مذاکرات فشرده کاخ سفید و کنگره بر سر «نحوه تغییر برجام» کماکان در جریان است. در این میان، «باب کورکر» و «تام کاتُن» ۲ سناتور جمهوریخواه بیشترین نقش را ایفا میکنند.
به گزارش پایداری ملی، مذاکرات فشرده کاخ سفید و کنگره بر سر «نحوه تغییر برجام» کماکان در جریان است. در این میان، «باب کورکر» و «تام کاتُن» 2 سناتور جمهوریخواه بیشترین نقش را ایفا میکنند. کاتن و کورکر چندی پیش طرحی را تهیه کردند که بر مبنای آن، هر گونه تست موشکی از سوی ایران یا مخالفت جمهوری اسلامی ایران با بازرسی از اماکن نظامی خود به مثابه نقض خودکار و خروج کشورمان از توافق هستهای محسوب میشود. همچنین در پیشنویس این طرح، بندهای موسوم به «غروب آفتاب» حذف و محدودیتهای زمانی مربوط به برنامه هستهای کشورمان دائمی شده است. با این حال، طرح مشترک «کاتن - کورکر» با ملاحظات و مخالفتهایی از سوی برخی سناتورهای دیگر مواجه شده است. دلیل اصلی عدم اجماع سناتورهای 2 حزب دموکرات [که دارای 49 کرسی سنا هستند] و جمهوریخواه نیز صورت تغییراتی است که در توافق هستهای شکل گرفته و به مثابه خروج یکجانبه ایالات متحده از برجام تلقی میشود. در اینباره نکاتی وجود دارد که نمیتوان بسادگی از کنار آنها گذشت.
«بن کاردین»، سناتور ارشد حزب دموکرات که اتفاقا سال 2015 میلادی از جمله دموکراتهای مخالف توافق هستهای با ایران بود، معتقد است شروط بیان شده از سوی ترامپ، حفظ توافق هستهای از سوی ایالات متحده آمریکا را دشوار کرده است. کاردین در اینباره میگوید: «خبر بد این است که نحوه بیان رئیسجمهور ترامپ، یعنی ضربالاجل و شرایطی که او مطرح کرد، کار ما را دشوارتر میکند. من فکر میکنم امکان پیشرفت وجود دارد اما اول باید از آخرین گفتوگوها میان دولت و اروپاییها باخبر شویم. در اینباره لازم است نشستی با مقامات اروپایی برگزار شود». بن کاردین و دیگر سناتورهای دموکرات معتقدند جهت تغییر توافق هستهای، لازم است حمایت شرکای اروپایی آمریکا نسبت به این موضوع جلب شود. به عبارت بهتر، آنها معتقدند محقق شدن شروط اعلامی ترامپ درباره برجام بدون جلب حمایت کشورهای اروپایی و بویژه 3 کشور آلمان، فرانسه و انگلیس امکانپذیر نخواهد بود. از سوی دیگر، آنها معتقدند ضربالاجل زمانی مطرح شده از سوی ترامپ (ضربالاجل 120 روزه) و شروطی که وی در قبال برجام و تعلیق محدود تحریمها مطرح کرده است، مانع تمرکز کافی و دقیق کنگره روی برجام و اتخاذ تصمیمی فراگیر خواهد شد. نکته دیگر اینکه بن کاردین معتقد است طرح موضوع موشکی ایران و تلاش ترامپ برای گنجاندن آن ذیل برجام عملا امکانپذیر نیست. در مقابل، سناتور دموکرات معتقد است میتوان بدون ایجاد ارتباط میان توافق هستهای و برنامه موشکی ایران، تحریمهای جداگانهای را در اینباره وضع کرد. با توجه به رویکرد سلبی و سختگیرانه بن کاردین در قبال برجام، به نظر میرسد دیگر سناتورهای دموکرات نیز نظر مشابهی درباره توافق هستهای دارند. آنها نیز معتقدند اعمال شروط چهارگانه ترامپ در برجام، منجر به لغو عملی توافق هستهای و معرفی واشنگتن به عنوان متهم اصلی این ماجرا خواهد شد. در چنین شرایطی دموکراتها معتقدند میتوان در قالب توافقی ثانویه و بدون آنکه به ظاهر برجام آسیبی وارد شود، دغدغههای ترامپ را مورد توجه قرار داد! اما دموکراتها خود نیز بخوبی میدانند اگر مفاد توافق ثانویه (به فرض محال اینکه مذاکره دیگری با ایران انجام شود) با مفاد توافق برجام همخوانی نداشته باشد، در آن صورت توافق هستهای به صورت کامل زیر سوال خواهد رفت و اعتبار آن رسما ساقط خواهد شد. در هر حال، مذاکرات سران 2 حزب دموکرات و جمهوریخواه بویژه سناتورهای ارشد این 2 حزب در کنگره برای نحوه مواجهه با برجام همچنان ادامه دارد. صورتبندی منازعه 2 حزب دموکرات و جمهوریخواه بر سر برجام نشان میدهد جدال این دو بر سر «حفظ توافق هستهای» نبوده و آنچه در این منازعه موضوعیت و اصالت دارد، «چگونگی تغییر توافق هستهای» است. به عبارت بهتر 2 حزب اصلی آمریکا از گزینهای به نام «تعهدپذیری کامل به توافق هستهای» عبور کرده و به چگونگی «مهندسی توافق هستهای بر مبنای خواستههای ترامپ» میاندیشند. این در حالی است که اعمال کوچکترین تغییری در توافق هستهای، چه در قالب اصلاح توافق اولیه و چه به عنوان الحاقیه و چه با نام انعقاد توافقی ثانویه، مترادف با نقض برجام و خروج رسمی ایالات متحده آمریکا از توافق هستهای محسوب میشود. میتوان با یک آیندهپژوهی مبتنی بر دادههای گذشته و موجود به این نتیجه رسید که ایالات متحده آمریکا به سوی «خروج رسمی از برجام» خیز برداشته و پس از پایان ضربالاجل 120 روزه ترامپ، به احتمال زیاد این موضوع در عمل اجرا خواهد شد. به عبارت بهتر، با توجه به ماهیت منازعه هستهای شکلگرفته در آمریکا، هر تصمیم مشترکی که از سوی کنگره و کاخ سفید اتخاذ شود، معنایی جز خروج واشنگتن از توافق هستهای نخواهد داشت. با این حال یکی از برنامههای مشترک 2 حزب دموکرات و جمهوریخواه آمریکا، معرفی ایران به عنوان مسبب بر هم خوردن توافق هستهای است.
سوال اصلی اینجاست: نگاه واقعی دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان نسبت به منازعات هستهای شکلگرفته میان کنگره و کاخ سفید و حتی اعضای کنگره با یکدیگر چیست؟ بدون شک، نوع نگاه و تفسیر دستگاه دیپلماسی از این منازعه، روی رفتار فعلی و آتی ما در قبال توافق هستهای نیز تاثیرگذار خواهد بود. شواهد و مستندات موجود نشان میدهد در آینده نزدیک، نباید روی «حفظ توافق هستهای» از سوی ایالات متحده حساب باز کرد. هر چند در دوران ریاستجمهوری اوباما و ترامپ بارها برجام به صورت عملی از سوی واشنگتن نقض شده است اما این بار شاهد نقض رسمی و اعلامی آن از سوی دولت ترامپ خواهیم بود. بدیهی است در چنین شرایطی، نگاه خوشبینانه نسبت به منازعات جاری در داخل آمریکا بر سر برجام نهتنها ما را در پروسه «مدیریت رفتار دشمن» یاری نمیکند، بلکه به عاملی بازدارنده مقابل ابتکار عمل قاطعانه و هوشمندانه ما برابر رفتار ایالات متحده تبدیل خواهد شد.