طرح موضوع دروغین «ابعاد نظامی احتمالی برنامه ی هسته یی ایران» (PMD) در زمان حاکمیت نومحافظه کاران آمریکا با اهداف شومی صورت گرفت. امروز تاکید بر این موضوع انحرافی و نبش قبر مسایل گذشته نه تنها کمکی به توافق نهایی نمی کند بلکه موانع بزرگی را در سر راه اجرای توافق قرار خواهد داد.
نمایندگان ایران و اعضای 1+5 اکنون در وین به سختی در حال رایزنی هستند تا
موانع موجود بر سر راه توافق نهایی را که قرار است تا نهم تیرماه (سی ام
ژوئن) یا اندکی پس از آن حاصل شود یکی پس از دیگری بردارند.
در این
میان موضوع «ابعاد نظامی احتمالی برنامه ی هسته یی ایران» (PMD) به محل
اختلاف جدی میان تیم دیپلماسی ایران و طرف غربی تبدیل شده است. به این معنی
که غرب سال هاست با طرح این موضوع، اتهام هایی را در رابطه با ابعاد
تسلیحاتی برنامه ی اتمی جمهوری اسلامی مطرح می کند؛ موضوعی که به شدت از
سوی کشورمان رد شده است.
ادعای غرب مبنی بر بازرسی از مراکز و
تاسیسات نظامی به منظور راستی آزمایی از فعالیت های هسته یی صلح آمیز ایران
زیر عنوان پروتکل الحاقی به همین موضوع برمی گردد؛ موضوعی که هنوز به
عنوان یکی از مسایل مورد اختلاف به قوت خود باقی مانده است.
برای
فهم بیشتر از چرایی و چگونگی طرح پی ام دی باید نگاهی گذرا به پیشینه ی طرح
این موضوع داشت. ابعاد نظامی موضوع هسته یی ایران زیر عنوان «مطالعات
ادعایی» به ادعاهای پوچ و داستانسرایی های وهمی کشورهای غربی و در صدر آن
ایالات متحده برمی گردد که از سال 1382 خورشیدی (2003 میلادی) متوجه ی
جمهوری اسلامی ایران شد. در این سال بود که سرویس های جاسوسی غربی، ایران
را به تلاش مخفی برای دستیابی به سلاح هسته یی متهم کردند. در مراحل بعد،
آن ها با جمع آوری اسناد و اطلاعات نادرست و گمراه کننده و همچنین همراه
کردن آژانس بین المللی انرژی اتمی با خود به پیچیدگی این موضوع افزودند.
ایالات
متحده و متحدان این کشور در میان اعضای «سازمان پیمان آتلانتیک شمالی»
(ناتو) به همراه سازمان های اطلاعاتی سیا، موساد و همچنین گروهک منافقین با
جمع آوری هزاران عکس و سند جعلی به قطور کردن پرونده ی هسته یی ایران
اقدام کردند و این مدارک و اسناد را به آژانس تحویل دادند. ابتدا پی ام دی
دور سه محور مشخص شکل گرفت که این محورها عبارت بودند از: پروژه ی نمک سبز،
آزمایش چاشنی های انفجاری و طراحی کلاهک هسته یی. در مراحل بعد بود که
آژانس محورهای بیشتری را بر این موضوع اضافه کرد.
واکاوی اهداف غرب
و حزب جمهوریخواه حاکم در آمریکا از طرح چنین موضوعی نیاز به تحلیل عمیق
ندارد. هدف این بود که با امنیتی و خطرناک جلوه دادن فعالیت های هسته یی
صلح آمیز ایران بتوانند اجماعی جهانی علیه تهران شکل دهند؛ اجماعی که هم
جلوی فعالیت های هسته یی ایران را بگیرد و هم حمله ی نظامی به ایران را
موجه و مفید جلوه دهد.
نمونه ی آن را می توان در حمله ی آمریکا و
متحدانش به عراق دید؛ تجاوزی که به بهانه ی انهدام سلاح های کشتار جمعی
عراق صورت گرفت اما در عمل مشخص شد که این کشور از چنین سلاح هایی برخوردار
نبوده است. به هر حال آن چه باقی مانده بود چیزی نبود جز عراق ویران شده
همراه با تثبیت جای پای غرب در این کشور و منطقه.
این موضوع اما در
مورد ایران متفاوت است. با وجود ادعاهای تکراری غرب مبنی بر تلاش ایران
برای دستیابی به سلاح های هسته یی، دستگاه های اطلاعاتی آمریکا –متشکل از
16 دستگاه- در نوامبر سال 2007 گزارشی متناقض انتشار دادند؛ آن ها طی
گزارشی اعلام کردند که نشانه هایی از ابعاد نظامی برنامه ی هسته یی ایران
پیش از سال 2003 وجود داشته که پس از آن متوقف شده است.
حتی در همین
سال (2007) ایران تلاش کرد تا ضمن همکاری نزدیک با آژانس در قالب یک روش
(مدالیته) به سوال های این نهاد بین المللی -که مسوولیت راستی آزمایی از
فعالیت های هسته یی کشورهای جهان را بر عهده دارد- در ارتباط با فعالیت های
پی ام دی با حُسن نیت پاسخ گوید اما متاسفانه به خاطر رد شدن توضیح های
مفصل، دقیق و فنی ایران مبنی بر آزمایش چاشنی های انفجاری (EBWs) در راستای
اهداف نظامی متعارف، این همکاری ها در سال 2008متوقف شد.
در کنار
وقایعی چون دادگاهی شدن و محکومیت شماری از افسران عالی رتبه ی آمریکا و
نیز احضار «کاندولیزا رایس» وزیر امور خارجه ی وقت این کشور، «عملیات
مریلن» (تلاش پیچیده و در عین حال ناموفق سازمان های اطلاعاتی آمریکا در
سال 2000 برای رساندن نقشه ی بمب هسته یی به ایران) از جمله رویدادهای مهمی
بود که از نقشه ها و اهداف شوم محافظه کاران جدید (نئو محافظه کاران) به
منظور پرونده سازی و سپس حمله به ایران پرده برداشت.
هرچند در
ارتباط با موضوع هسته یی ایران میان غرب و آژانس در زمان مدیریت «محمد
البرادعی» هماهنگی وجود داشت اما وی بارها باوجود فشارهای آمریکا اعلام کرد
«تاکنون هیچ شاهدی مبنی بر انحراف برنامه هسته یی جمهوری اسلامی ایران به
سمت اهداف نظامی مشاهده نکرده است»؛ موضع گیری یی که موجب خشم مقام های
کاخ سفید شد.
به باور ناظران امروز در زمان مدیریت «یوکیا آمانو»
بر آژانس، رابطه ی این سازمان با غرب از مرحله ی همکاری به وضعیت دست
نشاندگی تغییر پیدا کرده است. حمایت بی چون چرای مدیر کنونی آژانس از
ایالات متحده بخصوص در موضوع پی ام دی و گزارش های مداوم از این موضوع
ساختگی باعث پیچیده تر شدن کلاف گفت و گوها شده است. شاید این رفتار مطیع
وار -آن چنان که در اسناد انتشار یافته ی ویکی لیکس قابل مشاهده است- به
قول و قرارهای گذشته ی واشنگتن و آمانو برمی گردد.
در مجموع، موضوعی
که غرب زیر عنوان پی ام دی از آن یاد می کند مساله یی سیاسی و مخدوش است
که سال ها پیش با اهداف از پیش تعیین شده طراحی شده است. اگر این موضوع به
مرحله ی بعد کشیده شود همانند سنگ بزرگی در سر راه اجرای توافق قرار خواهد
گرفت که برداشتن آن به سادگی ممکن نیست. شاید امروز مقام های آمریکایی به
اهمیت کنار گذاشتن پی ام دی برای رسیدن به توافقی پایدار پی برده اند که
«جان کری» وزیر امور خارجه ی این کشور برخلاف موضع گیری های گذشته تاکید می
کند آمریکا و سایر اعضای 1+5 از فعالیت های نظامی و شبه نظامی پیشین ایران
اطلاعات کافی و کامل دارند و دلیلی نمی بینند که بر گذشته مانور دهند!
بنابراین
از نگاه کارشناسان این حوزه، حل این موضوع به عنوان یکی از مهم ترین
اختلاف های میان ایران و 1+5 از 2 راه قابل تصور است. راه حل نخست آن است
که موضوع حساس و امنیتی پی ام دی از میز گفت و گوها برداشته شود چرا که در
غیر این صورت در مرحله یا مراحل بعد (اجرای توافق) می تواند به توافق
تاریخی ایران و غرب آسیب جدی وارد کند اما راه حل دوم آن که ایران و طرف
غربی باید در فصل نوینی با تکیه بر گفت و گوها به روش سیاسی اقدام به حل
این موضوع کنند که البته باید بستر و زمینه های مناسب را به منظور اجرای
این روش فراهم کرد.