رآکتور
آب سنگین اراک به عنوان نماد پیشرفت علمی و هستهای مردم ایران، به همت
مردان هستهای کشورمان طراحی و ساخته شده است؛ پیشرفتی که مزد سالها
مجاهدت و خونبهای شهدای هستهای ایران است. فناوری آب سنگین مانند سایر
بخشهای فناوری هستهای، تنها در انحصار چند کشور پیشرفته جهان است. راکتور
آب سنگین اراک یکی از اختلافات اصلی ایران و غرب در مذاکرات هستهای بوده
است و طرف غربی اصرار بر تبدیل آن به آب سبک داشت. در نهایت با پافشاری تیم
مذاکرهکننده ایران، «براساس آنچه گفته میشود» قرار بر بازطراحی راکتور
آب سنگین شده است تا خروجی پلوتونیوم آن سالانه به حدود یک کیلوگرم کاهش
یابد. گرچه پلوتونیوم خروجی از راکتور ۴۰مگاواتی تحقیقاتی آب سنگین اراک
پلوتونیوم ۲۳۹ است که به اذعان مقامات سازمان انرژی اتمی، اساسا امکان
استفاده از این پلوتونیوم برای مقاصدی که مدنظر طرف غربی است، وجود ندارد.
آب معمولی دارای فرمول H20 اما آب سنگین D2O است. D یعنی هیدروژن سنگین یا دو تریوم. لذا، آب معمولی ۲ هیدروژن معمولی با یک اکسیژن دارد ولی آب سنگین ۲ هیدروژن سنگین با یک اکسیژن دارد. عدد جرمی هیدروژن معمولی یک است در حالی که عدد جرمی هیدروژن سنگین ۲ است به همین دلیل میگویند D02 یا آب سنگین. در میان هر ۷ هزار مولکول آب معمولی یک مولکول آب سنگین وجود دارد که تحت فرآیند بسیار حساس میتوان آن را از مولکول معمولی جدا کرد.
کشف دوتریم به سال ۱۹۲۶ توسط "والتر راسل” (Walter Russel) برمیگردد و "هارولد یوری” (Harold Clayton Urey) در سال ۱۹۳۱ موفق به کشف ایزوتوپ هیدروژن سنگین شد. اما این "گیلبرت نیوتن لوئیز” (Gilbert Newton Lewis) بود که در سال ۱۹۳۳ اولین نمونه آب سنگین خالص را به با استفاده از روش الکترولیز بدست آورد.
تنها عنصری که هسته آن نوترون ندارد، آب سنگین است. اگر یک نوترون به هسته آن اضافه شود، ایزوتوپ جدیدی به نام دوتریم را خواهیم داشت. در طبیعت، در ازای هر ۷۰۰۰ اتم هیدروژن معمولی فقط یک اتم دوتریم وجود دارد. بنابراین، آب سنگین به آبی اطلاق میشود که هیدروژنهای مولکول آن از نوع دوتریم باشد. آب سنگین، موارد استفاده مختلفی دارد؛ اعم از کندکنندگی و خنککنندگی راکتورهای کندو (CANDU)، تشخیص میزان آب بدن، ایجاد ثبات در مولکولهای آلی، ویروسها و واکسنهایی که نسبت به دما حساس هستند، درمان سرطان و تهیه سایر ترکیبات دوتریمدار به کمک میکرو ارگانیسمها.
در راکتورهای تحقیقاتی و راکتورهای تولید نیرو میتوان از آب سنگین استفاده کرد. این راکتورها، در اصطلاح راکتورهای آب سنگین (Heavy-Water Reactor) نام دارند. اهمیت اصلی و در عین حال تفاوت عمده آن با راکتورهای آب سبک در این است که آب سنگین "اقتصاد نوترون” را افزایش داده و با کند کردن نوترون، احتمال شکافت هستههای اورانیوم را بالا میبرد. این ویژگی سبب میشود در راکتورهای حاوی آب سنگین از اورانیوم طبیعی و یا به عبارتی از اورانیوم غنی نشده استفاده شود که این خود به تنهایی مزیت بزرگی محسوب میشود، زیرا به این طریق میشود از غنی کردن اورانیوم چشم پوشید. مزیت مهم راکتور آب سنگین استفاده از اورانیوم طبیعی و در واقع کوتاه کردن چرخه سوخت با حذف بخشهایی از آن است که اتفاقا این بخشها بسیار هزینهبر و به لحاظ فرآیندی هم مشکل هستند. مزیت دیگر این نوع راکتور در این است که بدون نیاز به خاموش کردن راکتور، تعویض سوختهای مصرف شده با سوختهای جدید به طور دائم امکانپذیر است.
سوخت مورد نیاز راکتورهای آب سنگین به علت سطح جذب پایینی که دارد و قابلیت کندکنندگی بسیار مناسب آن، اورانیوم خام و سوخت راکتورهای آب سبک به علت جذب نوترون اورانیوم غنیشده است. هر چه ابعاد راکتور کوچکتر و قدرت آن بالاتر باشد، به اورانیوم با غنای بیشتری نیاز دارد. راکتور آب سبک تهران اورانیوم با غنای ۲۰ درصد و راکتور قدرت آب سبک بوشهر، اورانیوم با غنای ۵ درصد مصرف میکند. به طور نمونه، راکتورهایی که در زیردریاییها مورد استفاده قرار میگیرد (به دلیل ابعاد بسیار کوچک خود) از اورانیوم با غنای بالای ۶۰ درصد استفاده میکند. لذا از آنجایی که راکتورهای آب سنگین نیازمند غنیسازی جهت تولید سوخت نیستند، به لحاظ اقتصادی مقرون به صرفهتر میباشند.
خنکساز راکتورهای آب سبک آب معمولی و خنکساز راکتورهای آب سنگین، آب سنگین است. آب سنگین، همان آب معمولی است که در هسته اتم هیدروژن آن به جای یک پروتون، دو پروتون قرار دارد و به عبارت دیگر، به جای هیدروژن معمولی از یکی از ایزوتوپهای سنگینتر آن به نام دوتریوم تشکیل شده است. ویژگی آب سنگین این است که ظرفیت گرمایی بسیار بالاتری نسبت به آب سبک دارد و در واحد حجم، گرمای بیشتری را جذب میکند و در نتیجه توان خنککنندگی آن بالاتر است.
پلوتونیوم سوخت مصرفشده راکتورهای آب سبک، کم است اما این مقدار در سوخت مصرفشده راکتورهای آب سنگین، زیاد است. لذا پلوتونیوم موجود در سوخت آب سنگین را میتوان پس از طی عملیات بازفرآوری جداسازی کرده و در پروژه تسلیحاتی استفاده کرد. سوخت رآکتور نیروگاه اتمی بوشهر اورانیوم غنی شده زیر ۵ درصد بوده و سیستم خنککننده آن آب سبک است که به آن راکتور آب سبک هم میگویند. اما سوخت مورد نیاز راکتور آب سنگین اراک اورانیوم طبیعی بوده و سیستم خنککننده آن آب سنگین است. قدرت راکتور آب سنگین اراک ۴۰ مگاوات بوده و استفاده تحقیقاتی دارد و برای تولید رادیو ایزوتوپهای مورد نیاز در پزشکی و صنعت از آن استفاده میشود در حالی که توان راکتور نیروگاه اتمی بوشهر ۱۰۰۰ مگاوات بوده و برای تولید برق استفاده میشود.
در حال حاضر، پنج کشور عضو "باشگاه هستهای” (آمریکا، فرانسه، روسیه، انگلیس و چین) هستند و کشورهای کانادا، هندوستان، رومانی، پاکستان، کره شمالی، آرژانتین و ایران جزو کشورهای داراری تکنولوژی تولید آب سنگین هستند. از این میان، دو کشور رومانی و کره شمالی نیروگاه آب سنگین دارند و از آن در راکتورهای تحقیقاتی استفاده میبرند.
در اواخر جنگ جهانی دوم تولید راکتورهای آب سنگین آغاز شد تا به امروز بیشتر توسط کشور کانادا انجام گرفته است. هماکنون، کانادا از بزرگترین کشورهای دارای تکنولوژی هستهای است که بیشترین تعداد راکتورهای آب سنگین موسوم به "کندو” (CANDU) را در اختیار دارد.
تهیه آب سنگین در ایران از سال ۱۳۶۳ به صورت بسیار مقدماتی و به طور آزمایشگاهی با استفاده از روش الکترولیز آغاز شد. پس از مدتی تلاشها بیهوده نمود. مدتی گذشت و سازمان انرژی اتمی از پروژههای نیمه صنعتی تغلیظ و تبدیل اورانیوم بین سالهای ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۷ فارغ شد. اینجا بود که اجرای پروژه نسبتا صنعتی آب سنگین به سازمان پیشنهاد شد و با ابلاغ شواری معاونین سازمان، پروژه آغاز شد. اما محدودیت بزرگی وجود داشت. دانشمندان ما دسترسی کافی به اطلاعات علمی و فنی کشورهای خارجی نداشتند؛ از طرف دیگر، نیروی حرفهای و متخصص کافی جهت جذب وجود نداشت. لذا، پروژه مذکور تا سال ۱۳۷۷ مسکوت ماند. اما در طی این ۶ سال، دانش فنی بدست آمد، طراحیهای پایه، مقدماتی، و تفصیلی انجام شد، مطالعات کافی صورت گرفت و عملیات سایتیابی نیز منجر به انتخاب اراک به عنوان بهترین منطقه مناسب شد.
همگام با فعالیتهای فوقالذکر، گروههای مهندسی شروع به برآورد مستمر از ظرفیتهای داخلی از حیث تامین مواد، قطعات و دستگاههای مورد نیاز کردند. این واحد صنعتی چندان بزرگ نبود اما به اندازه یک پالایشگاه پیچیدگی داشت. اواسط سال ۱۳۷۶ بود که تمامی مطالعات انجام شد. اما در این زمان، با روی کار آمدن دولت جدید، رییس سازمان انرژی هستهای تغییر کرد و به همین دلیل، اسناد علمی مربوط به پروژه آب سنگین دوباره طراحی شد. متاسفانه باز هم تغییرات مدیریتی مانع پیشرفت کار شده و پروژه تا میانه سال ۸۵ به تاخیر افتاد.
منابع مطالعاتی یا محدود بود و یا غیر قابل دسترس. با این وجود، به همت کارشناسان ما کوچکترین ظرفیت تولید آب سنگین که در عین قابلیت صنعتی، پاسخگوی نیازهای یک راکتور تحقیقاتی بوده و با ابزار، قطعات و دستگاههای بازار صنعت هم تناسب داشته باشد، ۸ تن در سال تشخیص داده شد و مبنای آغاز کار در پروژه تولید آب سنگین اراک قرار گرفت. سپس روش تبادل ایزوتوپی دو زمانه تا میزان ۱۵ درصد غنیسازی دوتریم در فاز اول و تقطیر آب برای غنیسازی دوتریم تا میزان ۹۹٫۸ درصد در فاز دوم بدون اتکا به روش الکترولیز مد نظر قرار گرفت. اگر سازمان در تبادل ایزوتوپی توفیق مییافت، قادر به افزودن چند واحد دیگر -که هر کدام ۸ تن ظرفیت داشت- تا ۴ واحد میگردید. با این حساب، ظرفیت مجموع -بدون تغییر در واحد تقطیر- به ۳۲ تن آب سنگین در سال میرسید. تا به امروز، این ظرفیت به ۱۶ هزار تن رسیده است.
راکتور IR-40 اراک یک راکتور تحقیقاتی متوسط آب سنگین ۴۰ مگاواتی است که به منظور در بر گرفتن ۱۵۰ مجموعه سوخت اورانیوم طبیعی به شکل UO2 طراحی شده است. این مجموعه، در ۷۵ کیلومتری اراک به سمت "خنداب” واقع شده است. راهاندازی کارخانه از نیمه دوم سال ۱۳۸۲ با راهاندازی واحد تامین تصفیه آب "دمین” آغاز و بقیه واحدهای سرویسهای جانبی به ترتیب اولویت راهاندازی شدند.
پایگاه تحلیلی "انجمن کنترل سلاح” در بخشی از مطلبی با عنوان "راه حل برد-برد راکتور اراک” مینویسد: اگر پلوتونیوم ۲۳۹ موفق به جذب نوترون دوم شود، احتمال شکافت به صفر میرسد اما شانس شکلگیری پلوتونیوم ۲۴۰، ۲۷ درصد میشود. در آمریکا، پلوتونیوم مخصوص تولید سلاح هستهای یعنی پلوتونیوم ۲۴۰ کمتر از ۷ درصد است. سوخت بدست آمده از راکتور اراک پس از ۳ سال و نیم دارای ۲۱ درصد پلوتینیوم ۲۴۰ خواهد بود.
این وب سایت در جای دیگر مدعی میشود که طبق گزارش فوریه ۲۰۱۴ آژانس انرژی هستهای موسوم به "اجرای معاهده ان پی تی و مقررات مربوط به قطعنامههای شورای امنیت در رابطه با جمهوری اسلامی ایران”، توان هر کدام از سانتریفیوژهای نسل IR-2 برابر با ۵ سانتریفیوژ نسل IR-1 است.
نگارنده مقاله مربوطه، هدف فراگیر ۱+۵ را ایجاد خلل در سرعت ایران برای دستیابی به پلوتونیوم ۲۳۹ یا اورانیوم غنیشده جهت تولید سلاح هستهای و یا قرار گرفتن در مرحله "گریز هستهای” (مرحلهای که در آن یک کشور آنقدر آماده است که اگر اراده کند حداکثر یک هفته تا ساخت بمب هستهای فاصله دارد) میداند.
دانشگاه "پرینستون” آمریکا در مقالهای به "قلم آر. اس. کمپ” در مارس ۲۰۱۴، در بخشی از مطلب اینچنین میآورد: "باید بسیار توجه کنیم که اگر چه روند تولید پلوتونیوم راکتور اراک کند شده است، اما ایران براحتی و به سرعت میتواند از سوخت مصرف شده انباشته خود به سلاح هستهای برسد. بطور مثال، اگر ایران از اوارنیوم ۲۰ درصد غنیشده خود برای تولید ایزوتوپ پزشکی بهره ببرد، یک راکتور مستمر زیر ۱۰ مگاوات میتواند به اندازه یک راکتور ۴۰ مگاواتی یا بیشتر از آن و با همان اورانیوم طبیعی، تولید ایزوتوپ پزشکی نماید. در چنین شرایطی، پلوتونیوم زیر ۵ درصد که فقط هر ۴ سال یکبار نیاز به خارج کردن سوخت دارد به دست میآید. در عمل، با تولید ایزوتوپ اضافی در راکتور تحقیقاتی تهران، راکتور آب سنگین اراک با چرخه کار کمتری پیش رفته و لذا تولید پلوتونیوم و خروج سوخت کمتر و به ندرت اتفاق میافتد.
نگارنده مقاله مورد ذکر، در پایان دو راه حل برای تبدیل آب سنگین به آب سبک و یا بازطراحی پیش رو مینهد: اول، کاهش تراکم ایزوتوپ شکافتپذیر در صورت تامین سوخت راکتور با اورانیوم طبیعی. دوم، جذب نوترون جهت کنترل واکنش بیش از حد ناشی از غنیسازی افزایشیافته.
وی معتقد است که در صورت استفاده از دو روش، شاهد تولید اورانیوم با درصد غنای ۵ (U-235) خواهیم بود. با توجه به اینکه در این راکتورها حضور متعادلتری را از نوترونها جهت انجام واکنشهای شکافت شاهد هستیم و به دلیل وجود قلب بزرگتر از راکتورهای مشابه، سوختهای موجود و مواد غیرشکافتپذیر در آن خیلی راحتتر به مواد شکافتپذیر همچون پلوتونیوم ۲۳۹ یا اورانیوم ۲۳۳ تبدیل میشوند. این مواد بدست آمده را میتوان در راکتورهای قدرت و ساخت بمب هستهای به کار گرفت.
ایزوتوپ ۲۳۹ بیشترین درصد پلوتونیوم تولید شده در نیروگاهها را بخود اختصاص داده است. پلوتونیوم حاوی حداقل ۹۳ درصد ایزوتوپ ۲۳۹ پلوتونیوم رده نظامی نامیده میشود و در ساخت بمب اتم کاربرد دارد. با برخورداری از سطح فناوری پایین در ساخت بمب اتمی میتوان با ۳ تا ۶ کیلوگرم پلوتونیوم رده نظامی، بمب اتمی با قدرت ۱ تا ۲۰ کیلوتون تولید کرد. با سطح بالایی از فناوری میتوان با ۱ تا ۳ کیلو گرم بمبی با قدرت مشابه تولید کرد.
راکتور آب سنگین اراک یعنی نبوغ جوانان ایرانی. از آنجا که ساختار کلی همه راکتورها مشابه همدیگر است، لذا اگر ما به فنآوری ساخت این راکتور ۴۰ مگاواتی به طور ۱۰۰ درصد دسترسی پیدا کنیم و این راکتور به بهرهبرداری برسد، قادر خواهیم بود دیگر راکتورهای برق مورد نیاز کشور را هم در داخل و با فنآوری بومی تولید کنیم که طبیعی است این مهم باعث مخالفت غرب باشد. ضمن اینکه فعالیتهای ایران تحت نظارت کامل آژانس قرار دارد.
آمریکاییها اعتقاد دارند که راکتور آب سنگین اراک راهی روشن و مستقیم به سمت سلاح هستهای است و ایران با تولید پلوتونیوم کافی، می تواند بسیار سریعتر از روش غنیسازی به سلاح هستهای دست یابد. به همین دلیل هم اسراییل و هم غربیها خواهان آن هستند که راکتور آب سنگین اراک در توافق نهایی به طور کامل تعطیل شود.
اما در مذاکرات اخیر، خواستههای آمریکا و اروپا درباره این راکتور تا حدودی با هم تفاوت پیدا کرده بود. آمریکاییها عقیده داشتند که روند کار فعلی در مسیر راهاندازی راکتور اراک میتواند ادامه داشته باشد اما به ۲ شرط: اولا ایران راکتور را سوختگذاری نکند؛ ثانیا در مراحل تست اولیه به جای آب سنگین از آب معمولی استفاده نماید. اما فرانسه موضع تندتری داشته و معتقد است که هر گونه فعالیت در این راکتور در طول مدت توافق ۶ ماهه باید تعطیل شود.
هزینههای احتمالی تبدیل آب سنگین اراک به چیز دیگر (آب سبک یا بازطراحی)
تعطیلی راکتور آب سنگین اراک و آغاز ساخت یک راکتور آب سبک به عنوان جانشین راکتور تهران، به عقیده کارشناسان اشتباه محض است. ایران تاکنون هزینههای بسیاری برای رآکتور اراک پرداخته و اکنون این پروژه با تحمل سیلی از تلاشها و مشقتها رو به اتمام است، لذا نادیده گرفتن این همه هزینه و به درازا کشیده شدن زمان اتمام پروژه برای حداقل چندین سال دیگر، اشتباهی بزرگ و هزینه کردن برای ساخت یک راکتور جدید آب سبک به جای آن، اشتباهی بزرگتر است. از این دست میتوان به هزینه زمانی بازطراحی راکتور اراک که ۵ الی ۶ سال طول خواهد کشید اشاره کرد (مصاحبه دکتر صالحی در برنامه "من طهران” شبکه العالم).
دیگر کارشناسان مخالف این طرح میگویند، راکتور اراک ۴ کارکرد تولید برق، انجام امور تحقیقاتی، تولید پلوتونیوم و تولید رادیو دارو صنعتی را داراست که هرگونه کاهش قدرت راکتور با اعمال تغییرات دیگر، ۳ کارکرد آخر را تعطیل میکند و صرفا کارکرد اول که کم اهمیتترین کارکرد راکتور اراک است، باقی خواهد ماند.
اما مخالفان این نقد و موافقان طرح «باز طراحی» میگویند، راکتور تحقیقاتی اراک برای تولید برق طراحی نشده و هدف از ساخت این راکتور رسیدن به توانایی طراحی و ساخت کاملاً بومی یک راکتور اتمی و نیز تولید رادیوایزوتوپهای دارویی بوده است.
فراتر از این، با توجه به پیشینه شرکتهای اروپایی، هیچ ضمانتی به ساخت راکتور آب سبک جدید از سوی آنها با سرعتی که نیازهای دارویی ایران را تامین کند، وجود ندارد. ساخت یک راکتور آب سبک جدید در ایران مشکل دیگری هم در پی دارد و آن این است که ایران برای تامین سوخت مورد نیاز آن دچار مشکل خواهد شد؛ این در حالی است که تامین سوخت راکتور آب سنگین اراک برای ایران بسیار میسر است.کارشناسان همچنین میگویند تغییر فنی در طراحی راکتور آب سنگین اراک «زمانبر» خواهد بود و عملا این نیروگاه را برای حدود ۲۰ سال از دسترس خارج میکند، همانگونه که تغییر طراحی نیروگاه بوشهر از مدل آلمانی به مدل روسی حدود ۲۰ سال زمان برده است.
جمعبندی
۱٫ حساسیت غربیها و کشورهای دارای توانمندی هستهای نسبت به راکتور آب سنگین اراک بهانهای جدید است که طی یک سال گذشته در شکل و قامت اظهارات و موضعگیریها یا پیامهای سیاسی و دیپلماتیک دیده شده است و در درخواستهای جدید آنها از ایران در مذاکرات سیاسی ایران و ۱+۵ علاوه بر تعلیق غنیسازی ۲۰ درصدی، تعلیق فعالیت سایت فردو و انتقال مواد هستهای از ایران به کشور ثالث، و تعلیق ساخت راکتور اراک همگام با درخواست برای نظارت و بازرسیهای بیشتر طرح شده است. این در حالی است که راکتور ۴۰ مگاواتی تحقیقاتی اراک تحت نظارت بازرسان آژانس قرار دارد و تا ورود مواد هستهای به آن خیلی بیشتر از ۱۸۰ روز فاصله است.
۲٫ همانطور که دکتر "کارخانهای” -رییس کمیته هستهای مجلس- یک بار در مصاحبه با باشگاه خبرنگاران گفت، باید اهمیت علمی آب سنگین اراک مشخص شود تا پس از آن جایگاه سیاسی هم قابل تبیین باشد. اگر اهمیت علمی موضوع کاملا معلوم نشود ممکن است از نظر سیاسی دچار اشتباه فاحش شویم.
۳٫ جمهوری اسلامی ایران بارها تاکید کرده که راکتورهای تحقیقاتی که در آینده ساخته میشوند از نوع آب سبک (مشابه راکتور تحقیقاتی تهران) خواهند بود و همین رویکرد برای خنثی کردن بهانهجوییهای غرب در آینده کافی است.
۴٫ برخلاف آنچه امریکاییها میگویند، ایران هدفی کاملا متفاوت و منطقی از ساخت راکتور IR-40 دارد. هدف ایران این است که با توجه به پایان عمر مفید راکتور تحقیقاتی تهران، به زودی راکتور اراک را برای مصارف تحقیقاتی و همچنین برای تولید رادیوایزوتوپهای پزشکی جایگزین راکتور تهران کند. ایران هیچ راکتور دیگری ندارد که بتواند این محصولات را تولید کند و با عنایت به منطق و تجربه، امکان خرید مطمئن رادیو دارو از خارج کشور هم برای ما فراهم نیست. بنابراین سناریوی تعطیلی راکتور اراک قطعا غیرممکن است. در بهترین حالت ممکن، ایران میتواند اطمینان بدهد که با نصب یک سلسله فیلترها در مراحل آخر فرآیند، پلوتونیوم کمتری تولید شود یا اگر شد برنامهای برای استحصال و بازفرآوری آن وجود نداشته باشد.
۵٫ علی اکبر صالحی -رییس سازمان انرژی اتمی در ۳۰ فروردین رسما اعلام کرد که "آب سنگین اراک هرگز به آب سبک تبدیل نخواهد شد اما قلب آن باز طراحی میگردد و در آن تغییراتی ایجاد میشود تا تولید پلوتونیوم در آن کاهش یابد”. همچنین عباس عراقچی -معاون وزیر امور خارجه و مذاکرهکننده ارشد کشورمان- در آخرین اظهارنظر خود در این رابطه ابراز داشت "بعضی از تغییرات تکنیکی داده میشود که نگرانیهایی که مثلا در مورد میزان پلوتونیوم وجود دارد کاهش داده شود و از نظر ما راکتور اراک یک راکتور آب سنگین است و راکتور آب سنگین نیز باقی خواهد ماند”.
آنطور که از شواهد پیداست، راکتور آب سنگین اراک وارد پروسه بازطراحی میشود و همانطور که پیشتر گفته شد به اعتقاد گروهی از کارشناسان بسیار زمانبر و پرهزینه خواهد بود. اما حفظ ماهیت آب سنگین اراک و کاربردهای آن، از جمله خطوط قرمز ایران در مذاکرات بوده و خواهد بود و ملت ایران نیز انتظاری جز حفظ دستاوردهای بومی هستهای از تیم مذاکرهکننده ندارند؛ حتی به قیمت تداوم فشارهای ظالمانه.
مشرق