
به گزارش پايداري ملي، محسن میلانی، مدیر اجرایی مرکز مطالعات دیپلماتیک و راهبردی و استاد سیاست در دانشگاه جنوب کالیفرنیا و کریم سجادپور، کارشناس ارشد موسسه صلح بینالمللی کارنگی و تحلیلگر ارشد سابق ایران در گروه بحران بینالمللی در واشنگتن و تهران درباره نفوذ و راهبرد ایران در خاورمیانه، چالشها و معضلات پیش روی این کشور و برداشتهای آن از اوضاع فعلی منطقه در میزگردی با عنوان «راهبرد منطقهای ایران» صحبت کردند.
* ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ اوج نفوذ ایران در منطقه بود
میلانی و سجادپور با این مسئله موافق بودند که نفوذ ایران در منطقه بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ در بیشترین حد خود قرار داشته است. در طول این دوران، حزبالله از جنگ سال ۲۰۰۶ خود با اسرائیل قویتر از گذشته بیرون آمد، حماس کنترل نوار غزه را در دست گرفت، قیمت نفت به ۱۴۵ دلار در هر بشکه رسید و خروج نیروهای آمریکایی از عراق دولتی شیعه را با روابط ایدئولوژیک و مالی با ایران بر جای گذاشت.
به گفته میلانی، ایران از این حوادث و دیگر اتفاقات برای ایجاد «کریدور مقاومت» استفاده کرد که از غرب به سوریه و لبنان و از شرق به عراق، ایران و افغانستان میرسد. ایران تا پایان سال ۲۰۱۰ روابط خوبی با افغانستان و پاکستان داشت و پیروزی ائتلاف هشت مارس وابسته به حزبالله در لبنان نفوذ ایران در این کشور را افزایش داد.
* کارشناسان بر اهیمت سوریه در موضع و راهبرد منطقهای ایران تاکید دارند
قیامهای اعراب در اوایل ۲۰۱۱ چشمانداز سیاسی در منطقه و محاسبات ایران را تغییر داد. میلانی تاکید میکند که رهبری ایران از ابتدا از اعتراضات مردمی علیه رهبران سکولار عرب در تونس، مصر، لیبی و بحرین حمایت کرد. آیتالله خامنهای اعلام کرد که این قیامها اسلامی هستند.
معضلات ایران هنگامی آغاز شد که این اعتراضات در ماه مارس ۲۰۱۱ در سوریه نیز رخ داد. ایران مجبور به انتخاب بین حمایت از اعتراضات و حمایت از حکومت اسد کرد که متحد درازمدت ایران است.
هر دوی این کارشناسان بر اهمیت سوریه در موضع و راهبرد منطقهای ایران تاکید کردند. روابط ایران و سوریه به اوایل دهه ۱۹۸۰ برمیگردد که حافظ اسد، رئیس جمهور وقت سوریه از ایران در جنگ با عراق حمایت کرد و ایران نیز از اسد در برابر قیام سنیها در سال ۱۹۸۲ در «حما» پشتیبانی نمود.
ایران در طول دهههای اخیر از سوریه برای دسترسی مستقیم به خاور نزدیک استفاده کرده و از آن طریق از جمعیت شیعه در لبنان حمایت و جبهه خود در درگیری با اسرائیل را حفظ میکند.
ایران نگران ایجاد یک دولت سوری سنی است و گزینههای زیادی را برای حفظ نفوذش در سوریه پس از اسد نیز پیش رو دارد. میلانی تاکید کرد که ایران میتواند از منافع اصلی خود در صورت عدم تغییر ساختارهای اطلاعاتی و نظامی سوریه که در دست علویهاست محافظت کند.
وی همچنین میگوید که ایران ممکن است از شبکههای علوی برای توسعه شبکه حزبالله سوریه استفاده نماید. میلانی میافزاید که ایران در لبنان به طور فعالانهای در حال تقویت پایگاه خود با توسعه ارتباطاتش در ارتش لبنان است.
سجادپور نیز اضافه میکند که ایران ممکن است برای از بین بردن احتمال ظهور حکومت سنی در سوریه با ایجاد خشونت از طریق گروههای مسلح اقدام کرده و در این کشور بنبست ایجاد کند. دولت مالکی در عراق از موضع ایران درباره سوریه حمایت میکند و در عین حال نگران تاثیرات سوریه تحت حاکمیت سنیها بر استان انبار سنینشین و اغلب ناآرام است.
* سوریه مرکز سه الگوی رقیب در خاورمیانه است
سجادپور میگوید اگر نگاهی گستردهتر به این موضوع بیندازیم، سوریه مرکز سه الگوی رقیب در خاورمیانه است؛ الگوی مقاومت اسلامی ایرانی، الگوی سنی سعودی و الگوی اسلام مدرن ترکیه. جنگهای وکالتی منطقهای در سوریه روابط ایران با ترکیه را تیره کرده و جنگ سرد منطقهایش با عربستان سعودی را وخیمتر کرده است.
علاوه بر این، درگیری در سوریه تعاملات میان ایران و قطر را که در سالهای اخیر توسعه یافته بود کاهش داده است. در عین حال، عمان به عنوان میانجی اصلی میان ایران و دیگر قدرتها خصوصا آمریکا باقی مانده است.
سوریه تنها بخشی از جنگ سرد میان ایران و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس است. رقابت زیرپوستی که در اینجا وجود دارد تنشهای درازمدت میان اعراب و ایرانیها و رقابتهای فرقهای است.
سجادپور تاکید میکند که فرقهگرایی به اندازه تنشهای میان اعراب و ایرانیها و نفرت عموم ایرانیها از عربستان سعودی بر رویکرد ایران نسبت به کشورهای حاشیه خلیج فارس تاثیرگذار نیست.
میلانی نیز میگوید که خصومت با آمریکا سیاست تهران نسبت به حکومتهای حاشیه خلیج فارس را تعیین میکند که ایران آنها را متحد آمریکا میداند.
* ایران باید از درگیری در خاور نزدیک دست بکشد
این دو کارشناس بر اهمیت درک تفکر رهبری در ایران برای ارزیابی گزینهها و اقدامات آینده ایران تاکید میکنند.
ایران همچنان به آمریکا به عنوان تهدید وجودی مینگرد و منافعش در خاور نزدیک اغلب با ایدئولوژی و نه منافع ملی تعیین میشود. میلانی میگوید که ایران باید از درگیری در خاور نزدیک دست بکشد.
وی این ارزیابی را که منافع ملی ایران با دخالت در لبنان و سوریه و مخالفت با اسرائیل گره خورده است، رد میکند اما نظرات نهادهای مختلف در ایران نیز مهم است. سجادپور معتقد است در حالی که به نظر میرسد وزارت خارجه ایران به شماره افتادن حکومت اسد را درک میکند در تصمیمگیری درباره سیاست خارجی به حاشیه رانده شده است.
در سایه تحولات بینالمللی و برداشتهای مختلف از تهدید ایران، این دو
کارشناس مقیم آمریکا بر این عقیده هستند که احتمال صرفنظر کردن ایران از
برنامه هستهایش در مذاکرات وجود ندارد. برای ایران برنامه هستهای تنها
مسئله دستیابی به توانایی هستهای نیست بلکه به چالش کشیدن سیستم
بینالمللی تحت رهبری آمریکاست.