۲۶ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۴:۰۰
کد خبر: ۵۰۴۶۹
اروپایی‌ها اساسا دغدغه‌ای برای بهره‌مندی حداقلی ایران از برجام هم ندارند، بلکه بیشتر به طرح مسائل موشکی و منطقه‌ای برای فشار روانی بر ایران، جلوگیری از کاهش تعهدات برجامی ایران و گرفتن امتیاز در حوزه‌‌های غیرهسته‌ای می‌اندیشند.

به گزارش پایداری ملی، روزنامه «وطن امروز» در یادداشتی نوشت:

هیچ‌کس نمی‌تواند ادعا کند مذاکره با ترامپ می‌تواند آورده اقتصادی خاصی برای ایران داشته باشد. حداقل در شرایط حاضر که او علنا برجام را در سطل زباله اتاق بیضی کاخ سفید انداخته، مذاکره چیزی جز دیوانگی و تمسخر خویشتن نیست. با این وجود او دوست دارد برای پیروزی در انتخابات 2020  در حفره باقیمانده از برجام، یک شوی تلویزیونی جدید قرار دهد. دلقک ساکن کاخ سفید، تفاوت جوهری با اوباما ندارد، فقط می‌خواهد به همه بگوید من در خباثت، روی دست او هم خواهم زد؛ همین! شوی مذاکرات با کره‌شمالی اساسا بر همین مبنا طراحی شد تا نشان دهد برجام اساسا کلاه نبوده که بخواهیم سر ایران بگذاریم و اگر هم بوده، کلاه کوچکی بوده است! کلاه گشاد ترامپ برای کیم جونگ اون اما ندوخته پاره شد! حالا اما ترامپ تدریجا خواهد فهمید که مورد ایران، دشوارتر از هر چیزی بوده که او فکر می‌کرده است.

ترامپ نه بعد از آن همه فحش که نثار برجام کرده، می‌تواند به برجام بازگردد، نه قادر است رجزخوانی با طعم جنگ را از یک حد مشخص، فراتر ببرد. دلقک‌بازی او، بولتون و پمپئو سر ماجرای اعزام ناو جنگی به خلیج‌فارس، چند روز بیشتر دوام نیاورد و ترامپ خیلی زود به این نتیجه رسید که «ایران با همین رهبران می‌تواند کشور بزرگی باشد!». من پیش از این طی یادداشتی تحت عنوان «نگاهی واقعی به یک جنگ خیالی»، ناممکن بودن جنگ با ایران برای ترامپ را بررسی کرده‌‌ام. به همان دلایل مستدل، تنش‌آفرینی‌‌های جدید اسرائیل و سعودی در دریای عمان و خلیج‌فارس برای متهم کردن ایران هم تنها به کار جنگ روانی می‌‌‌‌‌‌‌‌آید تا شروع یک جنگ واقعی با ایران. با این مقدمه، می‌توان معنای سفر اخیر نخست‌وزیر ژاپن و وزیر خارجه آلمان به تهران را تحلیل کرد. با این وجود، برای ورود به مسأله، نیاز به بازخوانی 2 اظهارنظر تاریخی از مقامات انگلیسی و آمریکایی خواهیم داشت.
بوریس جانسون، وزیر وقت خارجه انگلیس اردیبهشت‌ماه 97 در روزنامه نیویورک مقاله‌ای خطاب به ترامپ نوشته بود. جانسون از ترامپ می‌خواست تا با خروج از برجام، مقدمات باز شدن دستبندها را از دستان ایران فراهم نکند. ترامپ البته چنین نکرد تا 4 ماه بعد جان کری، وزیر اسبق خارجه آمریکا پای مصاحبه با یک شبکه رادیویی آمریکا بنشیند و بگوید چرا ترامپ احمق است؟ جان کری گفته بود ما هم قصد داشتیم با مطرح کردن مسائل منطقه‌ای و موشکی و دادن مهلتی به ایران برای اجرای خواسته‌‌های آمریکا در این زمینه، به وقتش از برجام خارج شویم. اشتباه ترامپ این بود که اول خارج شد و بعد تقاضای مذاکره کرد! معلوم نیست ترامپ حالا اگر حرف‌‌های کری را ببیند چه نظری خواهد داشت. این اما کاملا واضح است که او هم تنها راه امتیازگیری از ایران را مذاکره تشخیص داده؛ مذاکره‌ای که قبلا 12 پیش‌شرط برایش تعیین شده بود و حالا بدون پیش‌شرط و همراه با التماس نیابتی از سوی آبه شینزو ادامه یافته است!
ترامپ البته برای انجام این مذاکره راه دشواری پیش رو دارد و چون برجام را پاره کرده، مجبور است نخست‌وزیر ژاپن و هویج‌‌های اروپایی را واسطه کند. بعد از شنیدن پاسخ سخت و تحقیرکننده ایران به نخست‌وزیر ژاپن هم می‌گوید امید دارد ایران بعدها برای پرو کلاه گشاد او آماده شود: «در حالی که بسیار قدردان نخست‌وزیر آبه به خاطر سفر به ایران و ملاقات با آیت‌الله علی خامنه‌ای هستم اما شخصا احساس می‌کنم که حتی برای فکر کردن به رسیدن به یک توافق هم بیش از حد زود است. نه آنها آماده‌اند، نه ما!» ترامپ هنوز هم به نظر نمی‌رسد نگرانی بوریس جانسون در اردیبهشت ماه 97 را به درستی درک کرده باشد. او بیشتر به برگ برنده‌ای که باید برای انتخابات 2020 آماده کند، می‌اندیشد تا هر چیز دیگر! مقامات اروپایی اما کاملا هماهنگ با نگرانی‌‌های بوریس جانسون و افکار جان کری اقدام می‌کنند.
اروپایی‌ها اساسا دغدغه‌ای برای بهره‌مندی حداقلی ایران از برجام هم ندارند، بلکه بیشتر به طرح مسائل موشکی و منطقه‌ای برای فشار روانی بر ایران، جلوگیری از کاهش تعهدات برجامی ایران و گرفتن امتیاز در حوزه‌‌های غیرهسته‌ای می‌اندیشند.
آنها فشار تحریم‌‌های اقتصادی آمریکا و رجزخوانی ترامپ را فرصتی بی‌نظیر برای این منظور می‌دانند. لذا هایکو ماس، وزیر خارجه آلمان یک سال و 2 ماه پس از انفعال در قبال خروج آمریکا از برجام در کنفرانس خبری مشترک با محمدجواد ظریف گستاخانه می‌گوید: «اروپا تلاش خواهد کرد منافع اقتصادی ایران در چارچوب برجام تأمین شود اما نباید انتظار معجزه داشت و رویکرد کاهش تعهدات را نیز نمی‌پذیرد». اروپایی‌ها پیش از این نیز در پاسخ به ضرب‌الاجل 2 ماهه شورای عالی امنیت ملی ایران گفته بودند آن را نخواهند پذیرفت و ایران همچنان باید به تمام تعهدات برجامی خود پایبند بماند.
در این فضا، پاسخ قاطع رهبر انقلاب خطاب به فرستاده آمریکا، معنا و جایگاه واقعی خود را نشان می‌دهد. آبه شینزو لحظاتی پیش از سفر به تهران، به صورت تلفنی با نتانیاهو و ترامپ گفت‌وگو کرده بود تا ماموریت را با دقت تمام انجام دهد و در کنفرانس خبری با رئیس‌جمهور هم بر لزوم پایبندی ایران به برجام تاکید کرد. پاسخ رئیس‌جمهور البته دقیق و حساب شده بود: «اقداماتی که ایران انجام خواهد داد، در چارچوب برجام و در چارچوب بند 36 برجام خواهد بود». طبق بند 36 برجام در صورت عدم پایبندی طرف مقابل به تعهدات، «حق ایران» است که توقف کلی یا جزئی به تعهدات خود بدهد. مهم‌‌‌‌‌ترین مسأله در این زمینه اما این است که آنچه آمریکا و اروپا را به تکاپو انداخته تا ایران را ولو با مذاکره‌ای دروغین از جنس مذاکرات کره‌شمالی قانع کنند، بیانیه یک ماه قبل شورای عالی امنیت ملی و شروع مسیر بازگشت هسته‌ای کشور بوده است.آنها در هر نقطه‌ای که احساس کنند عزم ایران برای استیفای حقوق از دست رفته خود در برجام سست شده، نه‌تنها همین رفت و آمدهای دیپلماتیک به ایران را قطع می‌کنند، که طرح ادعاهای غیرهسته‌ای علیه ایران را با شدت بیشتری در دستور کار قرار خواهند داد و با فضاسازی رسانه‌ای دوباره خود را در موضع طلبکار خواهند نشاند. استدلال روشن و همه‌فهم رهبری برای عدم مذاکره با آمریکا، به دلیل سطح اهمیت و قوت پیام، اکنون فضای مدیا و رسانه جهان را تسخیر کرده است. لازمه به هدف خوردن این شلیک دقیق و حساب شده اما تداوم مسیر صحیح شورای عالی امنیت ملی برای کاهش تعهدات برجامی است. افتادن در چاه فریب اروپایی‌ها با وعده‌‌های شرم‌آوری چون INSTEX عملیاتی نشده، یا طرح مسائل اختلافی از قبیل همه‌پرسی با طعم تعریض به مسأله هسته‌‌‌ای، اکنون چیزی جز خدمت به ترامپ و نوکرهای اروپایی‌‌‌‌اش نیست.

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر