تجریه این چند روز به خوبی نشان داد که اگر میزان درصد پیشرفت شبکه ملی اطلاعات در این حد باقی نمانده بود، قطعا کاربران داخلی به طور گسترده تری قابلیت استفاده از خدمت را داشتند و بسیاری از مشکلات کنونی هم پیش نمیآمد.
به گزارش پایداری ملی، قطع اینترنت و مسدود شدن شبکه های اجتماعی خارجی در چند روز گذشته، اهمیت و نیاز اساسی به شبکه ملی اطلاعات را بیش از پیش نشان داد و به رغم نمایشهای وزارت ارتباطات، کاستی های حوزه ICT در زمینه های گوناگون کم و بیش مشخص شد.
یکی از بخش های مهم شبکه ملی اطلاعات، لایه خدمات است که تولید موتور جستجوی ملی، تولید شبکه های اجتماعی و خدمات حافظه ابری، ایمیل و تجارت الکترونیک از مهمترین بخش های آن هستند. متأسفانه مسئولین فضای مجازی کشور در سال های گذشته این دست و آن دست کرده و تبعات کم کاری آنها در این حوزه مهم، در روزهای اخیر قابل مشاهده است.
فرق ما با چین و روسیه
از طرفی باید قبول کرد که امروز میلیون ها نفر از مردم کشور از طریق اینترنت و خدمات مبتنی بر آن ارتزاق می کنند و به طور کلی در فضای مجازی زندگی کرده و قسمت اعظم نیازهای خود را از این طریق برطرف می کنند. در چند روز اخیر مشاهده کردیم که با بسته شدن موتور جستجوی گوگل، نبود یک موتور جستجوی ملی کارآمد، بیش از بیش احساس شد. در حالیکه چین با بایدو و روسیه نیز با یاندکس توانستند سلطه گوگل را در هم بشکنند.
همچنین به دلیل نبود زیرساخت های لازم و فراهم نکردن امکانات کافی برای پیامرسان های داخلی در گذشته، ارتباطات مردم نیز مختل شد. در حالیکه چین با امثال ویچت و روسیه با وی کی، توانستند جایگزین مناسبی برای فیسبوک آمریکایی – صهیونیستی ایجادکنند. اما گویی مسئولان ایرانی هنوز در اما و اگر به سر می برند.
ضرورت ورود سازمان پدافند غیرعامل
وضعیت موجود یعنی اینکه به دلیل سیاست های غلط مسئولین فضای مجازی، عملاً یک کشور تقریبا مصرف کننده و آسیب پذیر هستیم و اگر فردا روزی آمریکایی ها و یا شرکت های نرم افزاری و سخت افزاری ما را تحریم کنند نیز، دوباره زندگی همه مردم دچار مشکلاتی خواهد شد، به گونه ای که نهادها و سازمان های مختلف کشور نیز دچار مشکلات اساسی می شوند. بنابراین جا دارد که سازمان پدافند غیرعامل بر اساس وظیفه ذاتی خود در این حوزه وارد شده و به سیاسی بازی و کم کاری های صورت گرفته از سوی مسئولین پایان دهد. حقیقت این است که اگر وزارت ارتباطات با نرم افزارها و موتور جستجوی آمریکایی – صهیونیستی دوپینگ نکند، وضعیت این می شود که الآن می بینیم. اگر از قبل، فضاي مجازي ساماندهي شده بود نياز به محدوديت اينترنت بين الملل نبود و اگر شبكه ملي اطلاعات به طور کارآمدتری برقرار شده بود با قطع اينترنت بين الملل مشكل براي بخش خصوصي و مردم ايجاد نمی شد.
تجریه این چند روز به خوبی نشان داد که اگر میزان درصد پیشرفت شبکه ملی اطلاعات در این حد باقی نمانده بود، قطعا کاربران داخلی به طور گسترده تری قابلیت استفاده از خدمت را داشتند و بسیاری از مشکلات کنونی هم پیش نمیآمد.
پیامرسان های ایرانی و تکرار اشتباهات گذشته از سوی وزارت ارتباطات
این روزها شاهد بودیم که به دلیل مسدود شدن شبکه های اجتماعی خارجی، مردم برای برطرف کردن نیازهای ارتباطی خود، به پیامرسان های داخلی روی آوردند. اما این اتفاق از جهاتی بسیار خوشحال کننده و از جهاتی نگران کننده است!
فرض کنید که یک رستوران، با توجه به شرایط خود، ظرفیت پذیرایی از 500 نفر را دارد. در نظر بگیرد که به طور ناگهانی و بدون افزایش امکانات آن، 10000 نفر را به داخل رستوران سرازیرکنیم و انتظار داشته باشیم همه هم سیر شوند. در اینجا توانایی ذاتی آشپز در پخت غذا یک چیز است و فراهم کردن مواد لازم برای تهیه غذا و همچنین تهیه مکان کافی برای پذیرایی از مهمانان سخنی دیگر است.
یکی از پیام رسان های مشهور داخلی که از نظر کیفیت و محیط کاربری رشد قابل توجهی داشته است، در این چند روز با افزایش تعجب برانگیز تعداد کاربران مواجه شده اما امکانات لازم از قبل برای این پیامرسان فراهم نشد. این درحالی است که براساس نظر کارشناسی، برای 5 میلیون کاربر، حدود 100 سرور نیاز است که تهیه آن برای یک شبکه اجتماعی داخلی ، با توجه به بی تفاوتی وزارت ارتباطات نسبت به اهمیت قضیه پیامرسان های داخلی، بسیار سخت و شاید ناممکن باشد.
همچنین پیامرسان های ایرانی نیاز به پهای باند با کیفیت (نه مختل) دارند و کلود ملی (حافظه ابری ملی) نیز باید هر هفت روز هفته و به صورت 24 ساعته فعال باشد.
تلگرام در یک فضای شبه انحصاری و با استفاده از امکانات کشور توانست به مرور زمان خود را به بلوغ برساند. امکانات و سرمایه گذاری پشت پرده تلگرام هم که نیاز به گفتن ندارد. مسئولین فضای مجازی در این سال ها فرصت را هدر داده اند و پیامرسان ها ایرانی با تمام بیمهریها و ناملایمات صورت گرفته هنوز روی پای خود ایستاده اند و در چند روز گذشته نیز در نبود شبکه های اجتماعی خارجی به هموطنان خدمات ارائه دادند.
هوشیاری و استفاده از فرصت موجود به نفع پیامرسان های داخلی
در نظر بگیرید که یک کاربر از محیط خاص شبکه های اجتماعی خارجی با سرمایه ها و امکانات عظیم پیدا و پنهان آن، به پیامرسان ایرانی ای مراجعه کند که به دلیل فراهم نشدن زیرساخت ها از سوی مسئولین مربوطه، سرعت و یا خدمات آن کند باشد، در واقع آش نخورده و دهان سوخته میشود. زیرا شاید در عمل و از نظر فنی این شبکه اجتماعی داخلی توانایی خدمات دهی به 40 میلیون کاربر را دارد اما به دلیل فراهم نشدن امکانات و زیر ساخت های حیاتی مانند سرور و ... در این جنگ نابرابر، از نظر مخاطب بازنده قلمداد می شود. ممکن است بعداً امکانات در اختیار آن شبکه اجتماعی قرار گیرد اما شاید دیگر خبر از آن کاربری نباشد که برای امتحان هم شده یک بار به شبکه اجتماعی داخلی روی آورده است.
در نتیجه وظیفه وزارت ارتباطات است که خطای گذشته خود در ماجرای فیلترینگ تلگرام و تنها گذاشتن شبکه های اجتماعی داخلی را جبران کند و موجب پیشرفت کشور و رهایی از وابستگی در حوزه شبکه اجتماعی شود. بهترین فرصت همین حالا است.
هجمه سهگانه به معیشت مردم!
پس اگر بخواهیم بار دیگر یک مرور سریع داشته باشیم، اینگونه باید روایت کرد. اجرای طرح سهمیه بندی و گرانی بنزین به صورت همزمان و آن هم به یک نحو شوک آور باعث شد تا در نتیجه اعتراضات مردم بر گرانی معیشتشان، اغتشاشگران میدان را در دست بگیرند و به اموال عمومی و خصوصی ضربه بزنند. حال شورای امنیت کشور با اقدام صحیح قطع اینترنت ارتباط گیری اغشاشگران را مختل کرد و مردم ناچار به استفاده از زیرساخت های فراهم شده از شبکه ملی اطلاعات شدند. اما همانطور که بارها تذکر داده شده بود و قابل پیش بینی بود زیرساخت ها آنچنان که باید آمادگی لازم را نداشتند و این موضوع جدای از گرانی سوخت و ضربه به اموال عمومی به عنوان ضربه سومی بر معیشت مردم وارد شد.
در اینجا باید پرسید چه کسی پاسخگوی این سیاسی بازیها و کم کاریها خواهد بود که هم نظاره گر باشند دولت طرح دو نرخی و سهمیه بندی بنزین را بدون دلیلی عقلانی متوقف کند و بعد از چندسال ضربه به کشور آن را احیا کند؟ بازگشت این طرح باعث شوک به کشور و میدان دهی به اغتشاشگران شود؟ در نتیجه این اغتشاشات هم لازم شود اینترنت جهانی قطع شود و مردم رهسپار استفاده از یک شبکه ملی ناقص شوند؟