یک متخصص ارتقای سلامت و سیستمهای پیچیده در سلامت با اشاره به نیاز جدی به تغییر سبک مدیریت همهگیری کرونا، راهکارهایی را برای حرکت از مدیریت متمرکز به سمت مدیریت غیرمتمرکز با هدف کنترل بهینه اپیدمی کرونا ارایه کرد.
به گزارش پایداری ملی به نقل از ایسنا، دکتر نسترن کشاورز محمدی، دانشیار ارتقای سلامت و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، به عنوان سرپرست تیم علمی داوطلبانه پویش مردمی "قرنطینه اختیاری حداکثری" طی یادداشتی با تاکید بر نیاز جدی به تغییر سبک مدیریت در همهگیری کرونا، آورده است: مشکلات پیچیده نیازمند روشهای غیرکلاسیک است، کرونا یک مشکل پیچیده است و علم سیستمهای پیچیده توصیه میکند مدیریت آن به روش غیرمتمرکز باشد. به این معنا که در هر سطحی باید مدیریت محلی با درنظر گرفتن اطلاعات و شرایط محلی انجام شود. در این شرایط مدیریت متمرکز اساسا ممکن نیست و از طرفی چون امکان مدیریت محلی را هم نمیدهد، سیستم با یک فروپاشی مواجه میشود.
این متخصص ارتقای سلامت و سیستمهای پیچیده در سلامت با اشاره به برخی از شاخصهای مدیریت غیرمتمرکز، به شرح زیر آورده است:
در مدیریت غیر متمرکز:
الف- یک سری اصول و قوانین کلی و مرزها تعریف میشود.
ب- سپس زیرسیستمهایی با حداکثر تنوع بازیگران تعریف میشوند.
ج- به اجزای سیستم و زیرسیستمها برای اجرا در چارچوب اصول کلی، آزادی عمل داده میشود.
د- مکانیسمی برای به اشتراک گذاشتن هوشمند اطلاعات حیاتی به صورتی که دسترسی سریع و آسان به اطلاعات، فقط برای افرادی که به آن نوع اطلاعات برای انجام و بهبود عملکرد خود نیاز دارند، پیشبینی میشود.
ه- مکانیسمی برای دریافت بازخورد فوری و درازمدت پیشبینی میشود و از آن برای اصلاح و تغییرات دائم استراتژیها استفاده میشود. به عبارتی سیستم براساس یک برنامه کار غیرمنعطف از پیشتعیین شده اداره نمیشود، بلکه دائما در حال بهینهسازی استراتژیهای خود است.
در ادامه این یادداشت آمده است:
در مدیریت فعلی بحران کرونا که به شکل متمرکز انجام میشود، دولت و وزارت بهداشت در تهران همه امور را در سطح کشور مدیریت میکنند. دسترسی به موقع به اطلاعات لازم محلی در سطح کشور با تاخیر صورت گرفته و برنامه ثابتی دنبال میشود تا زمانی که با تاخیر هزینهدار کاملا ثابت شود که جواب نمیدهد.
مشکل این است دستوراتی که به استانها داده میشود، بعضا به خاطر تفاوت شرایط با تهران اصلا قابل اجرا نیست و یا مشکلساز است، این مساله باعث میشود که فقط بازخوردهای با تاخیر بسیار و هزینهزا مدیریت را ملزم به تغییر روش میکند، در حالی که فرصتهای بسیاری از دست میرود.
در ادامه یادداشت با اشاره به اینکه بازیگران مهمی در تصمیم گیری شرکت ندارند و تنوع دیدگاه پایین است، آمده است: همانطور که در مقاله پیچیدگیهای قرنطینه اجباری مطرح شد، مهمترین مشکل این است که همهگیری یک موضوع پزشکی تعریف شده و فقط از منظر پزشکی و اپیدمیولوژیک به آن نگاه شده، در حالیکه اپیدمی کرونا یک موضوع چند بعدی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و البته بهداشتی و پزشکی است.
ایجاد یک سیستم از بازیگران اصلی مدیریت همه گیری کرونا
این دانشیار ارتقای سلامت و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با ارائه راهکارهایی برای حرکت از مدیریت متمرکز به مدیریت غیرمتمرکز، قدم اول را تشکیل سیستمی متشکل از همه بازیگران کلیدی در سطوح مختلف عنوان کرد که میتوانند مشابه هم نباشند.
در این راستا میتوان هفت لایه مدیریتی تصور کرد:
مدیریت ملی به ریاست رییسجمهور و معاونت وزیر بهداشت با حضور وزرا، استانداران، رؤسای
دانشگاههای منتخب غیرپزشکی و نیز علوم پزشکی، رهبران مذهبی و سیاسی، رؤسای نیروهای
نظامی، انتظامی و امنیتی و رؤسای ساختارهای ملی پدافند غیرعامل
مدیریت در سطح استانها توسط تیمی به ریاست استاندار و معاونت ریاست دانشگاه علوم پزشکی استان و با حضور رؤسای سازمانها از جمله سازمانهای نظامی و انتظامی، قضایی، خدماتی، اساتید دانشگاهی از تخصصهای مختلف نه فقط پزشکان، شامل علوم سلامت، علوم انسانی، علوم پایه مانند ریاضی و فیزیک، افراد صاحب نفوذ استان، رهبران مذهبی و سیاسی، هنرمندان و ورزشکاران و نمایندگان اصناف
مدیریت در سطح شهرستان و شهر توسط تیمی به ریاست فرماندار و معاونت رییس دانشکده پزشکی در صورت وجود و یا شبکه بهداشت و درمان، نماینده مجلس شهر، رؤسای سازمانهای نظامی و انتظامی، قضایی، خدماتی، رهبران مذهبی و سیاسی شهر، نماینده بخش خصوصی بازار یا اصناف، تعدادی از معتمدین شهر، افراد صاحب نفوذ شهر
مدیریت در سطح محله، فعال شدن شورایاران محلات و تشکیل تیمی با حضور اعضای شوراهای محلات، ائمه جماعات، کسبه، صاحبان پاساژها و تعدادی از معتمدین محله
مدیریت در سطح دهیاریها، تشکیل تیمی با ریاست دهیار و معاونت بهورز، اعضای شورای اسلامی روستا و تعدادی از معتمدین روستا، افراد صاحب نفوذ شهر، کسبه روستا
در سطح فامیل و قوم؛ تیمی هر چند مجازی و تلفنی تشکیل شود با حضور افراد تحصیلکرده و کارشناس، معتمدین و بزرگان فامیل که نه تنها اطلاعات درست را بین همه به گردش دربیاورند، بلکه همدیگر را تشویق به در خانه ماندن کنند و رسومات معمول را که مستلزم ارتباطات فیزیکی است، فعلا لغو کنند.
خانواده؛ اعضای خانواده باید بزرگ و کوچک و حتی خردسالان با هم در مورد کرونا حرف بزنند و تصمیمات مشترکی برای تغییر سبک زندگی خود بگیرند.
در انتها مجددا لازم است تاکید شود مدیریت غیرمتمرکز به معنای هرج و مرج نیست. بلکه مدیریت محلی در چارچوب سیاستهای کلی یکسان است. این روش شبیه حکمرانی به روش فدرالی است که در بسیاری کشورها در حال اجراست. در ایران، حداقل الان و در مورد مدیریت همهگیری باید به استانها آزادی عمل بیشتری داد.