بارندگیهای امسال در حالی افزایش قابل توجهی نسبت به سالهای گذشته داشت که اغلب کارشناسان معتقدند لازم است به دلیل برداشتهای بیرویه آب از ذخایر کشور طی سالهای گذشته، نسبت به صرفهجویی استفاده از مایع حیات توجه ویژه داشته باشیم.
به گزارش پایداری ملی، بارندگیهای امسال در حالی افزایش قابل توجهی نسبت به سالهای گذشته داشت که اغلب کارشناسان معتقدند لازم است به دلیل برداشتهای بیرویه آب از ذخایر کشور طی سالهای گذشته، نسبت به صرفهجویی استفاده از مایع حیات توجه ویژه داشته باشیم. این در حالی است که کاهش منابع آبی ایران به دلیل سوء مدیریت میتواند تهدید قابل توجهی در بخش کشاورزی و از بین رفتن امنیت غذایی کشورمان باشد، بخشی که با توجه به مزیتهای اقتصادی آن در ایران، تقریبا یکچهارم اشتغال کشور را به خود اختصاص داده و با کمترین وابستگی به خارج از مرزها، به نوعی ترجمه دقیقی از اقتصاد مقاومتی در ایران است. از این رو برای بررسی شرایط و نگرانیهای منابع آبی در بخش کشاورزی و جمعبندی یک ساله فعالیت این بخش در اقتصاد کشورمان گفتوگویی با کاوه زرگران، رئیس کمیسیون کشاورزی، آب و صنایع غذایی اتاق تهران داشتیم که در ادامه میخوانید.
براساس آمارها، میزان برداشت آب از منابع تجدیدناپذیر بسیار بیشتر از ظرفیتهای موجود بوده است. برآوردهای شما از این اضافه برداشت چقدر است؟
با توجه به اسناد و مدارکی که در دو وزارتخانه نیرو و جهاد کشاورزی موجود است، میزان اضافه برداشت سالهای اخیر از منابع آب زیرزمینی کشورمان چیزی حدود 120میلیارد مترمکعب است. اهمیت توجه به این منابع، علاوه بر بحث تامین نیازهای مصرفی، در فرونشست زمین است که باید به دقت برای آن برنامهریزی شود؛ چون بازیابی این منابع احتیاج به زمان بیشتری نسبت به منابع سطحی دارد.
در برخی رسانهها اعلام شده بیشترین برداشت منابع آبی در بخش کشاورزی است، آیا شما با این اظهارنظر موافق هستید؟
این که بگوییم یک بخش بیشتر از دیگر بخشها آب مصرف کرده، شاید پاسخ مستقیم به سوال شما باشد؛ اما مصرف یا صرفهجویی، نکتهای ملی است بنابراین همه بخشها باید در آن دخالت داشته باشند. به همین دلیل پاسخ شما را این گونه میدهم که بهتر است براساس برنامههای توسعهای در کشور و همچنین سیاستهای اقتصاد مقاومتی که تاکید رهبر معظم انقلاب است، اولویت بندی کنیم که کدام بخشها به منابع آبی بیشتری نیاز دارند و براساس همان بخشها برنامههای اصولی و عملی صرفهجویی یا مدیریت منابع را تدوین و اجرا نماییم. این تنها راهکار است و این که بگوییم مثلا کشاورزی بیشترین آب را مصرف کرده، چاره کار نیست چون تامین غذا هم اولویت مهم مسئولان است.
پس شما معتقدید با برنامهریزی و افزایش بهرهوری میتوان از بحران عبور کرد؟
بهرهوری در تمام بخشها و صنایع باید بطور جدی مورد توجه قرار گرفته شود؛ به عنوان مثال در بخش کشاورزی درباره کمبود منابع آبی باید ببینیم چطور و با چه شیوهای میتوانیم آب کمتری مصرف کنیم، اما محصول بیشتری در واحد به دست آوریم. گرچه این نکته هم به تنهایی بحران را برطرف نمیکند چون با توجه به زمانبر بودن سیاستهای احیاء یا بازیابی منابع آبی بخصوص در بخش منابع زیرزمینی، باید هرچه سریعتر هدفمند و با نگاه ملی وارد شویم.
به اراده ملی در این زمینه اشاره کردید، به نظر میرسد این اراده وجود دارد. شما نظر دیگری دارید؟
این که گفتوگوها و نشستهای زیادی در این زمینه برگزار شده و مسئولان دائم از آن میگویند، بله ظاهرا همه به دنبال کنترل بحران آب هستند؛ اما در عمل میبینیم دستگاههای مربوط، جزیرهای عمل و سیاستهای متضادی را اجرایی کردهاند و آن اراده ملی که به آن اشاره شد، دیده نمیشود. به این دلیل که وزارتخانهها و سازمانها در حوزههای محدود خود نسبت به کمبود آب سیاستگذاری میکنند و در سطح ملی همکاری مناسب در میان آنها دیده نمیشود.
نمونهای هم در این زمینه دارید؟
نمونه بارز این جزیرهای کار کردن سازمانها، در زمینه کنترل بحران آب است. به این ترتیب که وقتی جدول مربوط به وزارت نیرو را بررسی میکنیم میبینیم پنج استان از نظر منابع آبی در شرایط بحرانی قرار گرفته و با رنگ قرمز مشخص شدهاند. به این معنی که این مناطق از منابع آب تجدیدناپذیر خود بیش از حد استفاده کردهاند و باید برنامههای کنترلی شدیدی برای نجات آنها از بحران ایجاد شود، اما وقتی همین مناطق را در جدول مربوط به وزارت جهاد کشاورزی بررسی میکنیم، میبینیم بیشترین تراکم تولید یعنی چیزی معادل 48 درصد تولید محصولات کشاورزی در این استانها ایجاد شده است. این یعنی نبود همکاری و اراده ملی میان دستگاههای اجرایی.
یک استان را مثال بزنید.
استان فارس؛ در این منطقه سال گذشته یک میلیون و صد هزار تن گندم تولید شده است. با این مثال باید گفت یک نگاه و اراده ملی لازم است که براساس آن تمام ارگانهای مربوط اولویت بندی کنند که آیا پاسداری از منابع آب تجدیدپذیر کشور مهم است یا ارائه بیلان تولید بدون توجه به آینده بخش کشاورزی یا حتی زندگی و معیشت افراد؟ این درحالی است که با توجه به سیاستهای اقتصاد مقاومتی باید برنامهریزی کنیم. ولی آنچه مسلم است، در شرایط فعلی دو وزارتخانه جهاد کشاورزی و وزارت نیرو متضاد و خلاف یکدیگر عمل میکنند.
شرایط استان تهران چگونه است؟
براساس بررسیهای انجام شده، استان تهران هم اوضاع نگرانکنندهای دارد. این نگرانی نه تنها در بخش کشاورزی وجود دارد بلکه بخش عمدهای از اتوبانها، پلها و خطوط راهآهن جنوب تهران به دلیل برداشتهای بیرویه از منابع آب زیرزمینی این کلانشهر با خطر جدی فرونشست زمین روبهرو هستند که اگر این معضل را جدی نگیریم، در آینده نزدیک شاهد مشکلات عمدهای خواهیم بود. البته نباید فراموش کنیم کشاورزی در استان تهران تنها استفادهکننده منابع آبی نیست بلکه مصارف خانگی و صنعتی هم در این استان بیشتر از دیگر استانهاست و باید برای همه این موارد برنامهریزی دقیقی داشته باشیم.
با توجه به بهرهوری و کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی، آیا تاکنون مناسب عمل شده است؟
روند فعلی مناسب است، اما باید دقت و جدیت در سطح ملی داشته باشیم. به طور کلی طی دو سال گذشته، بهرهوری فعالیتها نشان میدهد میتوان در فرصت مناسب خودمان را در زمینه بهرهوری آب، به سطح دنیا برسانیم.
به این ترتیب که بهرهوری آب در ایران تا دو سال گذشته 07/1 کیلوگرم محصول به ازای هر مترمکعب بوده که در فاصله سالهای 93 و 94 به 2/1 رسیده است. بنابراین بیش از 12درصد در عرض دو سال رشد داشتهایم. این در حالی است که مرکز ملی راهبردی کشاورزی و آب اتاق ایران برآورد کرده اگر سالی 6 درصد بهرهوری آب افزایش داشته باشد و سالانه 70میلیارد مترمکعب آب به بخش کشاورزی اختصاص یابد، در طول برنامه ششم توسعه اقتصادی میتوانیم 21 میلیارد مترمکعب در مصرف آب این بخش صرفهجویی کنیم . پس اگر فرض کنیم فقط 15 میلیارد مترمکعب آن در طول برنامه محقق شود، میتوان گفت در پایان برنامه ششم بحران آب را پشت سر خواهیم گذاشت.
به افزایش بهرهوری در واحد سطح اشاره کردید. یکی از مشکلات ما، نبود امکانات و زیرساختهای نگهداری یا تبدیل محصولات کشاورزی است در این زمینه نظری دارید؟
بله این نکته کاملا صحیح است؛ به عنوان مثال در بحث گندم خودکفایی مناسبی صورت گرفته است، ولی با در نظر گرفتن شرایط منابع آب، باید به گونهای برنامهریزی کنیم که ضایعات به حداقل برسد ؛ چون در واقع منابع آب از دست خواهد رفت. در این زمینه سال 96 با موجودی سیلوی تقریبا 9 میلیون تنی گندم آغاز خواهد شد و با آغاز برداشت اردیبهشت ماه سال آینده احتمالا این موجودی دوبرابر میشود. بنابراین لازم است یا برای صنایع تبدیلی یا صادرات گندم برنامهریزی داشته باشیم و اگر چنین نشود و ضایعات داشته باشیم، مثل این است که هیچ فعالیتی برای بهبود شرایط منابع آبی صورت ندادهایم. این نکته برای تمام محصولات کشاورزی به دلیل فسادپذیری صدق میکند.
جایگاه اتاق بازرگانی در این میان چیست؟
اساسا وظیفه اتاق بازرگانی مشاوره دادن به قوه مجریه است. بنابراین چه در سطح کلان کشوری و چه در سطح استان، مشکلات آب را بررسی کرده و گزارشهایی به مقامات دادهایم، اما لازم است این مشاورهها از سوی مسئولان و تصمیمگیرندگان کلان جدی گرفته شود.
نظر شما درباره واردات محصولات کشاورزی به دلیل محدودیتهای منابع آبی چیست؟
من اعتقاد دارم باید به گونهای برنامهریزی کنیم که در کالاهایی که به صورت دیم توانمندیهای گسترده داریم، به محصولات داخلی توجه داشته باشیم و آن گروه از محصولات را که به آب زیادی نیاز دارد، از طریق واردات بازار تامین کنیم. البته منظور این است که آنچه داریم با استفاده از سیستمهای نوین، حفظ و حمایت کنیم و درصورت کمبود، واردات داشته باشیم نه این که داشتهها را به دست فراموشی بسپاریم و فقط واردات داشته باشیم. به عنوان مثال در محصول ذرت دقیقا چنین سیاستی صورت میگیرد چون این محصول آب زیادی نیاز دارد، اصولا براساس واردات برنامهریزی میشود.