شبکه الجزیره قطر، در تحلیلی به قلم لوک کافی (Luke Coffey)، محقق و کارشناس امنیت سایبری در موسسه تحقیقات اوراسیان (Eurasian) واشنگتن، به بررسی ابعاد جنگ سایبری در حال وقوع در سوریه پرداخته است
تحلیل ارائه شده از جانب وی، تحلیلی است که اهداف خاصی را دنبال میکند. این محقق آمریکایی سعی دارد تا جنایات صورت گرفته از جانب تروریستهای سوری را به گردن دولت بشار اسد نیز بیندازد و ضمن دروغپردازی و انتشار اخبار کذب در مورد سوریه، ارتش سایبری سوریه را جنایتکاری نشان دهد که همان کاری را انجام میدهد که تروریستها انجام میدهند.
در تحلیل ارائه شده از جانب این فرد که شبکه الجزیره قطر آن را منتشر کرده است، دقیقاً در ازای ذکر هر کدام از فعالیتهای تروریستها در عرصه سایبری، یک فعالیت ارتش الکترونیک سوریه نیز قرار داده شده است تا به نوعی فعالیتهای هر دو گروه را یکسان و هم عرض هم نشان دهد. تحلیل ارائه شده را میتوان در راستای هدف غربیها در زمینه بحران سوریه عنوان کرد. غربیها و خصوصاً آمریکاییها، قصد در القای این تفکر در اذهان عمومی جهان دارند که ارتش الکترونیک سوریه، یک تهدید جهانی همانند داعش است و باید جهان راهکار یکسانی را در ازای دو گروه نام برده اتخاذ نماید. آنها ارتش الکترونیک سوریه را مخالف آزادی بیان در جهان عنوان میکنند و به نوعی قصد دارند تا یک رعب و وحشت دائمی را از این ارتش در جهان ایجاد نمایند. البته انتشار این تحلیل از جانب شبکهای که خود پروندهای سیاه در زمینه بحران سوریه و حمایت از تروریستهای سوری دارد، می تواند جهت گیری این مقاله و نویسنده آن را روشنتر کند.
در ادامه بخشهایی از این تحلیل ارائه شده است:
«اغلب جنگهای سایبری، به عنوان تهدیدات آینده معرفی میشوند. جنگهای سایبری اتفاقی است که همه روزه در حال وقوع است و به یکی از وقایع روزمره زندگی بشر تبدیل شده است.در سال 2007، حملهای به استونی انجام شد که اتهام آن به روسیه نسبت داده شد. ویروس استاکس نت نیز، قصد داشت تا فعالیت سانتریفیوژهای ایرانی را متوقف سازد. در ماجرای دستگیری و قتل اسامه بندلادن در سال 2011 نیز، برق منطقه سکونت وی دچار قطعی شد. هر چند که هم اکنون کسی دقیقاً نمیداند که در آن لحظه چه عاملی، سبب قطع برق شده است، اما در آن زمان گمانهزنیهایی مبنی بر انجام حمله سایبری برای قطع برق شهر وجود داشت. جدیدترین نمونه از جنگهای سایبری در درگیریهای شهری نیز، جنگ داخلی موجود در کشور سوریه است. یک دلیل برای آنکه جنگهای سایبری در کنار جنگهای سنتی در دنیای امروز، جذابیت خاصی پیدا کرده است، این است که وابستگی جوامع به اینترنت، بسیار بالا رفته است. سوریه نیز از این قاعده مستثنا نیست.
جنبه تاریک جنگ سایبری
برای مردم جنگ زده سوریه، اینترنت ابزاری ارتباطی است که مردم این کشور را به دنیای خارج متصل میکند. جنایات جنگی که توسط رژیم اسد و تروریستها در سوریه صورت میپذیرد، در فضای مجازی ثبتشده و برای تمام جهانیان قابل رؤیت است. به عنوان مثال، در جریان اشغال شهر کوچک کوبانی، تمامی دنیا بر روی این شهر مرزی متمرکز شده بودند و از طریق فضای مجازی، تمامی وقایع این شهر را تحت نظر داشتند.
مشابه بیشتر جنگها، عرصه جنگ سوریه نیز زمینه ساز بروز بسیاری از شیوههای نوین و خلاقانه بوده است. فشار جنگ و درگیری در این کشور سبب شده است تا هر دو طرف به دنبال جستجوی یک راهکار برای پیشبرد اهداف خود باشند. البته بعضی از این خلاقیتها، مانند بمبهای کشنده رژیم اسد، بسیار مخوف و ترسناک است.
جنگ صورت گرفته در سوریه، شاید اولین جنگ شهری در نوع خود باشد که در آن تمامی شبکههای اجتماعی، اینترنت، ابزارهای ارتباطی اصلی و شبکههای خبری ماهوارهای دست به دست یکدیگر دادهاند و یک جنگ سایبری را در این کشور راه انداختهاند.
در جنگ نابرابر سوریه، نیروهای دولتی سوریه و شورشیان درگیر در جنگ، در تلاشاند تا با کمترین تلاش و هزینه بیشترین اثر و نتیجه را به دست بیاورند و بیشترین تلفات را از دشمن خود بگیرند. این مهم هم اکنون به لطف شبکههای 24 ساعته و حلقههای به روز خبری، با کمترین هزینه و بیشترین کاربرد و همچنین کمترین خطر برای حمله کنندگان در حال اجراست.امروزه، گوشیهای هوشمند، به عنوان یک ابزار در دست تروریستها برای هماهنگی در زمینه یک حمله مرزی یا به عنوان یک وسیله انفجاری در بمبهای کنار جادهای مورد استفاده قرار میگیرد. از طرفی با استفاده از همان گوشی هوشمند میتوان از انفجار یک بمب فیلمبرداری کرد و بلافاصله آن را در فضای اینترنت پخش کرد.
در حال حاضر داعش از فضای اینترنت برای انتشار فیلمهای رعبآور خود و همچنین راهاندازی یک موج رسانهای استفاده میکند. این گروه تروریستی با استفاده از هک شبکههای خبری، سعی دارد تا اخبار خود را از این طریق به گوش جهانیان برساند.
از طرفی ارتش الکترونیک سوریه که به رژیم بشار اسد ارتباط دارد، دراقدام مشابهی با هک رسانههای خبری جهان، سعی در انتشار اخبار به نفع خود دارد. هر دو طرف درگیر در سوریه به این نکته پی بردهاند که استفاده از ابزار رسانهای، تأثیر مستقیمی در فضای جنگ دارد.
در این میان نیز، ارتش آمریکا بیان میکند که با استفاده از عکسهای سلفی که توسط تروریستها و با استفاده از گوشیهای تلفن همراه آنها گرفته و در فضای مجازی منتشر میشود، آنها و محل استقرارشان را ردیابی کرده و اقدام به بمباران هوایی آن ناحیه میکند.
تله عسل
رژیم اسد از طرفی، توانسته است از شبکههای مجازی و اتاقهای گفتوگو برای اهداف جاسوسی خود استفاده کند. آنها در فضای مجازی بهگونهای عمل کردهاند که توانستهاند تروریستها را فریب داده و بدافزار خاصی را بر روی تلفن همراه و یا رایانههای آنها نصب کنند. سپس از این طریق به جاسوسی از آنها بپردازند. به عنوان مثال در یکی از این عملیاتها، رژیم اسد شخصیت زنی را خلق کرد که قصد دارد تا با تروریستهای سوری ارتباط برقرار کند. در زمان مکالمه این زن با تروریستها سوری، بدافزار فوقالذکر بر روی ابزار ارتباطی تروریستها نصب شده است.بدافزار مورد نظر، اطلاعاتی نظیر نقشهها و برنامههای جنگی و اطلاعات مکانی و فردی تروریستها را به سرقت برده و رژیم اسد توانسته است از این طریق آنها را مورد ردیابی قرار دهد.
جنگی درقامت قرن 21
آنچه از جنگ سایبری که در سوریه در حال وقوع است، تازه ابتدای راه این جنگ محسوب میشود. به زودی کار تا جایی پیشرفت خواهد کرد که استفاده از سلاحهای سایبری به یک ابزار معمولی همانند استفاده از اسلحه، تانک، موشک و یا هواپیما در جنگها تبدیل شود. جنگهای نسل آینده که بخشی از آنها در سوریه در حال انجام است، جنگی است که تلفات آن قابل پیش بینی نخواهد بود.»