۱۱ تير ۱۳۹۶ - ۱۶:۱۵
کد خبر: ۲۸۱۹۳
ایالات متحده در حالی بر طبل حقوق بشر می‌کوبد که کارنامه سیاهی از نقض قوانین و قطعنامه‌های سازمان ملل متحد را در کارنامه خود دارد.
به گزارش پایداری ملی،  پس از انتشار گزارش سالانه وزارت خارجه آمریکا درباره وضعیت حقوق بشر در سطح دنیا در سال 2013 میلادی، و سخنرانی مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه دولت آمریکا بزرگ ترین نقض کننده حقوق بشر در دنیا است، پیشنهاد هفته حقوق بشر آمریکایی مطرح شد و هر ساله از 6 تیر ماه تا 14 تیر به نام هفته حقوق بشرآمریکایی نام‌گذاری می‌شود.

آمریکا با چه معیاری دیگران را به نقض حقوق بشر متهم می‌کند؟

نقض حقوق بشر توسط آمریکا در سطح جهان

دولت آمریکا با کارنامه‌ای آکنده از جنایت علیه بشریت و نقض حقوق بشر در داخل و خارج این کشور خود را محکی برای سنجش حقوق بشر در کشورهای دیگر می‌داند و با همین سنگ محک کشورهای غیرهمسو با سیاست‌های واشنگتن را به نقض حقوق بشر متهم می‌کند. هیچ کشوری در جهان معاصر وجود ندارد که بخشی از فهرست بلند رفتارهای ضد انسانی دولت آمریکا نباشد. برنامه ریزان آمریکایی گاه در رفتارهای ضد بشری در دیگر کشورها گوی سبقت را از خشن‌ترین نظام‌ها ربوده‌اند که از جمله آن می‌توان به حملات هواپیماهای بدون سرنشین به غیرنظامیان در پاکستان و سومالی، دایر کردن زندان‌های مخوف و بدنامی همچون گوانتانامو و ابوغریب و همچنین بازداشتگاه‌های مخفی در دیگر کشورها اشاره کرد.

قائله کشتار کودکان معصوم و بی‌گناه در بحرین، یمن، سوریه و فلسطین با بمب‌های سفارشی توسط کشورهای دست نشانده‌ای مانند آل سعود و  آل خلیفه و حتی سلب تابعیت شیخ قاسم توسط دادگاه‌های فرمایشی  از نمونه‌های دیگر حقوق بشر میلی آمریکایی‌هاست.

در بعد بین الملل نیز اقداماتی همچون کودتاهای 1952 کوبا، 1953 ایران، 1963 عراق، 1964 برزیل، 1971 بولیوی و ... تنها نمونه‌هایی از اقدامات مداخله جویانه ایالات متحده محسوب می‌شوند که با در نظر گرفتن حق مردم در انتخاب نوع حکومت کشور خود، نمونه‌های بارزی از اقدام علیه حقوق بشرهستند، که به این فهرست جنگ‌های داخلی 1949 یونان، 1954 گواتمالا و جنگ‌های بین المللی 2001 افغانستان و 2003 عراق را نیز باید افزود.

 
آمریکا با چه معیاری دیگران را به نقض حقوق بشر متهم می‌کند؟


حمایت آمریکا از اسرائیل نقطه بارز نقض حقوق بشر

حمایت‌های آمریکا از اسرائیل از ابتدای تاسیس این رژیم به یکی از اصول سیاست خارجی واشنگتن تبدیل شده است. روسای جمهور این کشور در طول بیش از 60 سال گذشته به اشکال مختلف تلاش کرده‌اند مانع قدرت یابی‌رقبا و مخالفان اسرائیل شوند. همچنین تقویت توان این رژیم برای افزایش ضریب امنیت و بقا نیز در دستور کار کاخ سفید بوده است.

از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون، اسرائیل بزرگترین دریافت‌کننده کمک‌های نظامی از ایالات متحده بوده است. براساس گزارش مرکز پژوهش‌های کنگره آمریکا، کمک‌های نظامی آمریکا به اسرائیل برابر با 53 درصد تمامی کمک‌های نظامی خارجی این کشور است. مجموع تمامی کمک‌های واشنگتن به تل‌آویو از زمان ایجاد رژیم صهیونیستی (1949) تاکنون بالغ بر 124 میلیارد دلار بوده است. حدود سه‌چهارم این کمک‌ها (74 درصد) صرف خرید تجهیزات نظامی از شرکت‌های آمریکایی شده و از مابقی آن نیز برای خرید تجهیزات جنگی از شرکت‌های مستقر در فلسطین اشغالی استفاده شده است. همچنین آمریکا در محیط جهانی تلاش کرده از هرگونه جهت گیری علیه رژیم صهیونیستی توسط سازمان های بین المللی و کشورها ممانعت نماید. در همین رابطه موضوع شهرک سازی در فلسطین اشغالی از جمله مسائلی بوده است که به کرات در دستور کار نهادهای مانند شورای حقوق بشر و مجمع عمومی سازمان ملل قرار گرفته؛ اما هر بار مداخله ایالات متحده مانع از به نتیجه رسیدن محکومیت جهانی در این خصوص شده است.

آمریکا در مواجهه با این مسائل از قدرت اثرگذاری خود به نفع اسرائیل استفاده می کند. تهدید کاخ سفید به قطع کمک های مالی این کشور به سازمان ملل پس از  تصویب قطعنامه ای در شورای امنیت در مخالفت با شهرک سازی رژیم صهیونیستی یکی از آخرین اقدامات واشنگتن در این خصوص بوده است. علاوه بر این آمریکا نیز در مورد موضع گیری شورای حقوق بشر علیه اقدامات اسرائیل در فلسطین اشغالی، رسما اعلام کرد در دستور کار قرار گرفتن پرونده  وضعیت حقوق بشر در فلسطین و دیگر اراضی عربی اشغال‌شده» را تهدیدی علیه اعتبار این نهاد است.

 آمریکا با چه معیاری دیگران را به نقض حقوق بشر متهم می‌کند؟
اقدامات ضد حقوق بشری آمریکا علیه ایران

سالها تهاجم سیاسی، اقتصادی و تبلیغاتی دولت امریکا علیه ملت بزرگ ایران، کافی است تا آشکار شود کاخ سفید هر بهانه و ابزاری را برای اعمال فشار بر جمهوری اسلامی ایران برای خود مجاز می‌داند و این گونه رفتار که مغایر با قوانین و حتی عرف بین‌الملل به شیوه‌ای متعارف در رفتار دولتمردان امریکا تبدیل شده است. پیشینه رفتار واشنگتن در قبال مردم ایران به خصوص پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از مصادیق ظلم و پایمال کردن منافع ملت ایران است. تحریک و تأمین رژیم بعث عراق در هشت سال جنگی که به ناحق به ملت ایران تحمیل شد تا مواردی همچون سرنگونی هواپیمای مسافربری ایرانی در خلیج فارس و اقدامات ضدانسانی سازمان جاسوسی امریکا - سیا - همچون ترور دانشمندان هسته ای در سالهای اخیر و تحریم های متعدد اقتصادی و مالی ، از مصادیق دشمنی دولتمردان آمریکا با ملت است.

آمریکا حتی در موضوع اسارت 4 دیپلمات ایرانی، احمد متوسلیان، وابسته نظامی سفارت ایران در بیروت، سید محسن موسوی کاردار سفارت ایران، کاظم اخوان عکاس خبرگزاری ایرنا وتقی رستگار مقدم کارمند سفارت در 14 تیر ماه سال 61 نیز نقش داشتند. آنها توسط یک گره شبه نظامی مسیحی لبنانی (فالانژها) ربوده شدند و بعدهم تحویل رژیم صهیونیستی شده و آن رژیم مورد حمایت آمریکا باید پاسخگو باشد.

دولت امریکا در تازه ترین اقدام ضد ایرانی، گروهک تروریستی منافقین را که دستش به خون بیش از 12 هزار نفر از مردم غیرنظامی ایرانی آلوده است، پناه داده و در نزدیکی کاخ سفید، مقر سران جنایتکار این گروهک، دایر شده است.

 آمریکا با چه معیاری دیگران را به نقض حقوق بشر متهم می‌کند؟

خلاءهای حقوق بین الملل راهی برای نقض حقوق بشر

حقوق بشر بنیادی ترین حقوقی است که هر انسانی به طور ذاتی، فطری و به صرف انسان بودن از آن بهره مند است، اما آنچه محل نقد و بحث است، این است که چه دولت هایی داعیه دفاع از حقوق بشر را دارند و آیا حقوق بشر به چنین حمایت هایی نیاز دارد؟ اصولا بسیاری از قوانین بین الملل به دلیل مبتنی بودن بر شاخصه‌های کیفی و عدم بهره مندی از مصادیق مشخص عینی، دارای انعطاف پذیری بسیاری هستند که زمینه را برای سوء استفاده دولت‌ها فراهم می‌آورند. مفاد اعلامیه حقوق بشر نیز دارای چنین شرایطی هستند،اما در این باره کشورها می‌توانند با ایجاد کمیسیون‌های قضایی بین الملل این مفاد کلی را به مصادیق عینی تقلیل دهند که البته این مسئله همکاری وسیع سیاسی کشورهای اسلامی را می‌طلبد.

 آمریکا با چه معیاری دیگران را به نقض حقوق بشر متهم می‌کند؟

انتشار گزارش وزارت خارجه آمریکا رفتارهای دوگانه را توجیه نمی کند!


آیا صرف انتشار یگ گزارش آنهم از نوع وزارت خارجه امریکا را می توان دفاع و پاسداری از حقوق بشر در جهان تلقی کرد؛ در حالیکه عملکرد امریکا مملو از دو گانگی؛ رفتارهای تبعیض آمیز و غیرمنصفانه در عرصه حقوق بشر است. حتی اگر به این گزارش از منظر حقوق و قوانین مدون و معیارهای غرب در حوزه حقوق بشر نگاه شود باز هم این پرسش شکل می‌گیرد که امریکا چگونه و با چه معیاری دیگران را به نقض حقوق بشر متهم می کند و خود را در جایگاه دولتی با صلاحیت و مقید به رعایت حقوق بشر تصور می کند و حتی باور دارد؛ در حالیکه که آنچه در دنیای غرب و بخصوص امریکا شاهد هستیم خلاف آنرا نشان می دهد.

 ماده ۷ اعلامیه حقوق بشر می گوید؛ همه در برابر قانون مساوی هستند و حق دارند در مقابل هر تبعیض که ناقض اعلامیه باشد و علیه هر تحریکی که برای چنین تبعیضی به‎ عمل آید به طور تساوی از حمایت قانون بهره‌مند شوند.

جامعه امریکا اما سالهاست گرفتار تبعیض و رفتارهای نژاد پرستانه شده و با مهاجران رفتارهای ضد انسانی دارد. سایت گزارشگران بدون مرز اخیراً در گزارشی در خصوص وضعیت آزادی بیان ، آمریکا را مخاطب انتقاد خود قرار داد و اعلام کرد که این کشور در حوزه آزادی بیان در سال های اخیر با 13 پله سقوط در رده چهل و ششم جهان قرار گرفته است.

آمریکا در زمره کشورهایی است که به  نظام دموکراسی خویش و رعایت قانون می بالد اما عملاً در ارائه چنین مدلی سخت ناکام مانده و از آن بسیار فاصله دارد. با این حال از مواضع ادعایی خود هیچ گاه کوتاه نیامده و همچنان سعی دارد به واسطه برداشتی کلی و مبهم از الزامات حقوق بشری؛ خود را در جایگاه منتقدان حقوق بشر و دیگران را در جایگاه متهم قرار دهد؛ این رفتار امریکا در واقع نشر گزارش های جعلی و ساختگی و اتهام زدن به کشورهای دیگر از جمله ایران است که خود نقض تعهدات بین المللی است. علاوه بر این ایجاد نگرانی کاذب نسبت به یک جامعه و مردم آن اساساً جرم محسوب می شود که خود از جمله موارد نقض حقوق بین الملل است و این همان کاری است که وزارت خارجه امریکا انجام می دهد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر