در شرایط کنونی پدافند غیرعامل جدا از ماموریتهای متعارف خود مسئولیتهای سنگینتری را خواهد داشت، این ماموریتهای سنگین متناسب با شدت جریانات تخریبی، تهاجمی و آفندی است که علیه کشور وجود دارد
به گزارش پایداری ملی، دکتر محمد خوشچهره از چهرههای برجسته علمی کشور در حوزه اقتصادی است. وی در هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی نیز نماینده بوده و استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران است. خوشچهره دارای دکترای تخصصی توسعه و برنامهریزی اقتصادی از دانشگاه استرثکلاید انگلستان است. این اقتصاددان از اساتید شناختهشده درس «توسعه» در دانشگاههای مختلف است و بیش از ۱۰ سال سابقه تدریس در دوره دکتری مدیریت استراتژیک دارد و علاوه بر دانشگاه تهران سابقه تدریس در دانشگاههای شهید بهشتی، امام حسین (ع)، الزهرا (س) و دانشگاه عالی دفاع ملی را نیز در کارنامه خود دارد. خبرنگار «صیانت پایدار» در گفتوگویی با خوشچهره به بررسی وضعیت پدافند غیرعامل به ویژه در حوزههای اقتصادی پرداخته است که ماحصل آن تقدیم شما میگردد.
سوال: جناب دکتر، به عنوان سوال نخست اساسا پدافند غیرعامل چه اهمیتی در شرایط امروز کشور ما دارد؟!
پدافند غیرعامل برای اهل فن با این حوزه یک ماموریتهای ذاتی و متعارف دارد. این ماموریتهای ذاتی و متعارف در شرایط متفاوت، دارای شدت متفاوتی است. قطعا ما در یک شرایط ویژهای هستیم که آن شرایط اساساش از اوایل انقلاب بوده است اما رجزخوانیهای دنیای سلطه و عیانشدن چهرههای آنها در سالهای اخیر افزایش یافته است و به خصوص اینکه در شرایط فعلی ما درگیر یک جنگ تمامعیار هستیم.
در این شرایط پدافند غیرعامل جدا از ماموریتهای متعارف خود مسئولیتهای سنگینتری را خواهد داشت. این ماموریتهای سنگین متناسب با شدت جریانات تخریبی و تهاجمی و افندی است که علیه کشور وجود دارد. ضمن آنکه در سالهای اخیر تهدیدات ماهیت فناورانه نیز پیدا کردهاند و بر این مبنا مقابله و مهار آنها نیز به شدت سختتر و حساستر شده است.
در شرایط کنونی پدافند غیرعامل جدا از ماموریتهای متعارف خود مسئولیتهای سنگینتری را خواهد داشت، این ماموریتهای سنگین متناسب با شدت جریانات تخریبی، تهاجمی و آفندی است که علیه کشور وجود دارد
سوال: به نظر شما چرا برخی از مسئولان نسبت به رعایت الزامات پدافند غیرعامل کمکاری میکنند؟!
دریک نگاه تحلیلی جامع و اجمالی این نقص میتواند ریشه در سه جریان داشته باشد. اول عدم فهم صحیح از شرایط و ترفندهایی است که صورت میگیرد. بنابراین سادهانگاری یا عدم درک صحیح میتواند به یک نوع غفلت و جهالت منجر شود. در این مورد میتوان به مقوله عدم باور اشاره کرد که چنین تهدیداتی را باور ندارند و آن را گزافهگویی و بزرگنمایی تلقی میکنند. مورد دوم افرادی هستند باور دارند و سطوحی از مسئله را بدانند اما قبول ندارند و درعین حال که در مسئولیت هستند و تایید میکنند کار دیگری را انجام میدهند. این حالت نگرانکنندهتراست. ابتدا تاییدیه را قبول میکنند اما در عمل اقدام لازم را انجام نمیدهند که این میتواند سطوح مختلفی داشته باشد که از وابستگی و وادادگی و ... ناشی بشود.
سطوح سوم سطوحی از نامدیران هستند که شاید صفت انسان خوب را به آنها بدهیم ولی کنندهکار نیستند. آدمهای کمتلاشی هستند که توانایی لازم برای ماموریتهای بزرگ و موضوعاتی که حساسیت ملی دارد و مسائل ملی را به خطر میاندازند را از پسش خوب برنمیآیند. بههرحال تقسیمبندی اینگونه هر سطحش را در نظر بگیریم نهایتش اشتراک موضوعی پیدا میکند که یک نوع عدم کارآمدی موضوعاتی است که مربوط به پدافند غیرعامل میشود و باید در یک همگرایی صورت گیرد. بنابراین این موضوع از این لحاظ حساسیت جدی دارد که با آسیبشناسیها باید به آن دقت کرد و متناسب با آن درجهت رفع این مشکل اقدام کرد.
از نظر شما مهمترین تهدید پیش روی کشور ما در شرایط فعلی چیست و آیا مسئولان در برابر این تهدیدات واکنش به موقعی داشتهاند؟!
سطوح تهدید بستگی به نوع رویکردهایی دارد که برمسئله تهدید سوار میشود. ما باید قائل شویم که درشرایطی هستیم که یک شباهتهایی با دوران جنگ سرد دارد. در دوران جنگ سرد یک جنگ تمامعیار بین دو قطب سلطه جهانی در قالب بلوک شرق و غرب وجود داشت و این جنگ سرد در تمامی زمینهها بهجز حوزه نظامی در جریان بود. البته در حوزه جنگهای نظامی هم جنگهای نیابتی وجود داشت. برای مثال در افغانستان نیروهای افغانی در پوشش حمایت آمریکا علیه ارتش سرخ شوروی کار میکردند.
بنابراین جنگ تمامعیار سرد حتی در حوزههای ورزش که یک جریان برای همگرایی و همبستگی جهانی است وجود داشت و ما شاهد تحریم المپیک مسکو و امثال آن بودیم. امروز نیز چنین جنگی علیه کشور ما وجود دارد و ما در همه سطوح دراین تقابل قرار گرفتهایم اما نوع روشها، نوع چهرهها، نوع نفوذ، نوع برخورد متفاوت است. گاهی اوقات به اسم انقلاب مخملی و گاهی اوقات بهعنوان جنگ اقتصادی همهجانبه و غیره وجود دارد. متاسفانه غفلت و جهالتهایی داریم که بنده خدمت مقام رهبری 15 سال گذشته اشاره کردم که ما در یک جنگ تمام عیار با دنیای سلطه قرارداریم. برخی از عزیزان نظام نیز که جبهه فرهنگی و دینی داشتند از ابتدا به درستی بحث تهاجم فرهنگی را مطرح کردند.
اگر ما آن تهاجم را قبول داشته باشیم به همان دلیل که عصر تهاجم است باید قبول کنیم که در سایر میادین هم تحت تهاجم هستیم. اگر ما فکرکنیم این تهاجم در حوزه اقتصادی و اجتماعی وجود نداریم قطعا ضربه میخوریم. بنده بخاطر اقتضاء رشتهام بشدت تاکید داشتم که تهاجم تمامعیار اقتصادی هم وجود دارد که سادهترین تقسیمبندی آن میشود اول تولید ملی مورد هدف است و معاش مردم متعاقبا درسیاستگذاری و برنامهریزی مورد هدف است. بیش از یک دهه است که مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) در نامگذاری سالها حوزه اقتصاد را نام میبرند.
در موقع جنگ تحمیلی حوزه امنیت اصلیترین بود و اکنون به لطف قدرت دفاعی و نظامی حوزه اقتصاد حوزه بشدت مهم است. حوزه اقتصاد زیرساختهای اقتصادی دارد، نرمافزارهای اقتصادی دارد. حوزه اقتصاد بهنظر من حوزهای است که بایستی اولویت جدیتری را به آن داد. الان نیز در حوزه اقتصاد دشمن ارزش پول ملی را مورد هدف قرار گرفته است و اتخاذ سیاستهای غلط درکشور و از طرف دیگر تمرکز دنیای سلطه و ایادی آنها فضایی را ایجاد کرده است که عملا دشمن را به سمت تغییر نظام در ایران گرایش داده است. البته این برنامه آنها از ابتدای انقلاب بوده است و چیز تازهای نیست اما به هرحال آنها ظرفیت لازم و توان بیرونی جهت چنین اقدامی را ندارند.
من حوزه اقتصاد را به عنوان یک میدان پرمخاطره برای کشور قلمداد میکنم چرا که دشمن تمام هم و غم و خود را مصروف این بخش کرده است، مطمئنا اگر ما نیز تمام تمرکزمان را بر این حوزه معطوف داریم با الگوهای پدافندی میتوانیم صحنه و میدان اقتصاد را به فضای شکست دشمن و پیروزی جریان انقلاب تبدیل سازیم
البته در داخل کشور نیز در همین مدت اخیر اقدامات مثبتی صورت گرفت و مردم در خصوص ترفندهای عملیات روانی دشمن برای تاثیرگذاری بر بازار ارز آگاه شدند. اما همچنان من حوزه اقتصاد را به عنوان یک میدان پرمخاطره برای کشور قلمداد میکنم چرا که دشمن تمام هم و غم و خود را مصروف این بخش کرده است. مطمئنا اگر ما نیز تمام تمرکزمان را بر این حوزه معطوف داریم با الگوهای پدافندی میتوانیم صحنه و میدان اقتصاد را به فضای شکست دشمن و پیروزی جریان انقلاب تبدیل سازیم.
در پایان به نظر شما چگونه باید موضوع پدافند غیرعامل را درسطح کشور چه عموم مردم و چه خواص نهادینهسازی کرد؟!
قطعا دو سطح در این زمینه وجود دارد. یک نظام سیاستگذار، برنامهریز و قانونگذار است که باید درک صحیحی از این تهاجم و روشها داشته باشد که من خلاء جدی در آن میبینم.
ضمن اینکه معتقدم سازمان پدافند غیرعامل تلاشهایی برای آگاهسازی عموم و خصوص در خصوص تهدیدات انجام داده است اما سطح آن کافی نبوده است. سازمان باید باید حوزههای تکمیلی مثل نخبگان، حوزههای تحقیقاتی و حوزههای رسانهای را نیز تشکیل دهد و حسب تاثیرگذاری آنها باید از آنها بهرهگیری کند. به نظر من سازمان پدافند غیرعامل باید از شبکهها و سازمانهای مردمی مثل شبکه مساجد بهرهمند شود تا بتواند بر افکار عمومی و به تبع آن افکار خواص تاثیرگذار باشد. به نظر من مردم باید در خصوص ترفندهای دشمن در جنگ تمام عیار اقتصادی آگاه باشند و بدانند چگونه یک اقدام غلط میتواند معیشت آنها را تحت تاثیر قرار دهد.
با تشکر از شما که وقتتان را در اختیار ما قرار دادید.
من هم برای شما و مجموعه پدافند غیرعامل کشور آرزوی موفقیت دارم.