هری ترومن
او در ۲۰ ژانویه ۱۹۴۹، پس از برشمردن سه اصل اول، درباره اصل چهارم چنین گفت: ما باید اقدام جدیدی راجع به قابل دسترس کردن مزایای پیشرفتهای علمی و صنعتی برای بهبود و رشد کشورهای در حال توسعه انجام دهیم. بیش از نیمی از مردم جهان در شرایط بسیار بدی به سر میبرند. غذای آنها کافی نیست و قربانی بیماریها هستند، زندگی اقتصادی آنها ابتدایی و راکد است. فقر یک مشکل است و همه به خصوص مناطق مرفه را تهدید میکند و برای اولین بار در تاریخ، بشر دانش و مهارت را در اختیار میگیرد تا به این مردم رنجکشیده کمک کند. [۱]اصل ۴ ترومن برای جلوگیری از رشد کمونیسم بود
آمریکا به دنبال اجرای طرحهایی برای مقابله با کمونیسم در نقاط مختلف جهان بود و در این راستا طرح مارشال را برای کمک به توسعه اقتصادی و صنعتی اروپا و اصل چهار ترومن را برای کمک به کشورهای توسعهنیافته بهاجرا درآورد؛ بنابراین هدف اصلی و عمده این کمکها جلوگیری و پیشگیری از گسترش نفوذ کمونیسم و قدرت شوروی در سایر کشورها بود. در این زمان هری ترومن معتقد بود که کمونیسم در شرایط فقر اقتصادی امکان رشد و گسترش دارد.
اصل چهارم از اصولی که ترومن در تبیین رویکردهای اقتصادی امریکا اعلام کرد و از مهمترین اصول سیاست خارجی این کشور برای وابسته کردن سیستم اقتصادی کشورها طی سالهای پس از جنگ دوم جهانی است. اصل مزبور چنین است: ما با یک برنامة شجاعانه برای اینکه پیشرفتهای علمی و صنعتی خود را در اختیار مناطق عقب مانده جهان قرار بدهیم این دوره را آغاز میکنیم تا مناطق مزبور به سهم خود به پیشرفت نائل گردند. به عقیده من، ما میتوانیم ملتهای صلحدوست را از علوم و فنون خود برخوردار سازیم تا بتوانند به میل خود به زندگی بهتری دست یابند. با چنین همکاری با ملتهای دیگر میتوانیم سرمایهگذاری در مناطقی را که فاقد پیشرفت هستند گسترش دهیم.
چگونه صادرات آمریکا به ایران ۲۰ برابر شد؟
ترومن در سوم تیر ۱۳۲۸ لایحه مربوط به کمکهای اصل ۴ را به کنگره تسلیم کرد و تقاضای ۴۵ میلیون دلار اعتبار نمود که البته با ۳۵ میلیون دلار آن موافقت شد.
در پائیز ۱۳۲۷ دولت ایران قراردادی با آمریکا امضا کرد که براساس آن آمریکا با اعزام یک هیأت تحقیق، نیازهای اقتصادی ایران را ارزیابی کند. کارشناسان آمریکایی پس از ۴ ماه تحقیق به این نتیجه رسیدند که تخصیص یک وام ۲۵۰ میلیون دلاری از بانک صادرات و واردات آمریکا میتواند برنامه هفتساله عمرانی ایران را تأمین نماید.
در ایران تبلیغات فراوانی از سوی دولت «ساعد» به نفع اعطای این وام صورت گرفت و سفر شاه به آمریکا در آبان ۱۳۲۸ نیز بیشتر به منظور راضی کردن آمریکاییها به پرداخت این وام بود. البته شاه از این سفر دستخالی بازگشت و پرداخت این وام به بهانه ناتوانی ایران در بازپرداخت به موقع آن، موکول به امضای قرارداد جداگانهای میان دو کشور راجع به مقررات اصل ۴ گردید. این قرارداد در ۲۷ مهر ۱۳۲۹ میان رزم آرا نخست وزیر و دکتر هنری گریدی (سفیر آمریکا در تهران) به امضا رسید. در پی امضای این قرارداد، هیأتهای کارشناسی بیشتری برای بررسی اوضاع اقتصادی ایران از طرفآمریکا به تهران آمدند و اقدامات خود را در پی این سفرها و در چارچوب اصل ۴ ترومن در ایران آغاز کردند.
تشویق دولت ایران به انعقاد معاهدات نفتی با سه شرکت آمریکایی «موریسون نادسن، استاندارد اویل و اورسیز کانسلتانت»، استخدام و اعزام مستشاران اقتصادی آمریکا برای کار در تولیدات صنایع و معادن، ساختمان، راهها، ارتباطات، راه آهن، کشاورزی، برق، آبیاری و امور مالی ایران و همچنین افزایش واردات کالاهای امریکایی به ایران، از جمله نتایج انعقاد پیمان گسترش عملیات «اصل ۴ ترومن» در ایران بود.
در نتیجه انعقاد این پیمان، حجم صادرات آمریکا به ایران به ۲۰ برابر صادرات ایران به آمریکا رسید، این در حالی بود که بسیاری از کالاهای صادراتی آن کشور به ایران جزء مواردی بود که نمونه آن در ایران نیز تولید میشد. ورود این کالاها بسیاری از کارگاههای ایران را با ورشکستگی و بحران روبرو کرد و سبب ترویج بیکاری، بحران مالی و فقر در کشور شد. این در حالی بود که امریکاییها به ویژه در سالهای دهه ۱۳۳۰، بخش اعظم کمکهای خود را به ایران منوط به رضایت انگلیسیها کرده و خسارات بریتانیا در نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران را نیز همواره در نظر میگرفتند.
مشخص است ترومنی که بی رحمانه دستور حمله اتمی هیروشیما و ناکازاکی را صادر کرده بود اینک خیرخواه و دلسوز کشورهای توسعه نیافتهای، چون ایران نشده بود. در حقیقت اصل ۴ ترومن، اگر چه در تبلیغات آمریکاییها راهکاری برای کمک به کشورهای عقبمانده به شمار میآمد، امّا در عمل چیزی جز پوششی عوامفریبانه برای چنگ انداختن بر ثروتها و منابع ملل عقب مانده نبود. [۲]عقبافتادگی آمریکا از انگلیس چگونه جبران شد؟
از نظر برخی کارشناسان، اصل چهار ترومن به آمریکاییها کمک میکرد که در آغاز نسبتبه رقیب خودشان (انگلیس) شرایط نامطلوبی نداشته باشند. [۳]انگلیسیها توانسته بودند بعد از کودتای ۱۲۹۹، ساختار اداری متناسب با خودشان را در ایران رقم بزنند. اما آمریکاییها چندان اشرافی بر نظام اداری ایران و البته بر مدیران و شاکله سیاسی و اجتماعی ایران نداشتند. ازهمینرو آمریکاییها به بخشی از کارمندان ایرانی که در اصل چهار مشارکت داشتند، دو برابر حقوقشان پول میدادند که همه اسناد اداره را برای آمریکاییها بهنوعی کپیبرداری کنند و در اختیار آمریکاییها قرار دهند. ازاینرو اصل ترومن به آمریکاییها کمک میکرد تا عقبافتادگی فاحش خودشان را کاهش دهند.
آمریکاییها نه شبکه نیروی انسانی منسجمی در ایران داشتند و نه شناخت دقیقی نسبتبه بافت قدرت در ایران، اما با اجرای اصل ۴ تا حدودی بر نخبگان سیاسی ایران مسلط شدند. طبیعتاً این مقدمه کمک کرد به آمریکاییها که بعداً بتوانند در ایران ایفای نقش کنند و برنامهریزی در ایران را در جهت اهداف خودشان پیش ببرند. [۴]به ترتیب از راست: فضلالله زاهدی، ویلیام وارن و اردشیر زاهدی
نهایتاً دولت آمریکا در سال ۱۳۲۸ سازمان عریض و طویلی به نام اداره اصل چهار ترومن برپا کرد که عده زیادی آمریکایی و ایرانی تحصیلکرده در آمریکا مانند دکتر جمشید آموزگار و اردشیر زاهدی در آنجا خدمت میکردند. برای اجرایی شدن اصل ۴، دو ساختمان در ایران ساخته شد، یکی در نبش خیابان آبان ـ. ورشو و دیگری نبش تخت جمشید (طالقانی) ـ. ایرانشهر.
اولین رییس ادارهی اصل چهار دکتر بنت و خانمش در بغداد سوار هواپیمای ایران تور شدند. این هواپیما که ۲۳ نفر سرنشین داشت در حوالی تهران در طرشت دچار برف و بوران شد و سقوط کرد و همه سرنشینان آن کشته شدند. دکتر مصدق هم دستور داد محل سقوط هواپیما در طرشت را گلباران کردند.
پس از دکتر بنت که ایران را ندیده از دار دنیا رفت، ویلیام وارن به ایران آمد. تکبر و گردنفرازی ویلیام وارن و دیگر کارگزاران اصل ۴ ترومن در ایران به گونهای بود که حتی صدای دیگر تکنوکراتهای آمریکازدهای همچون ابوالحسن ابتهاج را درآورده بود.
به هر حال وارن، رئیس اصل ۴، به تشریفات و جاه و جلال اداری زیاد اهمیت میداد. او با توجه به این نکته که کمکهای آمریکا به ایران در دوران دولت دکتر مصدق (که بیشترین رقم کمکهای اصل ۴ به یک کشور در حال توسعه بود)، از تزلزل دولت مصدق (که به علت عدم امکان فروش نفت، دچار مضیقه ارزی بود) جلوگیری میکرد و در نتیجه کمک موثری برای این دولت محسوب میشد، عادت کرده بود که در تمام امور ایران دخالت کند.
کمکهای آمریکا به چه منظور انجام میشد؟
بر اساس اصل ۴ ترومن، دولت ایران پس از طرحهای اولیه مربوط به دریافت کمکهای فنی و اقتصادی میبایست برنامههای توسعه هفتساله را پیریزی کند.
براساس موافقتنامه میان نخستوزیر ایران و گریدی سفیرکبیر آمریکا در ۲۷ مهر ۱۳۲۹ (۱۹ اکتبر ۱۹۵۰) در زمینه همکاری فنی برای اصلاحات روستایی، دولت ایران میبایست سالانه حدود سه میلیون و دویست هزار ریال جهت هزینه اداری به کمیسیون مشترک ایران و آمریکا در جهت اصلاحات روستایی اختصاص دهد. براساس موافقتنامه عمومی دیگری که بین ایران و آمریکا در زمینه اجرای طرحهای کشاورزی اصل چهار ترومن بسته شد بر اساس آن صندوق مشترک توسعه امور کشاورزی تأسیس گردید.
در سال ۱۳۳۱ (۱۹۵۲) بخش کشاورزی اصل ۴ در ۱۷ پروژه همکاری داشت. اصل چهار در سال ۱۹۴۵-۱۹۴۶ در حدود ۲.۳ میلیون دلار به وزرات کشاوری کمک کرد که معادل ۱۶۵ میلیون ریال بود. برای بخش دامپروری ۸ میلیون و ۹۰۹ هزار دلار خرج کرد. در پوشش اصل ۴ دامپروری ایران نیز تغییراتی کرد؛ اولین دستگاههای جوجهکشی جدید را اصل ۴ به ایران وارد کرد. بنگاه دامپروری حیدرآباد کرج که فقط ۳۰۰۰ مرغ ظرفیت داشت زین پس ۶۰۰۰۰ تا ۸۰۰۰۰ تخم مرغ جوجهکشی را سالیانه از آمریکا وارد میکرد. اصلاح نژاد دام و طیور به طور گسترده در دستور کار قرارگرفت. دو نوع نژاد گاو گوشتی و شیرده وارد ایران شد و بعدها مرکز تلقیح مصنوعی در ایران تأسیس شد. حتی همهساله از ایالت یوتا، بز و گوسفندانی با نژاد آمریکایی وارد کشور میکردند.
لازم به ذکر است بنیاد خاور نزدیک برای کار در روستاهای ایران، همکار اداره اصل ۴ شد. تخصیص ۱۰۰ دستگاه جیپ، ۳۰ دستگاه استیشن، ۱۴ دستگاه سیار سمعی و بصری برای آموزش به روستاییان، استخدام ۳۰ کارشناس و همکاری با دانشکده کشاورزی کرج از جمله اقدامات این بنیاد بود.
در پایان باید خاطر نشان کرد اصل ۴ ترومن ابزاری اقتصادی بود تا سیاست و حکومت ایران، دستنشانده و وابسته آمریکا شود. واردات صدها الاغ قبرسی از قِبل اصل ۴ ترومن نشانگر عزم آمریکاییها برای تحقیر مردم ایران بود. این اصل، کشاورزی مولد ایران را نابود کرد و کشور را مبدل به بازار مصرفی همیگشی آمریکا نمود. طراحان و مجریان این اصل در ایران برای دستیابی به اهداف اقتصادی خود، سبک زندگی روستاییان را تغییر دادند. گفتنی است با بررسی آمار جمعیت روستانشین ایران در آن سالها، حدود ۸۰ درصد جمعیت کل کشور بوده است. در این راستا نباید از نقش دانشگاه یوتا یا به تعبیر درستتر باند یوتاییها غافل شد. در بخشهای بعدی این گزارش توضیح مفصلی درباره این این باند خواهیم داد.