به گزارش پایداری ملی، كاريكاتوريست خارج نشين نشريات زنجيره اي همچنان معتقد است همايش هاي اپوزيسيون در خارج كشور بيشتر قمپزيسيون پيروپاتال هاي تاريخ گذشته و دست به جيب رژيم سعودي است!
نيك آهنگ-ك با اشاره به نشست اخير طيفي از عناصر ضدانقلاب و برخي اصلاح طلبان فراري در كلن آلمان نوشت: معمولا حرف هاي من به واكنش هاي تندي منجر مي شود. اشكال از خود من است. مثلا وقتي برخي اقدامات گروه هاي سياسي كه همايش نيروهاي اپوزيسيون را به جمع شدن گروهي فعال و روزنامه نگار دور هم تقليل مي دهند و مدعي ايجاد آلترناتيو مي شوند را بازي «قمپزيسيون» نام نهادم، دوستان زيادي در اين سو معترض شدند كه چرا حركات دموكراسي خواهانه گروه هاي مختلف را دست انداخته ام. يا وقتي در يك گروه بسته فيسبوك دعوت تعداد قابل توجهي از اعضاي يكي از احزاب «قومي» به شوخي به پاسخ به مهرباني و ميزباني از دوستان فراري مربوط كردم، جماعت به «خودنويس» حمله كردند و حتي عليرضا نوري زاده خودنويس را دروغ گو خواند، اما نگفتند دروغ ما در مورد كنفرانس شان كجا بوده؟ اما هفته پيش شاهد چند جابجايي نسبتا خوب بوديم. كساني كه حاضر نشده بودند در كنفرانس هاي مختلف با ديگران زير يك سقف بنشينند، در شهر كلن همديگر را ديدند و احتمالا چاق سلامتي هم كرده اند. البته اينكه براندازها با طرفداران ماندگاري چگونه به نتيجه اي مشترك مي توانند برسند، با خدا است.
وي در سايت خودنويس اشاره به اينكه اپوزيسيون بعد از 34 سال است همچنان به طفل نابالغ مي ماند، مي نويسد: اين نشست ها و سخنان كدام بار را از روي دوش اپوزيسيون در اين سالها برداشته است؟ اما نكته مهم تر! سن بازي گران اپوزيسيون چقدر است؟ من عكس هاي كنفرانس ها را دوست دارم جور ديگري ببينم. عكس هاي پس كله مهمانان به من مي گويد كه چند نفر موهاي شان سفيد است و چند نفر وارد دايره كچل ها شده اند و چند نفر رنگ موي خود را به رخ بقيه كشيده اند! اگر روزي از نهضت آزادي به عنوان حزب پيرمردها ياد مي شد، الان بايد بسياري از نهادهاي سياسي مخالف رژيم تهران را چه ناميد؟
وي اضافه كرد: در يك سال گذشته، كنفرانس ها و گردهم آيي هاي مختلفي برگزار شده كه برخي شفاف تر بوده اند و اطلاع رساني قوي ترشان به انعكاس آن چه رخ داده كمك كرده است. اگر برخي نگرانند كه مثلا طرح بعضي موضوع ها از سوي كيهان مسخره شود، و به همين دليل سانسور را جانشين شفافيت كرده اند، عملا قاعده بازي كيهانيان را پذيرفته اند. يك اپوزيسيون متحد و قوي اگر خود قاعده بازي را تعيين كند، توپ را راحت تر به زمين طرف مقابل مي اندازد و ديگر منفعلانه و مفعولانه مظلوم نمايي نمي كند.
«نيك آهنگ-ك» خواستار پذيرش اشتباه از
سوي خطاكننده در جبهه اپوزيسيون شده و نوشت: «اگر عضوي از اپوزيسيون كه موقعيت بسيار
جالب توجهي هم دارد، خطايي مرتكب شد، نبايد به دست كل جريان سياسي ماله بدهند تا كار
ايشان را ماست مالي كنند. ماله كشي خطايي است كه انگار يكي از فاكتورهاي خوني ما شده
است. اپوزيسيون اگر توانست آن قدر مشروعيت نزد ايرانيان خارج از كشور به دست آورد كه
بدون نگراني كمك هاي مالي خودشان را به اين گروه ها براي نجات كشور سرازير كنند، احتمالا
با اقبال داخلي ها هم روبرو خواهند شد. يادتان باشد كه كمك هاي مردمي با گرفتن پول
از دولت هايي مثل عربستان و غيره! فرق مي كند. ما كه البته چيزي نمي دانيم...»
سايه سنگين پهپاد ايوب بر سر رزمايش اسرائيل
يك خبرنگار صهيونيست حضور آمريكا در رزمايش مشترك با اسرائيل را كم فروغ و نمايشي توصيف كرد.
رزمايش مشترك آمريكا و رژيم صهيونيستي تحت عنوان چالش دشوار 2012 از زمستان سال گذشته چندين نوبت به تعويق افتاده بود. ميترا فرهمند خبرنگار راديو فردا در فلسطين اشغالي درباره رزمايش مذكور گزارش داد: قرار بود اين رزمايش اوايل بهار انجام شود اما به نيمه اكتبر موكول شد. آمريكا آن زمان نمي خواست كه با مشاركت دادن نيروهاي نظامي اش در چنين مانوري در كنار اسرائيل، آن هم در حالي كه سخنان جنگ طلبانه سران اسرائيل شدت گرفته بود، آمريكا را در يك مقابله نظامي با ايران نشان دهد.
وي افزود: پنتاگون به تازگي تاييد كرد كه از شمار نيروهاي خود در رزمايش كنوني، به ميزان چشمگيري كاسته است، امري كه پنتاگون آن را تنها ناشي از جدول زماني نيروهاي نظامي آمريكا در جهان مي داند. پنتاگون همچنين تاييد مي كند كه نوع و ميزان برخي از تجهيزات و هزينه مالي خود را در اين رزمايش كم كرده است.
گزارش راديو فردا مي افزايد: اما رسانه هاي آمريكا نوشته بودند باراك اوباما رئيس جمهوري آمريكا با كاستن از شمار نيروهاي نظامي مشاركت كننده در رزمايش با اسرائيل خواسته است كه به بنيامين نتانياهو نخست وزير اسرائيل پيام بدهد كه در انديشه عملي كردن «گزينه نظامي» در قبال تاسيسات هسته اي ايران نباشد. در دوره اخير مناسبات ميان نتانياهو و اوباما به خاطر اصرارهاي نخست وزير اسرائيل براي تعيين «خط قرمز» در پرونده هسته اي ايران متشنج بوده است؛ اين تنش ها به جايي رسيد كه نتانياهو در سفر ماه گذشته خود به آمريكا نتوانست تاريخي براي ملاقات با اوباما بگيرد.
يادآور مي شود مقارن با اولين روز رزمايش 3 هفته اي آمريكا و اسرائيل در صحراي نقب (جنوب فلسطين اشغالي)، يك فروند پهپاد پيشرفته رژيم صهيونيستي در شمال فلسطين سقوط كرد.
پيش از اين هم نفوذ
يك پهپاد متعلق به حزب الله به عمق منطقه استراتژيك نقب و انجام فعاليت هاي شناسايي،
با حيرت و شوك شديد در محافل رسانه اي و اطلاعاتي جهان به ويژه رژيم صهيونيستي مواجه
شده بود. كانال 2 تلويزيون اسرائيل مي گويد سايه پهپاد ايوب بر سر رزمايش صهيونيست
ها سنگيني مي كند.
تروريست ها شيعه و سني را با هم ترور مي كنند
در حالي كه برخي گروهك هاي اپوزيسيون همچنان با طيفي از گروه هاي تروريستي در ارتباطند، يكي از فعالان اپوزيسيون اعلام كرد گروه هاي تروريستي پايگاهي در ميان مردم ندارند.
اغتشاشات 3 سال پيش بهانه اي بود تا گروهك هاي تروريستي نظير پژاك، كومله، دموكرات، ريگي و منافقين در كنار ساير گروه هاي اپوزيسيون به هم برسند و متفق القول مدعي جنبش سبز شوند.بعد از آن نيز در بسياري از نشست هاي محفلي گروه هاي ضد انقلاب، از سران برخي از همين گروه هاي تروريستي براي هماهنگي دعوت به عمل آمده است. رسانه هاي فارسي زبان انگليسي و آمريكايي و فرانسوي نيز بارها تريبون هاي خود را به عناصري نظير ريگي و... سپردند.
با اين حال عبدالستار اوشوكي از عناصر اپوزيسيون مقيم لندن درباره اقدام تروريستي اخير در چابهار كه منجر به شهادت دو نفر شد، گفت: گروه هاي تروريستي در داخل پايگاه مردمي ندارند
وي در مصاحبه با دويچه وله با بيان اينكه گروه موسوم به حركت انصار پس از فروپاشي گروه ريگي به وجود آمده، افزود: آنها گروه تكفيري و قائل به خشونت و كشتار جمعي نظير عمليات انتحاري هستند. امكان فعاليت آنها بسته به ميزان امكاناتي است كه در آن سوي مرز در اختيار آنها گذاشته مي شود.
وي همچنين گفت: اين
گروه ها در داخل بلوچستان ايران پايگاه مردمي ندارند، چون شديداً به دنبال جنگ، درگيري
و نفاق بين سني و شيعه هستند. وانگهي آنها در كشتار جمعي خودشان هم خبرگي ويژه اي دارند.
مردم با بمب گذاري شديداً مخالف هستند به خصوص كه معمولاً بمب گذاري ها و عمليات انتحاري
اين گروه هاي مسلح و خشونت گرا تمايزي بين بلوچ و فارس يا بلوچ سيستاني و شيعه و سني
نمي گذارد. ما ديديم كه در همين عمليات اخير چابهار از دو كشته شده، يكي سني است، ديگري
شيعه مذهب، يكي سيستاني و ديگري بلوچ است. در نتيجه بلوچ و سيستاني به طور مساوي مورد
خشونت قرار گرفته اند. در عمليات 22 ماه پيش در چابهار نيز به همين صورت تعداد زيادي
از اهل سنت كشته شدند و ادعاي اين گروه كه براي احقاق حقوق اهل سنت مبارزه مي كند،
با اين روش هاي خشونت آميز و كشتار جمعي، مورد قبول مردم بلوچ نيست. علاوه بر آن ايدئولوژي
تكفيري و همفكري اين گروه ها با گروه هاي مشابه در پاكستان و افغانستان، عملكردشان
هم در بلوچستان باعث ضرر مي شود و به همين دليل هم ما مي بينيم كه جامعه روحانيت اهل
سنت در بلوچستان و امام جمعه اهل سنت زاهدان، شديداً اين عمليات را محكوم كرده و گفته
است كه اين يك عمليات تروريستي است كه توسط نيروهاي وابسته به استكبار جهاني صورت گرفته
و شيعه و سني را به صورت يكسان مورد هدف قرار داده است.
كلينتون: تهديد ايران براي بستن تنگه هرمز جدي است
تلويزيون صداي آمريكا گفت: واشنگتن تهديد ايران درباره بستن تنگه هرمز را سرسري نمي گيرد بلكه جدي مي داند.
به گزارش صداي آمريكا، هيلاري كلينتون ضمن سخنراني در دانشگاه جرج تاون واشنگتن به تهديدهاي ايران در بستن تنگه هرمز اشاره كرد و گفت ما اين تهديدها را جدي مي گيريم.
وي افزود: در ديدگاه آمريكا انرژي در كانون ژئوپلتيك و منبع ثروت و قدرت است و به اين دليل مي تواند منشا درگيري و همكاري باشد.
وزير امور خارجه آمريكا گفته است نفع ما در اين است كه جلوي درگيري را بگيريم.
تلويزيون صداي آمريكا گفت: خليج فارس و تنگه هرمز شاهراه انتقال 20 درصد نفت به جهان است و واشنگتن تهديد ايران به بستن تنگه هرمز را سرسري نمي گيرد.
بنابراين گزارش كلينتون در ادامه سخنانش گفته كه «همه از انواع تحريم ها عليه تهران خبر دارند اما نمي دانند اين چه ديپلماسي دشواري را طلبيده تا موثر واقع شود».
وي افزوده است: منطقه اي ديگر از جهان كه دستخوش تنش شده و منشا آن باز هم منابع انرژي است درياي جنوب چين است جايي كه به خاطر نياز داخلي چين از يك طرف و فيليپين، ويتنام، مالزي، برونئي و تايوان از طرف ديگر هر كدام ادعاي مالكيت بر نفت و گاز طبيعي در اعماق كف دريا را دارند.
كلينتون مي گويد:
ما داريم به آنها كمك مي كنيم كه خودشان يك دستور العمل واضح و روشن براي مديريت آن
منابع احتمالي بدون درگيري تدوين كنند.
لطفاً ناراحت نشويد چون نظاميان يانكي كلاً بي شعورند!
يك تحليلگر و نويسنده آمريكايي ضمن تخطئه مواضع كاخ سفيد عليه سوريه، عملكرد ايالات متحده در خاورميانه را فاجعه آميز خواند.
ويليام بلوم از بنيانگذاران و سردبيران «واشنگتن فري پرس» در تحليلي كه از سوي «زدنت» منتشر شده به تحليل سخنان هيلاري كلينتون درباره كشته شدن سفير آمريكا در بنغازي ليبي پرداخت. هيلاري كلينتون گفته بود «من هم مانند خيلي از آمريكايي ها از خودم مي پرسم چطور اين اتفاق افتاد؟ چگونه اين در كشور و شهري اتفاق افتاد كه ما به آزادي آن كمك كرديم و جلوي ويراني اش را گرفتيم؟ اين اتفاق ها نشان مي دهند كه دنيا مي تواند چقدر پيچيده و عجيب باشد».
تحليلگر آمريكايي در بخش ديگري از تحليل خود به نفرت مردم خاورميانه از ارتش پنتاگون پرداخت و تأكيد كرد: من براي ارتش آمريكا متأسفم. ارتش در افغانستان تلاش كرده دوره هاي آموزشي داير كند، مشاوران فرهنگي بفرستد و پيشنهادها و رهنمودهايي بدهد. مقامات رسمي مي گويند سربازان افغان و پليس اين كشور به نظاميان آمريكايي حمله مي كنند. 51 سرباز نيروهاي ائتلاف، امسال توسط سربازان افغان كشته شده اند. ارتش افغانستان هم چيزهاي تازه اي را تجربه مي كند. مشابه آن چيزهايي كه براي آمريكايي ها تهيه كرده اند، براي آنها هم درست شده، راهنمايي درباره روش هاي عجيب سربازان آمريكايي. هدف اين راهنما آن است كه سربازان افغان را متقاعد كند كه كارهاي توهين آميز همتايان غربي شان در واقع به دليل تفاوت هاي فرهنگي است و نبايد بابت آن انتقام گرفت. جزوه اي كه آنها تهيه كرده اند شامل اين توصيه ها مي شود؛ لطفاً ناراحت نشويد اگر يك سرباز ناتو دماغش را جلوي شما بگيرد و فين كند. سربازان ناتو هيجان خود را با كوبيدن دست به [...] همديگر نشان مي دهند. ممكن است اين كار را با شما هم بكنند. اما توجه كنيد كه آنها قصد ناراحت كردن شما را ندارند! وقتي كسي با شما راحت است، ممكن است موقع صحبت پايش را در حضور شما روي ميز بگذارد. اين راهنما همچنين به سربازان افغان هشدار مي دهد كه سربازان غربي ممكن است به آنها چشمك بزنند، در مورد بستگان زن با آنها شوخي كنند يا موقع دوش گرفتن كاملاً لخت در برابر ديگران قرار گيرند.
ويليام بلوم پس از مرور اين آموزش هاي مضحك مي نويسد: من مانده ام كه اگر اين توصيه نامه به سربازان افغان بگويد كه ادرار كردن روي جسد هموطنان آنها، بريدن انگشت ها و سوزاندن قرآن، چيزي نيست جز فرهنگ يانكي هاي آمريكايي و معنايي توهين آميز ندارد، آن وقت چه خواهد شد؟! آيا هيچ افغاني نبايد به دليل شكنجه شدن در زندان هاي آمريكايي ناراحت شود چون همين كار را در آمريكا با زندانيان آمريكايي هم مي كنند؟ از همه مهم تر اين كه مردم افغانستان بايد بمباران شدن را درك كنند، حمله نظامي را درك كنند، 11 سال اشغال را درك كنند، چون اين به «صلاح» خودشان است و آزادي و دموكراسي نام دارد؟ من متأسفم براي ارتش آمريكا در افغانستان.
تحليلگر آمريكايي اضافه كرد: من در مورد سربازان آمريكايي در عراق هم نوشته ام كه هر كاري دلشان بخواهد مي توانند بكنند. آنها عادت كرده اند راه خودشان را بروند، خودشان را بهترين بدانند و بپرسند كه چرا عراقي ها ما را دوست ندارند و از ما بدشان مي آيد؟ چرا ما نمي توانيم بر آنها غلبه كنيم و از بين شان ببريم؟ آيا آنها دموكراسي و آزادي نمي خواهند؟ نظاميان آمريكايي نااميدكننده اند.
وي با بيان اينكه مواضع دو حزب دموكرات و جمهوري خواه در اقدامات ضد حقوق بشري در دو حوزه سياست داخلي و خارجي يكسان است، نوشت: من نمي توانم راه حلي براي توقف اين توحش بدهم جز اينكه خود را آموزش دهيد و هر چقدر كه مي توانيد به ديگران بياموزيد و آگاهي سياسي و ايدئولوژيكي آنها را بالا ببريد و تعداد مخالفان را بالا ببريد.
بلوم در نوشته هاي خود توجه زيادي به مداخلات سازمان سيا نشان مي دهد و در حال حاضر، يك خبرنامه ماهانه الكترونيكي به نام «گزارش ضد امپراتوري» منتشر مي كند. وي كاركرد نوشته هاي خود را چنين توضيح مي دهد؛ «كار من اگر به امپراتوري آمريكا پايان ندهد، دست كم روند فعاليت آن را كند مي كند. دست كم اين جانور را كه رنج هاي بسياري در سراسر جهان آفريده، زخمي مي كند.»