نماینده ولی فقیه در سپاه برخی اظهارنظرها مبنی بر دور کردن سایه جنگ از طریق برجام را شعاری پوپولیستی و عوام فریبانه عنوان کرد.
به گزارش پایداری ملی، ۳۸ سال قبل در دوم اردیبهشت ماه سال ۵۸ در حالیکه هنوز چند ماهی از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره) نگذشته بود، اولین قدمهای تشکیل مهمترین نهاد کشور برای حراست از انقلاب و دستاوردهای آن برداشته شد.
امروز حدود ۴ دهه از عمر سپاه پاسداران میگذرد و این نهاد انقلابی در کوران این سالها تمام تلاش خود را برای ایفای رسالت قانونی خود به کار گرفته است.
به مناسبت این روز و نیز در آستانه ۱۲ اردیبهشت سالروز شهادت شهید مطهری و روز عقیدتی سیاسی، در گفتگویی تفصیلی با حجتالاسلام والمسلمین علی سعیدی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به مرور کارنامه سپاه در این سالها پرداختیم و وی به برخی سوالات دیگر درباره موضوعات روز نیز پاسخ داد.
متن این گفتگو را در ادامه میخوانید:
** هویت سپاه به مکتبی بودن است
* اگر اجازه بفرمایید، با توجه به مسئولیت شما به عنوان نماینده ولی فقیه در سپاه، گفتگو را با این سوال شروع کنیم که فلسفه نام گذاری سالروز شهادت استاد مطهری به عنوان هفته عقیدتی سیاسی در سپاه چیست؟
معمولاً نام گذاری روزها و هفته ها بر اساس فلسفه و مناسبتی است مثل روز تولد بوعلی سینا به عنوان روز پزشک، انتخاب سالروز شهادت استاد مطهری بر این مبنا استوار است که ایشان در عصر خود یکی از چهره های شاخص و از نظریه پردازان در حوزه اندیشه دینی بود که با تکیه بر مبانی دینی و اسلام ناب به نقد اندیشه ها و مکتب های فلسفی برخاسته از اندیشه های بشری همچون گفتمان لیبرالیسم و سکولاریسم، گفتمان مارکسیسم و سوسیالیسم، گفتمان ملی گرائی و ناسیونالیسم و گفتمان التقاطی به پا خاست و با تبیین گفتمان دینی، زمینه مقابله با اندیشه و گفتمان های انحرافی را در جامعه فراهم کرد.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک نهاد انقلابی و مکتبی است و بر اساس اصل ۱۵۰ قانون اساسی، رسالت پاسداری از انقلاب اسلامی و دست آوردهای آن را برعهده دارد.
هویت سپاه به مکتبی بودن و اتکاء به اندیشه توحیدی و گفتمان دینی برخاسته از گفتمان نبوی و علوی است که باید، هم اندیشه توحیدی و هم گفتمان توحیدی را بشناسد و هم به آن عمل کرده و هم از آن پاسداری کند و مرحوم شهید مطهری نماد اندیشه الهی و گفتمان دینی است.
* برای حوزه نمایندگی ولی فقیه در سپاه در مقطع کنونی چه ماموریت اصلی در نظر گرفته شده و شما چه برنامه هایی را در دستور کار دارید؟
با توجه به مجموعه تهدیدات گوناگون خارجی و داخلی و برداشت از تدابیر و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب، ۲ موضوع اساسی در دستور کار نمایندگی ولی فقیه قرار دارد، یکی معنویت و دیگری بصیرت.
اعتقاد ما این است که شور و شعور باید با هم توأم باشد. عاطفه و احساس و تعقل باید با هم همراه باشد هم معرفت افزایی و ارتقاء بصیرت لازم است و هم شور و حال عارفانه.
در سالیان اخیر برنامههای حوزه نمایندگی تلفیقی از تربیت و معرفت، ترکیب احساس با تعقل بوده است و بحمدالله با توسعه مکانهای آموزشی در مشهد و قم و مراکز استان ها و ارتقاء صندلی آموزشی حوزه نمایندگی به بیش از ۱۰ هزار صندلی ظرفیت بالایی در اختیار آموزش قرا گرفته که در سال ۹۵ هشتاد هزار نفر تحت آموزش موضوع امر به معروف و نهی از منکر قرار گرفته اند که بخشی از آن در حدود ۲۰ هزار نفر با خانواده توفیق حضور در مشهد را داشته اند.
ظرفیت معاونت سیاسی حوزه نمایندگی و تولید محتوا برای ارتقاع بصیرت پاسداران و بسیجیان بسیار بالا است که علاوه بر هفته نامه صبح صادق که به صورت هفتگی منتشر می شود به طور متوسط هفته ای یک جزوه تحلیلی در موضوعات روز تهیه و در اختیار هادیان سیاسی قرار می گیرند.
** صف آرایی طیف گستردهای از دشمنان در برابر انقلاب اسلامی
* چه الزاماتی در ماههای اولی پیروزی انقلاب وجود داشت که منجر به تشکیل سپاه پاسداران برای حراست از انقلاب شد؟
انقلاب اسلامی ایران برخلاف انقلابهای دیگر نظیر انقلاب کبیر فرانسه و یا انقلاب شوروی، یک انقلاب مکتبی، دینی و الهی است و طراح و ایدهپرداز و تدبیر کننده آن خداوند متعال و برخاسته از گفتمان نبوی و علوی بوده و میبایست منطبق بر الگوی حکومت پیامبر(ص) و علی (ع) باشد.
انقلاب اسلامی ایران پویا، زنده، پیشرو، بالنده، خط شکن، بیدارگر و در صدد نفوذ معنوی به عمق لایههای جامعه جهانی است.
این انقلاب ماهیت ضد استبدادی، ضد استکباری و ضد استعماری داشته و در صدد شکستن شاخ مستکبران و ظالمان جهان بوده است.
به طور طبیعی چنین انقلابی با ماهیت مکتبی، دینی و انقلابی، طیف گستردهای از دشمنان در برابر آن صف آرایی می کنند مضافاً بر اینکه دشمنی و ترفندهای دشمن همواره به صورت جنگ سخت نبوده و در قالب جنگ نیمه سخت و جنگ نرم با عنوان تحریم و یا تعامل، بروز و ظهور میکند.
از سوی دیگر چون انقلاب و نظام اسلامی مکتبی، باید متکی به گفتمان نبوی و علوی و منطبق با مبانی و اصول مکتب اسلام قرآن و سیره و سنت پیامبر و ائمه معصومین باشد، به طور طبیعی با اندیشه ها، تفکرات و جریان ها و نحله های انحرافی خارج از مبانی و اصول مواجه خواهد بود از این رو صیانت از انقلاب و دستاوردهای آن در برابر دسیسه ها و توطئه های دشمنان خارجی و انحرافات و کژروی ها و جریان های قدرت طلب، مستلزم وجود نهادی برخاسته از انقلاب با هویت نهادی، مکتبی بود که بتواند با ساماندهی های لازم و متناسب با هر نوع تهدید و در شرایط متفاوت، با این حرکات و اقدامات به مقابله بر خیزد.
** کارنامه سپاه در طول ۴ دهه اخیر یک کارنامه درخشان است
* شما وقتی به کارنامه سپاه در طول این ۴ دهه نگاه می کنید، این نهاد انقلابی را چقدر در انجام رسالت خود که فرمودید حراست از انقلاب و دستاوردهای آن است، موفق میدانید؟
با اطمینان می گویم سپاه به رسالت و مأموریتش در عرصه های گوناگون عمل کرده است. بنده از سال ۶۰ تا کنون به جز چند سالی که در سازمان تبلیغات اسلامی بودم، در مسئولیت های کلیدی مثل سازمان حفاظت اطلاعت قرار داشتم و ۱۲ سال هم افتخار نماینده ولی فقیه در سپاه را دارم و با همه وجود معتقدم سپاه مهمترین نقش را در پاسداری از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن و نیز تحقق تدابیر فرماندهی معظم کل قوا را داشته است و حضور موفقیت آمیز سپاه در عرصههای گوناگون مبین این حقیقت است.
حضور فعال و تاثیرگذار سپاه در ۹۴ ماه جنگ تحمیلی و دستاوردهای غرورآفرین در عرصه دفاع مقدس کارنامه درخشانی را از عملکرد سپاه نمایش میدهد.
ایفای نقش سپاه در مقابله با جنگ نیمه سخت و برخورد با غائله ها، آشوب ها و فتنه ها همچون غائله های سال های اولیه انقلاب در برخی استان ها از جمله آشوب های فرقه دمکرات و کومله در کردستان و حرکت های ایذایی بنی صدر، غائله سال ۷۸ و فتنه ۸۸ از جمله عملکرد موفقیت آمیز سپاه بوده است.
حضور مؤثر در امنیت پرواز و ایجاد امنیت در شبکه ناوگان هوایی کشور و مقابله با دسیسه دشمنان از دیگر نماد کارنامه موفق سپاه است.
حضور سپاه در عرصه سازندگی و انجام هزاران پروژه ملی در سطح کشور همچون تونل ها و پل ها و حماسه بر عهده گرفتن برخی فازهای بسیار فنی و پیچیده عسلویه و پس زدن و پیشی گرفتن از شرکت های خارجی برگ زرین دیگری را برای این نهاد برخاسته از انقلاب رقم میزند.
توان قدرتمند موشکی سپاه و حضور فعال نیروی دریایی در آبهای خلیج فارس و پاسداری از حریم آبی کشور افتخار دیگری برای سپاه است.
حضور نیروی زمینی در مقابله با اشرار و فرقه های وابسته و مزدور در شمال غرب وجنوب شرق و نیز پاسداری در بسیاری از مرزهای کشور گوشه ای از موفقیت های سپاه است.
و نهایتا حضور سپاه در تقویت عمق استراتژیک انقلاب و نظام و مقابله با پدیده داعش در عراق و پاسداری از حریم اهل بیت و جبهه مقاومت و گسترش نفوذ معنوی انقلاب توسط نیروی قدس از دیگر افتخارات مهم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی محسوب میشود.
در مجموع به نظر می رسد سپاه کلام نورانی حضرت امام (ره) که فرمود «اگر سپاه نبود کشور هم نبود» را با همه وجود اثبات کرده و به منصه ظهور رسانده است.
** دشمنی با سپاه نقطه اشتراک دشمنان داخلی و خارجی
* علیرغم این موضوعاتی که شما فرمودید و معتقدید که سپاه توانسته به خوبی از عهده وظایف قانونی خود برآید، اما در مقاطع و موقعیتهای متعدد ما شاهد دشمنیها و مخالفتهایی با سپاه حتی از سوی برخی گروه ها، جریان های داخلی و دولتمردان در گذشته و حال برای تضعیف این نهاد انقلابی بودهایم. این دشمنیها و مخالفتها از کجا نشات میگیرد؟
به رغم تفاوت در دشمنان خارجی و مخالفان داخلی و فضاسازی علیه سپاه، بین آنها نقاط اشتراکی وجود دارد که مربوط می شود به رسالت، مأموریت و عملکرد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
ابتدا باید ببینیم از اول انقلاب چه کسانی موافق و چه کسانی مخالف سپاه بودند؟ به طور قطع در رأس موافقین، حضرت امام (ره) قرار داشتند که همواره سپاه را تأیید میکردند و جمله معروف ایشان این بود که «از سپاه راضی هستم و نظرم بر نمی گردد» همینطور رهبری معظم انقلاب حضرت امام خامنه ای (مد ظله العالی)، چه در دورانی که در جایگاه رئیس جمهوری و چه در دوران رهبری بودند، همواره سپاه را مورد لطف و توجه قرار دادهاند.
همه خواص و نهادهایی که دل در گرو نظام و انقلاب و ولایت فقیه داشته و دارند سپاه را مورد توجه قرار داده و تأیید میکنند همینطور مردم که با همه توان سپاه را مورد محبت قرار میدهند،
اما در جبهه مخالف، از ابتدا کسانی همچون بازرگان در مخالفت با کمیته ها و بنی صدر در مخالفت با سپاه و کمیته ها و در دوره دوم خرداد برخی سیاسیون و دولتمردان، سپاه را به شیوه های گوناگون مورد حمله قرار دادند.
در دورههای بعدی هم هر دولتی که احساس میکرد سپاه مانع توسعه طلبی و انحرافات آن است، به مخالفت با این نهاد برمیخاست.
فلسفه مخالفتها و موافقتها در ماهیت و هویت و عملکرد سپاه نهفته است. اکثریت قریب به اتفاقِ کسانی که همسو با دشمن خارجی به سپاه حمله میکنند، سپاه را مانع و مزاحم تحقق خواستههای خود می بینند.
کسانی سپاه را مورد حمله قرار میدهند که در جهت تقابل با ولی فقیه و آرمانهای نظام قرار داشته و در صدد تغییر ساختار نظام هستند. بنابراین تا مادامی که سپاه متکی به مبانی و اصول انقلاب بوده و از ولایت فقیه و ولی فقیه به عنوان مهمترین رکن حاکمیت دینی حمایت کرده و شجاعت، صراحت و شهامت ایستادگی در برابر انحرافات را دارند، این حملات نیز ادامه خواهد داشت.
* از نگاه حضرتعالی، مهمترین مشکل و چالش انقلاب که سپاه با آن مقابله میکند، چیست؟
از آنجا که سپاه حافظ انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن است و یکی از جلوههای آن نظام جمهوری اسلامی است یکی از چالش های نظام و به تبع آن سپاه این است که کسانی که در ایده و عمل با اصول و مبانی انقلاب زاویه دارند با استفاده از بستر انتخابات وارد عرصه قدرت می شوند که بعضا عملکردشان طی دوره های مختلف چالش هایی را به همراه داشته است و فرصت بالندگی و کارآمدی نظام را محدود ساخته است، که در این زمینه می توان به عدم توجه به ظرفیت های بومی و توانمندی های درونی کشور و تمرکز نگاه آنان به گشایش های بیرونی اشاره کرد.
این جریان ترکیبی از چند گروه است که نقاط مشترکی دارند و می توان از طریق نقاط مشترک به ماهیت آنها پی برد.
از جمله نقاط مشترک آنها، تغییر محاسبات نسبت به اهداف، سیاستها، شعارهای انقلاب و نیز دشمن و مبارزه با او است.
در دید عناصر این جریان، آمریکا دیگر شیطان بزرگ نیست بلکه کدخداست، دراین دیدگاه نه تنها با شیطان بزرگ نباید درگیر شد، بلکه باید با کدخدا کنار آمد. سیاسیون و دولتمردان وابسته به این جریان میگویند ما نمی توانیم در مقابل آمریکا بایستیم.
حال سخنان و کلمات حضرت امام(ره) و رهبری انقلاب را با این اظهارات مقایسه کنید تا متوجه شوید چه اتفاقی افتاده است.
از دیگر نقاط مشترک جریان مذکور، غرب گرایی و تلاشی است که آنها برای ارتباط با غرب و آمریکا و غربی سازی دارند.
روزنامه آریا در شماره تاریخ ۲۸ شهریورم ۷۸ به نقل از رئیس دولت اصلاحات می گوید: «شما برای اینکه بتوانید پیشرفت کنید راهی جز غرب ندارید و راه غرب یعنی پذیرش خود غرب.»
در مورد خط مشی حزب کارگزاران نیز نقل روزنامه کیهان در تاریخ ۲۵ تیر ۸۶ از یکی از اعضای شورای مرکزی این است که میگوید «گرایش حزب کارگزاران برای مدیریت کشور، گرایش لیبرالیستی است».
دولت اعتدال هم راهبردش «توسعه تعامل گرا» و یا «همزیستی مسالمت آمیز با غرب» بوده و خط مشی نگرشی و عملی آن حرکت به سمت غرب و اقتصاد غربی است.
نقطه مشترک دیگر این جریان با گرایش لیبرالیستی، برخورد گزینشی با منویات ولی فقیه است.
یعنی در مواردی که منافع آنان اقتضا کند تدابیر و فرامین رهبری را می پذیرد اما در بسیاری موارد استنکاف دارند. آنها در شعار، سخن از پیروی از ولی فقیه میگویند و در عمل به گونه ای دیگر رفتار میکنند.
نقطه مشترک دیگر آنها، محدود کردن قدرت دفاعی ایران است و نوع تلاش آنها برای کاهش بودجه دفاعی و مخالفت با برخی رزمایشها و... مبین این واقعیت است. در حالی که قدرت دفاعی و به ویژه قدرت موشکی ایران نقش بسیار مهمی در بازدارندگی و کاهش تهدیدات داشته و دارد.
** سیاست برخی درجهت کسب رضایت کدخداست
البته نقاط مشترک دیگری هم وجود دارد که پرداختن به همه موارد، سخن را به درازا می کشاند.
به طور کلی برخی از این سیاستها در راستای کسب رضایت کد خدا است. در مجموع شاخصه اصلی این جریان پوششی از نفاق است که شناسایی گستره، عمق و پیچیدگی آن جامعه را با مشکل مواجه میکند.
** تغییر نگرش دولتها نسبت به آمریکا مهمترین تهدید امنیتی نظام است
* نقش سپاه در این میانه و در مقابله با این موضوعات چیست؟
شما نگاه کنید، دولت نقش بسیار مهمی در تحقق آرمان ها و اهداف حکومت دینی یا انحراف از مسیر اصلی و حرکت علیه مصالح نظام دارد.
ثانیاً گفتمان و عملکرد جبهه مذکور برآیند و پیامدهای زیادی علیه انقلاب و حاکمیت دینی خواهد داشت که از جمله آنها وابستگی کشور به دشمن و در نهایت تسلیم در برابر نظام استکباری آمریکاست.
مشکل دیگر، نفوذ دشمن در مراکز راهبردی، تصمیمسازی و تصمیمگیری است که خود پیامدهای تهدیدآمیزی دارد.
چالش دیگر، تأثیر در افکار عمومی مردم و در نتیجه تغییر محاسبات آنها نسبت به امریکاست و چهارمین مسئله که بسیار مهم است، افزایش و تشدید تهدید امنیتی علیه نظام است.
وقتی نظام سلطه جای پایی در کشور پیدا کرد و تهدید به درون منتقل شد، تهدید مضاعف میشود لذا به طور مستقیم مسائل مذکور به سپاه و رسالت و ماموریت آن بستگی پیدا میکند.
به طور کلی تغییر نگرش دولت ها نسبت به آمریکا مهمترین تهدید امنیتی علیه نظام بوده و هست زیرا آمریکا همان است که تنها در نیمه دوم قرن ۲۰ به ۵۲ کشور حمله کرده و در امورات داخلی ۱۷ کشور دخالت کرد.
آمریکا همان است که امپراطوری شوروی را به سقوط کشاند و امروز تهدیدی جدی علیه روسیه است. آمریکا همان است که از قذافی تسلیم شده هم نگذشت حالا چگونه به این جرثومه استکباری می توان امید بست؟
** شعار دور کردن جنگ از طریق برجام عوامفریبی است
* در ماههای اخیر خصوصا بعد از توافق هستهای ایران با ۶ کشور دیگر، بارها این موضوع را از زبان برخی افراد شنیدیم که «برجام سایه جنگ را از سر کشور دور کرد» نظر شما در این باره چیست؟
متاسفانه این حرف ها هم از جمله شعارهای پوپولیستی و عوام فریبانه است. باید سؤال کرد اصولاً آمریکا برای چه با ما در حال جنگ بود؟ آمریکا اهداف زیادی را در دستور کار داشت و یکی از راهکارهای آن تهدید نظامی بود.
حال وقتی گروهی به دشمن لبخند زدند و چراغ سبز نشان دادند، زمینه طمع دشمن فراهم میشود و این می تواند بستری برای تهدید نظامی باشد.
* چرا آمریکا بعد از توافق هسته ای و حتی نوع برخورد دولتمردان ایرانی، همچنان به تهدیدات و تحریمهای خود علیه جمهوری اسلامی ادامه می دهد؟
ادامه تهدید و تداوم تحریم دو علت دارد که یکی نوع شعار و رفتار و عملکرد دولتمردان ما در قبال آمریکاست.
یعنی وقتی دولتمردان می گویند ما نمی توانیم در برابر آمریکا بایستیم، آنهم با شعارهای بعضاً توخالی و یا اینکه چرا باید با آمریکا طوری حرف بزنیم که ما را تحریم کند و یا دولتی که مسئولین دیپلماسی آن میگویند: آمریکا با یک موشک می تواند سیستم ما را به هم بریزد و حرف های دیگر از این دست، چرا آمریکا از این موقعیت استفاده نکند و به تهدید خود ادامه ندهد؟
** نوع مدیریت رهبری مانع اجرای نسخه مشابه آمریکا برای شوروی در ایران شد
نکته دوم اینکه آمریکایی ها امید زیادی به دولت داشته و سفره گستردهای را برای تغییر رویکرد دولت و تز «همزیستی مسالمت آمیز با آمریکا» پهن کرده بودند. یعنی همان نسخه ای که برای سقوط امپراطوری شوروی در دوره آقای خروشچف در دهه ۶۰ میلادی پیش بینی کرده و در برابر تغییر رویکردهای خروشچف از تقابل با امریکا به «همزیستی مسالمت آمیز با آمریکا» وارد تعامل و مذاکره شده و سرانجام امپراطوری شوروی را به صورت مرحله ای و تدریجی به سقوط کشاندند.
آمریکا امپراطوری شوروی را بزرگترین تهدید برای خود به شمار می آورد و راهکارهای زیادی را برای مهار یا سقوط این ابر قدرت در دستور کار قرار داده بود تا اینکه با شناسایی عوامل غرب گرا در شوروی و تأثیر گذاری آنان روی آقای خروشچف توانست محاسبات رهبر شوروی را تغییر دهد و خروشچف را به این باور برساند که می توان با آمریکا به صورت مسالمت آمیز کنار آمد.
با این تغییر رویکرد، آمریکا وارد مذاکره شد و پیمان سالت ۱ امضاء شد و خروشچف در اولین مرحله به عنوان پیروزی در مذاکرات برد-برد ابتکار خود را به رخ دیگران کشید و به دنبال آن دوما در راستای تفکرات وی همراه شد و روی افکار عمومی هم کار کردند و زمینه فروپاشی این ابرقدرت را از درون فراهم کردند.
همین نسخه را برای جمهوری اسلامی ایران پیش بینی کرده بودند تا با کنار آمدن با کدخدا، خواسته او در اجرای دومینوی برجامها را عملی کند که هوشمندی رهبری باعث شد مذاکره تنها در محدوده هستهای بماند و از تسری تعامل به عمق استراتژی جمهوری اسلامی ایران جلوگیری شود.
در واقع نوع مدیریت رهبری معظم انقلاب باعث شد نسخه مشابه شوروی در ایران عملی نشود.
** در قضیه برجام دولتمردان ما از هول حلیم داخل دیگ افتادند
* اما به هرحال برجام نتایجی هم در پی داشته. برخی تحریمها بواسطه آن برداشته شده و بعضا قراردادهایی هم بسته شده، آیا اینها نمیتواند جنبههای مثبت تعامل به شمار بیاید؟
داستان آمریکا داستان صیادی است که برای شکار پرنده مورد نظر خود، قدری دانه هم میپاشد.
واقعیت اینست که آمریکا روغن ریخته را نذر ایران کرد. اصولا تاریخ مصرف سازمان تحریم به پایان رسیده بود.
آیا اعتراف کری (وزیرخارجه سابق امریکا) کافی نیست که میگفت اگر مذاکرات به نتیجه نرسد، سازمان تحریم به هم می خورد؟
دولتمردان ما هم از هول حلیم داخل دیگ افتادند و آنچه داشتند در طبق اخلاص گذاشته و بسیاری را مطابق خواست دشمن عمل کردند.
آنها توجه نکردند که پایه های تحریم متزلزل شده و دشمن بیشتر از ما نیاز به مذاکره و برجام داشت. اقامت طولانی وزیر امور خارجه آمریکا با پای شکسته شاهدی بر این ماجراست.
اما مدیریت رهبری بود که جلوی خسارتهای بیشتر را گرفت مضافاً بر این که نه شعارهای دولتمردان محقق شد و نه آمریکا دست از تحریم برداشت.
حالا اگر ورود چند هواپیما ملاک موفقیت برجام است که باید گفت برخی شرکتهای هواپیمایی همچون شرکت ماهان باید موفقتر باشد که در شرایط تحریم، ناوگان خود را تجهیز کرد و درصد بالایی از صندلیهای پروازی را به خود اختصاص داد.
** تهدید را توان دفاعی و مواضع رهبری دور کرد نه مذاکره و برجام
* پس از دیدگاه شما چه عاملی باعث دور شدن تهدید از کشور شد؟
آنچه تهدید دشمن را کم کرد مذاکره، معامله وبرجام نبود، قدرت دفاعی جمهوری اسلامی ایران و مواضع باصلابت رهبری معظم انقلاب تهدید را از بین برد.
پاسخ وزیر امور خارجه آمریکا به خبرنگاری که پس از حمله آمریکا به افغانستان و عراق از او پرسیده بود چرا به این دو کشور حمله کردید و به ایران حمله نکردید این بود که اولا نمیدانستیم که ایران در دفاع از خود چه دارد و ثانیاً نمیدانستیم عکس العمل سپاه و بسیج در برابر حمله ما چه خواهد بود.
** مشکل اصلی کشور در عرصه اجرایی، مدیریت است
* در آستانه دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و نیز انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا هستیم. شما در این مقطع مهمترین چالش کشور را چه چیزی میدانید؟
واقعیت اینست که انقلاب اسلامی در عرصه منطقهای و بین المللی به پیروزیهای بسیار شگفت انگیزی دست یافته و عمق استراتژیک و نفوذ معنوی انقلاب از ساحل مدیترانه تا تنگه باب المندب را درنوردیده و در جبهه داخلی نیز راه یکصد ساله را در عرصه های فضایی، پزشکی، نانو و دیگر فناوریها، چند ساله طی کرده اما روند حرکت پاسخگویی به نیازهای جامعه و مردم به شکلی است که نگرانی برای دلسوزان نظام و انقلاب به وجود آورده است.
به نظر بنده مشکل اصلی کشور در عرصه اجرایی، مدیریت است. حتی اگر یک پروفسور اقتصاددان هم باشد اما جوهره مدیریت نداشته باشد، کاری از پیش نمیبرد لذا رهبری معظم به درست انگشت روی همین موضوع گذاشتند و در سخنرانی اول سال ۹۶ به این مضمون فرمودند که کارها را به افراد مدیر، متدین و با تحرک بسپارید و در گذشته هم روی مدیریت جهادی تکیه داشتهاند لذا آنقدر در کشور ظرفیت وجود دارد که اگر مشکل مدیریت حل شود با این ظرفیتهای متراکم میتوان مشکلات را یکی پس از دیگری حل و مرتفع کرد.
** سپاه در انتخابات دخالت نکرده و نخواهد کرد
* همیشه در آستانهها انتخابات شاهد جوسازیهایی علیه سپاه پاسداران با اتهام دخالت این نهاد در انتخابات بوده ایم. پاسخ شما به این سخنان چیست و سپاه در این مقطع چطور رفتار خواهد کرد؟
همانطور که اشاره کردید آنچه مشاهده میشود از نوع فضاسازی و ایجاد حساسیت در جامعه و تبدیل کردن سپاه انقلابی به یک نهاد خنثی است.
سپاه کاملاً تابع تدابیر حضرت امام (ره) و رهبری معظم انقلاب و قانون گرا بوده و هیچگونه دخالتی در انتخابات نداشته و نخواهد داشت.
واقعیت این است که سپاه یک نهاد انقلابی است که با همه وجود متکی به مبانی و اصول بوده و به عبارت دیگر سپاه یک نهاد ارزشگرای فراحزبی است.
دفاع از مبانی و اصول مورد تأکید حضرت امام و رهبری جزء وظایف ذاتی سپاه و بسیج بوده و تکیه بر معیارها و شاخصه های دینی در گفتار و رفتار جزو خصائص زیربنایی یک نهاد انقلابی است.
ترویج گفتمان دینی و بیان و توجیه گفتمان رهبری جزو ماموریت راهبردی مجموعه سپاه بوده و شایسته گزینی، شایسته پروری، شایسته گماری نیز از خطوط اصلی کارکردی این نهاد است.
نگرانی دشمنان و برخی ناآگاهان و مغرضان داخلی هم این است که سپاه دارای گفتمان، رفتار و عملکرد انقلابی است.
نهایتا بار دیگر تاکید میکنم که سپاه به هیچ عنوان در انتخابات دخالت نداشته و نخواهد داشت اما همواره انقلابی بوده و خواهد بود و به هیچ عنوان از مبادی و اصول انقلابی گری عقب نشینی نخواهد کرد.