۱۸ دی ۱۳۹۳ - ۱۲:۲۵
کد خبر: ۱۱۵۷۲
تاثیر نفت ارزان بر انعطاف ایران و روسیه
امیدواری به آسیب بیشتر اقتصادی در نتیجه کاهش درآمدهای نفتی ممکن است تاثیری عکس بر روند مذاکرات با ایران بگذارد و سبب شود ایران از توافق بر سر امتیازهای بیشتر خودداری کند.
سقوط شدید بهای نفت خام در نیمه دوم سال ۲۰۱۴، اظهار نظرهای گوناگونی را در مورد تاثیرات کاهش قیمت و احتمال تضعیف کشورهای اصلی تولیدکننده نفت خام در پی داشت. بخشی از این اظهار نظر ها را می توان ناشی از تمایل رسانه ها به خبرسازی و اظهار نظرهای اضافی برای تعیین برنده و بازنده در هر مسئله ای دانست. با این حال، اظهار نظرهای کنونی (در آمریکا) حاکی از خشنودی عمومی از این مسئله است که چطور درآمدهای ارزی چند کشور مخالف آمریکا از جمله ونزوئلا، روسیه و ایران در پی کاهش بهای نفت خام تحت تاثیر قرار گرفته است. ادوارد لوتواک (استراتژیست و اندیشمند علوم سیاسی در آمریکا) اظهار داشت کاهش بهای نفت خام «مخالفان اصلی آمریکا را به زانو در می آورد، بدون اینکه آمریکا حتی تلاشی در این زمینه کرده باشد.» چنین اظهار نظری دال بر امیدواری به تاثیرات منفی بی ثباتی در بازار بر شرایط اقتصادی یک کشور، مشابه امیدواری به تاثیرات مخرب تحریم های اقتصادی علیه کشورهای مخالف است.

باور عمومی در این زمینه این است که میان شرایط ناخوشایند اقتصادی یک کشور و احتمال موافقت دولت کشور مربوطه با امتیازات دیپلماتیک، ارتباط مستقیم وجود دارد. اما این باور صحیح نیست. ناراحتی های اقتصادی چه از بی ثباتی بازار ناشی شده و یا نتیجه تحریم های اقتصادی باشند، نمی توان تاثیرات آن ها را در انعطاف دولت کشور هدف قرار داده شده قطعی دانست؛ چرا که تصورات در مورد تاثیرات آسیب های اقتصادی بر یک کشور و نتیجه گیری در مورد میزان انعطاف پذیری دولت آن کشور در زمینه های مورد نظر، محاسباتی یکجانبه و ناکامل است.

در طرف دیگر محاسبات، لازم است این مسئله مورد بررسی قرار گیرد که کشور هدف قرار گرفته شده چه باوری در مورد قائل شدن امتیازات و انعطاف پذیری و بهبود شرایط اقتصادی دارد. اگر هیچ چشم اندازی برای بهبود شرایط اقتصادی وجود نداشته باشد، دولت کشور مربوطه دلیلی برای عقب نشینی از مواضع خود و قائل شدن امتیاز، نخواهد داشت.

اشتباه بودن این باور همچنین با بررسی این مسئله مشخص می شود که بازار به خودی خود مکانیزمی برای تغییر ندارد و حتی در صورت تسلیم شدن کشور مربوطه، هیچ تغییری در بازار ایجاد نخواهد شد که به بهبود شرایط اقتصادی این کشور منجر شود؛ از این رو، هیچ کشوری با بروز مشکلات اقتصادی ناشی از بی ثباتی بازار دلیلی برای تغییر در مواضع و روند دیپلماتیک خود نخواهد یافت.

برای نمونه، اگر فرض کنیم بهای پایین نفت خام مقامات روسیه را به قائل شدن امتیازاتی در پایان دادن به درگیری ها در اوکراین ترغیب کند، پس از آن چه اتفاقی قرار است در بازار مشکل کاهش قیمت و آسیب های اقتصادی ناشی از آن را در روسیه، رفع کند؟ آیا قرار است مالکان خودرو در آمریکا از فرط خوشحالی از دریافت امتیازات آنقدر رانندگی کنند و سوخت مصرف کنند که بهای نفت خام مجددا بالا رود و آسیب های اقتصادی وارده بر روسیه جبران شود؟!!!

یکی دیگر از اشتباهات در امیدواری به انعطاف بیشتر دولت کشورهایی همچون ایران و روسیه در مواجهه با آسیب های اقتصادی این است که فشار همزمان تحریم های اقتصادی و بی ثباتی بازار ممکن است آستانه تحمل این کشور ها را پایین آورد و در مجموع نتیجه عکس دهد. همین باور اشتباه در مورد آستانه تحمل کشورهاست که سیاست های خارجی دولت آمریکا را تحت تاثیر قرار می دهد. همین باور بود که به اجرای عملیات «رولینگ تاندر» - دشوار ترین درگیری نیروهای هوایی آمریکا در جنگ با ویتنام- اقدامات دولت لیندون جانسون و بمباران شمال ویتنام در دهه ۱۹۶۰ منجر شد. چنین باوری همانند این است که بازی باخته در امید به تغییر نتیجه با طولانی تر شدن بازی، ادامه یابد.

جنگ ویتنام به خوبی نشان می دهد که علاوه بر تفکرات در مورد شرایط خود، باید شرایط و تصورات طرف مقابل از شرایط را نیز در نظر بگیریم و در نظر نگرفتن برداشت طرف مقابل از شرایط عموما نتیجه عکس در بر خواهد داشت.

این مسئله اهمیت جایگاه و باورهای طرف مقابل را در مورد شرایط نشان می دهد. دولت ها و ملت ها در خصوص مسائلی که برای آن ها حائز اهمیت باشد، دشواری ها و ناراحتی های بسیاری را تحمل می کنند.

نادیده گرفتن شرایط و در نظر نگرفتن آستانه تحمل طرف مقابل می تواند به شکست سیاست ها منجر شود و مشکل آمریکا اینجاست که در برآورد و تشخیص آستانه تحمل کشورهای دیگر ناتوان است. سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه در مورد کاهش بهای نفت گفت: «ما تجربه شرایط دشوار تر را نیز داشته ایم و هر مرتبه با قدرت بیشتری چنین دوره های دشواری را پشت سر گذاشته ایم.»

لاوروف در مورد تاریخ روسیه حقیقت را گفت. این مسئله در مورد ایران نیز صدق می کند. ایرانی ها نیز به نوبه خود شرایط دشوار را تجربه کرده اند و می توان گفت دشوار ترین و ناگوار ترین شرایط برای دولت ایران (بعد از انقلاب اسلامی) جنگ هشت ساله ای بود که صدام حسین در عراق علیه ایران به راه انداخت.

داشتن امید واهی به تاثیرات کاهش بهای نفت در نرم شدن مواضع کشورهای مخالف، می تواند تاثیرات مخربی در پی داشته باشد؛ چرا که کشور هدف را به خودداری از نشان دادن انعطاف تا زمان کسب اطمینان از بر طرف شدن مسائل حل نشده، ترغیب می کند.

در مورد روسیه، انعطاف دولت ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه برای حتی حل نسبی بحران در اوکراین ضروری است. اما مسئله ای که از اهمیت بیشتری برخوردار است در نظر گرفتن مخاطرات تاثیر عکس آسیب های اقتصادی بر مذاکرات هسته ای با ایران می باشد.

امیدواری به آسیب بیشتر اقتصادی در نتیجه کاهش درآمدهای نفتی ممکن است تاثیری عکس بر روند مذاکرات با ایران بگذارد و سبب شود ایران از توافق بر سر امتیازهای بیشتر خودداری کند. ادامه آسیب های اقتصادی در نتیجه بی ثباتی بازار و تحریم ها احتمالا به معنای شکست مذاکرات خواهد بود و بدین ترتیب فرصت طلایی برای حل مسئله هسته ای ایران و کسب اطمینان از اینکه برنامه هسته ای این کشور برای همیشه صلح آمیز باقی می ماند، از بین خواهد رفت.

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر