۲۸ دی ۱۳۹۳ - ۱۷:۰۴
کد خبر: ۱۱۷۳۷
اندیشکده آمریکایی:
اندیشکده خاورمیانه می نویسد: موفقیت شیعیان در عراق تأثیر دکترین «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران» را نشان می‌دهد. این محصول «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران» است، نیروی شبه نظامی نخبگان حکومت ایران؛ که نقش آن در نبردهای منطقه ای بزرگ و در حال گسترش است.
اندیشکده آمریکایی خاورمیانه، که دنیل پایپز (Daniel Pipes) از تحلیل‌گران نزدیک به نومحافظه‌کاران آمریکا بنیانگذار آن است در گزارشی به نفوذ ایران در عراق پرداخته است. گفتنی است این اندیشکده به شدت ضد ایرانی است و سیاست ضد ایرانی آن در گزارشهای منتشر شده آن مشاهده می شود و گزارش حاضر نیز از این سیاست مستثنی نیست. این گزارش از داوطلبان و نیروهای مردمی عراق برای مبارزه با داعش به "شبه نظامیان شیعه" تعبیر می کند و علت موفقیت آنها را دکترین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی قدس می داند.

این اندیشکده در گزارش خود از حملات ائتلاف ضدداعش به رهبری آمریکا می‌نویسد:  ایالات‌متحده و متحدان غربی‌اش اخیراً حملات هوایی و دیگر اقدامات نظامی را علیه خلافت اسلامی (داعش) در عراق تقبل کرده‌اند. هرچند در تناقض با اظهاراتی که از واشنگتن شنیده می‌شود؛ این حملات نظامی را نمی‌توان کاملاً به عنوان تلاشی برای «تضعیف و نابودی نهایی» داعش تلقی کرد؛ بیشتر به این دلیل که اقدامات غرب تنها به «حملات هوایی» محدود می‌شوند که به خودی خود برای رسیدن به این هدف ناکارآمد هستند. در عوض این عملیات آشکارا بنا بود به نیروهای زمینی اصلی کمک کند که در حال حاضر با داعش می‌جنگند یعنی دولت عراق و شبه‌نظامیان شیعه در عراق- به این امید که شاید با تلاش‌های مشترک آن‌ها داعش شکست بخورد.

با این وجود آنچه خیلی کم در غرب مورد بحث قرار می‌گیرد، این است که این شبه‌نظامیان شیعه هستند که به سرعت نیروهای دولتی عراق را از نظر اهمیت در این کشور تحت‌الشعاع قرار می‌دهند و اینکه این شبه نظامیان عمدتاً «تحت سیطره جمهوری اسلامی ایران» قرار دارند؛ در واقع بیشتر آن‌ها عوامل نیابتی ایران هستند.

به عبارت دیگر، ایالات‌متحده و متحدانش حملاتی هوایی را آغاز کرده‌اند که مهم‌ترین تأثیر آن‌ها، در صورت موفقیت، این است که برنامه ایران را برای «نفوذ در عراق» و در نهایت تبدیل شدن به یک «قدرت برتر منطقه» به پیش می‌برد.

این موضوع چگونه اتفاق افتاد و پیامدهای احتمالی آن چه هستند؟

سقوط موصل در ژوئن به رهبری داعش که به سرعت اقتدار آهنینی در این شهر بر پا کرد- بی‌کفایتی نیروهای مسلح متعارف عراق را نشان داد، که با همان «فساد و پارتی‌بازی گسترده‌ای» فلج شدند که در نظم سیاسی «عراق پس از صدام» هم به طور فراگیر وجود دارد.

این گزارش می افزاید: اکنون «شبه نظامیان شیعه»، که از طرف ایران حمایت و هماهنگ می‌شوند، در حال پر کردن خلأیی هستند که ارتش متعارف به جا گذاشته است. در حالی که «(آیت‌الله) سیستانی» قصد داشت مردم را برای اسم‌نویسی به منظور انجام خدمت سربازی در نیروهای رسمی امنیتی تشویق کند؛ در عمل فتوای ایشان به طیف گسترده‌ای از شبه نظامیان شیعه کمک کرد که در رسانه‌های عراق از آن‌ها با نیروهای مردمی یاد می‌شود؛ هرچند این شبه نظامیان دوست دارند خود را، تا حدودی ، «المقاومة الإسلامیة» (مقاومت اسلامی) بنامند.

به دلیل موج ثبت نام‌ها در نتیجه (دعوت آیت‌الله) سیستانی و ضعف نیروهای امنیتی، به ندرت مکانی یافت می‌شود که دست‌کم برخی از این شبه نظامیان در آنجا فعالیت نداشته باشند. در بسیاری از موارد، مانند حمله موفقیت‌آمیز اخیر برای پاکسازی داعش از «جرف الصخر» - منطقه ای اکثراً سنی نشین در استان بابل در جنوب بغداد- و در نبرد در جریان برای بیرون راندن داعش از «المقدادیة» در استان دیاله؛ مشخص است که مبارزه توسط شبه نظامیان شیعه رهبری می‌شود.

اهمیت روزافزون مقاومت «شبه نظامیان شیعه» در برابر داعش در عراق صرفاً در نتیجه مهارت‌های جنگی خودشان نیست. این محصول «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران» است، نیروی شبه نظامی نخبگان حکومت ایران؛ که نقش آن در نبردهای منطقه ای بزرگ و در حال گسترش است. موفقیت شیعیان در عراق تأثیر دکترین «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران» را نشان می‌دهد؛ در رابطه با ایجاد، حمایت و استفاده از عامل نیابتی‌های نظامی، سیاسی و فرقه‌ای به عنوان محور اصلی سیاست خارجی ایران در منطقه.

ایران توانایی بی‌نظیری برای کنترل و استفاده از چنین نیروهایی را در خاورمیانه نشان داده است. این یک عامل حیاتی در کسب موفقیت کنونی ایران برای «ایجاد نفوذ سیاسی در کشورهایی مجاور» محسوب می‌شود.

الگوی نخستین برای چنین رویکردی به تأسیس و حمایت از گروه شیعه «حزب‌الله» در لبنان باز می‌گردد. در سال 2005، «حزب‌الله» به سرعت به عنوان بازیگر سیاسی غالب در این کشور ظاهر شد و توانست «سیاست نظامی تهاجمی» خود را علیه اسرائیل بکارگیرد، بدون احساس هیچ نیازی به اینکه باید با دیگر جناح‌های لبنان رایزنی کند.

موفقیت ایران در لبنان برای مدت‌ها منحصر به فرد به نظر می‌رسید. کشورهای وابسته ایران در جاهای دیگر از «قدرت و نفوذ» بسیار کمتری برخوردار بودند. با این وجود، «ناآرامی کنونی در خاورمیانه»، که با تنزل و سقوط اقتدار دولت‌ها در کشورهای مختلف متمایز شد، فضایی را به وجود آورد که در آن «مهارت‌های ایران» بسیار تأثیرگذار واقع شده‌اند.

این گزارش می نویسد: به عنوان مثال در نتیجه ضعف دولت مرکزی در یمن، ایران از «شبه نظامیان حوثی» حمایت کرد که در حال حاضر به نیروی غالب در پایتخت، «صنعا»، تبدیل شده‌اند؛ و به نظر می‌رسد که مصمم هستند تا ساختار دولت بعدی را تعیین کنند.

بنابراین آنچه امروز در عراق اتفاق می‌افتد شباهت زیادی دارد به آنچه در سوریه روی داد. با کمک‌ها و تاکتیک‌های «نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران»- مؤثرترین دستگاه سیاست‌گذاری منطقه ای ایران- از «دولت متحد ایران و با اکثریت شیعه بغداد» در برابر ستیزه جویان سنی محافظت شد. البته که این موضوع برای سیاست‌گذاری غرب پیامی ضمنی را نیز به همراه دارد که در حال حاضر نقش انجام حملات هوایی در این نبرد را بر عهده دارد.

این شبه نظامیان دقیقاً چه کسانی هستند و ایران چگونه به آن‌ها کمک می‌کند؟

دست‌کم در عراق «چندین گروه شبه‌نظامی» وجود دارند. قدیمی‌ترین آن‌ها به اشغال آنجا توسط ایالات‌متحده پیش از سال 2011 باز می‌گردد؛ و آن‌ها به وضوح عامل نیابتی‌ها ایران هستند. این گروه‌ها از «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران» آموزش و تسلیحات دریافت می‌کنند و برای اجرای «نظام حکومتی ایدئولوژیک مورد نظر ایران» در عراق متعهد شده‌اند.

عراق چگونه به عامل نیابتی جمهوری اسلامی ایران تبدیل شد؟///ویرایش///

هرچند ایران نمی‌خواهد که هیچ یک از این گروه‌ها به‌اندازه‌ای قوی شود که بتواند جدا شود و برنامه‌های خود را دنبال کند. برای جلوگیری از چنین کاری، ایران از «گروه‌های متعدد شبه نظامی عامل نیابتی» به منظور رقابت با یکدیگر حمایت می‌کند. در میان این گروها «عصائب أهل الحق» وجود دارد که روابط ویژه‌ای را با «نوری مالکی» نخست‌وزیری پیشین برقرار کرده بود؛ «کتائب حزب‌الله» (همراه با گروه در جبهه خود «سرایا الدفاع الشعبی»)؛ و «سازمان بدر». همه این سه گروه «رزمندگانی» را برای کمک به «حکومت بشار اسد» به سوریه فرستاده‌اند و همچنین از آغاز سال جاری در تلاش‌های نظامی «دولت عراق در استان انبار» مشارکت داشته‌اند؛ هنگامی که در ابتدا «فلوجه» و «بخش‌هایی از رمادی» از کنترل دولت خارج شد.

پیامدها

نیازی به گفتن ندارد که افزایش «گروه‌های شبه نظامی در عراق»، با توجه به عامل نیابتی‌های ایران به عنوان قدرتمندترین این بازیگران، پیامدهای را در بر دارد. به دلیل مشکلات امنیتی حضور این شبه‌نظامیان در عراق طی آینده‌ای قابل پیش‌بینی برای مبارزه با داعش ضروری است. همچنین بسیار بعید است که این شبه نظامیان منحل شوند، حتی چنانچه از آن‌ها چنین درخواستی شود. بنابراین، ضروری است که به پیامدهای ظهور آن‌ها در عرصه قدرت و شهرت پرداخته شود.

نخست، این موضوع نشان می‌دهد که تا چه اندازه‌ای ایران دولت عراق را به عنوان «عامل نیابتی و یا کشور وابسته به خود» تلقی می‌کند؛ ابتکار استفاده ایران از «قدرت شبه نظامی» و «ایجاد گروه‌های وابسته متعدد شبه نظامی» تضمین می‌کند که چنانچه این گروها هدف خود را بشناسند، هیچ دولتی در عراق قادر نخواهد بود از آن‌ها سرپیچی کند.

بعلاوه، نقش ایران در عراق، به روشنی، بخشی از اشتیاق آن‌ها برای گسترش ایدئولوژی این حکومت در میان «جمعیت شیعیان خاورمیانه» است. این بدان معناست، در حالی که ایجاد «نیروهای نظامی فرقه‌گرای جدید» در عراق توسط ایران، احتمالاً برای توقف پیشروی «تکفیری‌های داعش»، تحت فشار، کفایت می‌کند؛ آن‌ها همچنین بخشی از راهبرد بزرگ‌تر منطقه ای تهران برای ایجاد «مسیری از کشورهای همجوار طرفدار ایران»، از مرز ایران با عراق گرفته تا دریای مدیترانه، محسوب می‌شود.

عراق چگونه به عامل نیابتی جمهوری اسلامی ایران تبدیل شد؟///ویرایش///

«چندپارگی عراق و سوریه» ممکن است چنین بلندپروازی‌هایی را کاملاً با مشکل رو به رو کند. اما ایران نشان داده که تمرین ایجاد و استفاده از نیروهای نظامی و سیاسی عامل نیابتی، «به عنوان عنصر اصلی سیاست‌گذاری»، برای دفاع از منافع خودش کفایت می‌کند- اگر همیشه بنا نباشد که دشمنان سنی خود را کاملاً شکست دهد و یا نابود کند؛ در حال حاضر «نیروی قدس» این امر را یک‌بار دیگر در عراق ثابت می‌کند. ممکن است این موضوع برای ایالات‌متحده و متحدان خود فایده کوتاه مدتی در پی داشته باشد؛ اما یک تهدید طولانی مدت محسوب می‌شود. «شبه نظامیان عامل نیابتی ایران» به طور کاملاً طبیعی ایدئولوژی این حکومت را اتخاذ می‌کنند، که بسیار «ضد آمریکایی، ضد غربی و البته ضد یهودی» است. برای نمونه آن‌ها خط رسمی تبلیغاتی ایران را بازگو می‌کنند که بر طبق آن داعش ظاهراً ساخته «شیطان بزرگ» (ایالات‌متحده) و «یهودیان» است.

این گزارش نتیجه می گیرد: تلاش برای ایجاد، «حوزه نفوذ ایران در خاورمیانه» ،مژده خوبی برای منافع آمریکا و غرب نیست. هرچند هم که در مبارزه با داعش مؤثر واقع شود؛ «شبه نظامیان عامل نیابتی ایران» در عراق بخشی از این برنامه هستند و به ایران کمک می‌کنند تا به این هدف دست یابد.
گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر