۰۲ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۱:۵۷
کد خبر: ۳۳۴۹۸
هر ایرانی در سال ۹۷ با خرید کالای داخلی، به جبهه جنگ اقتصادی می‌پیوندد و هر کالای ایرانی که خریداری می‌شود حکم سلاح یا شمشیری را دارد که در جنگ اقتصادی بر پیکره دشمن ضربه فرود می‌آورد.

صحنه‌ یک جنگ تمام عیار را تصور کنید که طرف مهاجم، قوای خود را تا بُن دندان مسلح کرده و به رقیب، هجوم همه جانبه آورده است. در چنین شرایطی، فرمانده طرف مورد هجوم، تمام تدابیر و دستورات لازم را برای خنثی‌سازی ضربه‌های دشمن، در جبهه خود به کار می‌گیرد و فرمان‌های مختلفی را به فرماندهان لشکر خود صادر می‌کند.

درگیری که بالا می‌گیرد، فرمانده، نبرد را به تمام سطوح نیروهای خود می‌کشد و حتی نیروهای غیرنظامی را نیز فرا می‌خواند و پس از تجهیز به سلاح، آنان را روانه میدان می‌کند.

کسانی که با تفکرات و منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای آشنایی دارند، خوب می‌دانند که ایشان، پس از جنگ تحمیلی، عرصه جنگ و کارزار را تعطیل شده ندانسته و ایران اسلامی را در نبردی تمام عیار با نظام سلطه می‌بینند و نقطه ثقل این نبرد را نیز دو عرصه «فرهنگ» و «اقتصاد» می‌دانند.

اگر چه در سطوحی از حاکمیت، شاید باور به جنگ فرهنگی و جنگ اقتصادی وجود نداشته باشد، اما این جنگ، برای رهبر حکیم انقلاب جدّی است.

شکل دادنِ آرایش متناسب با این نبرد به جبهه خودی، سالهاست از سوی آیت‌الله خامنه‌ای، کلید زده شده است. اما میزان وفق‌پذیری با فضای جنگی، در دو عرصه یکسان نبوده است؛ در عرصه جنگ فرهنگی، طیف قابل توجهی از بدنه جبهه انقلاب، با متشکل شدن در قالب مجموعه‌های خودجوش فرهنگی و نیز هیئات مذهبی، سالهاست لشکر آیت‌الله خامنه‌ای در عرصه جنگ فرهنگی را تشکیل می‌دهند.

امّا ضعف در جبهه جنگ اقتصادی، تمرکز عمده رهبری در دهه ۹۰ را متوجه شکل دادنِ آرایش جنگی در عرصه اقتصاد کرده است. این را می‌توان به وضوح در نامگذاری‌های‌ اقتصادی سال‌ها، از ۹۰ تا ۹۷ و نیز ابلاغ سیاست‌های اقتصاد مقاومتی مشاهده کرد.

این نامگذاری‌ها‌،‌ اگر چه خطاب به مردم و مسئولان بوده است، امّا عمدتاً ناظر به عملکرد مسئولان بوده و عموم مردم، بیشتر نقش مطالبه‌کننده تحقق شعارها را به عهده داشته‌اند. عناوینی چون «جهاد اقتصادی»، «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه‌ی ایرانی»، «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملّی و مدیریّت جهادی»، «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» و «اقتصاد مقاومتی؛ تولید- اشتغال» بیانگر این واقعیت است.

امّا نامگذاری سال ۹۷، از این حیث متفاوت است. برای درک بهتر این تفاوت،
گریزی به مدخل بحث می‌زنیم؛ آنجا که وقتی کارزار بالا می‌گیرد فرمانده، نیروهای غیر نظامی را نیز تجهیز و روانه میدان می‌کند.

اینجا، عنوان «حمایت از کالای ایرانی» برای شعار سال ۹۷، حکم تجهیز آحاد مردم ایران برای ورود به جنگ تمام عیار اقتصادی را دارد. «خرید کالا» مقوله‌ای است که یکایک افراد جامعه، روزانه با آن سر و کار دارند و به جرأت می‌توان گفت کم‌تر کسی را می‌توان یافت که کالایی خریداری نکند.

بنابراین هر ایرانی در سال ۹۷ با خرید کالای داخلی، به جبهه جنگ اقتصادی می‌پیوندد و هر کالای ایرانی که خریداری می‌شود حکم سلاح یا شمشیری را دارد که در جنگ اقتصادی بر پیکره دشمن ضربه فرود می‌آورد.

شعار سال ۹۷، اثرگذاری در عرصه اقتصاد را از سطح حاکمیت و دستگاه‌های دولتی، به سطح جامعه تسری می‌دهد و از این حیث، می‌توان گفت مردمی‌ترین عنوان سال طی ادوار اخیر است و دارای قدرت بسیج‌کنندگی است.

این شعار، ویژگی خاص و ممتاز دیگری نیز دارد و آن، ایجاد پیوندی عمیق بین فرهنگ و اقتصاد است. مقولاتی چون کالا، خرید و فروش، تولید و... به خودی خود، مقولاتی اقتصادی هستند و شعار سال، از این لحاظ اقتصادی است.

اما اینکه ما چه کالایی خریداری کنیم، ارتباط مستقیمی با فرهنگ و باورهای ما دارد. ولعِ سیری ناپذیر در مصرف کالای ساخت غیر و به دیده‌ی حقارت نگریستن به آنچه ساخت خودی است، ریشه در فرهنگ و نگرش‌های ما دارد و رونق کالای داخلی، در گرو تغییر باورها و نگرش‌ها است.

نکته ظریفی که در ارتباط با پیوند فرهنگ و اقتصاد در شعار سال ۹۷ وجود دارد، این است که با توجه به ویژگی مردمی و دربرگیری این شعار، نقش مجموعه‌های خودجوش فرهنگی در تحقق آن، قابل اعتنا است. به دیگر تعبیر، لشکریانی که برای جنگ فرهنگی تربیت شده‌اند، با نامگذاری سال ۹۷، به یاری جبهه جنگ اقتصادی می‌شتابند.

آیت‌الله خامنه‌ای با نامگذاری سال ۹۷، چرخه‌ی یک دهه گفتمان‌سازی حول محور اقتصاد را تکمیل و به اوج می‌رسانند و مانع عقیم ماندن آن می‌شوند.

این نامگذاری در شرایطی است که از گوشه و کنار کشور و از سوی اقشار مختلف، حرکاتی برای حمایت از کالای ایرانی شکل گرفته است و سال ۹۷ می‌تواند سال اوج‌گیری این جنبش‌ها باشد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر