چرا کشمکش بسیاری در کنگره آمریکا برای تایید توافقی وجود دارد که دولت اوباما برای دستیابی به آن تلاش بسیاری کرده است؟ دلیل اصلی این مخالفت ها قدرت لابیها و اتاقهای فکر مورد حمایت میلیاردرهای تندرو است که عزم خود را برای برهم زدن توافق هستهای با ایران جزم کردهاند.
اخبار ایران و تحلیلهای پیرامون آن به طور مستمر در رسانههای جایگزین که مخالف رسانههای جریان اصلی (Main Stream) غرب هستند منعکس میشود. این رسانهها به اطلاعات و تفاسیر متفاوتی میپردازند که در رسانههای جریان اصلی پیدا نمیشود.
***
آینده روابط ایران و عربستان بر اساس نفت تعریف میشود
پایگاه لابلاگ درباره روابط تهران و ریاض در آینده و مولفههای تاثیرگذار در این روابط می نویسد: مخالفتهای جدی عربستان با گفتگوهای هستهای با ایران در تضاد با اهداف آمریکا قرار دارد و این مساله علامت سوالی را در ذهن برخیها درباره این رفتار تخاصمی ایجاد کرده است. البته توافق با ایران چیزی فراتر از حرکت به سمت عدمتکثیر جهانی میباشد. این توافق میتواند زمینههای جدیدی را برای همکاری ایران و آمریکا فراهم آورد. به عنوان مثال، این توافق میتواند باعث تغییر طرز تفکر مردم آمریکا درباره ایران و اعراب شود. مولفههای محافظهکار در آمریکا نمیتواند ایران را برای همیشه تهدید فرض نماید.
ايران
بزرگترین کابوس برای عربستان این است که مقام و محبوبیت این کشور نزد مقامات آمریکایی از دست برود. اگر عقاید غربیها در قبال ایران بهبود یابد، ریاض حمایت غرب از رویکردهای بحث برانگیزش در زمینه سیاست خارجی را از دست خواهد داد، رویکردهایی که بسیاری از آنها هدف مقابله با ایران را دنبال میکنند. لغزش آمریکا به سمت ایران میتواند به معنای قطع حمایت واشنگتن از اقدامات آلسعود در یمن باشد.
اقدامات آلسعود در سال آینده در زمینه سیاست نفتی میتواند ساختار راهبرد این خاندان را در قبال ایران پس از توافق مشخص نماید. اگرچه گمانهزنیها درباره تاثیر این توافق بر آینده منطقه فراوان است، اما تاثیر آن بر نفت ایران بسیار حائز اهمیت میباشد. به علاوه، واکنش ریاض به بلندپروازیهای ایران در حوزه انرژی میتواند از راهبرد عربستان در قبال ایران پس از تحریم پرده بردارد.
شکی وجود ندارد که ایران از رفع تحریمها برای از سرگیری تولید و صاردات از دست رفته نفت خود استفاده میکند. ایران در حال حاضر 2.9 میلیون نفت در روز تولید میکند که این میزان در مقایسه با تولید 3.6 میلیون بشکه در روز در سال 2011 کاهش داشته است. صادرات نفت خام در حال حاضر 1.1 میلیون بشکه در روز میباشد. وزارت نفت ایران در نظر دارد در روزها و ماههای پس از تحریم صادرات نفت کشور را افزایش دهد. با این حال برخی کارشناسان معتقدند که در 6 تا 12 ماه آینده و در صورت برداشته شدن تحریمها ایران تنها میتواند ظرفیت تولید نفت خود حداکثر تا 800 هزار بشکه در روز افزایش دهد. همچنین ایران برای افزایش تولید نفت به سرمایهگزاری و فناوری خارجی نیازمند است.
اما واکنش عربستان سعودی چگونه خواهد بود؟ مقامات ریاض در ابتدا تلاش میکند با اشباع کردن بازار از نفتهای تولید خود با این سیاست ایران مقابله کنند. تولید بالای نفت میتواند باعث کاهش قیمتها شده و سود تمامی کشورهای صادرکننده نفت را کاهش دهد. با این حال، این اقدام میتواند به سود کشورهای غنیتر باشد چرا که آنها سهم بیشتری از بازار نفت را در اختیار دارند. عربستان سعودی حداقل برای چند ماه به این سیاست ادامه میدهد. شاید برخی از سعودیها هنوز امیدوارند که توافق هستهای با ایران حاصل نشود و موقعیت اقتصادی و ژئوپولتیکی ایران در منطقه اصلاً تقویت نشود. اما، عربستان میتواند رویکرد خود را تغییر داده و با ورود مجدد ایران به بازار کنار بیاید.
پادشاه عربستان حالا باید انتخاب کند. وی یا باید طوری عمل کند که اصلاً توافقی حاصل نشده است و یا با حضور وسیع ایران در سیاست منطقه و اقتصاد جهان کنار بیاید. پذیرش ایران به عنوان یک قدرت قاطع منطقهای میتواند مزایایی در پی داشته باشد. به عنوان مثال، در بحث تجارت ایران منابعی دارد که عربستان به آن نیاز دارد.
چطور لابی گروههای مورد حمایت پولداران آمریکایی در تلاش هستند تا توافق هستهای با ایران را ناكارآمد كنند؟
پایگاه آلترنت مینویسد: توافق هستهای با ایران میتواند به تغییر سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه بینجامد.
ايران
این توافق میتواند از وقوع یک جنگ پرهزینه دیگر در خاورمیانه ممانعت بعمل آورده و به از سرگیری روابط ایران و آمریکا پس از 34 سال دشمنی منجر شود. همکاری تهران و واشنگتن علیه گروههای تندور از قبیل داعش و القاعده میتواند شعله آتش در خاورمیانه را کاهش دهد.
همپیمانان اصلی آمریکا یعنی رژیم صهیونیستی و عربستان با این توافق مخالف هستند. هر دو کشور به دشمنی دیرینهای با ایران دارند و هر دو خواهان حفظ روابط خاص خود با آمریکا هستند. اما مردم آمریکا که از مداخله بیش از یک دههای واشنگتن در خاورمیانه خسته شدهاند از این توافق حمایت میکنند. نظرسنجی اخیر روزنامه واشنگتنپست و شبکه ایبیسی نشان داد که از هر 10 نفر آمریکایی شش نفر با برداشته شدن تحریمهای اقتصادی علیه ایران در ازای محدودسازی برنامه هستهای این کشور موافق میباشند.
اکثریت دموکراتها آمریکا و حتی تعدادی زیادی از جمهوریخواهان این کشور نیز با این توافق موافق میباشند. پس چرا کشمکش بسیاری در کنگره آمریکا برای تایید توافقی وجود دارد که دولت اوباما برای دستیابی به آن تلاش بسیاری کرده است؟
برخی جمهوریخواهان با هر اقدامی که دولت اوباما انجام میدهد مخالف هستند و برخی دموکراتها و جمهوریخواهان نیز نسبت به ایران بیاعتماد هستند. آنها معتدند که تقویت ایران میتواند تهدیدی برای رژیم صهیونیستی باشد.
اما دلیل اصلی که بسیاری از مقامات منتخب آمریکایی با این توافق مخالفت می کنند قدرت لابیها و اتاقهای فکر مورد حمایت میلیاردرهای تندرو است که عزم خود را برای برهم زدن توافق هستهای با ایران جزم کردهاند. برخی از این گروهها عبارتند از: متحد علیه توافق هستهای با ایران، از آمریکا حالا حفاظت کنید، بنیاد دفاع از دموکراسیها، راهکار امنیت آمریکا و آیپک.
منبع اصلی میلیونها دلاری که صرف برهم زدن توافق هستهای با ایران میشود کجاست؟ بیشتر این سرمایه از جانب تعداد محدودی میلیاردر آمریکا تامین می شود. برنارد مارکوس پایهگزار سایت خرید اینترنتی هوم دپات بیش از 10 میلیون دلار را در اختیار بنیاد دفاع از دموکراسیها قرار داده است. شلدون آدلسون بزرگترین حامی است که تقریباً 100میلیون دلار را در سال 2012 در اختیار کاندیداهای محافظهکار برای شرکت در انتخابات ریاستجمهوری قرار داد. وی علناً از دولت اوباما برای حمله به ایران حمایت میکند.
توافق هستهای با ایران
پایگاه گلوبال ریسرچ می نویسد: مشکل آمریکا با ایران هیچگاه برنامه هستهای این کشور نبوده است. ادعای نئومحافظهکاران مبنی بر اینکه ایران میخواهد با استفاده برنامه هستهای به تسلیحات اتمی برسد تنها پوششی برای مخالفت واشنگتن با ایران بوده است. از نقطه نظر سیاست هژمونی واشنگتن مشکل ایران این است که مستقل است. ایران برخلاف سایر کشورها، رعیت آمریکا نیست.
ايران
آمریکا هیچوقت نخواسته است این حقیقت را فاش کند ایران در لیست سیاهش قرار دارد چونکه در برابر خواستهای واشنگتن تسلیم نمیشود. در عوض، واشنگتن تلاش کرده است که رعب و وحشتی از ایران در بین آمریکاییها و اروپاییها ایجاد نماید. آمریکا این کار را با متهم ساختن ایران به تولید تسلیحات اتمی و حمایت از تروریسم انجام داده است.
سالهاست که از پروپاگاندای آمریکا علیه برنامه هستهای ایران میگذرد. این در حالیست که 16 آژانس اطلاعاتی آمریکا در گزارشی اعتراف کردند که ایران از یک دهه پیش هیچگونه فعالیت تسلیحاتی هستهای نداشته است. آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز در گزارش اخیر خود بر عدم وجود انحراف در برنامه هستهای ایران تاکید کرده است. با این حال، واشنگتن همچنان اصرار دارد که ایران در حال ساخت تسلیحات اتمی است و یا قصد چنین کاری را دارد.
ادعاها درباره تسلیحات اتمی همیشه پوششی برای مقاصد واقعی واشنگتن بوده است. آمریکا در پوشش این ادعاها به دنبال تغییر نظام ایران و بازگرداندن ایران به وضعیت قبل از پیروزی انقلاب به عنوان یک رعیت برای واشنگتن بوده است. واشنگتن مساله تهدید هستهای را برای آمادهسازی آمریکاییها و اروپاییها برای حمله به ایران ساخته است.
برهم زدن توافق هستهای با ایران در این مرحله به منزله پذیرش این مساله است که پرونده هستهای ایران تنها پوششی برای مخالفت آمریکا با استقلال ایران بوده است. یک موضوع مشخص است و آن این است که از آنجاییکه پرونده هستهای این کشور ساختگی است، موفقیت یا شکست مذاکرات هیچگونه تاثیری نخواهد داشت زیرا مخالفت آمریکا با ایران بخاطر استقلال این کشور است. ایران در سر راه واشنگتن قرار دارد. ایران صرفنظر از موفقیت یا شکست مذاکرات در همچنان در معرض خطر قرار دارد.