
به گزارش پایگاه خبری پایداری ملی به نقل از برنا، در عصر تکنولوژی مرز میان تبلیغات دیجیتال و عملیات روانی بیش از هر زمان دیگری کمرنگ شده است. پلتفرمهایی مانند Google Ads، که روزگاری صرفاً بسترهایی برای بازاریابی و رونق کسبوکار بودند، اکنون در بستر تحولات ژئوپلیتیکی و جنگهای اطلاعاتی، نقشی پیچیدهتر، چندلایهتر و بهمراتب حساستر یافتهاند.
از پیام بازرگانی تا جنگ روانی دیجیتال
در هفتههای گذشته، گزارشهای متعددی از کاربران ایرانی منتشر شده که از تغییر محسوس محتوای تبلیغاتی در اپلیکیشنها و فضای دیجیتال حکایت دارد. به گفته برخی کاربران، آنچه تا دیروز تبلیغ بازی و فروشگاه و سرگرمی بود، امروز به نمایش ویدئوهایی با محتوای سیاسی، پیامهای ضدایرانی و حتی آگهیهایی با مضمون مشکوک مانند «دعوت به همکاری اطلاعاتی» و «فراخوانهای ناشناس» تبدیل شده است.
این روند نگرانکننده، تنها برای کاربران نیست. برخی کسبوکارهای ایرانی نیز از اختلال در عملکرد Google Ads و ناتوانی در کنترل نوع تبلیغات نمایشدادهشده به کاربران خود گلایهمندند. پدیدهای که بسیاری از آن بهعنوان «از دست رفتن کنترل فضای دیجیتال داخلی» یاد میکنند.
هدفگیری دقیق بر مبنای دادههای شخصی
آنچه این مساله را پیچیدهتر میکند، مکانیزم دقیق هدفگیری تبلیغات در گوگل است. برخلاف تصور عمومی، برای دریافت تبلیغات هدفمند لازم نیست حتی وارد حساب کاربری گوگل شده باشید. تبلیغات بر اساس مجموعهای از دادهها همچون:
شناسه تبلیغاتی دستگاه (Advertising ID)
موقعیت مکانی دقیق (GPS)
علایق رفتاری (با تحلیل رفتار کاربر در اپها و مرورگرها)
نوع اپلیکیشنهای نصبشده و زمان استفاده از آنها
بهشکل هوشمند به مخاطب خاص نمایش داده میشوند. به عبارت دیگر، اگر سیستم تشخیص دهد کاربری در یک منطقه خاص با سابقه رفتاری خاص حضور دارد، میتواند تبلیغی با محتوای خاص، دقیقاً در لحظهای مشخص برای او پخش کند؛ حال این تبلیغ میتواند یک ویدیوی تجاری باشد یا محتوایی با مضمون آشکارا سیاسی و القایی.
لایه پنهان تبلیغات در جنگ ترکیبی
موضوعی که اکنون در محافل امنیتی و رسانهای مورد توجه قرار گرفته، استفاده از زیرساخت تبلیغاتی برای پیادهسازی پروژههای جنگ روانی و نفوذ اطلاعاتی است. در یک ساختار جنگ ترکیبی، فضای تبلیغات نه یک حوزه بیطرف، بلکه بستری برای تأثیرگذاری اجتماعی، تغییر نگرش و ایجاد نارضایتی هدفمند است.
تبلیغات در عصر بیاعتمادی
واقعیت این است که در جهانی که اطلاعات شخصی کاربران به سادگی ردگیری، تحلیل و هدفگیری میشود، اعتماد به بیطرفی پلتفرمهای جهانی دشوارتر از همیشه شده است. خصوصاً وقتی چنین پلتفرمهایی در فضای پرتنش و سیاسی کشورهایی مانند ایران فعال باشند.
محدودسازی گوگل ادز، نهتنها یک واکنش به تهدیدات سایبری، بلکه تلاشی برای بازپسگیری کنترل از یک ساختار بیچهره، اما قدرتمند است که میتواند با دقتی خیرهکننده، افکار عمومی را تحت تأثیر قرار دهد.