الجزیره مینویسد: غرب نمیتواند خود را راضی به قبول این واقعیت کند. وقتی به پوشش خبری عمل جراحی موفق رهبر ایران نگاه میکنید نمیتوانید در مقابل نفرتی که غربیها نسبت به او و نظام سیاسی که رهبری میکند، لبخند نزنید. بیبیسی، که اغلب کمی پیچیدهتر از رسانههای غربی دیگر دشمنی خود را آشکار میکند در مورد این عمل عنوان کرد که زندگی خصوصی او اغلب «یک موضوع فوق محرمانه در ایران است و تنها وضعیت بحرانی ایران و منطقه» مجبور کرده که بازتر باشند و اخبار عمل جراحی را منتشر کنند. در یک گزارش دیگر، بیبیسی عنوان کرد که آیتالله خامنهای محبوب نیست و ایرانیها از سطح بالای مراقبت از او در بیمارستان شاکی هستند.(!) الجزیره در واکنش مینویسد: این واقعیت که او در بیمارستان دولتی عمل شده با ادعای بیبیسی مغایرت دارد. به همین ترتیب حضور مردم در طول ربع قرن رهبری او نشان میدهد که او و جمهوری اسلامی محبوب هستند. اینکه همسر آیتالله، چهار پسرش و دو دخترش، سیاستمداران بلندمرتبه نیستند یا در مشاغل دست ندارند ممکن است زندگی شخصی او را بیحادثه کند اما آن را «فوق محرمانه» نمیکند، فقط با هنجارهای غربی متفاوت است.
در ادامه این تحلیل تأکید شده است: به رغم دهها سال دشمنی غیرمنطقی غربی و خشونت، جمهوری اسلامی تبدیل به جزیره «ثبات منطقه» شده است. جالب است که این اصطلاح اولین بار در تهران توسط جیمی کارتر رئیس جمهور اسبق آمریکا در مورد ایران قبل از انقلاب بکار برده شد. اما یک سال بعد شاه از ایران فرار کرد و یک انقلاب مردمی که شعار کلیدی آن استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بود، پیروز شد.
نویسنده یادآور شده است: در سالهای اخیر، شخصیتهای سیاسی دیگر در غرب آسیا و شمال آفریقا که در چشم غربیها «رهبران عالی» محسوب میشدند به سرنوشت مشابهی دچار شدند. بانکیمون دبیرکل سازمان ملل، یکبار زینالدین بن علی، دیکتاتور تونسی را بهخاطر «پیشرفت» او در ترفیع چشمانداز جوانان تونسی ستود. در هنگامه اعتراضات ژانویه 2011 در قاهره تونی بلر، نخستوزیر سابق بریتانیا، حسنی مبارک را «بسیار شجاع و نیرویی در جهت پیشرفت» خواند.
خواست عمومی، اکثر نظامهای قدیمی خاورمیانه را سرنگون کرده اما نشانههای اندکی از ثبات را شاهد هستیم. وقتی رژیمهای وابسته شروع به شکست یا نشان دادن بیثباتی جدی کردند، کشورهای سلطنتی ثروتمند با پول نفت با همراهی و حمایت غرب شروع به پولرسانی به گروههای شورشی در لیبی و سوریه کردند و قانون بینالمللی را زیر پا گذاشتند و خاورمیانه را به سوی سقوط و فروپاشی پیش بردند. البته این پدیده جدیدی نیست. در دهه 1980 آمریکا با همکاری عربستان و دولت پاکستان مجاهدین را آموزش دادند و مسلح کردند که با اشغال شوروی در افغانستان بجنگند. در همان زمان و پس از آن کشمکش تعدادی از کشورهای دارای مکتبهای مذهبی و گروههای دیگر در سراسر جهان اسلام سرمایهگذاری و سالانه میلیاردها دلار برای صدور ایدئولوژی افراطگرایی خرج کردند.
الجزیره تأکید میکند: در نتیجه با تأیید خاموش غرب، این افراطگرایی رشد کرد و تبدیل به یک نیروی قوی شد و سایهاش را بر بخشهای بسیاری از جهان گستراند. پس از حمله آمریکا به عراق در سال 2003 که تقریباً تمام کشورهای منطقه به جز ایران از آن حمایت کردند، سرمایهگذاری تعداد زیادی از این کشور به سمت گروههای افراطی وابسته به القاعده در عراق سرازیر شد تا نظام سیاسی نوین عراق را تضعیف کنند. حوادث یمن، بحرین و مصر نشان میدهند که بقایای نظام قدیم دوام زیادی نخواهد داشت.
نویسنده معتقد است: امروز نه تنها داعش تبدیل به یک تهدید تروریستی جهانی
شده بلکه یک تهدید وجودی برای کشورهایی است که به شکل سنتی ایدئولوژی زیرین
آن را تبلیغ میکنند و حالا بخشی از ائتلاف به رهبری آمریکا هستند.
الجزیره تأکید کرد: تنها نیرویی که تحمیل استیلای این تهدید را از دمشق تا
بغداد حتی شاید از بیروت تا ریاض سد کرده، جمهوری اسلامی ایران است.
تلاشهای بیپایان غرب برای بیثبات کردن الگوی سیاسی ایران شکست خورده است
و با حمایت غیر قانونی غرب از افراطگرایی در سوریه و نقض ادامهدار
تمامیت ارضی کشورها، اکنون جمهوری اسلامی سکاندار تلاش منطقه علیه
افراطگرایی است و قدرتهای منطقهای نوین این امر را به رسمیت میشناسند.
الجزیره در پایان نوشت: پس از اعلام خبر عمل جراحی آیتالله خامنهای، زندگی در ایران ادامه داشت. نه فقط به خاطر این که مطمئن بودند حال رهبر خوب است، بلکه به این خاطر که یک مجلس خبرگان که مسئول انتخاب بالاترین مقام کشور است، سالها قبل با انتخاب سریع و موفق آیتالله خامنهای به عنوان جانشین آیتالله خمینی امتحان خود را پس داده است. رسانههای غربی و سازمانهای حقوق بشر بهتر است با تغییر لحن در نشان دادن کاریکاتور اشتباهی از ایران به فکر خود باشند. اگر این کار را بکنند ممکن است غرب بتواند سیاستهای بهتری اتخاذ کند.
منبع :روزنامه کیهان