با نزدیک شدن به انتخابات آمریکا نشریه اکونومیست در ویژهنامهای به رویکردهای دو نامزد انتخابات آمریکا پرداخته و ابعاد مختلف اقتصادی و سیاسی این کشور را از منظر هر یک از این دو نامزد مورد بررسی قرار داده است.
دیدگاههای دو نامزد ریاستجمهوری آمریکا را در ادامه بررسی میکنیم.
سیاست مالی: از برنامههای مالی پیچیده و مبهم کلینتون تا برنامههای مضحک مالی ترامپ
یکی
از مهمترین چالشهایی که دولت اوباما با روی کار آمدن با آن روبهرو بود،
فائق آمدن بر بحران مالی و مدیریت بدهیهای گسترده این کشور بود که از 35
درصد تولید ناخالص داخلی به 75 درصد بعد از بحران افزایش داشت. فرآیند
بهبود اقتصادی دولت اوباما از طریق کاهش چشمگیر در مخارج دولت باعث شد تا
نرخ استقراض از 8/ 9 درصد تولید ناخالص داخلی در سال 2009 به 5/ 2 درصد در
سال 2015 کاهش یابد.
اما در حال حاضر جمهوریخواهان کنگره اولویتهای دیگری برای اقتصاد آمریکا
دارند. یکی از مهمترین اولویتهای این جناح، افزایش رشد اقتصاد کشور از
طریق کاهش مالیاتها و قوانین دستوپاگیر دولتی است. به عقیده آنها افزایش
رشد اقتصادی موجب سلامت بیشتر نظام مالی میشود. بر این اساس دونالد ترامپ
هم سیاستهای مالی خود را در این راستا تنظیم کرده است.
او قول داده است تا رشد اقتصادی را به نرخ 5/ 3 درصد و حتی 4 درصد، که
بسیار بیشتر از میانگین نرخ رشد بعد از بحران یعنی 1/ 2 درصد است، برساند.
همچنین نامزد جمهوریخواه آمریکا از تلاش خود برای افزایش مخارج در
زیرساختها، آموزش، مراقبتهای کودکان و بخشهای دیگر خبر داده است.
برنامههای دونالد ترامپ برای افزایشهای گسترده در مخارج دولت، در کنار
کاهش نرخهای مالیات، سیاستی غیرمنطقی و غیرعملیاتی بهنظر میرسد. در کنار
این سیاستهای غیرعملی ترامپ، سیاستهای مالی کلینتون منطقیتر بهنظر
میرسند. البته باید توجه کرد که منطقی دانستن سیاستهای کلینتون در مقایسه
با اقداماتی که ترامپ در دستور کار دارد، به معنی مطلوب بودن آنها نیست.
خانم کلینتون که در گزارش ارقام اقتصادی خود دقیقتر عمل کرده است، قصد
دارد در یک دهه سطح مخارج دولتی را تا 7/ 1 هزار میلیارد دلار افزایش دهد.
بیشترین نگرانی نامزد دموکرات آمریکا زیرساختهای این کشور است. او برنامه
دارد تا 250میلیارد دلار اضافی به مخارج این بخش بیفزاید. از طرفی 25
میلیارد دلار نیز برای راهاندازی بانک زیرساختی فدرال در نظر گرفته است
(بانکی که اوباما تلاشهای بسیاری برای تاسیس آن انجام داد). از دیگر
برنامههای خانم کلینتون میتوان به موارد زیر اشاره کرد: معاف کردن
خانوارهایی که تا سال 2021 درآمدی کمتر از 125 هزار دلار دارند از پرداخت
شهریه دانشگاههایی که در ایالتشان قرار دارند، ایجاد اعتبارهای مالیاتی
برای تشویق بنگاه به سهیم کردن کارگران در سودشان، استخدام کارآموزان
مستعد، سرمایهگذاری در صنعت و.... خانم کلینتون قصد دارد تا سیاستهای خود
را از طریق افزایش مالیات دریافتی از ثروتمندان اجرایی کند: برای مثال وضع
4 درصد مالیات اضافی، بر درآمدهای بالای 5 میلیون دلار و اعمال انواع
مختلف مالیاتهای جدید بر کسبوکارهای اقتصادی. اگرچه برنامههای خانم
کلینتون مشخص هستند اما پیچیدگی خاص خود را دارند. این پیچیدگی درحالی است
که نظام مالیاتی آمریکا نیاز به سادهسازیهایی غیر از سیاست کاهش نرخ
مالیاتی دارد.
به
عقیده اکونومیست با ارزیابی اظهاراتی که دو نامزد برای مسائل مالی بلندمدت
آمریکا داشتهاند، میتوان نتیجه گرفت که سیاستهای هیلاری کلینتون قابل
اعتمادتر است. به عقیده اکونومیست، آنچه موجب برتری سیاستهای هیلاری
کلینتون شده است، برنامههای اقتصادی احمقانه دونالد ترامپ است. در حالی که
اقتصاد آمریکا شایسته آن است تا کاندیداهای ریاست جمهوری با ایدههای
اقتصادی مناسبتری به رقابت بپردازند.
تغییرات آبوهوایی: برنامههای عملیاتی محیط زیستی کلینتون – بیبرنامگی ترامپ در این حوزه
با
وجود سیلهای ویرانگر در جنوب، خشکی در غرب و آتشسوزی جنگلهای ملی،
کلمات «آبوهوا» و «تغییرات» به ندرت در ستادهای انتخاباتی دو نامزد شنیده
شد. 15 سال از 16 سالی که زمین گرمترین دوران خود را تجربه کرد در بعد از
سال 2000 اتفاق افتاده است. این درحالی است که دونالد ترامپ ادعا میکند
تغییرات آبوهوایی موضوعی است که چینیها برای مختل کردن کسبوکارهای
آمریکایی به راه انداختهاند (او در اولین مناظره دو نامزد در 26 سپتامبر
نیز این موضوع را انکار کرد). در عوض هیلاری کلینتون عقیده دارد که تغییرات
آبوهوایی وجود دارد و رسیدگی به آن میتواند شغلهای زیادی در بخش
انرژیهای تجدیدپذیر ایجاد کند.
در واقع دو نامزد خطمشی کاملا متفاوتی در مسائل محیطزیستی دارند. به
گزارش اکونومیست، در توافق اخیر پاریس در راستای کنترل افزایش دمای هوا،
آمریکاییها متعهد شدند تا انتشاردیاکسید کربن را تا سال 2025، حدود 27
درصد کاهش دهند. این تعهد آمریکا، اولین اقدام این کشور در کاهش انتشار
دیاکسید کربن منتشره از نیروگاههای برقی این کشور است (نیروهایی که
بزرگترین منابع انتشار گازهای گلخانهای محسوب میشوند). اگر آمریکا،
دومین کشور آلاینده جهان، انتشار گازهای گلخانهای خود را محدود کند،
بهدنبال آن کشورهای دیگر نیز برای بهبود اوضاع محیطزیست دست بهکار
خواهند شد.
یکی از مهمترین راهکارهای رسیدگی به بحرانهای
آبوهوایی استفاده از انرژیهای پاک است. این مساله یکی دیگر از موضوعاتی
است که کلینتون سیاستهای خود را مشابه با اقدامات دولت اوباما تنظیم کرده
است. او قصد دارد با افزایش مخارج در فرآیندهایی که اوباما آغاز کرده،
آمریکا را به قدرت اصلی منابع پاک تبدیل کند.
او
میگوید که برنامهریزی کرده تا در 4 سال اول ریاست جمهوری خود نیم
میلیارد سقف خورشیدی نصب شود و تا سال 2027، یکسوم برق مورد نیاز کشور از
منابع تجدیدپذیر تامین شود. کلینتون اشارهای به تامین مالی سیاستهای بخش
محیطزیست خود نکرده است، اما شاید کاهش یارانههایی که به سوختهای فسیلی
تعلق میگیرد یکی از منابع اجرای سیاستهای او باشند.
اما آنچه یک
رئیسجمهوری رشته است، رئیسجمهوری بعدی میتواند آن را پنبه کند: اقدامات
گستردهای که اوباما برای حل بحران تغییرات آبوهوایی اتخاذ کرده، ممکن است
با روی کار آمدن دونالد ترامپ بر باد رود. از طرفی علاقه ترامپ به
سوختهای فسیلی و همچنین برنامههای وی برای تجدیدنظر در قوانین ضد استخراج
زغال سنگ، میتواند تهدیدی برای قرارداد پاریس محسوب شود.
وامهای آموزشی: سیاستهای بورسیهای کلینتون بیشتر وجاهت سیاسی دارند تا سیاستی.
به
عقیده بسیاری از رایدهندگان جوان (به خصوص آنهایی که در ستادهای
انتخاباتی برنی سندرز حضور داشتند) آمریکا در قلب بحران بدهی دانشجویی
قرار دارد. در سال 2010 وامهای دانشجویی بزرگترین منبع بدهی خانوارهای
آمریکا (حتی بیشتر از وامهای رهنی) بودند. در حال حاضر این بدهیها به
حدود 7 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور رسیدهاند. به گزارش اکونومیست،
اگرچه دونالد ترامپ در سیاستهای انتخاباتی خود بهطور گذرا به این موضوع
پرداخته است، اما هیلاری کلینتون با سیاستهای جامع و دقیقی که برای کمک
به پژوهشگران بیبضاعت دارد، بهنظر برای این بخش برنامهریزی کرده است.
خانم کلینتون اعلام کرده است که بین 350 تا 800 میلیارد دلار در بخش
هزینههای آموزشی خرج خواهد کرد.
زیرساختها: بازهم کلینتون با برنامهتر!
به
گزارش اکونومیست هر دو نامزد انتخاباتی آمریکا موافق سرمایهگذاری بیشتر
در زیرساختهای این کشور هستند. مجمع جهانی اقتصاد در گزارش ماه اخیر خود
نمره زیرساختهای آمریکا را 9/ 5(نمرات بین 1 تا 7) اعلام کرد. این درحالی
است که این نمره در سال 2007، 1/ 6 بود. بنابراین میتوان روند وخیمتر شدن
اوضاع زیرساختهای این کشور را مشاهده کرد (درحالی که سایر کشورهای
ثروتمند در دورهای مشابه، بهطور میانگین رشدی 3/ 0 در این نمره
داشتهاند). از طرفی، بر اساس دادههای دولتی، 32 درصد از جادههای آمریکا
در وضعیت وخیم قرار دارند (با توجه به دستاندازهای جادهای) و زمان سفر از
سال 1990، 62 درصد افزایش داشته است. در نتیجه علت نظر مشترک دو نامزد
درخصوص افزایش سرمایهگذاری در زیرساختهای کشور بدیهی است.
در این راستا هیلاری کلینتون قول داده است در 5 سال آینده 275 دلار بر
مخارج بخش زیرساختها بیفزاید که معادل با سطح سرمایهگذاری بخش
زیرساختهای قبل از بحران سال 2008 است. بهنظر بخش زیادی از این
سرمایهگذاری از طریق تغییراتی که در مالیات بنگاهها ایجاد میشود، تامین
شود. از طرفی کلینتون قول داده است با تاسیس بانک زیرساخت فدرال، تصمیمات
در بخش زیرساختها بهطور مستقل و بهینه گرفته شود و نه بر اساس ترجیحات
سیاسی. این درحالی است که اکونومیست عقیده دارد برنامههای دونالد ترامپ
(همانند سایر برنامههایش) حرف کمتری برای گفتن دارد. او برای وضعیتی که
پلها و فرودگاههای کشورش دارند ابراز تاسف کرده و قول داده است در دوران
ریاست جمهوری خود به وضعیت آنها رسیدگی کند.
آموزش، تغییرات اندک
جورج
دبلیو بوش و باراک اوباما اصلاحات در مدارس را از اولویتهای خود قرار
دادند. اما رئیسجمهوری آینده این کار را نخواهد کرد. برای هر رئیسجمهوری
تعیین سیاستهای آموزشی مانند اداره مدرسهای است که هزاران دانشآموز سرکش
در آن درس میخوانند.
رئیسجمهوری میتواند با پیشنهاد اعطای
ستارههای طلا مناطق آموزش و پرورش را به عملکرد بهتر ترغیب کند. اما اگر
آنها در برابر تغییرات مقاومت کنند، او کار چندانی نمیتواند انجام دهد.
فقط 7/ 12 درصد از 600 میلیارد دلاری که هر سال صرف آموزش همگانی میشود از
طرف دولت فدرال پرداخت میشود. بقیه این مبلغ بهطور مساوی بین ایالتها و
13 هزار و 500 منطقه آموزش و پرورش تقسیم میشود. آمریکا بیشتر از هر کشور
ثروتمند دیگر برای هر کودک هزینه میکند، اما عملکرد دانشآموزان این کشور
در آزمونهای بینالمللی ضعیفتر از دانشآموزان دیگر کشورها است.
بهرغم محدودیتها، جورج بوش و باراک اوباما از قدرت قانونگذاری دولت
فدرال برای ایجاد ابراصلاحات استفاده کردند. جورج بوش آزمونهای استاندارد
شده فراوانی را برگزار و مدارسی را که دانشآموزان آنها در این آزمونها
پیشرفت نداشتند، جریمه کرد. اوباما نیز برای ایالتهایی که اصلاحات آموزشی
را انجام میدادند، پاداش نقدی درنظر گرفت. اما به دو دلیل به نظر میرسد
دوران اصلاحات آموزشی به پایان میرسد.
قانونی
که در ماه دسامبر گذشته تصویب شد قدرت استانداردسازی و برگزاری آزمونها
را به ایالتها بازگرداند و این مساله موجب میشود رئیسجمهوری بعدی به
سختی بتواند انجام اصلاحات در مدارس را کنترل کند. درهر صورت، دونالد ترامپ
و هیلاری کلینتون تمایل ندارند از سیاستهای آموزشی دو رئیسجمهوری قبلی
تبعیت کنند. ترامپ «کاملا مخالف» وزارت آموزش است و ممکن است آن را منحل
کند. او اعلام کرده زمان حمایت از دانشآموزان و دانشجویان فرا رسیده است و
در سخنرانی خود در ماه سپتامبر وعده داد برای حمایت از دانشآموزان فقیر
به ایالتها مبلغ 20 میلیارد دلار اختصاص میدهد. کلینتون نیز تمایل دارد
مساله آموزش را به ایالتها واگذار کند. او برای این اقدام ملاحظات سیاسی
را در نظر گرفته است.
او برخلاف اوباما، مورد حمایت اتحادیههای آموزگاران است. آنها مخالف مرتبط
کردن ارزیابی آموزگاران با عملکرد تحصیلی دانشآموزان هستند و خواستار
اعمال محدودیت بر مدارس مردمی هستند. کلینتون نیز از این مساله حمایت
میکند. او مانع از گسترش این مدارس نخواهد شد، اما این مدارس کمکهای مالی
فدرال کمتری دریافت خواهند کرد. تمایل کلینتون برای خنثی کردن سیاستهای
مسموم اصلاحات مدارس دلیل دیگری دارد. او قصد دارد بر پیشدبستانی و آموزش
عالی تمرکز کند.
در
آمریکا نیمی از کودکان سه تا چهار ساله به پیشدبستانی میروند که این رقم
کمتر از بسیاری از کشورهای فقیر و یکی از کمترین مقادیر در بین کشورهای عضو
سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه است. کلینتون همچنین قصد دارد تحصیل در
دانشگاههای دولتی را برای دانشجویان بیشتری رایگان کند. از دیگر
برنامههای کلینتون اعطای جایزه نقدی به دانشگاههایی است که دانشجویان
فقیر بیشتری را بپذیرند. شاید او یک رئیس دانشگاه را بهعنوان وزیر آموزش
خود انتخاب کند.
سیاست خارجی، لرزه در جهان
آنچه
اکونومیست درباره سیاست خارجی هیلاری کلینتون نوشته این است که سیاست
خارجی او شبیه به سیاست خارجی باراک اوباماست اما اکونومیست درباره سیاست
خارجی ترامپ نوشته است که سیاست خارجی ترامپ همانند هیچ چیزی که تا به حال
آمریکا تجربه کرده است، نیست.
اکونومیست نوشت برای توضیح اینکه
سیاست خارجی آمریکا در دوران ریاست جمهوری هیلاری کلینتون چگونه خواهد بود،
متحدانش به توصیف احساسات وی نسبت به آمریکا میپردازند. نباید این موضوع
را فراموش کرد که هیلاری، وزیر خارجه پیشین آمریکا، بزرگ شده منطقه
«میدوست» آمریکا است و در دوران جوانی از طرفداران بریگلدواتر نامزد ریاست
جمهوری سال 1964 بود. گلدواتر از مخالفان سرسخت کمونیسم بود.
هیلاری کلینتون آمریکا را بهعنوان نیرویی برای استقرار نیکیها میشناسد و
بهعنوان بانوی اول آمریکا در دوران ریاست جمهوری همسرش شاهد اعزام
نیروهای نظامی آمریکایی به منطقه بالکان برای استقرار صلح بود. او از این
جنبه با باراک اوباما تفاوت دارد چون او مردی است که وقتی هیاهوها برای
مداخله آمریکا بالا میگیرد، بسیار محتاط عمل میکند. یکی از مقامات سابق
آمریکا اوباما را بهعنوان فردی توصیف میکند که معمولا بیشتر بر تهدیدهای
جهانی همچون تغییرات آبوهوایی، بیماریهای واگیردار و تکثیر سلاحهای اتمی
و شبکههای ترور تمرکز دارد، اما هیلاری کلینتون پیشبینی میکند که در
مقام ریاست جمهوری خواهد توانست دوباره موازنه مسائل ژئوپلیتیک را به نفع
ژئوپلیتیک «سنتی» بازگرداند.
برخی
ناظران بر این باورند که او با تصدی سمت ریاست جمهوری کار خود را با بررسی
این موضوع آغاز خواهد کرد که چگونه حکومت اسد، مداخله روسیه و ضعف
اپوزیسیون موجب شده است که گزینههای پیش روی وی در رابطه با سوریه در
مقایسه با دوران وزارت خارجه او محدودتر شوند. از سوی دیگر اگر او انتخاب
شود، روابطش با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه به حالت انجماد در خواهد
آمد. پوتین وقتی که در سال 2011 وزیر خارجه وقت آمریکا صحت انتخابات
پارلمانی روسیه را زیر سوال برد، خشم خود را پنهان نکرد. در رقابتهای
انتخاباتی 2016 آمریکا هم ستاد انتخاباتی کلینتون با پشتیبانی مقامات ارشد
جاسوسی آمریکا، روسیه را متهم کردند که با دزدیدن ایمیلهای دموکراتهای
ارشد قصد مداخله در انتخابات آمریکا را داشته است.
از
سوی دیگر وقتی مشاوران ترامپ دیدگاههای نامزد منتخب خود را بیان میکنند،
این توضیحات را با احساسات او درباره خودش آغاز میکنند و از تواناییهای
او بهعنوان یک مذاکرهکننده سخن به میان میآورند و توضیح درباره جزئیات
سیاستهای او را به زمان آینده موکول میکنند. آنها وی را بهعنوان مردی
توصیف میکنند که اهل سیاست عملی است و جهانی خطرناک و ناسپاس را میبیند
که آمریکا برای مدتهای مدید قصد اصلاح آن را داشت. کیت کلوگ ژنرال
بازنشسته که هم اکنون مشاور ترامپ است، رئیس خود را با ریگان مقایسه میکند
چون او هم تمایل دارد روسیه را یک رقیب بداند که میتوان در برخی زمینهها
همچون مبارزه علیه اسلامگراها در سوریه با آن معامله کرد.
مخالفان
ترامپ اما او را به واقع بیتشابه با ریگان میدانند. ترامپ از پوتین
بهخاطر کنترل قدرتمندی که بر کشورش دارد، تقدیر کرده است. ترامپ گفته است
که مذاکرات هستهای با ایران را دوباره انجام میدهد و به چین فشار وارد
خواهد کرد تا تهدید کره جنوبی را خنثی کند. او تغییرات جوی را یک فاجعه
خوانده و گفته میلیاردها دلاری را که قرار است به سازمان ملل متحد برای
برنامههای مبارزه با تغییرات جوی پرداخت شود، لغو خواهد کرد. او میداند
رایدهندگانش چه میخواهند بشنوند: اینکه اگر آمریکا خوب بازی کند، برنده
خواهد بود، اما واقعیت این است که خواستههای رایدهندگان آمریکایی یکی از
کوچکترین نگرانیهای جهان خواهد بود.
اقتصاد هیلاری؛ اقتصاد ترامپ
یک
روز مانده به انتخابات ریاستجمهوری ایالاتمتحده، بازار گمانهزنیها
داغتر از هر زمانی است. نزدیکی آرای دو نامزد در تازهترین نظرسنجیها،
بازارها را عصبی کرده، موضوعی که علاوهبر ابهام، از افزایش شانس پیروزی
نامزد جنجالی جمهوریخواهان نیز اثر گرفته است. افتوخیز بازارها در هفته
گذشته که نظرسنجیها تحتتاثیر تحولات تازه بودهاند، شدید بوده و واضح است
که واکنش شاخصها و قیمتها به نتیجه انتخابات شدیدتر هم خواهد بود.
درحالیکه هیلاری کلینتون دموکرات بهدلیل ادامه راه باراک اوباما، نامزد
حافظ وضع موجود در نظر گرفته میشود، دونالد ترامپ جنجالی سیاستهایی مبهم
دارد.
«دنیایاقتصاد»
در گزارشی واکنشهای احتمالی بازارهای مختلف جهان را به پیروزی هر یک از
نامزدهای انتخابات آمریکا بررسی کرده و سناریوهای گوناگونی را برای شاخص و
قیمتها مطرح کرده است. مهمترین مساله این است که راه یافتن ترامپ به «کاخ
سفید» پناهگاههای سرمایه را گران میکند؛ درحالیکه ریاست کلینتون،
روندهای فعلی را کموبیش حفظ خواهد کرد. «دنیای اقتصاد» علاوهبر نگاه به
سناریوهای انتخاباتی بازارها، در گزارشی دیگر، برنامههای اقتصادی نامزدهای
دموکراتها و جمهوریخواهان را نیز مورد ارزیابی قرار داده است.
بازارهای
جهانی در دومین هفته نوامبر بیهیچ تردیدی تحتتاثیر انتخابات
ریاستجمهوری ایالاتمتحده خواهند بود، انتخاباتی که نه تنها سیاست یکی از
ابرقدرتها و بزرگترین اقتصاد دنیا را متاثر خواهد کرد، بلکه سیاست و
اقتصاد جهان را نیز تحتتاثیر قرار خواهد داد. هیلاری کلینتون نامزد
دموکراتها، رئیسجمهور ثبات در نظر گرفته میشود؛ چراکه کم و بیش راه
باراک اوباما را ادامه خواهد داد. از این رو پیروزی او در انتخابات 8
نوامبر که نتیجه آن روز بعد معلوم خواهد شد، بازارها را آرام خواهد کرد. از
آن سو، دونالد ترامپ نامزد جنجالی جمهوری خواهان، حتی از سوی بسیاری از
اعضای این حزب نیز پذیرفته نیست.
برنامههای
سیاسی و اقتصادی او تا حد بسیار کمی شناخته شده است و خود او هم مدعی است
میخواهد واشنگتن را زیر و رو کند. اینها به آن معنا است که پیروزی او
بازارها را به هم خواهد ریخت. تا دو هفته پیش، اوضاع به نفع کلینتون بود و
از این رو شاخصهای سهام و دلار رو به رشد داشتند و پناهگاههای سرمایه با
کاهش خرید مواجه بودند، اما هفته گذشته شرایط تغییر کرد. یکشنبه هفته گذشته
رئیس «اف بیآی» آمریکا اعلام کرد که بازپرسان این نهاد فدرال مجوز بررسی
مجدد نحوه محافظت کلینتون از ایمیلهای محرمانه را کسب کردهاند.
این خبر باعث رشد قابلتوجه جایگاه ترامپ در نظرسنجیهای انتخاباتی شد و
به محض شروع هفته جدید کاری بازارها را متاثر کرد. از روز دوشنبه، شاخص
دلار رو به ضعف گذاشت و بورسهای جهان تحتفشار قرار گرفتند. همزمان،
پناهگاههای سرمایه مانند طلا و ارزهایی چون فرانک سوئیس و ین ژاپن با
افزایش شدید تقاضا روبهرو شدند. نفت خام نیز به دلیل احتمال تحتتاثیر
قرار گرفتن فضای اقتصاد جهان از ریاستجمهوری میلیاردر آمریکایی با کاهش
ارزش روبهرو شد.
حالا
یک روز مانده به انتخاباتی که رئیس 4 سال آینده کاخ سفید را مشخص خواهد
کرد، نظرسنجیها از نزدیک بودن آرای نامزدهای دو حزب اصلی آمریکا خبر
میدهند و این بازارها را عصبی کرده است. مهمترین نشانه این عصبیت، افت
اکثر شاخصهای بورسی در روز جمعه بود. انتخابات روز سهشنبه برگزار میشود و
از این رو بازارها در نیمه اول هفته حالت انتظاری خواهند داشت، اما از روز
پنجشنبه که بازارهای جهان با نتایج کامل انتخابات روبهرو شوند، شاخصها و
قیمتها واکنش مقتضی خود را عیان خواهند کرد. با این همه، واکنشها
کوتاهمدت نخواهند بود.
بازار سهام
پیروزی
کلینتون: بازارهای سهام قطعا تمایل دارند نامزد دموکرات برنده انتخابات
ریاستجمهوری 2016 آمریکا باشد. اگر کلینتون پیروز انتخابات باشد، بازارهای
سهام با رشد مواجه خواهند شد، گرچه برخی معتقدند بازارهای سهام در چند
هفتهای که کلینتون جایگاه خوبی در نظرسنجیها داشت، احتمال پیروزی او را
پیشخور کردهاند. به گزارش رویترز، مارگارت یانگ از موسسه «سیامسی
مارکتس» و تحلیلگران «بارکلیز» معتقدند که بازارهای سهام در صورت پیروزی
کلینتون رشد خواهند کرد، اما رشد آنها محدود خواهد بود.البته کلینتون وعده
داده جلوی خودسریهای «وال استریت» بایستد، اما سیاستهای او از آنجا که
عمدتا وضع موجود را حفظ خواهد کرد، معاملهگران سهام را راضی نگه خواهد
داشت. کلینتون میان سرمایهداران بورسهای آمریکا هواداران و حتی حامیان
مالی بسیاری دارد. موسسه «مورگان استنلی» معتقد است که بزرگترین بازندگان
بورسی پیروزی کلینتون، شرکتهای دارویی خواهند بود زیرا دولت او مالیات
آنها را افزایش خواهد داد و قیمت محصولات آنها را کنترل خواهد کرد.
پیروزی ترامپ: پیروزی
نامزد جنجالی جمهوری خواهان به سرعت باعث افت شاخصهای سهام خواهد شد، اول
از آن رو که کمتر کسی از سیاستهای اقتصادی او آگاهی دارد و دوم از آن جهت
که بازارهای سهام هماکنون در سطح قابل قبولی هستند که احتمال سودگیری را
افزایش میدهد. یانگ از موسسه سیامسی معتقد است که واکنش بازارهای سهام
به پیروزی ترامپ حتی از واکنش آنها به «برگزیت» نیز شدیدتر خواهد بود.
بارکلیز پیشبینی کرده که در صورتی که ترامپ رئیس کاخ سفید شود، شاخص «اس
اند پی 500» حدود 13 درصد از ارزش خود را از دست خواهد داد. البته توبیاس
لوکوویچ از «سیتی گروپ» این کاهش را بیشتر از 5 درصد پیشبینی نمیکند.
جان
نرماند، رئیس بخش مبادلات ارزی، کالاهای پایه و تحقیقات نرخهای برابری
ارزها در «جی پی مورگان» پیشبینی وضعیت بازارها در طولانی مدت را در صورت
ریاستجمهوری ترامپ بسیار دشوار میداند؛ زیرا به گفته او بخشی از
پیشنهادهای سیاستی ترامپ، نامرسوم و برخی دیگر مبهمند. با این همه برخی از
موسسات معتقدند که برخی از سهامهای خاص از ریاستجمهوری ترامپ منتفع
خواهند شد. تحلیل «بلک راک» نشان میدهد شرکتهای دارویی و بانکها در صورت
ریاستجمهوری ترامپ با رشد سهام روبهرو خواهند شد. تحلیل بلومبرگ نیز
مشابه همین است.
بازار ارز
پیروزی
کلینتون: با پیروزی نامزد دموکرات در انتخابات آمریکا، دلار ایالاتمتحده
بیش از پیش تقویت خواهد شد به همان دلیل که سیاستهای او حامی ادامه وضع
موجود خواهد بود و کاهش ابهام درباره چشمانداز سیاستهای اقتصادی باعث
تقویت دلار خواهد شد. از همین رو بود که دلار در روزهای در اوج بودن
کلینتون در نظرسنجیها بهشدت تقویت شد. اگر کلینتون در انتخابات پیروز
شود، معاملهگران بازار ارز دوباره بر احتمال افزایش نرخهای بهره در نشست
دسامبر کمیته بازار آزاد فدرال رزرو متمرکز خواهند شد.
انقباض
پولی در آمریکا، دلار را در برابر بیشتر ارزهای جهانی تقویت خواهد کرد.
البته تحلیل «بانک آمریکا» رشد دلار در دولت دموکرات را منوط به این
میداند که دموکراتها در انتخابات کنگره نیز پیروز شوند. موسسه «سوسیته
جنرال» میگوید: در صورت پیروزی کلینتون، ارزهای اقتصادهای نوظهور تا حدی
رشد خواهند کرد، چراکه پیروزی کلینتون در بازار ارز پیشخور شده است. البته
سوسیته جنرال، روبل روسیه را از این احتمال مستثنی میداند.
یکی از برندگان مهم پیروزی کلینتون، پزوی مکزیک خواهد بود. دونالد ترامپ
گفته در صورت ریاستجمهوری دیواری میان دو کشور خواهد کشید و قوانین مهاجرت
را تغییر خواهد داد. به این ترتیب، شکست ترامپ به شدت پزوی مکزیک را تقویت
خواهد کرد. وضعیت به گونهای است که در ماههای گذشته، ارزش پزوی مکزیک
بهعنوان ابزار سنجش عملکرد نامزدها در کارزارهای انتخاباتی عمل کرده است.
نرماند از «جیپیمورگان» رشد دلار کانادا را هم در صورت پیروزی کلینتون
پیشبینی میکند. پیشبینی میشود ارزهای آسیایی نیز به علت آسودگی بیشتر
در صورت پیروزی کلینتون با رشد مواجه شوند. کلیف تان، از بانک
«توکیو-میتسوبیشی او اف جی» رشد 2 درصدی ارزهای آسیایی را در صورت
ریاستجمهوری کلینتون پیشبینی میکند.
پیروزی ترامپ:
ابهام موجود درباره سیاستهای ترامپ باعث تضعیف دلار در صورت راه یافتن
ترامپ به کاخ سفید خواهد شد. همچنین واضح است که پزوی مکزیک هم در صورت
پیروزی او سقوط خواهد کرد. سوسیته جنرال پیشبینی کرد که در صورت پیروزی
ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری سهشنبه، پزوی مکزیک 17 درصد از ارزش خود
را از دست خواهد داد. با این همه، «بانک آمریکا» معتقد است احتمال پیروزی
ترامپ پیش از این اثر خود را بر ارز همسایه گذاشته است. نرماند از جی پی
مورگان هم میگوید از آنجا که ترامپ حامی دستکاری تعرفههای بازرگانی به
نفع آمریکا است، در صورت به قدرت رسیدن او دلار کانادا در یک روز 5 درصد از
ارزش خود را از دست خواهد داد. او سقوط پزو را هم در صورت ریاستجمهوری
ترامپ، 8 درصد پیشبینی میکند.
البته او میگوید که پزو در بلندمدت بازگشت خواهد داشت، چراکه بانک مرکزی
مکزیک در بازار مداخله خواهد کرد و کنگره نیز سیاستهای ترامپ را تعدیل
خواهد کرد. پیروزی ترامپ ارزهای پناهگاه مانند ین ژاپن و فرانک سوئیس را هم
محبوبتر خواهد کرد چراکه مشخص نیست دولت او با بزرگترین اقتصاد جهان و
در کل اقتصاد جهان چه خواهد کرد. یورو و پوند هم تحتتاثیر نگرانیها از
روابط آمریکا و چین و احتمال تعویق انقباض پولی تقویت خواهند شد. پیشبینی
میشود ریاستجمهوری ترامپ، ارزهای وابسته به کالا را نیز تحت فشار قرار
دهد.
از آنجا که
ریاستجمهوری او فضایی ضدرشد تولید خواهد کرد، کالاهایی مانند نفت احتمالا
تضعیف خواهند شد و ارزهایی چون دلار کانادا را تحتتاثیر قرار خواهند
داد.البته «بانک آمریکا» میگوید بین 3 تا 9 ماه پس از انتخاب احتمالی
ترامپ، دلار دوباره رشد خواهد کرد؛ چراکه جمهوریخواهان به فکر محرکهای
مالی برای افزایش رشد اقتصادی خواهند افتاد. از آنجا که ترامپ علیه چین و
صادرات آن هم مواضع تندی گرفته، ریاستجمهوری او یوآن را هم در بازارهای
جهانی تضعیف میکند.
کن چئونگ، استراتژیست «میزوهو بانک» هنگ کنگ این افت را تا 3 درصد پیشبینی
میکند. افزایش ریسک سیاسی نیز دلیل دیگری برای افت یوآن خواهد بود. موسسه
«کردیت اگریکول» میگوید وون کره جنوبی نیز با ریاست ترامپ تضعیف خواهد
شد؛ زیرا او لزوم حضور نیروهای آمریکا در نزدیکی مرز کره شمالی را زیر سوال
برده است.
بازار کالا
پیروزی
کلینتون: بازار کالاهای پایه، تنوع زیادی دارد که تاثیرپذیریهای متفاوتی
از انتخابات آمریکا دارند. کلینتون از آنجا که احتمالا به افزایش رشد
اقتصادی کمک خواهد کرد، باعث افزایش قیمت نفت خواهد شد، گرچه برخی معتقدند
سیاستهای حامی محیط زیست او نفت را تحت فشار قرار خواهد داد.
زغالسنگ
نیز ممکن است تحت فشار سیاستهای زیست محیطی او باشد. با این همه، گاز
طبیعی در صورت حذف زغالسنگ از چرخه انرژی، با رشد روبهرو خواهد شد. در
بازار فلزهای گرانبها، روی کار آمدن کلینتون قیمتها را کاهش خواهد داد؛
اول از آن رو که تقاضای طلا و نقره بهعنوان سرمایه امن کاهش خواهد یافت و
دوم از آن جهت که افزایش نرخهای بهره، دلار را گران و کالاهای پایه را
ارزان خواهد کرد. اینکه کلینتون حامی وضع موجود است باعث خواهد شد طلا روند
طبیعی خود را طی کند.
پیروزی ترامپ: ترامپ
وعده داده قوانین زیست محیطی که استفاده از زغالسنگ را محدود میکند،
تغییر دهد. به این ترتیب، ریاستجمهوری او حامی زغالسنگ و عامل فشار برای
مصرف گاز طبیعی خواهد بود. بلومبرگ پیشبینی کرده پیروزی ترامپ در انتخابات
باعث کاهش شدید تقاضای گاز شود.
نفت خام ممکن است در دولت ترامپ
تحتتاثیر فضای ضدرشد قرار بگیرد اما مساله این است که موضعگیریهای او
علیه ایران و توافق هستهای ممکن است تنش را در بازار انرژی بالا ببرد و
نفت را گرانتر کند. جان کیلدوف از موسسه «اگین کپیتال» روند ماههای آینده
نفت را به موضعگیریهای سیاسی ترامپ وابسته میداند. نورماند از جی پی
مورگان میگوید پیروزی ترامپ در انتخابات ابتدا باعث افت 5 درصدی نفت
میشود، اما بعد موجب رشد 18 درصدی قیمت طلای سیاه خواهد شد. او علاوه بر
موضعگیریهای سیاسی ترامپ، افت شاخصهای سهام و برگزیت را نیز عامل رشد
نفت میداند.
اما یکی
از بزرگترین برندههای پیروزی ترامپ، طلا خواهد بود. روند بهای فلز زرد در
هفته گذشته کاملا موید این نکته است. از زمانی که جایگاه ترامپ در
نظرسنجیهای انتخاباتی بهبود یافت، طلا نیز گرانتر و گرانتر شد. فلز زرد
همیشه از بحرانهای اقتصادی و سیاسی یا ابهامات موجود نفع میبرد و حضور
ترامپ در کاخ سفید احتمال هر دو را افزایش میدهد. اونس طلا هفته گذشته به
کمک شوک ترامپ، پس از حدود یک ماه از مرز 1300 دلار گذشت و در نهایت روی
قیمت 1304 دلار ایستاد.
نورماند پیشبینی میکند که اعلام پیروزی ترامپ در انتخابات بلافاصله باعث
جهش بهای طلا تا قیمت 1350 دلار خواهد شد. ترامپ حامی افزایش نرخهای بهره
است، اما اگر سیاستهای دولت او باعث شود کمیته بازار آزاد فدرال رزرو،
انقباض پولی را به تعویق بیندازد، طلا باز هم گران خواهد شد. همچنین افت
شاخصهای بورس به نفع طلا کار خواهد کرد. بارکلیز وضعیت مس را هم در دولت
او خوب میداند؛ چراکه ترامپ بر پلسازی و جادهسازی تاکید داشته است.
البته نورماند، جاهطلبیهای ترامپ درباره زیرساختها را بسیار مبهم
میداند.
بازار اوراق
پیروزی
کلینتون: روی کار آمدن رئیسجمهوری دموکرات در شرایط فعلی باعث خواهد شد
ریسکپذیری در بازارها افزایش پیدا کند. این موضوع بازدهی اوراق بهادار را
افزایش خواهد داد. این سناریو را «بانک آمریکا» هم تایید میکند. وقتی در
ماه جولای کلینتون در نظرسنجیهای انتخاباتی، فاصله خود را با ترامپ افزایش
داد، بازدهی اوراق دولتی ده ساله ایالات متحده، 36/ 0 رشد کرد، اما زمانی
که افبیآی اعلام کرد پرونده هیلاری کلینتون را مورد بررسی مجدد قرار
خواهد داد، بازدهی اوراق با افت مواجه شد. بررسیهای ایان لینجن، از مدیران
ارشد «بیاماو کپیتال مارکتس» نشان میدهد در صورت پیروزی کلینتون،
بازدهی متوسط اوراق دولتی 05/ 0درصد رشد خواهد کرد.
اگر جمهوریخواهان کنترل دست کم یکی از مجالس کنگره را در دست خود نگه
دارند، بازار اوراق تغییر چندانی را تجربه نخواهد کرد زیرا محرکهای مالی
دولت در مقایسه با برنامههای ترامپ، پایین خواهد ماند. اما اگر دموکراتها
در انتخابات کنگره هم پیروز شوند، بازدهی اوراق قرضه افزایش خواهد یافت.
پیروزی
ترامپ: موسسه «کردیت اگریکول» پیشبینی میکند که پیروزی ترامپ به افت
بازدهی اوراق قرضه منجر شود. این موسسه افت 1/ 0 درصدی را پیشبینی میکند،
گرچه بررسیهای «لینجن» از میزان افت کمتری میگوید. نورماند از جی پی
مورگان میزان افت را 7/ 1 درصد پیشبینی میکند.
به گزارش دنیای اقتصاد، با این همه، در طولانی مدت ممکن است روند معکوس شود. برنامههای ترامپ
برای کاهش مالیاتها و هزینه کردن برای زیرساختها میتواند باعث شود
بازدهی اوراق مثبت شود، بهخصوص اگر کنترل یکی از مجالس کنگره در دست
جمهوریخواهان باشد. البته «بانک آمریکا» معتقد است بازدهی اوراق تحتتاثیر
ریاست ترامپ قرار نخواهد گرفت.