چند ماه بیشتر به انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ باقی نمانده است. مردی میانسال با چهرهای آراسته در یکی از رستورانهای تهران با میهمانان خود در حال بحث درباره انتخابات پیشرو است. با این حال، نوع گفتوگو و اطلاعاتی که رد و بدل میشود، نشان نمیدهد آنها شهروندانی عادی در حال گفتوگو درباره انتخابات باشند.
پرده اول: میزبانی سفارت انگلیس از آشوبگران
دولت لندن میزبان این بزمهای چندنفره است و "میرمحمد حسین رسام” تحلیلگر ارشد بخش سیاسی سفارت انگلیس به عنوان نماینده دولت در بسیاری از جلسات حضور دارد. در سوی دیگر میز، فعالان قومی و نمایندگان احزاب و تشکلهای سیاسی، اقلیتهای مذهبی، تشکلهای غیردولت و گاه افرادی در ردههای مهم مدیریتی ایران حضور دارند. چهرههایی مانند "محمد عطریانفر”، "ماشالله شمس الواعظین” و "سعید لیلاز” به عنوان نمایندگان جریان اصلاحطلب هم از دیگر کسانی هستند که گاه و بیگاه به این میهمانی فراخوانده میشوند.[۱]
سفارت انگلیس با ورود "سایمون گس” از فروردین ۸۸ تحرکات تازه ای را آغاز می کند. دیدارهای برنامه ریزی شده توسط سفارت انگلیس به موجب دستورالعملی انجام میشوند که از حدود ۴ ماه قبل از انتخابات، در دستور کار قرار گرفته است. اکنون ۵ سال از همکاری "محمد حسین رسام” با سفارت انگلیس میگذرد و او شبکهای متشکل از حدود ۱۳۰ نفر از این مرتبطین دارد، اما برای سفارت این تعداد کافی نیست و به او دستور داده شده تعداد مرتبطین خودش را به ۱۸۰ نفر برساند.[۲]
علاوه بر محمدحسین رسام، سایر کارمندان محلی سفارت هم مأمور شدهاند با نیروهایی که با دولت ایران زاویه دارند ارتباط بگیرند و تا آنجا که میتوانند به لندن اخبار انتخاباتی ارسال کنند. دیپلماتها به عمد از این وظیفه مستثنی شدهاند چون بیم آن میرود که دولت ایران به دلیل حساسیت ویژهای که روی آنها دارد تماسهایشان با گروههای داخلی را ردیابی و عملیات جمعآوری و ارسال اطلاعات را مختل کند.
سفارت انگلیس، در اقدامی مرتبط به منظور گسترش شبکه مرتبطین خود، بخش VIP سفارت را فعال کرده و افراد متقاضی ویزا که زمینههای فکری نزدیک به جریان اصلاح طلبی دارند را برای همکاری بیشتر دعوت میکند. تهران، تنها کانون توجه سفارت انگلیس نیست و سفرهای استانی کارمندان این سفارت در سر تا سر استانهای ایران در دستور کار قرار گرفته است و آنها مأمور شدهاند درباره میزان مشارکت مردم هر استان در انتخابات و گرایشهای آنها نسبت به هر کاندید اخبار جمعآوری کرده و به لندن ارسال کنند.[۳]
شبکه دولتی بیبیسی از ۶ ماه مانده به انتخابات، شبکه فارسی خود واقع در خیابان "رگنت[۴] لندن را با ۸ ساعت پخش برنامه آغاز کرده و پخش برنامههای مختلفی درباره انتخابات ایران را در دستور کار قرار داده است.[۵] گزارشهای این رسانه بلافاصله پس از آغاز بر دو محور تمرکز دارند: القای شائبه احتمال تقلب در انتخابات از یک سو و حمایت از جریان اصلاحطلب و نامزدهای آن از سوی دیگر.
از مجموع شواهد اینطور به نظر میرسد که سفارت انگلیس در آستانه انتخابات آماده مدیریت عملیاتی وسیع در سراسر ایران است، اما هنوز مشخص نیست که این عملیات چیست. با این حال، از ۳ سال قبل از انتخابات در ایران، اسنادی منتشر شده و اتفاقاتی در ردههای تصمیمگیری آمریکا افتاده است که میتواند چارچوبی برای رمزگشایی از این آمادهباش همهجانبه در لندن فراهم کند.
دفتر مشترک آمریکا و انگلیس برای مدیریت آشوب ها در ایران
سال ۲۰۰۶ روزنامه فایننشالتایمز انگلیس گزارشی منتشر کرد که در سایه حوادثی که بعداً رخ داد بسیار معنادار بود. خبر این بود: دولتهای انگلیس و آمریکا به طور مشترک در حال تدوین راهبردی برای ایجاد تغییرات سیاسی در ایران هستند.[۶]
گزارش روزنامه فایننشالتایمز از قول مقامات آمریکا و انگلیس از دفتری مخفیانه در وزارت خارجه آمریکا برای هماهنگی عملیاتهای دو کشور برای تغییر نظام ایران و سوریه پرده بر میداشت. این دفتر، "گروه عملیاتها و سیاستهای ایران و سوریه”[۷] نام داشت و اعضای آن به مدت یک سال هر هفته دیدار و راههای تغییر حکومت ایران و سوریه را بررسی میکنند.[۸]
دفتر هماهنگی انگلیس و آمریکا ۵ ستون عملیاتی برای محقق کردن هدفش داشت:
۱- ستون "نظامی” که هدفش کمکهای نظامی به عمان، بحرین و امارات بود و در همین حال به دنبال راهی برای تسهیل انتقال تسلیحات به داخل ایران بود. این گروه ترتیب فروش تجهیزات نظامی به کشورهای همسایه ایران و سوریه را فراهم میکرد. طبق گزارش روزنامه بوستون گلوب، گروه نظامی با همین هدف، به ارتش کشورهای عربستان سعودی، امارات و بحرین کمک کرده است؛
۲- ستون "تماس دموکراسی” که با هدف تغییر حکومتهای ایران و سوریه کمکهای مالی مخفیانه به گروههای مخالف داخلی دو کشور فراهم میکرد؛
۳- ستون "توسعه اقتصادی” که به دنبال محدود کردن دستیابی ایران به خدمات بانکی بینالمللی بود؛
۴- ستون "روابط ویژه” که وظیفه نظارت بر تعاملات ایران با کشورهای لبنان، سوریه، افغانستان و برخی سازمانهایی که تروریستی لقب گرده بوند را در دستور کار داشت؛
۵- ستون "تماس رسانهای” که با هدف اثرگذاری بر مردم ایران، سوریه و منطقه خلیج فارس ایجاد شده بود. [۹]
دفتر هماهنگی انگلیس و آمریکا برای پیگیری پروژه براندازی نظام ایران به فاصله کمتر از یک سال بعد از تشکیل، منحل شد، اما در همان زمان گروهی از مقامات وزارت خارجه تعطیلی این اقدام را تنها یک تجدید "ساختار ادرای” بیان کردند.[۱۰] اظهارات این مقامات در آن زمان صحیح بود چون به فاصله کوتاهی در سال ۲۰۰۷ خبرگزاری ایبیسی نیوز آمریکا گزارش داد جورج دبلیو بوش، رئیسجمهور وقت آمریکا به طور مخفیانه به سازمان سیا مأموریت داده دولت ایران را با اقداماتی از قبیل پروپاگاندا، اطلاعات غلط و دستکاری مبادلات بانکی بینالمللی بیثبات کند.[۱۱]
چنانکه اسناد نشان میدهند همکاریهای آمریکا و انگلیس هم در سالهای منتهی به سال ۲۰۰۹ بهرغم تعطیلی ظاهری دفتر همکاریهای دو کشور ادامه یافت. یکی از این اسناد، سند محرمانه وزارت خارجه آمریکا مربوط به آوریل ۲۰۰۸ است که از سفارت آمریکا در لندن به واشنگتن ارسال شده است.
این سند افشا میکند دانشگاه دورهام انگلیس در لفافه فعالیتهای علمی به وزارت خارجه آمریکا برای جاسوسی از ایران کمک کرده است. [۱۲] [۱۳] [۱۴] دانشگاه دورهام برای اینکه آمریکا را متقاعد به دریافت بودجه ۳۰۰ هزار پوندی برای کمک به فعالیتهای جاسوسی و تغییرات سیاسی در سطح توده مردم بکند بر ارتباطهایی که با مقامات بلندپایه ایرانی دارد تأکید کرده و افزوده این ارتباطها میتوانند پوشش سیاسی مناسبی برای این فعالیت فراهم آورند.
سفارت آمریکا در انگلیس ۶ طرح پیشنهادی از کسانی که آنها را مرتبطین ایرانی در لندن خطاب کرده دریافت کرده بود که قرار بود در قالب آنها زمینههای کسب اطلاعاتی از فضای سیاسی ایران در سطح توده مردم فراهم شود. دکتر "محمد علی پدرام” و دکتر "انوش احتشامی” افرادی بودند که سفارت آمریکا در انگلیس از آنها به عنوان مرتبطین واشنگتن در لندن یاد میکند و طرحهایی در همین راستا ارائه دادهاند.
کنفدراسیون دانشجویان ایران به رهبری”امیرعباس فخرآور”، دبیر کل این کنفرانس که بعدها در تلآویو با زیپی لیونی، وزیر خارجه پیشین اسرائیل ملاقات کرد[۱۵] و از حامیان تحریمهای شدید علیه ایران بود، ارائه دهنده یکی از این طرحها بوده است. این کنفدراسیون مدعی شده بود شبکهای از دانشجویان در ایران ایجاد کرده که خواستار "اصلاحات غیرخشونتطلبانه” در ایران هستند.
این اسناد نشان میدهد که وزارت خارجه آمریکا با همکاری انگلیس به این دانشگاه به عنوان ابزاری برای گسترش نفوذ در ایران نگاه میکرده است.در این برنامه مجموعهای از چندین پیشنهاد مطرح شده بود که برخی از آنها اهداف محدود اجتماعی و انسانی داشت، همچون پروژه "کارگاه آموزشی دورهام: سازمانهای غیردولتی زنان” که هدف آن کمک به دانشگاههای آمریکا و ایران و سازمانهای غیردولتی بود که برای برای قدرتمند کردن زنان تلاش میکردند.
با این حال، بسیاری از این پروژهها، شامل تماس با اعضای بانفوذ جامعه ایران برای بحث درباره ایدئولوژی سیاسی و مذهبی میشد. این اسناد نشان میدهد پیشنهادات به مقامات ایران اجازه میداد تا در گفتوگو با همتایان آمریکایی و کارشناسان آمریکایی و انگلیسی شرکت کنند.برنامه مالی که دانشگاه دورهام انگلیس به موجب آن خواستار دریافت بودجه برای هدایت پروژههای به ظاهر دانشگاهی شده هم جای بحثهای گوناگون داشت. "برنامه کمک مالی کوچک دموکراسی”[۱۶] که قرار بود بودجه این پروژهها را پرداخت کند دقیقاً همان برنامهای بود که دولت آمریکا در سال ۲۰۰۴ با کمک آن منابع مالی انقلاب نارنجی در اوکراین را در لفافه ارتباطات سازمانهای مردمنهاد (NGO) فراهم کرده بود.[۱۷]
پرده دوم: انگلیس در روزهای انتخابات و پس از آن
سفارت انگلیس در روزهای نزدیک به انتخابات ایران در وضعیتی شبیه آماده باش کامل به سر میبرد. سفرهای استانی کارمندان محلی سفارت انگلیس تا دو روز پیش از انتخابات ادامه دارد.[۱۸] یک سند کمتر دیده شده و محرمانه که از لندن به سازمانهای مختلف آمریکا ارسال شده نشان میدهد که مرتبطین انگلیس در ایران، در فاصله ۲۱ روز مانده به انتخابات احمد نژاد را شانس اول پیروزی در انتخابات میدانند.
در این سند اینطور آمده است: "آن دسته از کسانی که اخیراً از ایران به انگلیس بازگشته اند و در گفتگو با تحلیلگران با هیجان از افزایش حمایتها از موسوی و کروبی سخن میگویند هنگام اصرار اعتراف میکنند که دیدارهایشان از ایران از شمال تهران که حمایت از اصلاح طلبان معمولاً در آن نقاط متمرکز است، فراتر نرفته است”.[۱۹]
در بخش دیگری از سند اینطور آمده است که "علیرضا نوری زاده”[۲۰] ، تحلیلگر شبکه صدای آمریکا میگوید هنوز احمدینژاد را شانس اول پیروزی در انتخابات میداند اما خود او از طرفداران مشتاق پر و پا قرص کروبی است و موسوی را از لحاظ ایدئولوژیک بسیار به احمدینژاد نزدیک میداند.
بنابراین تحلیلها در لندن در روزهای نزدیک به ۲۲ خرداد سال ۸۸ حاکی از آن است که احمدینژاد برنده انتخابات خواهد بود. اما بیبیسی فارسی همچنان از کلید واژه "تقلب” به گونهای استفاده میکند که یادآور عبارت "حالا دقیقاً نیمه است” در نیمه شب روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ است: عبارتی که رمز عملیات کودتایی آمریکایی ـ انگلیسی علیه دولت دکتر مصدق شد.
کارمندان سفارت مأموریت یافتهاند تحولات بعد از انتخابات را گزارش کنند. پس از برگزاری انتخابات، بیبیسی فارسی برنامههایش را ۲۴ ساعته میکند تا اخبار اغتشاشات را به طور کامل منعکس کند. به کارمندان سفارت دستور داده شده در تجمعات و اغتشاشات حضور داشته باشند. "کاردار سفارت” در راهپیمایی "خیابان انقلاب” تا "دانشگاه صنعتی شریف” حضور دارد. "ساموئل اورگان” – دبیر سوم سفارت- در ۲۵ خردادماه، حد فاصل خیابان های "مطهری” و "شریعتی” در بین تجمع کنندگان حاضر است. "تامبرن” از بخش سیاسی سفارت در ۲۸ خردادماه، در بین تجمع کنندگان "خیابان انقلاب” است و آقای "پل برونی” (معاون بخش ویزای سفارت) نیز از تجمع "خیابان فردوسی” مقابل "خیابان منوچهری”؛ عکس میگیرد.
در ۲۷ خرداد، "دبیر اول سیاسی سفارت” از کارمندان محلی درخواست میکند تا فردای تجمع "میدان بهارستان”، از آثار تخریب شده توسط اغتشاشگران عکس تهیه کنند. سفیر انگلیس به همراه "کاردار سفارت” در ۲۸ خرداد، برای مشاهده تجمعات اقدام میکنند … سفیر انگلیس، هر روز ساعت ۹ صبح، با اعضای "بخش سیاسی سفارت” و دیپلماتها و کارمندان محلی، جلسه دارد و آخرین اخبار را دریافت و به لندن؛ گزارش میکند. گزارشهای سفارت انگلیس، به آمریکا هم ارسال میشود و از آنجا که دولت آمریکا، فاقد هرگونه امکاناتی برای دسترسی به اخبار داخل ایران است؛ این گزارش ها بعنوان یک منبع غنی، مورد استفاده میگیرند. محمد حسین رسام من به علت فعالیتهایش به همراه هشت کارمند محلی دیگر، بازداشت میشوند و دو دیپلمات سفارت به نامهای "تام برلی” و "پل برونی” از کشور اخراج میشوند.[۲۱]
سایمون گس پس از گذشت ۵ ماه از ورودش به تهران در ۲۲ شهریورماه برای اولین بار به حضور "رئیس جمهوری اسلامی ایران” میرسد و همراه سفرای جدید چهار کشور دیگر، استوارنامه خود را تقدیم "محمود احمدی نژاد” میکند. گفته میشود که یکی از دلایل عدم پذیرش «گس» توسط رئیس جمهوری و تعلل در این رابطه، مربوط به اقدامات تنش زای میدانی سفارت انگلیس بوده است.
بالاخره، «سایمون گس» توانست به حضور رئیس جمهور برود و استوارنامه خود را تسلیم وی کند اما این مراسم حواشی را نیز به دنبال داشت. علیرغم عرف دیپلماتیک که هنگام تقدیم استوارنامه توسط سفرای خارجی، همزمان با سفیر و رئیس جمهور به سمت یکدیگر حرکت میکنند؛ «احمدی نژاد» سر جای خود ایستاد تا سفیر انگلیس به سمت او بیاید تا استوارنامه سفیر انگلیس را تحویل بگیرد.
"احمدینژاد” حین گفتگوی کوتاه خود با "گس”، در پاسخ به بخشی از اظهارات او که گفته بود: "دولت بریتانیا قصد دخالت در امور ایران را ندارد”، اینگونه واکنش نشان داده بود که "ملت ایران، اساساً اجازه دخالت به بیگانه را نمی دهد البته در مسیر توسعه روابط، نگاه ما به آینده است و امیدواریم دولت انگلیس از گذشته خود تجربه خوبی گرفته باشد و در مسیر اصلاح رفتارهای گذشته، گام بردارد. از این رو، مهمترین مأموریت شما بعنوان یک سفیر، این است که این خاطرات منفی را به خاطره مثبت؛ تبدیل کنید”.
پرده سوم: شکست در رهبری کودتا و رهبری تحریمها
دولت انگلیس با حضور مردم در صحنههای مختلف مانند ۲۲ بهمن و ۹ دی ماه عملاً در رهبری کودتایی دیگر در ایران شکست خورده است. اکنون زمان آن است که طرح جایگزینی که از قبل و برای شکست پروژه کودتا طراحی شده فعال شود. پیش از انتخابات ماموریت مدیریت فشارهای اقتصادی علیه تهران و پیگیری پروژه تحریمها از جانب آمریکایی ها به دولت انگلیس محول میشود.
سندی محرمانه که در ۴ فوریه سال ۲۰۱۱ افشا شده حاکی از آن است که "دیوید میلیبند” وزیر خارجه انگلیس وعده داده رهبری فشار بر تهران را به عهده خواهد گرفت و کشورهای اتحادیه اروپا را به اتخاذ مواضع سخت علیه ایران وادار خواهد کرد.[۲۲] سندی دیگر از قول یک مقام وزارت خارجه انگیس حاکی از فشارهای مخفیانه لندن بر آلمان برای موافقت این کشور با تحریم بانکهای ایرانی است.[۲۳]
دولتهای آمریکا وانگلیس در سالهای پس از ۲۰۰۹ شدیدترین تحریمها را با بهانههای حقوق بشر و برنامه هستههای علیه ایران اعمال کردند. تحلیلهای سیاسی در لندن واشنگتن در آن زمان آن بود که تحریمها می توانند بار دیگر ناآرامیهایی شبیه سال ۸۸ را تکرار کنند؛ آرزویی که البته ناکام ماند.
مشرق