آمریکا قاتلان درجه یک میسازد و تولیدکننده برترین قاتلان مسلح (دولتی و آزاد) دنیا هستند. دنیا را با تسلیحات پیشرفته، خواه با فروش یا با استفاده از آنها برای نابودی دشمنان و چیزهای پیدا و پنهان، آلوده میکنیم.
وبسایت «فورث مدیا» در مقالهای به قلم «جان استانتون» نوشت: مدتهاست که به نظر میرسد ارزشهای جامعه ما در چیزهای مادی خلاصه شده است. در تولید ناخالص ملی ما…اگر بخواهیم آمریکا داوری کنیم باید آلودگی هوا و تبلیغات دخانیات و آمبولانسهایی را در نظر بگیریم که لاشهها را از سطح خیابانهای ما جمع میکنند. باید قفلهای ویژه برای خانهها و زندانها برای آنهایی که این قفلها را میشکنند را در نظر بگیریم، باید نابودی درختها و از دست رفتن طبیعت خود را در نظر بگیریم، باید بمبهای آتشزا و هزینه زرادخانههای هستهای را در نظر بگیریم، باید اتومبیلهای مسلح پلیس برای مبارزه با شورشها در خیابانهایمان را در نظر بگیریم، تنفگ ویتمن و چاقوی اسپک را در نظر بگیریم، باید برنامههای تلویزیونی که برای فروش اسباببازیها به کودکان ما تبلیغ خشونت را میکنند را در نظر بگیریم.
اما تولید ناخالص ملی فایدهای برای سلامت کودکان ما، کیفیت تحصیل آنها یا لذت بازیهای آنها ندارد. این معیار، زیبائی شعر ما یا قوت ازدواجهای ما، هوشمندی بحثهای عمومی یا اتحاد مقامات دولتی ما را شامل نمیشود. این معیار نه هوش ما و نه شجاعت ما را نمیسنجد، این معیار هر چیزی را به جز آنهائی که برای زندگی ارزش دارند را میسنجد. این معیار همه چیز را درباره آمریکا به ما میگوید به جز اینکه چرا ما به آمریکائی بودنمان مفتخر هستیم.
«رابرت اف کندی»، اعدام شده در سال ۱۹۶۸
مرد مسلح آمریکائی نیز به بمبگذار انتحاری پیوست که هر دو دست پرورده فرهنگ خودشان هستند. برخی در آمریکا مدعی هستند که کشور دیگر چیز باارزشی تولید نمیکند. این درست نیست.
تولید قاتلان درجه یک در آمریکا
آمریکائیها در جهان شماره یک هستند و قاتلان درجه یک میسازند. آمریکائیها تولیدکننده برترین قاتلان مسلح (دولتی و آزاد) دنیا هستند. خشنترین مانورهای نظامی را ما در کشور خود داریم. ما دنیا را با تسلیحات پیشرفته خود، خواه با فروش آنها یا با استفاده از آنها برای نابودی دشمنان و چیزهای پیدا و پنهان، آلوده میکنیم.
نابودسازی حیات وحش در آمریکا
ما حتی گرگها را نیز با شادمانی از بین میبریم و آن را از جانب گلهداران و کشاورزان توجیه میکنیم. طبق گزارش «نیویورک تایمز» در دسامبر ۲۰۱۲ «شناختهشدهترین گرگ پارک ملی یلواستون که بسیاری از توریستها او را دوست داشتند و دانشمندان ارزش آن را بالا براورد کرده بودند روز پنجشنبه خارج از محدوده پارک مورد شلیک قرار گرفت و کشته شد.»
این گرگ که برای محققان به عنوان ۸۳۲F شناخته شده بود، گرگ ماده برجسته این پارک بود و به قدری مشهور بود که برخی از علاقمندان به حیات وحش او را ستاره راک نامگذاری کرده بودند. این حیوان طی شش سال گذشته از جذابیتهای توریستی پارک بود.
«جیمی جونز»، از عکاسان حیات وحش که در لس آنجلس زندگی میکند و عکس وی از این حیوان در شماره کنونی مجله «آمریکن ساینتیست» چاپ شده میگوید: «این گرگ مشهورترین گرگ در جهان بود.»
طرفداران حیات وحش میگویند که جمعیت گرگها آنقد بزرگ نیست که شکار آنها مجاز باشد و این حیوانات باعث جذب پول توریستها میشوند.
آمریکائیها حتی حیوان خوشیمن خود، عقاب گر، را نیز به ورطه انقراض کشاندهاند.
آمریکا خالق و استفادهکننده خشونت
در واقع آمریکا هم خالق خشونت است و هم از آن استفاده میکند. همه چیز عملاً «بازی» است. ما با خودمان هم با خشونت برخورد میکنیم، به همان خشونتی که با عراقیها، ایرانیها، سوریها، افغانها، گرگها، کودکان و غیره برخورد میکنیم. در حقیقت ما در آمریکا مراقب هم نیستیم.
در واقع یک درصدیها میخواهند از مزایای بیکاری، تامین اجتماعی، بیمه درمانی سالمندان و تحصیلات رایگان برخوردار باشند. قطع این مزایا نشانه رسیدن آمریکا به پرتگاه مالی است. امضای آن نیز صخره ریاضت است.
طفره رفتن آمریکائیها از مواجهه با واقعیتها
در هر صورت، زمانی که ملتی تبلیغات و سر و صداهای رسانهها را باور کند و به رهبرانش اجازه دهد درگیر جنگهای مختلف در سرتاسر دنیا شوند در حالیکه زیرساختار کشور خودشان در حال فروپاشی است، این نشانه یک بیماری ملی شناختی جدید است. آمریکائیها آنقدر در خود و چیزهای غیرواقعی مهمل غرق شدهاند که «اصلاً نمیخواهند درباره آن حرف بزنند».
«آن» چیز واقعیت زندگی در تمام جهاتش است. جنگ، سیاست، اقتصاد، جنایت، محرکههای فرهنگی و موضوعات مهم دیگر از دید آنها پنهان مانده یا نادیده گرفته میشوند. مردم برای بحث درباره سریال «رقص با ستارگان» وقت بیشتری میگذارند تا برای بحث درباره تلفات نظامی اخیر آمریکا در افغانستان («مایک گیلوری» و «نلسون ترنت» در ۱۴ دسامبر ۲۰۱۲) یا کشته شدن یک افسر پلیس در حین وظیفه («کریس پارسون» از میسوری در ۱۵ دسامبر ۲۰۱۲).
حالا در اواخر سال ۲۰۱۲ با حادثه کشته شدن کودکان در سندی هوک در نیوتاون کانکتیکات مواجه شدیم. البته برای آرام کردن وجدان جمعی داستانی پیدا یا ساخته خواهد شد. بهانه مشکل روانی همیشه کار میکند. پرچم آمریکا دوباره پائین آمده است. میتوان پرچم را برای این حادثه نیمهافراشته قرار داد.
و بعد؟
آمریکا میخواهد در مقابل قتل عام «آدام لانزا» که واکنشی نشان دهد؟ چه استراتژیها و تاکتیکهایی را میتوان به کار بست تا دیگر مواردی از این قبلی تکرار نشود؟
شهرهای آمریکا، میدان جنگ
در حال حاضر عملاً همه جا میدان جنگ است، حتی در منطقه روستائی k-4 نیوتاون، کانکتیکات. همانطور که رئیس جمهور «اوباما» در استراتژی امنیت ملی خود در سال ۲۰۱۰ بیان کرده امنیت ملی حالا چیزی فراتر از تمایزات سنتی است. احتمالاً «اوباما» حواسش به کلاسهای درس و مدارس نبوده.
اما آمریکا هنوز رسماً کشوری درگیر جنگ است و اوضاع اضطراری در آن جاری است. چگونه میتوان نخبگان قاتل آمریکا را پیش از حمله عقب نشاند (جنگ نسل پنجم)؟
تلاش مقامات برای آرام کردن افکار عمومی
همانطور که در حال حاضر شاهدیم نسخه استاندارد در جریان است. مقامات با مصاحبههای تلویزیونی تلاش دارند افکار عمومی را آرام کنند. صاحبنظران و اندیشمندان اندیشکدهها رودهدرازی میکنند. تفنگهای بیشتری فروخته خواهد شد، حقوقدانان و لابیها طرفدار و مخالف حمل سلاح از مقامات دولت ایالتی و فدرالی خواهند خواست که از منافع موکلینشان (و مشاغل) حفاظت کنند. سیاستمداران نیز داد و فریاد و لفاظی خواهند کرد.
کنگره قطعنامههایی در محکومیت کار «لانزا» صادر خواهد کرد. مقامات امنیتی با تدابیر و سیستمهای امنیتی که شامل در و پنجرههای مقاوم و ضدگلوله و کنترل ورود و خروج میشود، نگرانی مقامات مدرسه را از بین خواهند برد. دوربینهای امنیتی متصل به تصویربرداری نرمافزاری مانند TRAPWIRE نصب خواهد شد.
شاید این قانون تصویب شود که افراد زیر هجده سال اجاره حمل سلاح ندارند مگراینکه والدین به طور رسمی مسئولیت اقدامات فرزند خود را بپذیرند که شامل زندان یا مصادره اموال خواهد بود. به زودی یک «قانون سندی هوک» که موانع بیشتری برای حمل و فروش سلاح ایجاد میکند در سطح ایالتی یا فدرال پدیدار خواهد شد. البته که این کارها تاثیری نخواهد داشت.
آیا وزارت امنیت داخلی آمریکا باید تمام مدارس را ملزم به داشتن یک سیستم امنیتی از نوع سیستم امنیتی حمل و نقل (TSA) کند؟
نظرتان درباره گرفتن آزمایش ژنتیک از تمام نوزدان برای تعیین احتمال اختلالات روانی چیست؟ روی آنهائی که احتمال ابتلا به بیماریهای سلامت روانی دارند یک برچسب سامانه شناسایی بیسیم بچسبانیم و دانشآموزانی که ساکت و آرام به نظر میرسند نیز در این طرح بگنجانیم. و آنها را پر از مواد شیمیایی کنیم.
شاید تحصیل در خانه از طریق اینترنت و شبکه وب گزینه بهتری باشد؟ باید تحصیلات صنعتی را دوباره برقرار کرد. دیگر بچههای انبارداری در سطح K-12 نداریم.
اما بهتر است نگاهی دقیق بیندازیم به فرهنگ خشونت در آمریکا که طی یک دهه بازیهای ویدئوئی جنگی و خونبار شدت گرفته است.
قاتلان آمریکائی، مقلد بازیهای ویدئوئی
گروهبان «رابرت بیلز» از ارتش آمریکا اوایل سال ۲۰۱۲ از پایگاه خود در افغانستان خارج شد و ۱۶ غیرنظامی افغان را کشت. این افراد را نه کودک و سه زن تشکیل میدادند. ظاهراً وی پس از مشاهده کشته شدن دوستان خود در عملیات تحت استرس و فشار بوده است. وی دچار ضربهای در مغزش شده که برخی از بازیکنان فوتبال هنگام برخورد با یکدیگر طی دوران بازی دچارش میشوند.
«سئونگ هوی چو» نام دانشجوی اهل کرهجنوبی در دانشگاه ویرجینیا تک است که در روز ۱۶ آوریل سال ۲۰۰۷ میلادی اقدام به کشتار در دانشگاه ویرجینیا تک آمریکا نمود. او ۳۲ نفر را به قتل رساند و بسیاری را نیز مجروح ساخت. وی بعد از کشتار خودکشی نمود.
«آدام لانزا» ۲۶ دانشآموز و مسئول را در مدرسه ابتدائی سندی هوک در دسامبر ۲۰۱۲ به قتل رساند. در ین کشتار در ایالت کانکتیکات ۲۰ کودک زیر ده سال کشته شدند. «لانزا» بعد از این کشتار دست به خودکشی زد.
«گری ریگوی» معروف به قاتل رود سبز، به خاطر قتل دستکم ۴۹ نفر در ایالت واشنگتن طی اواسط دهه ۱۹۸۰ محکوم شد. «ریگوی» اکنون در زندان زندگی می کند.
دفتر ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا، دفتر فرمانده ستاد، این حق را دارد که بدون طی مراحل قانونی بازداشت و شهروندان آمریکایی را طبق بخش ۱۰۲۱ (ب) (۲) قانون مجوز دفاع ملی دستگیر کند.
طبق یادداشت قاضی «کاترین فارست» (دادگاه محلی نیویورک) در سپتامبر ۲۰۱۲، «مخاطرات بالاتر می-رود: بازداشتهای نامحدود نظامی طی جنگی علیه تروریسم که انتظار نمیرود در آیندهای نزدیک خاتمه یابد یا اصلاً تمامی داشته باشد. قانون اساسی نیاز به شفافیت دارد و این شفافیت در بند ۱۰۲۱ (ب) (۲) نیست.»
هدف قرارگرفتن غیرنظامیان در حملات آمریکا
دفتر فرماندهی ستاد نیز مایل به استفاده از وسایل هوایی بدون سرنشین برای از بین بردن تروریستهای متهم میباشد. اما اطلاعات نشان می دهد که اغلب این افراد که از راه دور به قتل میرسند غیرنظامیان هستند. بر اساس یک مطالعه روی ۲۴ حمله با وسایل بدون سرنشین طی سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱ مشخص شد «غیرنظامیان ۷۴ درصد تلفات مرگ این حملات را تشکیل میدهند».
اغلب این ۷۴ درصد را زنان و کودکان تشکیل میدهند. این دادهها تجزیه و تحلیل شد و توسط «گارث پورتر» از سازمان « Truthout» در آگوست ۲۰۱۲ گزارش شد.
نابودی خلاقانه در خانه و خارج: دکترین یک درصدی
«مرکز مطالعات بینالملل MIT» گزارش میدهد که بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۱، ۱۵۰۰۰۰ تا ۴۰۰۰۰۰ غیرنظامی عراقی توسط نیروهای نظامی آمریکا کشته شدهاند. حمله آمریکا در سال ۲۰۰۳ به عراق منجر به آواره شدن داخلی دستکم ۵/۱ میلیون نفر و گریختن ۱ میلیون نفر به عراق شد که در حال حاضر با مداخله قدرتهای خارجی عرصه جنگی دیگر است.
طبق گزارش «مرکز کنترل و پیشگیری بیماریهای آمریکا» در سال ۲۰۱۱ ۱۵۷۹۹ مورد قتل رخ داده است. قتل پانزدهمین عامل مرگ در آمریکا است. در ۱۱۴۹۳ مورد از این قتلها سلاح مورداستفاده تفنگ دستی یا اسلحه بوده است.
آمریکا، پیشرو در زمینه فروش تسلیحات
آمریکا در سال ۲۰۱۱ در زمینه فروش تسلیحات پیشرو بود و ۸۰ درصد کل فروش دنیا در این عرصه مربوط به آمریکا میشود. طبق گزارش کمپین بین المللی برای ممنوعیت مین های زمینی از سال ۱۹۶۹ تا ۱۹۹۲، آمریکا ۴/۴ میلیون مین ضدنفر صادر کرده که عمدتاً به مقصد کشورهای افغانستان، آنگولا، کامبوج، عراق، لائوس، لبنان، موزامبیک، نیکاراگوئه، رواندا، سومالی و ویتنام بوده است. آمریکا APLهای ساخت آمریکا نیز در ۳۲ کشور از جمله افغانستان یافت شده است.
طبق گزارش «دفتر آمار عدالت» آمریکا «حدود ۹۸/۶ میلیون نفر در سال ۲۰۱۱ به نوعی تحت نظارت تادیبی بودند. این معادل بود با تقریباً یک نفر به ازای ۳۴ بزرگسال آمریکائی در زندان یا بازداشتگاه (یا حدود ۹/۲ درصد جمعیت بزرگسالان آمریکا)».
استفاده مکرر از مقامات نظامی آمریکا
«زلتان گراسمان» از دانشگاه اورگرین گزارش میدهد که از سال ۱۹۸۰ آمریکا از نیروهای نظامی یا شبه نظامی ۱۴۰ مرتبه از جمله در سرکوبی خشونتآمیز اتحادیههای کارگری آمریکا و اعتراضات علیه تبعیض نژادی استفاده کرده است. نیروهای آمریکا ۳۰۰ آمریکائی بومی لاکوتا را در کشتار «وندد نی» به قتل رساندند. از سال ۱۸۹۱ تا ۱۹۸۲ آمریکا زیردریاییهای خود را برای حفاظت از منافع اقتصادی و تجاری خود به شیلی، آرژانتین و هائیتی فرستاده است.
از سال ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۲ نیروهای آمریکائی برای جنگ بلشویکها در روسیه اعزام میشدند. آمریکا در سال ۱۹۱۹ از جانب ایتالیا در جنگ علیه صربستان دخالت داشت. در سال ۱۹۴۳ در دیترویت، میشیگان، ارتش آمریکا برای جنگ علیه شورش آمریکائیهای آفریقائی اعزام شد.
پولشوئی بزرگترین بانک اروپا
به گزارش وبسایت «ورلد سوسیالیست»، «وزارت دادگستری آمریکا در روز سه شنبه اعلان کرد HSBC انگلیسی متهم به پولشوئی به مقیاس وسیع برای کارتلهای داروئی مکزیک و کلمبیا است و موظف به پرداخت ۹/۱ میلیارد دلار شد. این معامله برای جلوگیری از تعقیب قانونی بانک که بزرگترین بانک در اروپا و سومین بانک بزرگ دنیا است و یا مدیران ارشد آن بوده است.
هرچند بانک میلیاردهادلار پولشوئی برای دارو و نقض تحریمهای مالی آمریکا علیه ایران، لیبی، برمه و کوبا را تایید کرده است، دولت «اوباما» با به تعویق انداختن کیفرخواست از پیگرد قانونی اجتناب میکند.
فعالیتهای کلاهبردارانه این بانک منجر به بحران کنونی و از بین رفتن میلیونها شغل و نابودی استانداردهای زندگی طبقه کارگر در آمریکا و جهان شده است.
وزارت خزانهداری به مدیریت «تیموتی جیتنر»، مدیر اسبق ذخایر فدرال نیویورک و «دفتر حسابرسی ارزی» که مسئول سیاستگذاری برای بانکهای بزرگ از جمله HSBC است با این توجیه که پیگرد قانونی HSBC نظام مالی را به مخاطره خواهد انداخت از این کار جلوگیری کرده است.»
طبق گزارش صندوق دفاع از کودکان ۴/۱۶ میلیون کودک فقیر در آمریکا زندگی میکنند. «تقریباً ۸ میلیون نفر از آنها بیمه ندارند و تعداد کودکان کشته شده با اسلحه در سالهای ۲۰۰۹-۲۰۰۸ بیشتر از تلفات پرسنل نظامی آمریکا در جنگهای عراق و افغانستان بوده است.»