۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۰۸:۵۱
کد خبر: ۱۳۷۳۹
فرهنگ رایج در بین کاربران شبکه‌های اجتماعی موبایلی در ایران غالبا به صورت سطحی‌نگری، تقلب، زیراب‌زنی، نسبت ناروا زدن به‌شدت در میان کسانی که از نرم‌افزارهای موبایلی در ایران استفاده می‌کنند زیاد شده و این نشان می‌دهد که ما هنوز وسواس لازم را درباره مطالب

مهدی منتظر قائم  مدیر گروه ارتباطات دانشگاه تهران

قبل از هر چیز باید به این موضوع اشاره کرد که هنوز که هنوز، دانش اجتماعی در ایران کم‌عمق است و این باعث می‌شود، پیش از آن‌که دانش راستین داخلی تولید شود، این دانش از خارج به ایران بیاید. این موضوع را باید در کنار دیگر مسائل مانند تکنولوژی‌های ارتباطی و موبایلی بررسی کرد. اگر بخواهیم به‌طور خاص درباره شبکه‌های موبایلی حرف بزنیم باید به این نکته اشاره‌کنیم که مفهوم شبکه‌های اجتماعی و موبایلی یک مفهوم جدید است، اما مانند بسیاری از دیگر پدیده‌ها بدون سابقه نیست. موضوع این است که در برخورد با تکنولوژی‌های جدید، وانهادن مفاهیم قدیمی و برخورد با مسئله به‌عنوان یک مقوله جدید معمولاً ما را به یک دانش جدید رهنمون نمی‌شود. ما باید برای بررسی ابعاد اجتماعی شبکه‌های اجتماعی به وعده‌های آن توجه کنیم؛ یکی از این وعده‌ها بازگشت به ارتباطات چهره به چهره انسان‌ها است که پیش از به ‌وجود آمدن تکنولوژی‌های ارتباطی وجود داشت و شبکه‌های اجتماعی جدید دوباره باعث ارتباط چهره به چهره و بازگشت به شناخت رودررو، داشتن اراده و اختیار شده است؛ برعکس رسانه‌های سنتی، در شبکه‌های اجتماعی روابط از پایین به بالا و به‌صورت افقی تعریف می‌شود. واقعیت این است که اگر جامعه به‌صورت شبکه‌ای تعریف شود، نهادهای اجتماعی، قدرت، اقتصاد و... دچار تزلزل خواهند شد. اگر ما شبکه‌های اجتماعی را مبنای عمل قرار دهیم، دو تکنولوژی را شامل می‌شود؛ شبکه‌های اینترنتی و موبایلی. شبکه‌های اجتماعی مانند فیس‌بوک و توییتر ادامه چاپ و نشر هستند و بیشتر بر فرهنگ اثرگذارند اما شبکه‌های موبایلی مانند وایبر و واتس‌آپ به دلیل نداشتن فضای شخصی بیشتر ادامه مراودات روزمره هستند که امکان آرشیو هم در آنها وجود ندارد. در شبکه‌های موبایلی، طبقه‌های متوسط فکری و حرکات پوپولیستی وجود دارد. در حال حاضر بیش از دو میلیارد تلفن همراه هوشمند در جهان توزیع‌شده است. در ایران حدود ۱۳۰‌میلیون سیم‌کارت توزیع‌شده و از میان آنها ۵۳‌میلیون نفر به گوشی‌های هوشمند دسترسی دارند و اگر ۸۰‌درصد آنها هم به اینترنت دسترسی داشته باشند در ایران ۳۰‌میلیون نفر از شبکه‌های موبایلی استفاده می‌کنند و این تعداد به‌شدت رو به افزایش است. از طرف دیگر باید ضمن اعتراف به این‌که فضای شبکه‌های موبایلی بسیار گسترده است و قطعاً نمی‌توان حکم کلی درباره آن داد، به چند مورد آسیب‌های این شبکه‌ها اشاره کرد. به عقیده من مهم‌ترین این آسیب‌ها وجود نداشتن استناد و ارجاع، فقدان تخصیص وقت و فرهنگ تعارف کردن در این فضای مجازی است. اتفاقی که درباره این شبکه‌ها افتاده این است که سطحی‌نگری، تقلب، زیراب‌زنی، نسبت ناروا زدن و... به‌شدت در میان کسانی که از نرم‌افزارهای موبایلی در ایران استفاده می‌کنند زیاد شده و این نشان می‌دهد که ما هنوز وسواس لازم را درباره مطالب شنیداری و گفتاری نداریم. من شاهد بوده‌ام که در گروه‌های مختلف وایبری و دیگر نرم‌افزارهای ارتباطی در تلفن‌های همراه، جملاتی از آدم‌های موجه نقل می‌شود که ریشه شیطان‌پرستی دارد و اگر هر فردی در روز مخاطب چندین مورد از این مطالب باشد، باید گفت که ایرانی‌ها در معرض آسیب زیادی‌اند. از طرف دیگر جامعه ما در تفریح و مصرف تکنولوژی‌های تفریح محور هنوز نوعی عطش برای سرگرمی دارد. ما در حال حاضر می‌بینیم که تعداد کمی از جوانان ایرانی هستند که زندگی‌شان را بین خواندن کتاب، گوش دادن موسیقی و دیگر کارهای مفید تقسیم کنند چراکه جامعه ایرانی نشان داده که وقتی پای تفریح در میان باشد، ایرانی‌ها تمایلی به کارهای سخت ندارد. در کنار همه اینها جامعه ایرانی هنوز تکنولوژی‌های سنتی خود را دارد؛ نفرت، زیر آب‌زنی، حذف آدم‌ها و... جزو این تکنولوژی‌هاست؛ مثلاً بر اساس تحقیقی که گالون به‌تازگی انجام داده، تنها ۲۲‌درصد ایرانی‌ها در زندگی اجتماعی خود عشق را از طریق زندگی اجتماعی تجربه می‌کنند و ۷۸‌درصد این را تجربه نمی‌کنند. این تحقیق نشان می‌دهد که فقط ۱۲‌درصد ایرانی‌ها برای زندگیشان مبنا دارند، ۴۰‌درصد تلاش می‌کنند مبنا پیدا کنند و ۴۸‌درصد از پیدا کردن مبنا برای زندگیشان مأیوس شده‌اند. از طرف دیگر این تحقیق نشان می‌دهد که ۷۹‌درصد از مردم ایران از زندگی در ایران احساس غرور نمی‌کنند. آن‌طور که دکتر سریع‌القلم هم معتقد است فقدان قدردانی و سپاس، فرافکنی، نگاه مقطعی و... از ویژگی‌های جامعه ماست و ممکن است در میان‌مدت این موضوعات آسیب‌های اجتماعی در ایران را بیشتر کند. راه‌حل برون‌رفت از این آسیب‌ها شناخت فضا است تا بتوانیم ریشه‌های رفتاری را شناخته و راه‌حل‌هایی عملی و نظری در مقابل آن ارائه کنیم.

شناخت زیرزمینی از جامعه؛ نتیجه رواج استفاده ایرانی‌ها از شبکه‌های اجتماعی موبایلی

محمود شهابی عضو هیئت‌علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی

ارتباطات موبایلی چند ویژگی دارد؛ با تقویت پیوندهای اساسی درون‌گروهی در شبکه‌های اجتماعی موبایلی ما شاهد تقویت روابط شخصی، خصوصی و دوستانه هستیم و نه در ارتباط بین گروهی و افراد غریبه؛ حالا باید ببینیم که این موضوع چه پیامدهایی را برای جامعه مدنی ما به دنبال دارد. اول‌ازهمه باید این موضوع را در نظر گرفت که در جامعه‌شناسی همیشه این نگرانی وجود داشته که ممکن است وسایل ارتباطی جدید مانند تلویزیون، سرمایه‌های اجتماعی را تضعیف کنند، حالا این نگرانی با شبکه‌های اجتماعی موبایلی دو برابر شده است. می‌توان گفت ارتباطات موبایلی ممکن است موجب ازدست‌رفتن سرمایه اجتماعی شوند و از طرف دیگر برخی از تحقیقات در کشورهای دیگر نشان می‌دهد استفاده از شبکه‌های اجتماعی باعث فرسایش سرمایه اجتماعی می‌شود، یعنی گفت‌وگویی که شهروندان مستقل باید داشته باشند، از بین می‌رود. در حال حاضر استفاده بیش‌ازحد از شبکه‌های اجتماعی موبایلی باعث شده ما شاهد نوعی خلوت گرایی اجتماعی باشیم؛ یعنی افراد در جمع حضور دارند ولی به‌صورت فردگرایانه در دنیای مجازی خود حرکت می‌کنند.  باید دید آیا اجتماعات مجازی کمکی به شکل‌گیری فرهنگ تسامح می‌کند یا نه، البته شاید شبکه‌های مجازی تمرینی باشند برای این موضوع اما آنچه در چند‌ سال اخیر شاهد آن هستیم، مانند حمله فیس‌بوکی به یک فوتبالیست آرژانتینی، والیبالیست ایتالیایی، داور فوتبال و... نشان‌دهنده آن است که شبکه‌های اجتماعی مجازی ما نتوانسته‌اند فرهنگ سیاسی مبتنی بر دموکراسی و جامعه مدنی را تمرین کنند و فرهنگ تسامح و تساهل را پیدا نکرده‌اند. البته من به نگاه به هراس اخلاقی و توطئه نگری اعتقاد چندانی ندارم، چراکه ما این تجربه را قبلاً داشتیم و جواب نگرفته‌ایم و در حال حاضر جامعه ما از همه این هراس‌ها عبور کرده است. شاید اگر این شبکه‌های اجتماعی وجود نداشتند هرگز متوجه وضع زیرزمین اجتماعی و فرهنگی موجود در جامعه نمی‌شدیم و همچنان خیال می‌کردیم که ما امت برگزیده هستیم. اینجا مهم این است که ما باید با این تکنولوژی‌ها چطور کنار بیاییم
گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر