این رسانه مینویسد: روسای جمهور و دولتهای آمریکا بودهاند که حمایت کافی و وافی از رژیم صهیونیستی از زمان شکل گیری این رژیم به عمل آورده اند حمایت های سیاسی، و دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی. این سیاست های در خدمت تجاوزات رژیم صهیونیستی بوده و مواضع اخیر واشنگتن در قبال طرح اعلام خاورمیانه عاری از سلاح هسته ای از آن جمله است.
این حمایت همه جانبه که به مثابه شریان حیات برای اسرائیل است منحصر به روابط دوجانبه نمیشود بلکه به نهادهای بین المللی که در راس آنها سازمان ملل قرار دارد نیز شده است و بارها این رژیم را نجات داده و مانع از محکومیت آن شده است. اسرائیل در سایه حمایتهای آمریکا به درخواستهای بین المللی برای خروج از اراضی اشغالی، توقف تجاوزات و خلع سلاح و قطعنامه های بین المللی موثر وقعی نمینهد. اگر رژیم اسرائیل به یک قطعنامه بین المللی پایبند بود برای برقراری صلح و ثبات در منطقه کافی بود.
با وجود درخواستهای مکرر جامعه بین المللی برای پایان اقدامات اسرائیل و درخواست از آن برای خروج از اراضی اشغالی این رژیم همچنان به سیاست های خود ادامه میدهد. باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا زمانی که فردای نشست کمپ دیوید اعلام کرد که احتمال حل اختلافات میان فلسطینی ها و اسرائیل نمی رود و امکان تشکیل دو کشور وجود ندارد در واقع جنجال آفرینی کرد. وی سال آینده کاخ سفید را ترک خواهد کرد و مشکل کنونی را برای دولت جدید آمریکا باقی میگذارد و حل مشکل فلسطینی در اولویت های آن نیست.
رژیم اسرائیل از همه بحرانهای منطقهای و موضوعات طایفه ای که به شکل نگران کنندهای افزایش یافته است برای تحقق منافع خود استفاده می کند. آنچه در جهان عرب می گذرد بدون تردید هدیه مجانی به این رژیم است تا بتواند اهداف خود را اجرایی کند اهدافی که شاید خودش با دهها جنگ نمی توانست به آن برسد. اسرائیل ابایی از تخریب توافق هستهای ایران با وجود همه ضوابط بین المللی که صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران را تایید کند ندارد.
البیان می نویسد: تا زمانی که جنگ داخلی در سوریه، یمن، عراق و لیبی به شکل ویرانگر کنونی در جریان است و قدرت های بزرگ منطقه ای از بحران رنج می برند و نمی توانند به امور توسعه و سازندگی و پیشرفت بپردازند و نمی توانند تلاشی برای مقابله با اسرائیل کنند این اوضاع به نفع رژیم نتانیاهو برای به دست آوردن حداکثر دستاورهای مجانی است. اسرائیل نهایت بهره را از اوضاع کنونی و وخامت حالت نگرانی میان طرفهای مختلف می برد.
در این میان موضع مبهم غرب نیز به آن کمک میکند؛ زیرا تنها رژیم در منطقه خاورمیانه و چه بسا در دنیا است که از داعش نمی هراسد زیرا وضعیت داعش همانند القاعده است و با وجود ادعای این گروه ها و اهداف ترسیم شده از سوی آنها برای نابودی رژیم صهیونیستی اما عملا شرایط کنونی عکس این را نشان می دهد؛ زیرا این گروه ها به اسرائیل نزدیک نمیشوند و داعش عملیات خود را علیه مسلمانان و اعراب ادامه میدهد و همانند کارد بر روی قالب کَره عمل می کند و عملیات ائتلاف بین المللی شرایط هوایی لازم را برای این گروهک به جای مقابله با آن فراهم کرده است.
نکته عجیب این است که عملیات داعش ضد آثار تاریخی و باستانی درعراق هم اکنون در سوریه و شهر تدمر روند افزایش به خود گرفته است و گویا سیاست برنامه ریزی شده از سوی قدرت های شیطانی بزرگ است.
البیان در ادامه می نویسد: حقایق مرتبط با داعش و جنگ های داخلی در کشورهای عربی و هدایای مجانی به رژیم صهیونیستی، مجددا سئوالات را درباره ماهیت نقش اسرائیل در دامن زدن به بحران در منطقه و شعله ور کردن بحران های آن مطرح می کند.
بدون شک اسرائیل متجاوز نقش خطرناکی در ایجاد این بحران از طریق ابزار و شیوههای جنگ های نسل چهارم که امکان تحقق اهداف بدون دخالت نظامی آشکار را با به کارگیری وسایل و ابزار جدید برای تحقق اهداف و دستاوردهای بیشتر بدون تلفات آشکار و مخفی میدهد، دارد.
این نقش در سایه کابینه نتانیاهو در سال های گذشته از طریق گردان های اطلاعاتی الکترونیک ویژه افزایش یافته است و اغلب گمان می کنند که این روند در دوره جدید کابینه افراطی وی ادامه می یابد و با عصر جدید و شرایط بین المللی کنونی حاکم که نمی تواند با نتیانیاهو مقابله کند، همخوانی مییابد. در سیاست جدید به جای جنگ علنی و آشکار، گزینه جایگزین به ویرانی کشورهای مورد هدف میپردازد.
البیان مینویسد: این در واقع جریان دارد و در مرحله آتی نیز ادامه خواهد یافت تا رژیم نتانیاهو افراطی به بحران آفرینی و تشدید آن ادامه دهد نه فقط برای فرار از صلح بلکه به خاطر تقویت هیمنه اسرائیلی بر منطقه. واقعیت را در انفجار مسجد شیعی در القطیف عربستان در چند روز قبل می تواند درک کرد.