پایگاه رسانههای غربی در ابتدا تلاش میکردند برنامه بلندپروازانه "مارک
زاکربرگ” مؤسس فیسبوک را انساندوستانه جلوه دهند، اما بعداً معلوم شد این
برنامه که میخواهد همه انسانها را به فضای اینترنت وارد کند، چیزی جز
"همحسی منفعتآمیز” نبوده است.
هرچه جلوتر میرویم بیشتر به جنبههای شرورانه این کار پی میبریم. به ویژه این که معلوم شده فیسبوک چیزی ورای شرکتی است که زاکربرگ و ایدههایش آن را هدایت میکند.فیسبوک اوج "مهندسی اجتماعی” است. یک شرطیساز آنلاین تمامعیار است. از این ابزار جهت رهگیری، تهیه سند و سوء استفاده از اطلاعات نیمی از همه افرادی استفاده میشود که به اینترنت وصل میشوند. فیسبوک بهرغم انتظاری که کاربران از آن دارند، یعنی تسهیل شیوههای ارتباط با افراد و شرکتهای مورد نظر، مشخصههایش را علیه کاربران خود طرحریزی کرده است، به طوری که کاربران را به کانالی هدایت کند تا فقط پستهای گزینش شده را منتشر کنند و سراغ برخی پستهای خاص نروند. فیسبوک با این عمل "سانسور نرم” است که افکار عمومی را در اختیار گرفته است.
تحقیقات صورت گرفته نیز صحت تأثیر غیراخلاقی این ماشین "مهندسی اجتماعی” را به اثبات میرساند. یافتههای یکی از این تحقیقات نشان داده که احساسات کاربر، به وسیله پستهای گزینش شده از قبل با موفقیت تحت تأثیر و کنترل قرار گرفته است. این پستها یا فقط جنبههای منفی داشتند و یا فقط جنبههای مثبت، و از طریق لیست مخاطبین خود کاربر برای وی ارسال میشدند.
گزارشی تحت عنوان "شواهد تجربی سرایت احساسات در مقیاس کلان از طریق شبکههای اجتماعی” پس از کنفرانس "آکادمی ملی علوم آمریکا” منتشر گردید. در چکیده این گزارش آمده است: "با یک جامعه آماری گسترده تقریباً ۷۰۰ هزار نفری، نشان دادیم که احساسات از طریق شبکه فیسبوک قابل سرایت هستند و افراد بدون این که خودشان بدانند تحت تأثیر یک احساس خاص و گزینششده قرار میگیرند. شواهد تجربی اثبات میکند که "سرایت احساس” بدون برخورد رو در رو بین دو فرد نیز میتواند حاصل شود. این یافتهها نگران کننده است و نشان میدهد که فیسبوک این توانایی را دارد که روی احساسات کاربرانش تأثیر بگذارد. روشهای غیراخلاقی و تجاوز فیسبوک به حریم شخصی افراد نیز به شدت مذموم و خجالتآور است.” در تحقیقی دیگر معلوم شد فیسبوک با قرار دادن خبرهای گزینششدهای در "خبرخوان فیسبوک” برای کاربرانش، قصد داشت درصد حضور آمریکاییها را در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۱۲ افزایش دهد.
فیسبوک حامی "برنامه آموزشی” وزارت خارجه آمریکا جهت آمادهسازی مقدمات سرنگونی سیاسی دولتها در شمال آفریقا و خاورمیانه بوده است. همان فعالانی که گفته میشد "به یکباره” سر از خاورمیانه و شما آفریقا درآوردند، در واقع برای چندین سال آموزشدیده و تأمینشده وزارت خارجه آمریکا و سایر نهادهای دخیل همچون غولهای فناوری گوگل و فیسبوک بودند.
یکی از نتایج شبکه اینترنت، علاوه بر تأمین منافع خاص مجموعههای تجاری و مالی بزرگی نظیر والاستریت و واشنگتن، تنزل سطح اطلاعاتی است که از سوی کاربران انتشار مییابد. در تشابه رسانههای قدیمیتری همچون تلویزیون و رسانههای جدید همچون فیسبوک میتوان گفت که "برنامهسازی”، هم میتواند به روند ساختن برنامه برای تلویزیون اشاره کند و هم به طرحریزی برنامههای خاص برای مخاطبان. در معنای دوم، برنامهسازی، روندی یکسویه دارد که عملاً عقاید مخالف را از میان برمیدارد و گستره اطلاعاتی را که مخاطبان میبینند و میشنوند، در حوزه منافع آنهایی قرار میدهد که در صدر رسانه جا خوش کردهاند. بر هیچکس پوشیده نیست که فیسبوک نیز دارد اینترنت را به وضعی مشابه دچار میکند.
در نتیجه تجربیات موفق فیسبوک در مهندسی اجتماعی که توانست در جهان عرب تحولات سیاسی عظیمی به وجود آورد، فیسبوک و نهادها و مؤسسات مالی حمایت کننده از آن، ترغیب شدند تا کل جمعیت کره زمین را زیر سلطه شبکه یکطرفه و فراگیر خود بگیرند.
مجله تایم در مقالهای تحت عنوان "مردی که سرتاسر دنیا را سیم کشید” مدعی شده بود که فیسبوک از آنلاین کردن همه جمعیت جهان، تنها مقاصد مالی را دنبال میکند. با این حال چیزی که در مقاله، توصیف شده یک کمپین جهانی برای انتشار اطلاعاتی است که کاربران نمیخواهند روی اینترنت منتشر کنند. در این مقاله به وضوح آمده: "قضیه این است: به یک منطقه جغرافیایی نگاه میکنند و میبینند کمبودهایی در آنجا وجود دارد. بعد دنبال محتواهایی میگردند تا اینقدر قانعکننده باشد که ساکنین آن منطقه را به وصل شدن به اینترنت ترغیب کند. آن محتوا، جمعآوری شده و با زبان مردم آن محل به صورت یک نرمافزار منتشر میشود. در مرحله بعد، به سراغ سرویسدهندههای تلفن همراه میروند و آنها را مجاب میکنند که آن برنامه را در سطح وسیع به صورت رایگان و بدون هزینه اینترنتی پخش کنند. بقیه موارد، حلشده است: هر کسی که گوشی داشته باشد، میتواند به صورت رایگان در اینترنت از این برنامه استفاده کند.”
این حرفها، گمانهزنی یا فرضیهپردازی نیست. سایت internet.org فاش کرد که این برنامه در ماه ژوئیه در کشور زامبیا و ماه اکتبر در تانزانیا منتشر شد. برنامه حاوی موارد زیر بود: فیسبوک، هواشناسی، ویکیپدیا، جستجوی گوگل، سایتهای اشتغالیابی و دست آخر برنامه "حقوق، سلامت و بهداشت زنان”. یکی از سرویسدهندگان محلی که شعبهای از کمپانی هندی "ایندین تلکو” است، این خدمات را به صورت رایگان و بدون هزینه اینترنتی در اختیار کاربران گذاشت. تأثیر این برنامه روی جامعه زنان این دو کشور باورنکردنی بود!
زاکربرگ درباره برنامه مذکور میگوید: "مثل شماره ۹۱۱ خدمات اورژانس و پلیس در آمریکاست. هیچ هزینهای دربر ندارد. چنانچه خانهتان دچار آتشسوزی شد یا دزد، وسایلتان را برد، میتوانید به این خدمات دسترسی داشته باشید. به نظر من، باید نمونه اینترنتی این خدمات هم وجود داشته باشد.”
این برنامههای رایگان، دستورکارهای غرب را دنبال میکنند و البته اجازه دسترسی به فیسبوک را به فرد میدهند، فیسبوکی که ثابت شده اطلاعات افراد را ذخیره میکند و مورد سوء استفاده قرار میدهد. درست است که این برنامهها اجازه دسترسی رایگان و یک احساس آزادی و قدرت به کاربر میدهند، اما فیسبوک این اختیار را به کاربران نداده که هر محتوایی را میخواهند، آزادانه به اشتراک بگذارند. این سایت از طریق فیلترهای متعددی که دارد، تنها پستهای خاصی را به کاربران نشان میدهد.
این موضوع نشاندهنده میزان دستکاری و دخالت فیسبوک و نیز خط مشیهای این وبسایت است. توضیح خود فیسبوک درباره این خط مشیها، این است: "به جای این که همه اطلاعات را همه ببینند، اطلاعات به نحوی ساماندهی میشود که "مرتبطترین” آنها برای کاربر به نمایش درآید. از بین بیش از ۱۵۰۰ پستی که یک فرد ممکن است با ورود به سایت ما ببیند، تقریباً حدود ۳۰۰ پست به او نشان میدهیم. خبرخوان فیسبوک هر پست را براساس هزاران عامل که برای هر فرد متفاوت است، رتبهبندی میکند.”
از این رو، "برنامه جهانی” فیسبوک این است که کل جمعیت جهان را با کشاندنشان به این سایت به نحوهای مختلف، شرطی کند. فیسبوک دیگر سایتی طراحی شده از سوی یک دانشجو نیست، بلکه تبدیل شده به نمایش عینی و اجراکننده سناریوی سلطهگرانی که از ابتدای تاریخ بشر، برنامههای شیطانی در سر میپروراندند.
به منظور مقابله با گام بعدی جریان غیراخلاقی و طاعونمانندی که فیسبوک در سراسر فضای اینترنت به راه انداخته، ملتها باید نمونه مشابه این سایت را در کشورشان ایجاد کنند. به همین صورت، در ابعاد کوچکتر، افراد میتوانند شبکههای اطلاعاتی خود را راهاندازی کنند تا از دام فیسبوک، گوگل و سایر شرکتهایی بیرون بیایند که از قدرت و نفوذ بیجایشان در خدمت سرمایهداران و علیه جوامع سنتی استفاده میکنند.
مشرق