نویسنده متن زیر یکی از اندیشمندان بزرگ عربستان سعودی است. وی سالیانی است از اندیشههای وهابیت فاصله گرفته و روزبهروز به اندیشههای مکتب اهلبیت نزدیک شده است.کتابها و مقالات پرشمار او در زمینه شناخت صحیح از حوادث صدر اسلام و بویژه تأمل دقیق در ویژگیهای اسلام اموی و تفاوتهای آن با اسلام علوی، برجستگی خاصی به آثار وی بخشیده است.
از نظر وی، براساس منابع حدیثی و تاریخی مورد پذیرش وهابیت میتوان ثابت کرد رسول خدا صلی الله علیه و آله بهوضوح امیرمؤمنان علی علیهالسلام را به جانشینی خود برگزید، ولی متأسفانه پس از درگذشت رسول خدا به دلایل گوناگون این مسأله جامه عمل نپوشید.
المالکی در نوشته کوتاه زیر،اشکال اصلی اسلامگرایان کشورهای عربی را فهم نادرست آنها از اسلام به شمار آورده است.
وی در پایان نوشته خود، ویژگیهای کلی اسلام صحیح را برشمرده است، ولی برای رعایت حساسیتهای موجود، اشاره صریحی به منابع اهلبیت علیهم السلام نکرده است، هرچند خوانندهای که با آثار المالکی آشنا باشد، دقیقا میداند مقصود وی از فهم صحیح از اسلام، همان اسلام اهلبیت علیهمالسلام است.اصل عربی این نوشته در پایگاه رسمی نویسنده موجود است.۲
این روزها اسلامگرایان مصر (اخوانالمسلمین و سلفیها) باعث نگرانی جوامع عربی شدهاند: تفرقه شدید در مصر و درگیریهای روزافزون در تونس و جنگ داخلی مشقتبار در سوریه و آتش زیر خاکستر در لیبی و یمن و نیز تنش در دیگر دولتهای عربی، از اقدامات اسلامگرایان سرچشمه میگیرد. در اینجا این پرسش قابل طرح است که چرا اینقدر درباره اسلامگرایان نگرانی وجود دارد؟
پاسخ اسلامگرایان (البته مقصود اسلام بشری است نه اسلام الهی) با پاسخ مخالفان ایشان تفاوت دارد. اسلامگرایان کاملا به این مساله اطمینان دارند که خودشان حاملان دین اسلام هستند و خداوند ایشان را مکلف کرده است اسلام را تحقق ببخشند و این دشمنان اسلام هستند که از تشکیل حکومت مبتنی بر شریعت اسلامی ممانعت میکنند. به همین سبب، به این مسأله ایمان دارند که الان در حال جهاد با دشمنان خدا و دشمنان شریعت او هستند.
ولی پاسخ مخالفان اسلامگرایان این است که اسلامگرایان شایستگی حکومت عادلانه را ندارند، بلکه ایشان استبداد دینی (البته دین بشری نه الهی) را نیز به استبداد سیاسی اضافه خواهند کرد.
اسلامگرایان مخالفان خود را تکفیر و تحقیر میکنند و جلوی آزادیها و حقوق افراد را میگیرند و با علم، هنر و خلاقیت و… میجنگند و اهداف درازمدتی دارند که جز با کنار زدن قطعی مخالفانشان از هر نوع نقش سیاسی یا فرهنگی به پایان نخواهد رسید و آنگاه که همه مخالفان را کنار زدند، نوبت به خودشان میرسد و یکدیگر را نابود میکنند، همانطور که در افغانستان و سومالی چنین کردند، چرا که سلمانیها وقتی مشتری نداشته باشند، سر یکدیگر را میتراشند.
مخالفان اسلامگرایان میگویند اسلامگرایان خواب برقراری حکومت در همه کشورهای عربی و اسلامی و برپایی دولت خیالی خلافت را میبینند و [هرجا به قدرت برسند] خود به دو گروه تقسیم میشوند.
گروهی میخواهند بر همه جهان مسلط شوند و گروهی دیگر صرفا به دنبال طرد صوفیان از محلاتشان و ویران کردن بارگاهها و آثار بازمانده از گذشته هستند.
حقیقت تلخ آن است که اسلامگرایان عرب (مذهبگرایان) به این توصیفی که مخالفانشان میکنند، نزدیکاند. همه این نگرانیها ـ و بویژه در مصر که مرکز قدرت اسلامگرایان است ـ به سبب همین ترسی است که مخالفان از اسلامگرایان دارند. [برای نمونه،] با توجه به برگزاری جلسات متعدد نظرخواهی در لزوم ویران کردن مجسمه ابوالهول (به این بهانه که بتی بوده است برای پرستش) میبینیم بخش اعظم این ترس درست به نظر میرسد، حال آنکه میدانیم آثار باستانی در جامعه مصر موجب حس وطنپرستانه نیرومندی است که اسلامگرایان متوجه آن نیستند.
علاوه براین، نگرانی درست دیگری وجود دارد به نام اجرای شریعت. مقصود از این تعبیر مذهبگرایانه، اجرای مذهب است، یعنی اجرای نگاه مذهبگرایانه نه اجرای اسلام، زیرا اجرای اسلام در گام نخست به فهم اسلام نیاز دارد و این همان چیزی است که انتظار آن از اسلامگرایان تقریبا محال است، زیرا فقه ایشان بر پایه مذهبشان استوار است.
آنها نه میتوانند به این فقه نگاه تازه کنند و نه میتوانند آن را زیر نگاه تیزبین قرآن کریم و عقل بشر و دانش عام انسان قرار دهند، چرا که بر اساس تعالیم قرآن کریم، اسلام صرفا کیفر دادن دزدان تهیدست و باز گذاشتن دست مُفتیان نیست.
از تعالیم اسلام این است در کتاب خدا تدبر کند و در مقابل خلق خدا فروتن باشد و آن دستورات بزرگ الهی را که قرآن بهکرات از ما خواسته است و در تعالیم مذاهب نیست، رعایت کند.
قرآن کریم به راستی، اندیشیدن در آفرینش، کشف طبیعت، درمان فقر، آزادی اعتقاد، شهادت برای خدا و… فرمان داده است و همه این مسائل بسیار مهمتر است از باز گذاشتن زبان مفتی و تهدید به خراب کردن مجسمه ابوالهول. این امور کوچک و پوچ از کمخردی و تنگنظری نشان دارد که خردمندان تحمل آن را ندارند.
نگارنده به همه اسلامگرایان سفارش میکند مدتی مسائل مربوط به حکومتداری را کنار بگذارند و نخست تفاوتهای اسلام الهی آرامشبخش همه بشر با اسلام بشری ترساننده همگان را یاد بگیرند و آن اسلامی را بشناسند که معرفتبخش و عدالتگستر است و دارای عقل، قلب و لسان صادق است و برای همه بشریت خیر میخواهد.
هرگاه اسلامگرایان این اسلام را شناختند و در جانشان نفوذ کرد، مردم بدون اختیار به سمت آنها خواهند آمد. آنچه باعث شده است مسلمانان و غیرمسلمانان از اسلامگرایان بترسند، این آمیختگی شیطانی است.
شیطان با تزئین و تلبیس، خواستههای خود را با دین آمیخته است. [و آن را دین حقیقی جلوه داده است] همه نگرانیها و اضطرابها در جهان عرب به خاطر همین مساله است، همانطور که در طول تاریخ اسلام سبب همه ستیزهها، کشتارها، نادانیها و ناخوشیها همین مساله بوده است.