استاد مطالعات خاورمیانه دانشگاه پکن در نشست علمی پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه گفت که کشورش خواهان میانجیگری در روابط ایران و سعودی است.
به گزارش پایداری ملی، پرفسور «بینگ بینگ وو» استاد مطالعات خاورمیانه و جهان عرب از دانشگاه پکن روز چهارشنبه گذشته با حضور در نشستی در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه به تشریح سیاستها و دیدگاههای استراتژیک چین در مورد ایران و خاورمیانه پرداخت.
پروفسور «بینگ بینگ وو» در این نشست با اشاره به اینکه از نگاه چین، ایران کشور مهمی است، اظهار داشت: «ایران یک کشور با ثبات در منطقه است و این برای چین به عنوان یک کشور ثبات-محور بسیار ارزشمند است. همچنین، ایران دوستان بیشتری در عرصه معادلات منطقهای به خصوص در حوزه جنبشها و گروههای سیاسی دارد و این بر اهمیت سیاسی-امنیتی ایران می افزاید. از سوی دیگر، جایگاه ژئوپلتیک ایران در اتصال غرب و شرق خاورمیانه است که ارزش این کشور را از لحاظ حمل و نقل کالا و تبادل اقتصادی برای چین بالا میبرد. و از منظری دیگر نیز، اهمیت ایران (برای چین) از لحاظ امنیت انرژی و از این طریق تداوم رشد اقتصادی چین است. و نهایتا، جایگاه ایران در مسائل بینالمللی است. مثلا چگونگی روابط آمریکا با ایران برای چین مهم است. به همین منظور در سفر «شی جین پینگ» رئیس جمهوری چین به ایران صحبت از «همکاری جامع استراتژیک» بین ایران و چین شد که در نگاه چین معنی و مفهوم خاصی دارد.
این استاد دانشگاه پکن، در بخش دیگری از سخنان خود تأکید کرد که چین به دنبال معرفی و تثبیت یک نظم جدید جهانی نیست و معتقد است میتواند با این موقعیت و امکانات در نظم جاری مشارکت کند. به عبارت دیگر، چین بیشتر خواهان سازگاری و ایفای نقش خاص خود در کنار آمریکا در عرصه معادلات بینالمللی است. از این لحاظ، چین بیشتر به «جهانیشدن اقتصادی» اعتقاد دارد تا «جهانیشدن سیاسی» که مد نظر آمریکا است.
چین به دنبال مشارکت است نه ورود به بلوکبندیهای سیاسی. چین اعتقاد دارد که امنیت مطلق در دنیا وجود ندارد و هیچ کشوری قادر نیست به تنهایی به امنیت برسد. الگوی جدید روابط بینالمللی از نگاه چین مبتنی بر احترام متقابل، عدالت و انصاف، همکاری برد-برد و نظم چندجانبهگرا است. چین سیاست «دشمنتراشی» را دنبال نمیکند. ضمن اینکه تفکر چینی از «ثبات» با تفکر آمریکایی در این زمینه فرق دارد. چین ایجاد ثبات را در تغییرات نرم و تدریجی در عرصه منطقهای و جهانی میبیند. الگوی سیاست خارجی چین متمرکز بر احترام به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی، حل مسائل از طریق همکاری با همه کشورها و برقراری روابط متعادل بین کشورها است. در همین راستا، چین با سیاست دو جنبه ترامپ در ضدیت با ایران و انزوای ترکیه مخالف است و آن را برخلاف ثبات منطقهای میداند.
این استاد مطالعات خاورمیانه دانشگاه پکن در ادامه گفت: در نگاه چین همکاریهای منطقهای میتواند تکمیلکننده جهانیشدن باشد. پذیرش زیرساختهای جهانیشدن همچون صنعتیشدن الزاما به معنای پذیرش کاپیتالیسم و ایدئولوژی لیبرالیسم نیست. اما چین جهانیشدن را در مدل چینی تجربه میکند. به عنوان مثال چین با ابتکار «جاده ابریشم جدید» بر اهمیت و تاثیرات ساختارسازی ارتباطاتی (توسعه راه آهن، حمل و نقل دریایی، هوایی و جادهای) بر توسعه، ادغام انرژی و تبادلات مالی واقف است و کل این روند را برای برقراری ثبات و امنیت منطقهای و جهانی حیاتی میداند. بر همین مبناست که برقراری «مشارکت جامع استراتژیک» در نگاه چین تقویت میشود.
چین معتقد است که باید از ظرفیتهای محلی و منطقهای برای اتصال نقاط مختلف در جهت یک شبکه ارتباطی فراگیر استفاده کرد. مثلا هر یک از کشورهای مسیر جاده ابریشم یک ظرفیت ارتباطاتی دارد که باید بهطور بهینه مورد بهرهبرداری قرار گیرد. هدف چین تقویت این شبکهها و اتصال زیر سیستمهای مختلف جغرافیایی در آسیا و اروپا است.
در تفکر استراتژیک چین، امن کردن حوزه همسایگی بسیار مهم است. بر همین مبنا، چین اهمیت ویژهای به اندونزی و آسیای مرکزی میدهد. یا ایران، عربستان، مصر و ترکیه کشورهای مهمی در نگاه چین هستند و هریک در مسیر توسعه و امنیت باید سهم خود را در این روند ایفا کنند. چین طرف کسی را در یک منازعه نمیگیرد. اکنون هم خواهان میانجیگری در روابط ایران و سعودی است.