۱۷ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۸:۰۵
کد خبر: ۱۶۰۳۰
واقعیت این است که صدور مجوزهای جدید از سوی انگلیس و فرانسه برای سفر به ایران نشانگر میزان نیاز آنان به جغرافیای این کشور است. این نیاز قبل از هر چیز یک نیاز اطلاعاتی است و پیش از این نیز طی دوره تاریخی در قالب اعزام مستشرقان به ایران صورت می‌گرفت.
وزارت خارجه فرانسه روز گذشته با صدور بیانیه ای نام ایران را از لیست کشورهای ناامن خارج کرد و هشدار سفر برای اتباع این کشور به ایران لغو شد.  این درحالی است که دو هفته قبل هم وزارت خارجه انگلیس با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد هشدار «نسبت به تمام سفرها جز سفرهای ضروری به ایران» لغو و اکنون تنها به مناطق هم مرز با افغانستان، پاکستان و عراق محدود شده است. خارج کردن نام ایران از لیست کشورهای ناامن فرانسه و انگلیس در حالی صورت می‌گیرد که هم پیمان این دو کشور در غرب  یعنی آمریکا روز پنجشنبه گذشته با صدور بیانیه‌ای به شهروندان این کشور درباره سفر به ایران هشدار داد.

این موضعگیری‌های متفاوت از یک اردوگاه درباره ایران، نکاتی با خود به همراه دارد:

از یک سو نشان می دهد نمی توان در این اردوگاه یک تفسیر واحد از موضوعات ارائه کرد چه اینکه همان کشوری که از سوی فرانسه و انگلیس به عنوان کشور امن اعلام می شود از سوی هم پیمان اصلی شان یعنی امریکا نا امن ترویج می‌شود. این می تواند نوعی تقسیم کار میان اردوگاه غرب به زعم آنان برای کنترل و مهار ایران تلقی شود کاری که پیش از این در مورد سایر کشورهای جهان اعمال کرده اند. از سوی دیگر  نشان می دهد انگلیسی ها و اساسا غربی ها همچنان همه چیز را با محوریت خود و منافع خود می سنجند. همانطور که در نام گذاری مناطق جهان خود را مرکز قدرت جهانی می پنداشتند و با نام گذاری مناطق جهان به خاور دور،‌ میانه و نزدیک در واقع در پی تبلیغ مرکزیت قدرت خود و سنجش دوری یا نزدیکی بقیه مناطق به مرکز قدرت خود بودند این بار نیز هرگونه شاخصه های امنیت را با منافع خود می سنجند.

چند روز پس از اعلام  توافق بر سر جمع بندی مذاکرات هسته ای در وین، طرح ایران به عنوان مقصد گردشگری برای اتباع غرب از سوی برخی کشورهای غربی و نیز توصیه دولتهای اروپایی برای سرمایه گذاری در این کشور مورد توجه قرار گرفته است.

 گاردین درباره این مجوزها نوشت: زمانی که یخ روابط سرد میان ایران و غرب آب شد، ناگهان مردم احساس امنیت کردند که به ایران سفر کنند! آن ها همگی می گویند که ایران از این پس مقصد جدید آنها برای گردشگری خواهد بود. اماکن زیبای ایران از یک سو و مردمان خوب ایرانی نیز ازسوی دیگر آن ها را شگفت زده کرده است.!

حال این پرسش مطرح است که پس از توافق وین، آیا به جاذبه های گردشگری ایران افزوده شده است؟ یا اینکه مردم ایران تغییر خاصی کرده اند؟ پیوند میان جاذبه های گردشگری ایران و منافع حاصله از  توافق وین برای کشورهایی نظیر فرانسه و انگلیس چیست ؟

پرسش دیگر اینکه، چگونه می توان تعریفی متفاوت از مفهوم امنیت در یک بازه زمانی چند روزه داشت؟ در حالی که پیش از توافق همه این کشورها ، ایران را یک تهدید برای خود و منطقه می دانستند چه اتفاقی رخ داد که الان ایران از سوی آنان کشوری امن لقب یافته است؟

سه هدف اصلی اعلام خروج ایران از فهرست کشورهای ناامن انگلیس و فرانسه  

اروپایی ها از ورای لغو هشدار سفر برای اتباع خود به ایران سه هدف عمده را دنبال می‌کنند

نخست؛ واقعیت این است که صدور مجوزهای جدید از سوی انگلیس و فرانسه برای سفر به ایران نشانگر میزان نیاز آنان به جغرافیای این کشور است. این نیاز قبل از هر چیز یک نیاز اطلاعاتی است و پیش از این نیز طی دوره تاریخی در قالب اعزام مستشرقان به ایران صورت می گرفت و یافته های آنان در قالب خاطرات سفر به منطقه منتشر می شد. مواضع اینچنینی از سوی لندن و پاریس قرار نیست بار دیگری غیر از این برای ایران داشته باشد.

دوم؛ از سوی دیگر انگلیس و فرانسه طی دوره دوساله مذاکرات هسته‌ای و حتی قبل از آن مواضعی خصمانه علیه ملت ایران اتخاذ کرده بودند و لذا با صدور چنین مجوزهایی در صدد تلطیف جو روانی منفی علیه خود در ایران هستند.

البته  اینگونه هم نیست که شهروندان انگلیسی و فرانسوی تا به امروز به ایران سفر نمی کرده اند. خیر! اتفاقا در شرایطی که دولت های لندن و پاریس مواضع خصمانه خود را علیه ایران استمرار می‌بخشیدند توریست ها و تجارشان انگلیسی و فرانسوی بسیار به تهران سفر داشته اند.

سوم؛ همانگونه که بخش اقتصادی اروپا از جمله انگلیس و فرانسه برای ورود به بازار سیاست و اقتصاد ایران بی تابی می کند شهروندان اروپایی و توریسم این کشور نیز تمدن ایرانی را ظرفیتی برای بخش گردشگری خود قلمداد می کند در چنین فضایی دولت های اروپایی این فضای بوجود آمده را به شهروندان خود می فروشند و آن را تبدیل به یک امتیاز دیپلماتیک برای خود کرده اند. همانگونه که رندانه این نیاز را تلاش می کنند به ملت و دولت ایران بفروشند.

سیاست فعال غرب خصوصا فرانسه و انگلیس در قبال ایران یک قالب روشن ایران هراسی بوده و طی سه دهه اخیر آن را پیگیری کرده اند. این کشورها همواره سعی کرده اند ارائه دهنده تصویر نادرست و مشوه و تحریف شده از ایران به شهروندان خود و جهان باشند.

این سیاست همواره سعی داشته به عنوان ابزاری برای فشار و جلوگیری از کسب اگاهی های طبیعی مردم کشورهای غربی از ایران مورد استفاده قرار گیرد. ولی در شرایط فعلی که لندن و پاریس به شدت نیازمند بازسازی روابط خود با تهران هستند نیازمند آن خواهند بود که سیاست ارائه تصویر ناامن از ایران را تاحدودی کنار گذاشته و برای کسب منافع بزرگتر مجوزهایی مثل لغو هشدار سفر به ایران را صادر کنند. این مجوزها تا زمانی دوام و قوام خواهد داشت که لندن و پاریس به اهداف امنیتی و اقتصادی مورد نظر خود در ایران دست یابند و در غیر این صورت مجددا به سیاست گذشته خود بازخواهند گشت. اظهار نظر مداخله جویانه اخیر فلیپ هاموند وزیرخارجه انگلیس مصداقی براین مدعا است که همه تلاش آنان برای دستیابی به مزیت های امنیتی درون ایران  است آنجا که گفت: « ایمدواریم اصلاح طلبان ایران بحث را به نفع خود تمام کنند؛ ایران حامی تروریسم و کشوری سرکش است».

دولت های اروپایی فضای سیاسی، اجتماعی و رسانه ای خود را برمبنای دمکراسی و دسترسی ازاد اطلاعات معرفی می کنند ولی به سادگی جلوی شهروندان خود را برای کسب اطلاعات صحیح از طریق مسافرت اتباع این کشورها به دیگر کشورها می گیرندو مبانی اولیه آزادی و دمکراسی را با سیاه نمایی از ایران و یا کشورهای دیگر نقض می نمایند. مردم این کشورها حق دارند از دولت های خود مطالبه کنند که چرا از اعتماد مردم سوء استفاده کرده  و حق طبیعی انان در ارتباط گیری با ملل دنیا را از انها سلب می کنند.

اگر ایران پیش‌تر و تا اکنون نیز برای غرب به عنوان مقصد گردشگری مطرح نبود، عامل اساسی آن به رویکرد رسانه ای دولتهای اروپایی و امریکا در وارونه نشان دادن واقعیت های ایران باز می گردد؛ به عبارتی ، شهروندان غربی ، ایران را از دریچه انحصار رسانه های غربی می بینند.بنابراین این کم کاری و غیرحرفه‌ای بودن شبکه های غرب در ارائه تعریف نادرستی از چهره ایران به شهروندان غربی عامل اساسی ناامن نشان دادن ایران است و از این رو صدور چنین مجوزهایی هرگز برای ایرانی ها نه تنها امتیازی نیست که منتی هم نخواهد بود.

 به اعتراف خود غربی ها، هر شهروند خارجی در هر زمان( حتی زمان جنگ ) که به ایران  سفر کرده است به این نکته اعتراف می کند  که «ایرانی» که او دیده است با « ایرانی» که در رسانه های غرب تعریف می شود ، بسیار تفاوت بنیادین دارد.

بنابراین ایجاد نگرانی، ناامن نشان دادن ایران که پیش از توافق توسط همین دولتها انجام می گرفت، تنها با هدف منزوی کردن ایران و نیز جلوگیری از شناخت بی واسطه شهروندان غربی از این  کشور انجام می گیرد و از این بابت ملت ایران مطالبه

 انگیزه اصلی نیز در این نکته نهفته است که غرب بسیاری از مفاهیم را براساس منافع خود تعریف می کند و مصادیق آن نیز از سوی خود آنها تفسیر می شود.

 بنابراین زمانی که منافعی در ایران ندارند ، این کشور ناامن است و هرگاه که احساس می کنند می توانند در این کشور منافعی داشته باشند، به یکباره تمامی ادبیات آنان تغییر می کند و مفاهیم جدیدی جایگزین می شود زیرا این شاخصه های معلوم و استاندارد امنیت نیست که امنیت را از دید غربی ها تعیین می کند بلکه منافع غرب است که آن تعریف و ترویج می نماید.
گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر