اما این عقیده نتانیاهو سه مشکل دارد. اولین مشکل این است که حتی برخی متحدان ایدئولوژیک نتانیاهو با چنین طرز فکری موافق نیستند. نتانیاهو و بسیاری از سیاستمداران جمهوری خواه با اطلاع از اینکه عموم مردم در آمریکا جنگی دیگر را نمی خواهند، اصرار می ورزند که گزینه دیپلماتیک دیگری برای توافق کنونی وجود دارد. اما در سال های گذشته کارشناسان سیاست خارجی محافظه کار نظر دیگری در این باره داشتند. الیوت کوهن یکی از مقامات پیشین در دولت بوش که اکنون در دانشکده مطالعات بین المللی جان هاپکینز تدریس می کند، نوشت: «گزینه های کنونی همان گزینه های قدیمی هستند: حمله نظامی آمریکا و یا اسرائیل (به ایران) که احتمالا به جنگی تمام عیار منجر خواهد شد؛ زندگی در جهانی که ایران در آن مجهز به تسلیحات هسته ای باشد که این مورد نیز ممکن است با گذر زمان به جنگ و شاید حتی جنگ هسته ای بیانجامد. دولت آمریکا احتمالا امیدوار بوده است تا در میانه به توافقی دست یابد که مشکلات احتمالی ناشی از عواقب فجیع عدم توافق را از بین ببرد؛ اما این باور توهمی بیش نیست.» مکس بوت از شورای روابط خارجی نیز تصریح کرد: «تنها گزینه معتبر برای به تعویق انداختن برنامه هسته ای ایران، بمباران (تاسیسات این کشور) است.» در یک ماه گذشته نیز جان بولتون و جاشوا موراوچیک دو تن از مخالفان توافق با ایران، مقالاتی را تحت عنوان «برای متوقف کردن ایران از دستیابی به بمب، باید این کشور را بمباران کرد» و «جنگ با ایران احتمالا بهترین گزینه موجود است»، منتشر کردند. ممکن است نتانیاهو شخصا به این باور رسیده باشد که گزینه دیپلماتیک دیگری برای واکنش به ایران وجود داشته باشد اما طبق تجربیات سال های گذشته، بسیاری از همفکران وی با این نظر مخالف هستند.
دومین مشکل نظریه نتانیاهو این است که چنین طرز تفکری بر مبنای برداشت های اشتباه و مبهم از سیاستگذاری های ایران بوجود آمده است. به عقیده نتانیاهو، اگر آمریکا از توافق کنونی کنار بکشد، نیاز ایران به لغو شدن تحریم های جهانی سبب خواهد شد این کشور برنامه هسته ای را به طور کامل برچیند. اما ایران چندین دهه است که برنامه هسته ای خود را دنبال می کند و اکنون موفق شده است حمایت عمومی را در این زمینه جلب کند. حتی میرحسین موسوی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری سال 2009 اعلام کرد در صورت پیروزی، «از دستاوردهای بزرگ دانشمندان ایرانی چشم پوشی نخواهد کرد و غنی سازی اورانیوم را به تعلیق در نمی آورد».
نتانیاهو بر این باور است که موضع گیری شدیدتر آمریکا سبب خواهد شد تهران شرایطی را بپذیرد که امروز حتی کبوتران ایرانی نیز حاضر به پذیرش آن نیستند. برای درک این مسئله کافی است از دیدگاه دیگری به مسئله بنگریم: اگر ایران رفتار تندتر و تهاجمی تری در پیش می گرفت، مناظرات در واشنگتن چگونه پیش می رفت؟ آیا تام کاتن به نوآم چامسکی تبدیل می شد؟ به طور قطع نتیجه منفی است. چنین روندی تنها به آن دسته از آمریکایی ها که مخالف توافق هستند، قدرت بیشتری می بخشید. در ایران هم همینطور است. علی واعظ یک تحلیلگر ارشد ایرانی در گروه بین الملل بحران در این باره گفت: «روحانی و ظریف به کلی اعتبار خود را از دست خواهند داد و به حاشیه رانده خواهند شد. چنین شرایطی به معنای پایان تلاش های روحانی در گفتگوها برای حل صلح آمیز مسئله خواهد بود.» علیرضا نادر کارشناس امور ایران در موسسه رند تصریح کرد: «اگر همه چیز فرو بپاشد و روحانی نتواند نشان دهد که تلاش هایش به نتیجه رسیده اند، توازن قدرت به نفع محافظه کاران و محافظه کاران افراطی تغییر خواهد کرد و این مسئله شرایط را برای بازگشت روحانی به میز مذاکرات دشوار می سازد.»
سومین و آخرین مشکل نظریه نتانیاهو بی توجهی وی به شرایط و حقایق موجود است. نخست وزیر اسرائیل بر این باور است که آمریکا با کنار کشیدن از مذاکرات کنونی می تواند ایران را بیشتر از گذشته تحت فشار گذارد، اما در حقیقت فشارها کاهش خواهد یافت. ممکن است کنگره تحریم های بیشتری علیه ایران اعمال کند، اما تحریم های آمریکایی به تنهایی کافی نخواهد بود. آمریکا از نیمه دهه 1990، تحریم های شدیدی را علیه ایران اعمال کرد، اما بعد از گذشته یک و نیم دهه، تحریم ها تاثیر قابل توجهی بر برنامه هسته ای ایران نگذاشتند و یکی از دلایل این مسئله بی توجهی شرکت های خارجی به درخواست آمریکا برای متوقف کردن تجارت با جمهوری اسلامی ایران بوده است. اگر آمریکا از توافقی که دولت های اروپایی و آسیایی از آن حمایت می کنند کنار بکشد، این دولت ها از رژیم تحریم ها علیه ایران که با ضرر مالی برای آنها همراه خواهد بود، حمایت نمی کنند.
اما برخلاف گفته اوباما، تنها گزینه جایگزین توافق کنونی جنگ نیست. نکته حائز اهمیت این است که همه گزینه های جایگزین برای توافق کنونی «بد» هستند. اگر مذاکرات هسته ای شکست بخورد، ایران احتمالا در مدت زمان کوتاهی موفق به ساخت بمب اتم خواهد شد و بدین ترتیب دیگر همسایگان ایران نیز به کسب تسلیحات هسته ای تحریک می شوند (ایران همواره هرگونه تلاش برای دستیابی به تسلیحات هسته ای را رد کرده است). حتی این احتمال وجود دارد که در صورت نقض برجام و کنار کشیدن دولت اوباما از مذاکرات هسته ای، رئیس جمهور آتی آمریکا برای دستیابی به توافقنامه با ایران تلاش کند. اما در آن زمان احتمالا تحریم ها لغو شده اند و برنامه هسته ای ایران نیز پیشرفته تر از اکنون خواهد بود و با توجه به همه این مسائل، آنگاه دستیابی به توافقی مشابه به تفاهم به دست آمده دشوارتر و حتی غیرممکن خواهد شد.
در حقیقت، بزرگترین اشتباه نتانیاهو این است که فکر می کند آمریکا می تواند اکنون توافق با ایران را بر هم زند، فشار بیشتری علیه این کشور اعمال کند و توافق بهتری به دست آورد. اما بر خلاف باور نخست وزیر اسرائیل، اگر آمریکا به خواسته نتانیاهو تن دهد ایران به مرور زمان از انزوای بین المللی خارج و در مقابل، آمریکا منزوی خواهد شد. اگرچه جای تعجب ندارد رهبری که ملت خود را به انزوا کشانده است، آمریکا را نیز به پیروی از همان مسیر ترغیب کند!
منبع: آتلانتیک