این
روزها شاهد هنجارشکنی از نوع فحاشی در فضای مجازی هستیم، صفحات شبکههای
اجتماعی چون اینستاگرام جولانگاه حرکت سخیفی است که با زیرپا گذاشته شدن
اصول اولیه ادب و نزاکت اجتماعی تعریف و معنا میشود.
بسیاری از کاربران دنیای مجازی از این روش ناپسند برای تخریب اشخاصی که مورد علاقه و پسندشان نیستند، استفاده میکنند و در قالب درج کامنتها و نظرات توهین آمیز دست به انتقاد میزنند یا حتی آبرو و حیثیت فردی را به سخره میگیرند، اگر چه نقش برخی از جوانان و نوجوانان در ترویج این پدیده قبیح، بسیار پررنگ است.
بیان کلماتی مملو از خشم و پر از احساس نفرت که معمولا بسیار ترسناک و
وحشتناک نیز جلوه مینمایاند؛ ترسناک تنها از آن باب که فراتر از آزار جسمی
و فیزیکی است و پیامدی دردناک و جبرانناپذیر بر مفعول خویش وارد میکند و
چه بسا جراحت بر پیکر آدمی درمانپذیرتر از نیشتر مدامی است که هر لحظه
روح و هویت دیگری را نشانه میرود و خدشه دار میکند.
خشم درونی لجام
گسیخته ای که با زشت ترین کلمات و عبارات شروع میشود و مخاطب این فحاشی را
وادار به پاسخی خشمگینانهتر و تندتر میکند که به واسطه همین بازتولید
خشم از نوع متقابل در دیگری است که گردونه معیوب و هولناک فحاشی بین این دو
فرد بی امان به حرکت در میآید، گاه این حرکت دو جانبه بی پایان، زمینه ای
برای وسوسه دیگران میشود که آنها هم بی خبر از همه جا، وارد این گردونه
شوند و به طرق مختلف نویدبخش آرامش و صلح(دسته بازدارنده) باشند، یا
آتشبیار معرکه فحاشی و هتاکی(دسته فحش دهنده) به یکدیگر شوند، هر دوی این
وضعیتها، بسیار اسفناک و ناگوار است، چه بسا در این فضای مسموم، هتک حرمت،
بیش از احترام و ادب جولان میدهد و حرف اول را میزند، به همین دلیل پیرو
این وضعیت ناخوشایند ممکن است در نهایت همه حاضران وادار به هتاکی یا
حداقل شاهد آن شوند.
درضمن فحاشی به افراد و شخصیتهای مختلف به ویژه تصاویر چهرههای تاثیرگذار سیاسی، هنری، ورزشی و... در اینستاگرام یا دیگر شبکههای اجتماعی، بسیار و به کرات قابل مشاهده است، روانشناسان معتقدند احساس تبعیض، بی عدالتی اجتماعی و شکاف طبقاتی، علت اصلی این عمل است که احساسات منفی وابسته به آن، به شکل فحاشی و هتاکی کاربر بروز مییابد.
فحاشی مجازی، راهی بیدردسر برای تسلای وجود
فحاشی مجازی روشی برای تخلیه هیجانات منفی درون برخی از کاربران است، به بیان دیگر فحاشی مجازی دریچه ای امن و بیدردسر برای ترمیم روح زخمی، جبران حقارتها، افشای حسادت درونی، خشم لجام گسیخته و فروخورده و گاه حتی اعتراض به برخی از هنجارها و قوانین جامعه است که عدهای با پذیرش انجام این رفتار ناموجه، تلاش میکنند به هر طریق ممکن، فریاد درونشان را به کسانی که آنها را نمیبینند و نمیشنوند، اعلام کنند، اگر چه شاید خود نیز کاملا آگاه بر این مهم باشند که قربانی فحاشیشان هیچ دخالتی بر وضعیت اکنون آنها ندارد.
هر چند برخی از شخصیتهای نمایشی یا هیسترسیونیک نیز فضای مجازی را محیط مناسب و مساعدی برای ابراز وجود و نمایش گذاشتن خویش میدانند که چه بسا از طریق هتاکی به راحتی میتوانند توجه مثبت یا منفی خیل عظیمی از افراد را به خود جلب نمایند و از این رفتار زشت جهت خودنمایی مفرط خویش استفاده کنند.
از سوی دیگر، گذار از شرایط سنتی به دوران مدرن و صنعتی، کمرنگ شدن اعتقادات، باورها و ارزشها و کاهش کارکردهای وابسته آنها، عدم پایبندی به اصول معنوی و ضعف ایمان، فاصله گرفتن از ارزشهای اخلاقی، فرو ریختن دیوارهای حرمت و درهم شکست مرزها، حریمها و هنجارها، ضعف تربیت یا سپردن تربیت فرد به جامعه و شانه خالی کردن خانوادهها از این مسئولیت ذاتی و خطیر، عدم تحمل عقاید مخالف و عدم رعایت حقوق دیگران، قانون گریزی، عادت به گفتار دور از شان انسانی، تهاجم فرهنگی و تغییر فرهنگ و ارزشهای درونی خانوادهها و جامعه (تزریق لاابالگیری و اباحیگری، به منظور کشاندن جامعه در جهت هرزگی و بیاعتنایی به اصول اخلاقی و انضباط اجتماعی)،کاهش قدرت صبر و افزایش بیاعتمادیها از دیگر دلایل این انحراف رفتاری است.
شخصیتهای نقابی در سایه هویتهای مجازی
امکان داشتن هویتهای مجازی و غیرواقعی از جمله ویژگیهای فضاهای مجازی است، یک فرد میتواند با حسابهای کاربری متفاوت در قالب هویتهای مختلف ابراز وجود کند، بدون آنکه به حقیقت شناخته شود یا مورد سرزنش واقعی قرار گیرد.
بهواسطه همین هویتهای مجازی است که فرد هیچ ترس و ابایی ندارد و در صورت شکستن خطوط قرمز اخلاقی و اجتماعی نیز، به یقین میداند که هرگز مواخذه و تنبیهی شبیه آنچه در فضای حقیقی اتفاق میافتد را تجربه نخواهد کرد و شاید به همین دلیل است که افراد خیلی راحتتر از فضای حقیقی اخلاقیات را زیر پا میگذارند و گاه مرتکب رفتارهایی میشوند که ممکن است هرگز در فضای حقیقی فکر انجام آن هم به ذهنشان خطور نکند.معمولا این گروه، از افراد خط شکن و پیشرو به شدت تاثیر میپذیرند و به دنبال مشاهده اولین کامنت فحاشی، شروع به هتاکی میکنند و راه را برای توهین دیگر افراد باز میکنند.
متاسفانه عدم رعایت ادب و اصول نزاکت از جانب برخی از شخصیتهای عالی رتبه اجتماعی که در سخنرانیها یا بیان اظهار نظرهایشان متوسل به ادبیات سخیف و کوچه و خیابانی میشوند، پیامدهای منفی بی شماری را به بار میآورد، بیشک فروریختن قبح چنین کلمات ناپسند و زشتی نه تنها عادی میشود بلکه استفاده از آن نیز مورد الگوبرداری قرار میگیرد، انتظاری که حتمی و حتی اجرایی است و نمیتوان مانعی بر امر تقلید از آن بر جوان پوینده مسیر زندگی و جویای نام و شهرت عنوان کرد.
جای خالی فرهنگ نقدپذیری
به دلیل فقدان فرهنگ نقدپذیری در جامعه و عدم رابطههای دو
سویه بین افراد عادی یا عالیرتبه، هر روز بیش از پیش شاهد تشدید
انتقادهای غیر مستقیم و کوبنده افراد نسبت به هم، به روش هتک حرمت و فحاشی
هستیم، چه بسا وقتی افراد خود را ناامید از نقدمستقیم به فرد یا افراد
خاصی میبینند، بیگمان در جستوجوی راهی برای تخلیه خویش، به صفحات شخصی
این افراد رجوع کرده و با مشاهده کوچکترین مطلب یا عکسی برخلاف میل، اقدام
به انتقادات تند در قالب فحش و ناسزا میکنند، شیوهای که تنها تسکین موقت
بر خشم فروخورده فرد شاکی است.
در اغلب کشورها، انتشار مسائل شخصی هر یک از شهروندان اعم از عام و خاص و توهین به آنها جرم محسوب میشده و با متخلفان برخوردهای قانونی سختگیرانه ای اعمال میشود.
به گزارش فرهنگ نیوز، این در حالی است که در کشور ما، ضعف قوانین تعرض و تهدید حریمهای شخصی افراد، اجرایی نشدن به موقع قانونهای اتخاذ شده، عدمبرخوردهای سختگیرانه به کرات شاهد تکرار این نوع جرایم در فضای مجازی هستیم. با ایجاد محدودیت و مسدود کردن دسترسی افراد هرگز نمیتوان مانع افترا، ناسزا، توهین، نقض حریم خصوصی افراد شد، فرهنگسازی و آشنایی با فرهنگ صحیح استفاده از این فضا و اجرایی کردن آن تنها راهی است که کاربر را متوجه این مهم میکند که چگونه از فضای مجازی استفاده کند و اینکه هرگز مجاز به شکستن حریم و حرمت دیگران در این فضا نیست چه بسا توهین و افترا عمل مجرمانهای محسوب میشود که اقدام به آن، تبعات سنگین و جبرانناپذیری به همراه دارد.