۲۴ آبان ۱۳۹۳ - ۰۸:۲۹
کد خبر: ۱۰۷۸۸
درباره معیارهای متناقض آمریکا درباره موضوعات حقوق بشری، برای مثال اقدامات آنها در محکوم کردن ایران به نقض حقوق بشر و برجسته کردن اخبار مربوط به اعدام ریحانه جباری و بی‌اعتنایی به قتل خانم «سرنا شیم» خبرنگار پرس‌تی‌وی در ترکیه، می‌توان گفت از آنجا که رسانه‌ها و دولت آمریکا تحت سلطه صهیونیست‌ها و پول‌های صهیونیست‌ها هستند، از موارد و پرونده‌های حقوق بشری به‌عنوان تبلیغات برای صهیونیست‌ها استفاده می‌کنند.

لابی صهیونیستی تقریباً نیمی از پولی را که در کمپین‌های انتخاباتی دولت فدرال آمریکا هزینه می‌شود، تأمین می‌کند. هیچ لابی دیگری در آمریکا یا حتی گروه‌های علاقه‌مند در این کشور نمی‌توانند با اسرائیل در تأمین چنین هزینه‌هایی که برای انتخابات آمریکا هزینه می‌شود برابری کنند، به‌علاوه صهیونیست‌ها رسانه‌های آمریکا را نیز تحت سلطه خود گرفته‌اند. «فیلیپ ویس» خبرنگار سابق روزنامه نیویورک‌تایمز که خود یک یهودی است، این مساله را در مقاله‌ای تحت عنوان «آیا یهودیان بر رسانه‌های آمریکایی تسلط دارند؟ و چه می‌شود اگر این‌طور باشد» مطرح کرد.

حقوق بشر

حقوق بشر

ویس در این مقاله اشاره کرد: «آن دسته از یهودیان آمریکایی که دست‌کم نیمی از صاحبان کلیدی و تصمیم‌گیرندگان رسانه‌های جریان اصلی و مهم آمریکا را تشکیل می‌دهند، در واقع همگی طرفدار اسرائیل هستند. در واقع آنها نه‌تنها طرفدار اسرائیل هستند بلکه به‌قدری به صهیونیست‌ها تعصب و تعهد دارند که وظیفه خود را حفاظت از اسرائیل از طریق اطمینان حاصل کردن از اینکه تبلیغات اسرائیل بر روزنامه‌ها، رادیو و تلویزیون آمریکا سلطه دارد، می‌دانند».

بنابراین حتی اگر پرزیدنت باراک اوباما از «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر اسرائیل متنفر باشد، باز هم قادر نیست بدون آنکه آسیبی به شانس حزب سیاسی‌اش در انتخاباتی که ۴ نوامبر / ۱۳ آبان برگزار شد، وارد‌ آید، اقدامی علیه اسرائیل صورت دهد. وقتی اوباما اسرائیل را تهدید به قطع کمک واشنگتن کرد تا از این طریق آن را وادار کند رفتار تهاجم‌آمیز کمتری داشته باشد، لابی صهیونیستی پول‌هایی را که به دموکرات‌ها (حزب اوباما) می‌داد، قطع کرد و آن را به حزب مخالف یعنی همان جمهوریخواهان آمریکا داد تا آنها برنده انتخابات سنا شوند. لابی صهیونیستی در جرم سازماندهی‌شده برای خلق رسوایی «مونیکا لوینسکی» دست داشت که موجب شد سیاست خاورمیانه‌ای بیل کلینتون، رئیس‌جمهور اسبق آمریکا دچار مشکل شود و این یکی از مواردی است که لابی صهیونیستی خلق رسوایی کرد. در موارد شدیدتر حتی صهیونیست‌ها ممکن است یک رئیس‌جمهور را ترور کنند، همان‌طور که «اندرو آدلر» سردبیر یهودی «آتلانتا جوئیش تایمز» در سرمقاله‌ای آن را مطرح کرد. به‌رغم آنکه آدلر در مقاله‌ای خواستار ترور رئیس‌جمهور آمریکا شده بود اما به هیچ عنوان مورد مؤاخذه و تنبیه قرار نگرفت، زیرا صهیونیست‌ها در آمریکا، در همه موارد، مصونیت دارند.

درباره معیارهای متناقض آمریکا درباره موضوعات حقوق بشری، برای مثال اقدامات آنها در محکوم کردن ایران به نقض حقوق بشر و برجسته کردن اخبار مربوط به اعدام ریحانه جباری و بی‌اعتنایی به قتل خانم «سرنا شیم» خبرنگار پرس‌تی‌وی در ترکیه، می‌توان گفت از آنجا که رسانه‌ها و دولت آمریکا تحت سلطه صهیونیست‌ها و پول‌های صهیونیست‌ها هستند، از موارد و پرونده‌های حقوق بشری به‌عنوان تبلیغات برای صهیونیست‌ها استفاده می‌کنند. صهیونیست‌هایی که رسانه‌های آمریکا را تحت سلطه خود دارند در راستای خط مشی اسرائیل، تلاش می‌کنند اتهامات تروریستی و حقوق بشری علیه ایران مطرح کنند و در عین حال این مساله را نادیده می‌گیرند که ایران خود قربانی تروریسم و نقض حقوق بشر است. رسانه‌های جریان اصلی و مهم صهیونیستی در آمریکا تقریباً به طور کامل قتل آشکار خانم سرنا شیم، خبرنگار شبکه پرس‌تی‌وی را که مشارکت ترکیه و آمریکا در پروژه صهیونیستی قاچاق جنگجویان داعش به سوریه و عراق به منظور بی‌ثبات کردن همسایگان اسرائیل را فاش کرد، نادیده می‌گیرند و به آن توجهی نمی‌کنند؛ در حالی که پرونده ریحانه جباری برای آنها جالب توجه است، زیرا در راستای اهداف به اصطلاح حقوق بشری آنهاست. اگر پرونده ریحانه جباری که در آن یک زن به طور متقاعد‌کننده‌ای یک قتل عمد مرتکب شده، بدترین نقض حقوق بشر است که ایران مرتکب آن شده، بنابراین ایران باید به بهترین نحو در زمینه مسائل حقوق بشری در ایالات متحده، اقدامات مشابهی انجام دهد. مثلا در آمریکا، روزانه هزاران مورد نقض حقوق بشر پیش می‌آید. به طور مثال، هر روز در آمریکا، ۲ شهروند آمریکایی (به‌طور میانگین) مورد اصابت گلوله پلیس قرار می‌گیرند. اکثر این افراد هرگز نباید مورد تیراندازی قرار بگیرند، به‌علاوه پلیس آمریکا هر روز رفتار وحشیانه‌ای با مردم دارد. آمریکا بزرگ‌ترین جمعیت زندانی در جهان را دارد و بیشتر این زندانیان را اقلیت‌ها تشکیل می‌دهند. یک‌سوم سیاهپوستان آمریکایی در یک دوره از زندگی خود به زندان انداخته می‌شوند.

حدود ۱۰ میلیون آمریکایی در بازداشت، زندان، آزادی مشروط و عفو مشروط هستند و در زندان‌های آمریکا حوادثی چون تجاوز، شکنجه و سوءرفتار به‌فراوانی رخ می‌دهد و متأسفانه موضوعی‌عادی است. این یک فاجعه حقوق بشری است که بسیار بدتر از هر چیزی است که در ایران صورت گیرد.

اسرائیل نیز یک ناقض بدتر حقوق بشر است. اسرائیل یک سیاست غیررسمی دارد که به سربازان خود اجازه می‌دهد و آنها را ترغیب می‌کند کودکان را برای تفریح، قتل‌عام کنند. این مساله به دلایلی کاملاً آشکار در رسانه‌های جریان اصلی آمریکا گزارش نمی‌شود و بحثی درباره آن صورت نمی‌گیرد. در سایه رسانه‌های غیرصهیونیستی چون پرس‌تی‌وی، وترنز تودی، موندو ویس و… تعداد آمریکایی‌هایی که درباره کنترل صهیونیسم بر مردم آمریکا آگاهی یافته‌اند و از آن خشمگین هستند، رو به افزایش است. اگرچه کودتای ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ طراحی شد تا کنترل دائمی اسرائیل بر سیاست آمریکا را تضمین کند اما تأثیرات آن در حال ناپدید شدن است. من درباره فرصت و شانس آمریکایی‌ها برای سرنگونی اشغال صهیونیست‌ها و بازپس‌گیری کنترل کشور آمریکا توسط خود آمریکایی‌ها خوشبین هستم.



گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر