرد و برای اولین بار تلاش کرد تا از نظرات دیوید دپوتلا ژنرال بازنشسته ارتش برای مخالفت با توافق هستهای با ایران استفاده نماید.
دپوتلا بارها در مناسبتهای مختلف از گروهک منافقین که تا سال 2012 جزء فهرست سازمانهای تروریستی وزارت امور خارجه آمریکا بود حمایت کرده است. در ماه آوریل دپوتلا با امضای نامهای خطاب به کمیته فرعی روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا در زمینه تروریسم، عدمتکثیر و تجارت از دعوت مریم رجوی سرکرده این گروهک تروریستی برای سخنرانی در این مجلس طرفداری کرد. این ژنرال بازنشسته بارها از قابلیتهای اطلاعاتی این گروهک تجلیل کرده است. باید در نظر داشت که گروهک منافقین گذشته سوالبرانگیزی در خصوص اطلاعات مطرح شده درباره برنامه هستهای ایران دارد.
در ماه فوریه، یک رسانه جناح راستی در آمریکا ادعایی از جانب این گروهک تروریستی درباره تاسیسات مخفی هستهای ایران منتشر کرد. که بعداً مشخص شد که واقعیت نداشته است. بزرگترین کودتای این گروهک در سال 2002 درباره تاسیسات غنیسازی اورانیوم در نطنز رخ داد.
در حقیقت بنیاد شهروندان طرفدار ایران عاری از توانمندی هستهای از بدو تاسیس بسیار به نظرات این گروهک رجوع کرده است.
اما تحسین قابلیتهای اطلاعاتی گروهک تروریستی منافقین تنها اشتباه دپوتلا در سیاست خارجی نمیباشد. وی در ماه آوریل با امضای نامهای از نامه سرگشادهای که تام کاتن خطاب به رهبری ایران نوشته بود حمایت کرد.
اما مطرح شدن چهرههایی نظیر دپوتلا در آیپک در حالی رخ میدهد که سناتورهای دموکرات بسیاری و همچنین کارشناسان بازنشسته نظامی و منعتکثیر از توافق هستهای با ایران حمایت کردهاند.
تهدید ایران
سختترین تهدید علیه صلح جهانی، کیست؟
پایگاه تامدیسپچ در مقالهای به قلم نوام چامسکی مینویسد: در سراسر دنیا امیدواری و خوشبینی درباره توافق هستهای به دست آمده با ایران وجود دارد. تمامی کشورهای دنیا نیز ظاهراً با این ارزیابی موافقند که توافق جامع هستهای تمامی مسیرهای ایران برای دستیابی به تسلیحات اتمی را مسدود میسازد.
با این حال، استثناهایی برای این اشتیاق کلی وجود دارد: آمریکا و نزدیکترین همپیمانان منطقهای آن یعنی رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی. نتیجه این مساله این است که شرکتهای آمریکایی نمیتوانند به همراه همتایان اروپایی خود وارد بازار ایران شوند. بخشهای مهم قدرت در آمریکا همچنان ایران را به عنوان بزرگترین تهدید برای دنیا میدانند. حتی حامیان توافق در آمریکا محتاطانه با این مسأله برخورد میکنند.
مخالفان توافق این ادعا را مطرح میکنند که این توافق چندان قوی نیست. برخی از حامیان توافق نیز با این نظر موافقند و میگویند که اگر قرار است که این توافق معنا پیدا کند، تمامی منطقه خاورمیانه باید از وجود تسلیحات کشتار جمعی پاک شود.
البته رژیم صهیونیستی به همراه هند و پاکستان جزء سه قدرت هستهای در منطقه به حساب میآیند. برنامه هستهای این کشورها توسط سازمان ملل مورد حمایت قرار گرفته است و از بین آنها رژیم صهیونیستی حتی معاهده منع تکثیر را نیز امضا نکرده است.
خاورمیانه عاری از تسلیحات هستهای میتواند راهی درست برای رفع نگرانیها درباره ادعاهای مطرح شده درباره تهدید ایران باشد. توافق هستهای فعلی بیش از هر جایی دیگر در آمریکا در معرض خطر قرار دارد، جاییکه که گروهی میخواهند این توافق را با ادعای حمایت از رژیم صهیونیسی برهم زنند. این اولین باری نیست که فرصتها برای خاتمه بخشیدن به ادعاهای مطرح شده درباره تهدید ایران توسط واشنگتن از دست میرود. این مساله باعث میشود که این سوال در ذهن مطرح شود که واقعاً موضوع چیست.
برای پرداختن به این موضوع، بهتر است یکسری فرضیات و سوالاتی که هیچگاه مطرح نمیشوند را مورد بررسی قرار داد. یکی از این فرضیات این است که ایران بزرگترین تهدید برای صلح دنیاست. سوالی که مطرح میشود این است که چرا ایران نوعی تهدید محسوب میشود؟ و چرا رژیم صهیونیستی و عربستان از تهدید ایران میترسند؟ ایران هر تهدیدی به غیر از تهدید هستهای میتواند داشته باشد. سالها پیش آژانس اطلاعاتی آمریکا خطاب به کنگره نوشت که هزینههای نظامی ایران نسبت به استانداردهای منطقه بسیار کمتر است و دکترین نظامی این کشور دفاعی است. جامعه اطلاعاتی آمریکا همچنین گزارش داد که هیچگونه مدرکی دال بر اینکه ایران به دنبال دستیابی به تسلیحات اتمی است وجود ندارد.
مطمئناً، صهیونیستها از حرفهای آیتالله خامنهای و محمود احمدینژاد رئیس جمهور اسبق مبنی بر اینکه رژیم صهیونیستی باید از صحنه روزگار پاک شود میترسند. معنای این حرفها این است که ایران به دنبال تغییر رژیم در سرزمینهای اشغالی است. اما این حرفها در مقایسه با اقدامات و سخنان صریح مقامات آمریکایی و رژیم صهیونیستی برای تغییر حکومت ایران قابل مقایسه نیست. یک نمونه از اقدامات آمریکا برای تغییر حکومت در ایران به سال 1953 برمیگردد که سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و انگلیس دولت منتخب ایران را سرنگون کرده و شاه را به قدرت بازگردانیدند. آمریکا به قهرمان تغییر حکومت در دنیا معروف است و رژیم صهیونیستی نیز دست کمی از واشنگتن ندارد.
هیچ تحلیلگری به این مساله معتقد نیست که ایران میخواهد به تسلیحات اتمی دست یابد و یا از آن استفاده کند. با این حال، این دغدغه وجود دارد که این نوع تسلیحات نه از طریق ایران بلکه از طریق پاکستان به عنوان همپیمان آمریکا در اختیار گروههای جهادی قرار گیرد.
دغدغه دیگر درباره تهدید ایران به حمایت این کشور از تروریسم برمیگردد. این حمایت اساساً به حمایت ایران از حزبالله و حماس مربوط میباشد. هر دو این جنبشها با هدف مقاومت در برابر خشونت رژیم صهیونیستی شکل گرفتند.
دغدغه دیگری که درباره ایران مطرح میشود بیثباتی است که این کشور بوجود میآورد. این نقش ایران در ایجاد بیثباتی به عنوان مثال به کمکهای ایران به کردهای عراق برای دفاع از خودشان در برابر تهاجم داعش اشاره میکند. اما تمامی این مسائل به معنای ایجاد ثبات میباشد.
برخی دیگر از واشنگتن به خاطر مذاکره با ایران با سابقه بدش در بحث حقوق بشر عصبانی هستند. این افراد از دولت آمریکا میخواهند تا با عربستان و رژیم صهیونیستی همپیمان شود و بدون توجه به نقض آشکار حقوق بشر توسط این کشورها، از آنها بخواهد رفتار درست را به ایران نشان دهند. شاید این توصیه با توجه به سابقه حقوق بشری رژیم مورد حمایت آمریکا در سراسر جهان چیز عجیبی نباشد.
شاید به یاد آوردن این نکته مفید باشد که از سال 1953 تا کنون، آمریکا هر روز به مردم ایران آسیب رسانده است. اندکی پس از سرنگونی رژیم شاه در سال 1979 در ایران، واشنگتن فوراً شروع به حمایت از صدام حسین کرد. صدام آن چنان دوست با ارزشی برای آمریکا بود که امتیازاتی به اندازه رژیم صهیونیستی دریافت میکرد. پس از پایان جنگ نیز آمریکا به حمایت خود از صدام حسین به عنوان دشمن ایران ادامه داد. در سالهای آخر نیز دشمنی با ایران به شکل خرابکاری، شهید کردن دانشمندان هستهای ایران و جنگ سایبری با این کشور ادامه داشته است.
با توجه به گزارشات جامعه اطلاعاتی آمریکا مبنی بر اینکه ایران هیچگونه تهدید نظامی ندارد و برنامه هستهای این کشور بخشی از راهبرد بازدارندگی آن محسوب میشود، پس چه کسی درباره بازدارندگی ایران نگران است؟ پاسخ واضح است: دولتهای خودسری که در منطقه وحشیگری میکنند و نمیخواهند که مانعی بر سر راه خشونتهای آنها وجود داشته باشد.