۱۵ فروردين ۱۳۹۷ - ۲۲:۰۰
کد خبر: ۳۳۶۰۴
شبکه‌های اجتماعی بخشی از تلاش‌های آمریکا برای گسترش نفوذ در کشورها در راستای نظریه امنیت داخلی آمریکا است.
به گزارش پایداری ملی، شبکه‌های اجتماعی این روزها انقلابی در دنیای ارتباطات و اطلاعات ایجاد کرده و به صورت گسترده ساختارها و موسسات سیاسی و ارزشهای اجتماعی و فرهنگی سنتی را تغییر داده‌اند. تعداد کاربران شبکه‌‌های اجتماعی در دنیای امروز از مرز سه میلیارد نفر فراتر رفته و این آمار و ارقام همچنان در حال افزایش است. دولت‌ها و جوامع مختلف بر اساس نظام سیاسی و ایدئولوژیک و میزان حساسیت‌های فرهنگی و سیاسی، از شبکه‌های مختلف اجتماعی استفاده می‌کنند و تقریبا هیچ جامعه‌ای بدون اشاعه بالای این عرصه باقی نمانده است.

بر کسی پوشیده نیست که شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی بخشی از تلاش‌های آمریکا برای گسترش نفوذ در کشورها در راستای نظریه امنیت داخلی آمریکا است. دولت آمریکا با شعار لیبرالیسم، فضای مجازی را به عنوان بستری برای گسترش فرهنگ‌ خود در جوامع و ملت‌های دیگر قرار داده و تلاش دارد نسلی را روی کار بیاورد که کاملاً با آرمان‌ها و فرهنگ آمریکا بزرگ شده و مشکلی با سیاست‌های این کشور نداشته باشند و خود بدون مداخله آمریکا به دنبال اجرای برنامه‌های این کشور بوده و دستورالعمل‌های فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و حتی سیاسی آمریکا را دنبال کنند.

آنچه در این مجموعه مورد بررسی قرار می‌گیرد، توهم توطئه نیست، بلکه مجموعه‌ای از اسناد رسمی آمریکایی است که بررسی و ارزیابی آنها می‌تواند به مسائل ناشناخته‌ای در فضای مجازی و شبکه‌‌های اجتماعی منجر شود. این مطلب بخشی از کتاب «شبکه‌‌های اجتماعی، سکوی جنگ نرم آمریکا» است که مرکز پژوهش‌های جنگ نرم لبنان آن را به رشته نگارش در آورده است.

این کتاب در ابتدای کار به بررسی اسنادی پرداخته است که از روابط شرکت های بزرگ بخش تکنولوژی ارتباطات و رسانه های آمریکایی با موسسات متولی امنیت ملی آمریکا خبر می‌دهد. روابطی که مستحکم ترین و قویترین ابزارها برای ورود به جنگ نرم تعریف می‌شود.

گزارش شورای اطلاعات ملی آمریکا NIC که هر چهار سال یک بار منتشر می‌شود، در سال 2009 تحت عنوان رویکردهای جهانی در سال 2030، دنیاهای جایگزین» به این موضوع اشاره می‌کند که فرد مجازی استفاده کننده از شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی به انسان فعال و تاثیرگذار در عرصه سیاست داخلی تبدیل می‌شود و نقش و قدرت ژئوپلیتیک در عرصه بین الملل خواهد داشت. این گزارش پیش‌بینی می‌کند که آمریکا با تغییرات پیچیده و شتابانی در محیط امنیت داخلی خود مواجه شود که از طریق چالش برخی دولت‌ها و عناصر فعال ضد دولتی و رویکردهای جهانی دیگر به وجود آمده است و به دنبال رقابت با این کشور و به چالش کشاندن منافع آن است.

گزارش استراتژی ملی آمریکا (The National Intelligence Strategy) در سال 2010 بر ضرورت سرمایه گذاری در عرصه شبکه‌های اینترنتی و سایت‌های اجتماعی صحه می‌گذارد. بررسی این سند انسان را به دو نکته مهم متوجه می‌کند که به آن اشاره شده است.

بخش اول: جامعه اطلاعاتی نقش مهمی در افزایش امنیت اینترنت از طریق بالا بردن قدرت شناسایی فعالیت‌های رقبا و پیدا کردن نقاط ضعف آنها دارد. همچنین باید تلاش برای کشف و شناسایی تهدیدات اینترنتی و توسعه شبکه‌های ارتباطی در فضای مجازی افزایش پیدا کند.

نکته دوم: همگرایی در تجربه‌های مرتبط با فضای اطلاعاتی و موسسات اطلاعاتی وابسته به متحدان و جامعه آکادمیک و تکنولوژی آمریکا باید محقق شود.

جوزف نای نظریه پرداز رویکرد جنگ نرم معتقد است که قدرت سایبری نقش اساسی در مسلط کردن دولت آمریکا بر تمام جهان ایفا می‌کند. قدرت نرم قوی‌ترین سلاح استفاده شده در جبهه جنگ نرم است. حضرت آیت الله خامنه‌ای مقام معظم رهبری ایران نیز تأکید دارند که جنگ تنها یک وسیله برای استفاده از زور بین دو رژیم در منازعه‌ای مسلحانه برای کسب نتایج سیاسی نیست و نباید اشکال توسعه یافته قدرت و افزایش آنها در بستر زمان و مکان نادیده گرفته شود.

به محض اینکه فرد یک حساب کاربری برای خود در شبکه اینترنتی ایجاد می‌کند، حتی اگر این حساب با اسامی مستعار باشد، ماهیت مجازی و الکترونیکی برای وی ایجاد می‌شود که در نهایت در خدمت اهداف جامعه الکترونیک آمریکا است که اتاق عملیات مشترک بین شاخه‌های دولت آمریکا به ویژه آژانس امنیت ملی این کشور « NSA » و وزارت خارجه و وزارت دفاع آمریکا قرار دارد.

خلاصه اینکه هر کاربری در شبکه‌های اجتماعی به هدفی برای رصد و جاسوسی آمریکا تبدیل شده و خود را در دایره نفوذ قدرت نرم آمریکا قرار می‌دهد. هنری کسینجر از مهمترین و تاثیرگذارترین شخصیت‌های آمریکایی می‌گوید که انقلاب در دنیای ارتباطات و اطلاعات اولین اتفاق در تاریخ است که می‌تواند این تعداد گسترده عناصر را به ابزاری برای طراحی و پیگیری و رصد تحرکات با یک زبان تکنولوژیک تبدیل می‌کند.

آنچه گفته شد فرضیه‌ها و سوال‌های پژوهشی را بر اساس مبانی زیر مطرح می‌کند:

فرضیه اول مبتنی بر اثبات ارتباط شرکت‌ها و شبکه‌های اجتماعی با دولت آمریکا در جهت تامین منابع و اطلاعات مورد نیاز آن است.

فرضیه دوم به تلاش‌های دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی برای نفوذ به سیستم‌های ارتباطاتی و فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی در بخش های مختلف جهان مربوط است.

فرضیه سوم مبتنی بر وجود منفعتی عقلایی برای جهت‌دهی به تعامل با رسانه‌های جمعی بدون در نظر گرفتن هر نوع توطئه یا تسویه حساب‌های سیاسی و امنیتی است.

اثبات فرضیه‌های مناسبات مستحکم بین شرکت‌های تکنولوژی و تبلیغاتی بین‌المللی نظیر گوگل و فیس‌بوک و توییتر و واتس آپ و دیگر سایت‌های اجتماعی با محافل تصمیم‌سازی آمریکا و کشورهای غربی از طریق اسناد و اطلاعات منتشر شده در همین کشورها انجام می‌شود. به این ترتیب دلیلی برای بی طرف بودن و جدا کردن پروژه‌های شرکت‌های چند ملیتی و کارکرد سیاسی آنها وجود ندارد و آنها دو روی یک سکه هستند. به همین علت بود که باراک اوباما رئیس جمهور پیشین آمریکا با افتخار می گفت که آمریکا امت گوگل و فیس بوک است.

تولیدات مربوط به گوگل و فیس بوک از مهمترین صادرات و ابزارهای قدرت در آمریکا برای تسلط بر استراتژی سلطه طلبانه سیاسی و فرهنگی و اقتصادی به شمار می‌رود. الیک راس مشاور وزارت خارجه آمریکا در امور تکنولوژی می‌گوید که فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی مانند چه گوارای قرن بیست و یکم عمل می‌کنند و ملت‌ها را بدون در نظر گرفتن ساختارها و سیستم های فرهنگی و سنتی کلاسیک به تحرک وا می‌دارند.

شبکه‌‌های اجتماعی مأموریت‌های جاسوسی گسترده‌ای دارند که تاریخ نظیر آن را ندیده است. جولیان آسانژ صاحب سایت ویکی لیکس در این رابطه می‌گوید که شبکه‌های ارتباط جمعی در فضای اینترنت بزرگترین و خطرناک‌ترین شبکه جاسوسی و اطلاعاتی است که انسان آن را ابداع کرده و از زمان آغاز تاریخ به وجود آمده است. چرا که کاربران استفاده کننده از این شبکه، اطلاعات و تصاویر و فیلم های ویدیویی و نظرات و دیدگاه ها در رابطه با خود و دیگر دوستان و محیط اجتماعی خود را به صورت مجانی به این شبکه می‌سپارند، اطلاعاتی که غالبا مطالب مهم و مفید و قابل اعتماد هستند.

بر اساس اسنادی که روزنامه آمریکایی نیویورک منتشر کرده است، سرویس‌های امنیتی آمریکا روزانه میلیون‌ها تصویر از سایت‌های ارتباط جمعی دریافت می‌کنند تا بتوانند ویژگی‌ها و چهره‌های موجود در این تصاویر را بشناسند. آژانس امنیت داخلی آمریکا اقدام به جمع‌آوری تعداد بسیار زیادی از این تصاویر می‌نماید و علاوه بر این، نامه‌های الکترونیک و نامه‌های دست نویس و کنفرانس‌های ویدئویی و موارد دیگر در ارتباطات در شبکه مجازی را نیز رهگیری می‌کند.

در مورد فرضیه دوم باید این سوالات را مطرح کرد که آیا عاقلانه است که دولت آمریکا برای نفوذ به شبکه‌های ارتباطاتی کوبا و جمهوری اسلامی ایران و سوریه و مصر و تونس و ده‌ها کشور دیگر سرمایه گذاری بکند و از روش مشابه برای مقابله با حزب الله لبنان استفاده نکند؟ آیا عاقلانه است که سرویس های جاسوسی آمریکا و رژیم صهیونیستی بانک اطلاعاتی متشکل از حدود 350 هزار کاربر شبکه‌های ارتباط جمعی را در ضاحیه بیروت و بستر محور مقاومت را رها کند؟ آیا عاقلانه است که آمریکا از حدود نیم میلیون خط تلفن همراه که تقریبا نیمی از آنها از واتس‌آپ استفاده می کنند، در راستای خدمات جاسوسی برای خود بهره برداری نکند؟

در رابطه با فرضیه سوم اگر بخواهیم بپذیریم که شبکه‌های اجتماعی ابزارهای تکنولوژیک بی‌طرفی هستند که برای توسعه همگرایی انسانی و تعمیق مناسبات اجتماعی تهیه شده‌اند، اما واقعیت‌های علمی نشان می‌دهد که استفاده از این شبکه‌ها باعث آسیب‌ها و آثار بسیار گسترده منفی می‌شود که از اعتیاد به آنها آغاز شده و استفاده نادرست و تضعیف هوشمندی و قدرت تحلیل و ایجاد اضطراب در انسان و گسست در روابط اجتماعی فرد را به دنبال دارد. این اتفاق باعث از بین رفتن بنیان خانواده‌ها و افزایش فرهنگ مصرف‌گرایی و استفاده از مواد مخدر و مشروبات الکلی و دیگر آسیب‌های مشابه می‌شود.

این همان مقوله‌ای است که آلبرت انیشتین فیزیک‌دان معروف مطرح کرده و گفت از روزی می‌ترسم که تکنولوژی از حد و مرزهای قدرت همگرایی انسان فراتر برود و در آن زمان دنیا در برابر نسلی از انسان‌های احمق خواهد بود.

نیکول کِر نویسنده فرانسوی در کتابی که به یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های فرانسه و جهان تبدیل شد، این موضوع را بررسی می کند که آیا اینترنت انسان را به یک فرد احمق تبدیل می کند؟ در این کتاب بدون در نظر گرفتن سوء استفاده های سیاسی به خطرات ناشی از استفاده از شبکه‌های اجتماعی می‌‌پردازد.
گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر