حملات سایبری به زیرساختهای کشورها، گرچه موضوعی تازه و ویژه ایران نیست؛ حمله به سامانه هوشمند سوخت در کشور هوشیاری در برابر سیاه چالههای هک و حملات سایبری در کشور و سامانبخشی متمرکز بر این حوزه را ضروری کرده است.
به گزارش پایداری ملی به نقل از ایرنا، اختلال در سامانه سوخترسانی پمپ بنزینهای تهران و تعدادی از استانها خبری بود که پیش از ظهر گذشته چهارم آبان، در خروجی برخی از رسانهها و خبرگزاریها انعکاس یافت.با انتشار خبرهای بیشتر از این موضوع واکنشها به آن هم از سوی مسئولان آغاز شد. اطلاعرسانی در این زمینه ابتدا به صورت پراکنده انجام شد و همین موضوع ابهامات را افزایش داد و طبق قانون نانوشتهای رسانههای فارسی زبان خارج از کشور هم تفسیرهای عجیب خود را در این زمینه آغاز کردند و این موضوع را به افزایش قیمت سوخت در کشور ارتباط دادند.
واکنشها و ابهامات تا زمان تایید خبر از سوی خبرگزاریهای معتبر ادامه یافت و سرانجام حمله سایبری از سوی مرکز ملی فضای مجازی تایید شد و این مرکز با انتشار اطلاعیهای ضمن تایید حمله سایبری به سامانه هوشمند سوخت کشور، از بازگشت سوخترسانی به حالت عادی در سریع ترین زمان ممکن خبر داد. بر اساس اظهارات مسئولان این حمله منشاء خارجی داشته و پیش از این هم تکرار شده است.
حمله سایبری به زیرساختهای حیاتی چون شبکه توزیع بنزین یا برق و آب، از تهدیدات شایع در دنیای امروز است. با توجه به ماهیت و پیچیدگی، این حملات تنها مختص یک کشور نیست اما تخاصم ناتمام با جمهوری اسلامی ایران وقوع چنین حملاتی را علیه تهران محتمل تر ساخته و دقیقا به همین دلیل هم حراست از زیرساختها و بهره گیری از فناوریهای نوین در این زمینه را بسیار ضروریتر از همیشه کرده است.
نیاز حیاتی حفاظت از زیرساختهای سایبری
حمله به سامانه هوشمند سوخت را می توان، حمله به آرامش روانی جامعه تفسیر کرد که در صورت عدم مدیریت جدی، میتوانست به هرج و مرج بیشتر هم تبدیل شود. اگر به این رویداد با چنین دیدگاهی نگریسته شده و به زبان ساده تر، صورت مسئله درست تعریف شود؛ می توان امیدوار بود که در راستای پیشگیری از وقوع و تکرار چنین رویدادهایی برنامه ریزی هایی بسیار جدی تر و استراتژیک تری از سوی مسئولان امر صورت گیرد.همانگونه که در ارزیابی چندی پیش مرکز پژوهش های مجلس درباره مخاطرات چنین حمله هایی آمده است؛ زیرساختهای سایبری همچون لایه زیرین درگاههای خدمات، نیازهای حیاتی جامعه است و با خدشه و اشکال در این زیرساختها، در عمل زیرساختهای پشتیبانِ نیازهای روزمره شهروندان مانند برق، آب، مخابرات و حتی اینترنت دچار اختلال خواهد شد. در نتیجه ارزیابی امنیت سایبری این زیرساختها براساس یک نقشه جامع زیرساختی در کشور به ویژه متناسب با طرح آمایش سرزمین ضروری است.
فضای سایبری و امنیت چنین فضایی به عنوان یکی از مهم ترین زیرساخت های حیاتی هر کشور، در جهانی که با شتابی شگرف به سوی یک دهکده کوچک اطلاعات در حال حرکت است اهمیت ویژه یافته است.
واقعیت آن است که ایران هم مانند بسیاری از کشورهای دیگر در تلاش است تا به این دهکده هوشمند با فناوری های نوین پیوسته و مسیر راحتی را برای انجام امور روزمره مردم فراهم کند. پیچیدگی های این دنیای نوین اما به قدری زیاد است که شناخت هریک از آن ها نیازمند تخصص و دانش خاص است، زمانی که سرزمینی تصمیم به حضور در این دهکده می گیرد باید تا در بالاترین حد ممکن در حراست از زیرساخت های خود بکوشد و هر لحظه دانش و تخصص خود را در این زمینه افزایش دهد.
در اهمیت این مهم مرکز پژوهش های مجلس در گزارش خود تصریح کرده است که هوشمندسازی سیستم های کنترل صنعتی که مرکز اصلی کنترل و پایش اطلاعات در بسیاری از زیرساخت های حیاتی مانند سدها، نیروگاه ها، پالایشگاه ها و کارخانجات صنعتی و غیره هستند سبب شده است که امنیت چنین فضایی به یکی از مهم ترین دغدغه های دولت ها از یک سو و صاحبان این صنایع از سوی دیگر تبدیل شود. این مرکز از دولت های خواسته است سرمایه گذاری در حوزه CIP را افزایش داده و به این مهم توجه اساسی داشته باشند.
تمرکز در سامان بخشی و پاسخگویی در حوزه سایبری
اگر رویداد این هفته را به عنوان تجربه تلخ کشور از هجوم سایبری تفسیر کنیم؛ می توان دیگر ابعاد این اتفاق را هم مورد توجه قرار داد. ابعادی چون نحوه اطلاع رسانی درباره حمله سایبری. در پی این حادثه، خبرهای منتشر شده در فضای مجازی و حتی خبرگزاری های معتبر چنان آشفته بود که بارها مورد تایید و تکذیب قرار گرفت و بار دیگر نشان داد که نخستین و مهم ترین موضوع در حراست از امنیت سایبری و زیرساخت ها در کشور، مشخص شدن شخص یا نهاد مسئول این حفاظت است.
در توضیح آشفتگی اطلاع رسانی و قبول مسئولیت حادثه حمله سایبری به سامانه سوخت رسانی در کشور، گزارش مرکز پژوهش ها قابل تامل است. در این گزارش چهار نهاد متولی این حوزه قرارگاه پدافند سایبری سازمان پدافند غیرعامل، افتاء، وزارت ارتباطات و پلیس فتا معرفی شده و آمده است: براساس سند پیشگیری و مقابله با حوادث فضای مجازی مصوب چهل و چهارمین جلسه شورای عالی فضای مجازی، آن دسته از حوادث فضای مجازی که درحوزه مردم، کسب وکارهای خصوصی و مؤسسات غیردولتی و غیر زیرساختی به وقوع میپیوندد، توسط نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، آن دسته از حوادث فضای مجازی که در حوزه دستگاههای غیر زیرساختی رخ میدهد، از طریق وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و آن دسته از حوادثی که در حوزه دستگاههای زیرساختی اتفاق میافتد توسط مرکز مدیریت راهبردی افتا مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت. این در حالی است که قانون تشکیل سازمان پدافند غیرعامل همچنان به تصویب مجلس نرسیده است.
همچنین ایجاد آمادگی لازم در عالیترین سطح به منظور صیانت از زیرساختهای حیاتی در برابر حملات اینترنتی و دفاع مناسب در برابر هرگونه حمله در چارچوب مصوبات شورای عالی فضای مجازی به کمیسیون عالی امنیت مرکز ملی فضای مجازی سپرده شده و از سویی دیگر، ابلاغیههای مرکز مدیریت راهبردی افتا برای کلیه دستگاههای موضوع ماده ۲۹ قانون برنامه ششم الزامآور نیست. در نتیجه با یک آشفتگی سازمانی و پراکندگی اداری روبرو هستیم که موازیکاری و تداخل ماموریتی و بعضاً خنثیسازی ماموریتی را به دنبال دارد.
در دهکده پیچیده مورد اشاره و با وجود شتابی غیرقابل تصور در انتقال دانش از یک سو و اقدامات خرابکارانه در چنین فضایی از سوی دیگر، بی سامانی متولی حوزه و عدم اطلاع رسانی درست و مکفی می تواند فاجعه آفرین باشد و از آن رو باید با اتخاذ یک رویکرد ایجابی و براساس اتکا بر توان داخلی، مبتنی بر مقررات حداقلی و براساس یک نگاه دقیق و فراگیر نسبت به برونسپاری برخی اقدامات حفاظتی و سختافزاری موضوع هوشمندسازی و امنیت فضای سایبری مورد توجه نهادهای مسئول قرار گیرد.
پیشنهاد مرکز پژوهش های مجلس در این زمینه می تواند راهگشا باشد. این مرکز تصریح کرده است که باید در فضای استارتآپی پدیدآمده امروز، از توان بالای چهرهها و شرکتهای دانشبنیان همراستا با اعتماد به خلاقیت و دانش آنان و البته سطحبندی برونسپاری استفاده کرد و با نگاه پیشدستانه، زمینه شکلگیری صنعت امنیت سایبری در بخش خصوصی را فراهم نمود. اگرچه اهمیت الکترونیکسازی خدمات و آنلاینسازی زیرساختها نباید ملاحظات حفاظتی و دقتهای امنیتی را کمرنگ کند و از سویی دیگر، ارائه هر گونه خدمات در حوزه زیرساخت را از بخش خصوصی منع کرد.
سیاه چاله «هک» همه جهان را به درون خود می کشد
تجربه های پیدا و پنهان حمله های سایبری در نقاط مختلف جهان باردیگر همه گیری و جهانی بودن چنین تهدیداتی را یادآور شد و مرور این تجربه ها به ویژه در کشورهای مدعی چون آمریکا حکایت از آن دارد که سیاه چاله حملات سایبری و هک اطلاعات امنیتی نمی تواند در مرزهای سرزمینی خاص محدود بماند. ایالات متحده آمریکا ماه مه سال جاری (اردیبهشت ۱۴۰۰) تازه ترین حمله هکری به خطوط انتقال سوخت خود را تجربه کرد که طی آن شرکت «کولونیال» آمریکا مورد حمله باج افزاری یک گروه هکری ساکن در اروپای شرقی به نام «دارکساید» قرار گرفت و از کار افتاد. خط لوله ای که روزانه ۲/۵ میلیون بشکه معادل ۴۵ درصد از نیاز بنزین، دیزل و سوخت جت ساحل شرقی ایالات متحده را تامین میکرد. این هک موجب اعلام وضعیت اضطراری از سوی دولت شد و جوبایدن رییس جمهوری آمریکا از ابعاد احتمالی این حادثه ابراز نگران کرد. هکرها ۱۰۰ گیگابایت از اطلاعات این شبکه را در اختیار گرفتند تا باج اعلام شده ازسوی شرکت تامین شود؛ در غیر اینصورت، اطلاعات سرورهای این شرکت را روی اینترنت منتشر خواهند کرد. در نتیجه این حمله ابتدا کل عملیات این خط لوله متوقف شد و درنتیجه، بیش از ۱۰ هزار پمپ بنزین در سراسر جنوب شرقی آمریکا بهویژه کارولینا، ویرجینیا و جورجیا با کمبود سوخت مواجه شدند حمله های سایبری و هک اطلاعات حتی به رژیم های هکری چون رژیم صهیونیستی هم مصونیت نداده و روز گذشته روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارونوت» خبر از تکرار پدیده هک در سرزمین های اشغالی داده و افزوده است: «گروه هکری موسوم به عصای موسی فایلهای اطلاعاتی مربوط به ارتش این رژیم را هک و افشا کردند که شامل اطلاعات صدها سرباز بوده است.»
مرداب هجمه به اطلاعات هوشمند و سایبری کشورها روز به روز قربانیان بیشتری خواهد گرفت مگر آنکه کشورهای جهان به این پدیده به عنوان تهدیدی برای صلح جهانی نگریسته و در پی کاستن از تعداد و تبعات آن باشند.