۰۴ دی ۱۳۹۱ - ۱۲:۰۹
کد خبر: ۱۰۸۹
استراتژیست‌های آمریکایی غیر از منابع طبیعی گسترده، موقعیت ژئواستراتژیک یا توانایی ایران برای مقاومت در برابر تحریم‌ها باید نقش مهم مذهب و روحانیون را نیز در معادلات سیاسی ایران و منطقه درک کنند.

به گزارش پايداري ملي، حسین موسویان، محقق دانشکده امور عمومی و بین‌الملل «وودرو ویلسون» دانشگاه «پرینستون» و رئیس کمیته روابط خارجی شورای عالی امنیت ملی ایران در مقاله‌ای با عنوان «فرصتی برای تغییر الگوی روابط ایران-آمریکا» در مرکز مطالعات بین‌المللی و راهبردی آمریکا به تشریح اوضاع منطقه و لزوم همکاری ایران و آمریکا به عنوان دو بازیگر و میانجی مهم منطقه می‌پردازد؛ وی از سال 2003 تا 2005 سخنگوی ایران در مذاکرات هسته‌ایش با اتحادیه اروپا بود. وی همچنین نویسنده مقاله «تاریخچه بحران هسته‌ای ایران» است که توسط موسسه صلح بین‌المللی «کارنگی» در ژوئن 2012 منتشر شد. بخش دوم مقاله وی در مرکز مطالعات بین‌المللی و راهبردی آمریکا را در زیر می‌خوانید.

 

* سیاست‌های دوگانه آمریکا و حاکمان عرب حاشیه خلیج فارس شیعیان سراسر جهان را بیدار کرده است

فراتر از منطقه رهبران ایران دریافته‌اند که آمریکا ضعیف‌تر از گذشته شده و در آستانه سقوط اقتصادی است که این مسئله با مشکلات اقتصادی، شکست‌های پی در پی در افغانستان و عراق و تظاهرات عمومی در این کشور (مانند جنبش اشغال وال استریت) تسریع می‌شود.

آیت‌الله خامنه‌ای در این باره می‌فرمایند: «آمریکا و اسرائیل کاملا فاقد هرگونه حمایت عمومی در جهان هستند و حتی در کشورهایی که دولت‌هایشان از سر تعصب و ضعف از اسرائیل حمایت می‌کنند، بسیاری از مردمانشان که حتی مسلمان هم نیستند با آنها مخالفند.» هیچ کس این مسئله را رد نمی‌کند که حمایت از حکومت اسد به اعتبار ایران صدمه زده است؛ این کشور می‌توانست نقشی فعالتر را با حمایت از دموکراسی از طریق انتخابات آزاد و عادلانه در سوریه نشان دهد.

به طور مشابه، سیاست‌های دوگانه آشکار آمریکا و حاکمان کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس به آبرو و اعتبار آنها ضربه زده است. این مسئله همچنین منجر به بیداری جامعه شیعیان در سراسر جهان اسلام شده که خواستار خاتمه خشونت‌های اعمال‌شده بر جمعیت شیعه بحرین شده‌اند. علاوه بر این، جمعیت‌های اقلیت شیعه در کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس نیز بیدار شده و خواستار تغییراتی شده‌اند که نمونه آن را می‌توان در درگیری‌های اخیر میان ساکنان شیعه و مقامات سعودی در منطقه شرقی عربستان سعودی مشاهده کرد که ذخایر اصلی نفت این کشور در آن قرار دارد.

 

* ایران پرجمعیت‌ترین و مهمترین کشور منطقه است

 خلیج فارس احتمالا همچنان برای منافع ملی آمریکا حیاتی خواهد بود و دسترسی این کشور به منابع گسترده منطقه را تضمین می‌کند. اما ایران نیز همچنان مهمترین کشور منطقه از نظر ژئوپولتیک، اقتصادی و اجتماعی است. ایران با 75 میلیون نفر جمعیت پرجمعیت‌ترین کشور منطقه است که این تعداد بسیار بیشتر از کل جمعیت همه اعضای شورای همکاری خلیج فارس (بحرین، کویت، عمان، قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی) به علاوه عراق است.

ایران بدون توجه به اینکه چه اتفاقاتی در منطقه رخ می‌دهد بی‌شک همچنان بازیگری کلیدی است. متاسفانه آمریکا معتقد است که بهار عربی به همراه تحریم‌ها و فشارها که با درگیری‌های سیاسی و اجتماعی-اقتصادی تهران افزایش یافته، جایگاه ایران و نفوذش را در منطقه تضعیف می‌کند.

«تام دونیلون»، مشاور امنیت ملی آمریکا با جمع‌بندی نظر واشنگتن می‌گوید: «این حکومتی است که هیچ چیزی به جمعیت در حال رشد جوان خود ارائه نمی‌دهد و از خشونت و ارعاب برای حفظ قدرت استفاده می‌کند و این همان نسخه‌ای است که منجر به بهار عربی شد... ایران در تلاش‌هایش برای استفاده از بهار عربی که باید بگوییم با این کشور نامهربان بوده، شکست خورده است.» این ارزیابی کوته‌فکرانه است و می تواند آمریکا و ایران را از فرصت‌های همکاری و کمک به پیشبرد صلح و پیشرفت در خاورمیانه محروم کند.

 

* تحریم‌های کنونی نمی‌تواند فشاری بیشتر از دوران جنگ با عراق بر ایران وارد آورد

آمریکا باید به چندین مسئله درباره ایران پی ببرد. اول اینکه ایران در منطقه‌ای بسیار مهم ژئواستراتژی واقع شده است: تقریبا همه منابع نفتی خاورمیانه بزرگتر در مناطق خلیج فارس و دریای خزر واقع شده‌اند. خلیج فارس 55 درصد از ذخایر نفت جهان و 40 درصد از صادرات نفت جهانی را دارد و این در حالی است که ایران بر 50 درصد از کل خلیج فارس از مرز عراق تا تنگه هرمز تسلط دارد. علاوه بر این، ایران حدود 500 کیلومتر از ساحل دریای عربی را در اختیار داشته و طول ساحلش در دریای خزر نزدیک به 650 کیلومتر است.

همانطور که «رابرت دی کاپلان» در کتابش با عنوان «انتقام جغرافیا: نقشه درباره درگیری‌های آینده و نبرد علیه سرنوشت به ما چه می‌گوید»، می‌نویسد: «همانطور که خطوط کشتی‌رانی از خلیج فارس منشعب می‌شوند، خطوط لوله نیز به طور فزاینده‌ای از منطقه دریای خزر به مدیترانه، دریای سیاه، چین و اقیانوس هند می‌روند. تنها کشوری که که بر هر دوی این مناطق تولیدکننده انرژی دسترسی دارد ایران است که از دریای خزر به خلیج فارس کشیده شده است. در واقع ایران پیوندگاه خاورمیانه بزرگتر است.»

ایران علاوه بر دسترسی به خطوط نفتی و کشتیرانی قادر است در برابر فشارها و تحریم‌های بین‌المللی مقاومت کند. هیچ یک از تحریم‌های کنونی نمی‌تواند فشاری فراتر از آنچه که در جنگ عراق علیه این کشور در دهه 1980 انجام شد، بر ایران وارد کند که در واقع تجاوزی جهانی علیه جمهوری اسلامی جوان بود. ائتلافی که صدام را حمایت می‌کرد از سیاست‌های جنگ سرد نشأت گرفته بود که در آن هم شرق و هم غرب از صدام حمایت نظامی، اطلاعاتی، مالی و سیاسی می‌کردند.

اتحاد جامعه جهانی علیه ایران آنقدر قوی بود که آمریکا رهبری گروهی را در نادیده گرفتن استفاده صدام از تسلیحات شیمیایی و بیولوژیک در جریان جنگ به عهده داشت. همه اینها در ماه‌های اول پس از انقلاب اسلامی رخ داد و کشور را در موقعیت ضعف با توان محدود برای حتی حفظ امنیت داخلیش قرار داده بود. اما ایران به مدت هشت سال با تجاوز عراق مقابله کرد و پس از آن هیچ بخشی از سرزمین خود را به عراقیها نداد.

 

* روحانیون شیعه در ایران قویترین حزب ایدئولوژیک-سیاسی در جهان هستند

بسیاری عوامل منجر به توانمندی ایران برای مقاومت در برابر آمریکا، غرب، متحدان عربشان و اسرائیلی‌ها از زمان انقلاب سال 1979 شده‌اند و حتی آن را قویتر کرده‌اند.

استراتژیست‌های آمریکایی غیر از منابع طبیعی گسترده، موقعیت ژئواستراتژیک یا توانایی ایران برای مقاومت در برابر تحریم‌ها باید نقش مذهب و روحانیون را نیز در معادلات سیاسی ایران و منطقه درک کنند.

قویترین حزب ایدئولوژیک-سیاسی در جهان نه جمهوری‌خواهان یا دموکراتهای آمریکا، نه حزب کمونیست در چین و نه سیستم سیاسی روسیه بلکه روحانیون شیعه در ایران هستند. همین فقدان درک ساختار مذهبی است که سیاستگذاران غربی و برخی از کارشناسان ایرانی آنها را دچار سرگشتگی نسبت به جمهوری اسلامی کرده است.

سیستم مذهبی از نظر تاریخی نفوذ گسترده‌ای را بر این کشور داشته است. هنگامی که یک حاکم ایرانی در دوران قاجار در سال 1890 تصمیم گرفت انحصار تجارت تنباکوی ایران را در ازای امتیازات سالیانه به انگلیسی‌ها بدهد، جمعیت ایران این مسئله را نقض آشکار اقتدار و استقلال خود دیدند.

در نتیجه آیت‌الله العظمی میرزا حسن شیرازی فتوایی صادر کرد که استفاده از تنباکو را بر اساس وظیفه‌ای دینی ممنوع می‌کرد. این مسئله در نهایت شاه را مجبور به لغو توافقنامه با انگلیسی‌ها کرد. هنگامی که این توافقنامه لغو شد، آیت‌الله شیرازی این فتوا را برگردانده و استفاده از تنباکو را بار دیگر مجاز اعلام کرد.

در موردی دیگر، نارضایتی عمومی از توافق یکجانبه نفتی بین ایران و بریتانیای کبیر در دهه 1940 منجر به تمایل ایرانیها به کنترل بیشتر منابع طبیعیشان شد. در حالی که دولت منتخب نخست وزیر محمد مصدق به دلیل نقش اصلیش در ملی کردن صنعت نفت بسیار معتبر است، نقش سیستم مذهب شیعه در این ماجرا از کتابهای تاریخ غربی حذف شده است. نقطه عطف این جنبش در واقع زمانی رخ داد که آیت‌الله کاشانی فتوایی را در 21 دسامبر 1950 صادر نموده و تاکید کرد که همه «مسلمانان واقعی و شهروندان میهن‌پرست باید علیه دشمنان اسلام و ایران با پیوستن به مبارزه برای ملی کردن» صنعت نفت بجنگند. در عرض چند روز هزاران نفر در خیابان‌های تهران به مصدق پیوستند. سه ماه بعد، صنعت نفت ملی شد.

احتمالا اولین مثال قدرت و نفوذ سیستم روحانیت در ایران انقلاب 1979 است که شاه را خلع قدرت کرد. شاه بی‌شک قدرتمندترین متحد آمریکا در منطقه بود؛ در دسامبر 1977 در حالی که رئیس جمهور جیمی کارتر از شاه در واشنگتن پذیرایی می‌کرد، یک نان تست برداشت و گفت:‌ «ایران با رهبری باشکوه شاه جزیره ثبات در یکی از پرمشکل‌ترین مناطق جهان است. هیچ شخصیتی در کشوری دیگر وجود ندارد که من وی را بیشتر تحسین کرده و دوست داشته باشم.»

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر