شباهت حضرت علی اكبر(ع) به رسول خدا(ص) را نبايد تنها يك شباهت موروثی صرف دانست بلكه اين شباهت فضيلتی بزرگ براي ايشان و حتی مادر بزرگوارشان است.
شباهت حضرت علی اكبر(ع) به رسول خدا(ص) را نبايد تنها يك شباهت موروثي صرف
دانست بلكه اين شباهت فضيلتي بزرگ براي ايشان و حتي مادر بزرگوارشان است.
سيد جوانان بني هاشم در دشت كربلا به اوج مقامات انسانی رسيده بود تا جايي
كه شايد بتوان مقام ايشان را تا نزديكي مقام امامت دانست.
۱- بر
مبناي آيه شريفه «انا اعطيناك الكوثر» نسل مقدس رسول اکرم(ص) از حضرت صديقه
طاهره علیها السلام است. چرا كه مفسران شيعه كوثر را ذريه پيامبراکرم(ص)
معنا كرده اند. روشن است در سلسله نسل ها برخي خصوصيات و ويژگي هاي جسمي،
اخلاقي و روحي از آبا و اجداد به فرزندان شان به ارث مي رسد. اين سنت الهي
در ذريه رسول اکرم(ص) نيز جاري است. البته مادران و پدراني كه نسل هاي بعدي
را تشكيل مي دهند نيز در اين امر نقش بسزايي دارند و چه بسا زنان و مردان
پاكي كه به نكاح ناصالحان در آمده و اين ممكن است به انحراف نسل آنها منجر
شود و از آن سو نيز ممكن است همين امر سبب نورانيت جمعي ديگر باشد.
۲-
در ميان ذريه پيامبراکرم(ص) با توجه به آيه شريفه «لاينال عهدي الظالمين»
(بقره: ۱۲۴) و بر مبناي عبارت دعاي وارث «اشهد انك كنت نُورَاً فِى
الاَصْلابِ الشَامِخَه وَ الاَرْحامِ المُطَهَره» كساني هستند كه از اجداد
طاهر خود نور به ارث برده اند و هم وارث شمايل شده اند و هم وارث فضايل.
ائمه اطهار و حضرات معصومين عليهم السلام مصداق اتم و اكمل اين سخن و وارث
علم و حلم و عصمت و ولايت انبيای گرامی هستند.
۳- در روايت از حضرت
رسول خدا(ص) آمده است: «قَائِمُ أَهْلِ بَيْتِى وَ مَهْدِى أُمتِى أَشْبَهُ
الناسِ بِى فِى شَمَائِلِهِ وَ أَقْوَالِهِ وَ أَفْعَالِهِ؛ قائم اهل بيت
من و مهدي امتم شبيه ترين مردم به من است در شمايل و گفتار و كردار.»
(بحارالأنوار۳۶: ۲۸۳)
و در جايي ديگر مي فرمايند: «الْمَهْدِى مِنْ
وُلْدِى اسْمُهُ اسْمِى وَ كنْيَتُهُ كنْيَتِى أَشْبَهُ الناسِ بِى خَلْقاً
وَ خُلْقاًخَلْقاً وَ خُلْقاً؛ مهدي از فرزندان من است، اسمش اسم من و
كنيه اش كنيه من و شبيه ترين مردم به من است از نظر خلقت و اخلاق.» (همان:
۳۰۹)
در صحراي كربلا نيز حضرت اباعبدالله(ع) هنگامي كه حضرت علي اكبر(ع) عزم ميدان نبرد كرد، فرمودند:
«اللهُم
اشْهَدْ عَلَى هَوُلاءِ الْقَوْمِ فَقَدْ بَرَزَ إِلَيْهِمْ غُلامُ
أَشْبَهُ الناسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِك كنا إِذَا
اشْتَقْنَا إِلَى نَبِيك نَظَرْنَا إِلَى وَجْهِهِ؛ خدايا شاهد باش بر اين
قوم كه براي شان نمايان ساختم جواني را كه شبيه ترين مردم است به رسول تو
كه هرگاه مشتاق زيارت نبی خدا مي شديم به او نگاه مي كرديم.» (همان : ۴۲)
بر
مبناي اين دو روايت شريفه شباهت حضرت علي اكبر(ع) به رسول خدا(ص) را نبايد
تنها يك شباهت موروثي صرف دانست بلكه اين شباهت فضيلتي بزرگ براي ايشان و
حتي مادر بزرگوارشان است. سيدجوانان بني هاشم در دشت كربلا به اوج مقامات
انساني رسيده بود تا جايي كه شايد بتوان مقام ايشان را تا نزديكي مقام
امامت دانست. همين مقام والاي ايشان است كه مي توان او را مطلقاً و بی قيد
الگوی جوانان دانست.
۴- در روايت شريفه از حضرت اميرالمومنين(ع)
آمده است: «أشبه الناس بأنبياء الله أقولهم للحق و أصبرهم علي العمل به؛
شبيه ترين مردم به انبيا حق گوترين و صابرترين آنها در عمل است.»
(غررالحكم:۱۱۰)
و نيز مروي است: «الناسُ بِأُمَرَائِهِمْ أَشْبَهُ
مِنْهُمْ بِآبَائِهِمْ؛ مردم به اميران شان شبيه ترند تا به پدرانشان!»
(بحارالأنوار۷۵: ۴۶)
غرض اين كه جوان امروز مي تواند حضرت علي
اكبر(ع) را با همان خصوصياتي كه در كلام پدر بزرگوارشان بود الگو قرار دهد و
با حركت در مدار حق و صبر و كسب معرفت خود را شبيه انبيا و اوليا كند. اگر
كسي امير و الگوی خود را درست انتخاب كند در «شباهت» به او خواهد كوشيد و
رفتار و گفتار خود را منطبق با او خواهد كرد.
جوانان دوران دفاع
مقدس كه حضرت امام راحل با وجود تمام مقامات معنوي مي فرمود با ديدن آن
چهره ها غبطه مي خورم، نمونه اي روشن بر اين سخن است كه به جاي آن كه
هنرپيشه ها و فوتباليست ها و ... را اسطوره والگوی خود بدانند راه صحيح
سعادت را در اقتدا به جوان امام حسين(ع) يافتند و در همين راه با «شباهت»
به حضرت علي اكبر(ع) به «شهادت» يا «سعادت» رسيدند.