اگر یک نهاد مشخص، وظیفه پیگیری خبرهای مرتبط با بیوتروریسم را برعهده داشته باشد، اولا میتواند با آموزش نکات امنیتی، نخبگان را به احتمال هدف قرار گرفتن آگاه کند و ثانیا توجه افکارعمومی را به اشکال جدید تحرکات تروریستی جلب کند.
به گزارش پایداری ملی، تروریسم هر روز در اشکال تازهای خود را در معرض نمایش قرار میدهد. البته زمانی، تهدیدات نوین تروریستی را تنها میشد در فیلمهای هالیوودی سراغ گرفت، اما امروز با اثبات ترورهای بیولوژیک، همان جلوههای ویژه سینمایی رنگ واقعیت به خود گرفته است.
چنین است که در کنار انواع کلاسیک تروریسم که در حال حاضر در قالب تحرکات گروهکهایی چون داعش و جبهه النصره بروز مییابد، شکلهای پیچیدهتری از ترور نیز مورد استفاده قرار میگیرد که عمدتا منسوب به دولتها هستند و نه گروهکهای تروریستی. از جمله این شیوههای جدید ترور میشود به بیوتروریسم که نوعی استفاده از شیوههای بیولوژیکی علیه افراد و ملتهاست و یا تروریسم سایبری که استفاده از صفر و یکهای دیجیتال علیه اهداف موردنظر است، اشاره کرد.
روایتهای پراکنده درباره قربانیان بیوتروریسم
پیچیدگی و ناشناخته بودن ماهیت اشکال جدید تروریسم باعث شده است تا افکارعمومی درباره چگونگی وقوع آن و نیز درک صحیح قربانیان این حوادث دچار سردرگمی شود. به عبارت دیگر، درحالیکه در جریان ترورهای کلاسیک، هدف تروریستها و شکل اقدام آنها روشن است، در شیوههای تازه تروریسم ازجمله بیوتروریسم، کاملا معلوم نیست که منشأ اقدامات تروریستی کجا قرار داشته و تروریستها چطور قربانیان خود را هدف قرار میدهند.
شاید برای همین است که در ایران، نوعی ابهام درباره شگردهای ترور بیولوژیک وجود داشته و درباره قربانیان این نوع از ترور خبرهای پراکندهای منتشر شده است. مثلا نادر طالبزاده از فعالان فرهنگی، ازجمله کسانی است که در سطح رسانهها، موضوع ترور بیولوژیک خود را مطرح کرده و گفته است: «یک سال و نیم پیش به گروهی از لبنان برای راه پیمایی اربعین به عراق رفتم. که چمدان من را از هتلی که در نجف بودم از میان صدها چمدان برداشتند و 5 الی 6 روز بعد در کربلا نصفه شب تحویلم دادند. لبتاپ من را خالی و بررسیهایکامل را انجام داده بودند. از همان روز که چمدان را تحویل گرفتم حالم بد شد اما متوجه این ماجرا نبودم.»
کمی بعد، بیژن نوباه نماینده پیشین مجلس در رابطه با ترور بیولوژیک خود اظهارنظر کرد. او که سالها خبرنگار صداوسیما در آمریکا و مقرر سازمان ملل در نیویورک بود، گفت که یکی از دو نوع سمی که در بدن وی است، از نوع سم باغبانی است که توسط آمریکاییها در جنگ جهانی دوم استفاده میشد. وی توضیح داد: «بنده دو عمل جراحی مهم را درآمریکا انجام دادم احتمال میدهم بهدلیل سه ساعت بیهوشی، سم را دراین مقطع وارد بدن بنده کردهاند.» بیماری و سرطان ریه «فرج الله سلحشور» کارگردان سینما و تلویزیون نیز سال گذشته مطرح شد. در 27 دی ریههایش از کار افتاد و سرانجام در هشتم اسفند دارفانی را وداع گفت. خود سلحشور در روزهای آخر حیاتش از مسمومیتش خبر داده بود و بعد از فوتش شایعه ترور بیولوژیکی وی قوت گرفت.
اما شاید مهمترین خبر درباره ترور بیولوژیکی مربوط به علی دادمان فرزند مرحوم دادمان وزیر راه و ترابری دولت اصلاحات بود. گفته شد بیماری او در پی حمله بیوتروریستی در خارج از کشور بوده و حتی علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی رسما اعلام کرد که احتمال ترور بیولوژیک دادمان در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی بررسی خواهد شد.
سرگردانی رسانهها در نبود متولی تایید اخبار بیوتروریسم
اما این تنها دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی نبود که اعلام کرد موضوع بیوتروریسم را مورد بررسی قرار خواهد داد، بلکه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نیز به این موضوع ورود پیدا کرد و پس از آن، سردار غلامرضا جلالی، رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور هم از آمادگی سازمان متبوعش برای همکاری با وزارت اطلاعات در راستای مقابله با «بیوتروریسم» خبر داد. او همچنین گفت که «مسائل مربوط به امور درمانی در این حوزه بهعهده وزارت بهداشت است و از طریق کشت سلولی ویروس اقدام به بررسیهای لازم میکند تا بهعنوان مثال مشخص شود یک ویروس بیماریزا بوده است یا خیر». با این همه خبرهای نهایی درباره نتایج بررسیهای آنها درباره موضوع بیوتروریسم، انگیزهها، شیوه اجرا و قربانیان آن در ایران منتشر نشد.
بنابراین با وجود اینکه در ماههای اخیر، مسئولان رده بالای کشورمان صحبت از بررسی پدیده بیوتروریسم کرده و برخی چهرهها تاکید دارند که قربانی آن شدهاند، اما فقدان یک نهاد متولی برای تایید یا رد خبرهای منتشر شده در این رابطه، باعث شده است که افکارعمومی، چندان خبرهای منتشر شده در این رابطه را جدی نگیرد. بیتوجهی افکارعمومی نسبت به این پدیده، این آسیب را به همراه خواهد داشت که دولتهای مجری بیوتروریسم بهسادگی میتوانند چهرههای علمی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی ما را هدف قرار داده و بدون هیچ هزینهای، مقاصد خود را در این رابطه دنبال کنند.
طبیعی است که اگر یک نهاد مشخص، وظیفه پیگیری خبرهای مرتبط با بیوتروریسم را برعهده داشته باشد، آنگاه این نهاد با همکاری رسانهها، اولا میتواند با آموزش نکات امنیتی، نخبگان را نسبت به احتمال هدف قرار گرفتن در این رابطه آگاه کند و ثانیا خواهد توانست توجه افکارعمومی را به اشکال جدید تحرکات تروریستی جلب کند. در غیر اینصورت، انتشار خبرهای پراکنده درباره اقدامات بیوتروریستی، جز حرف و حدیثهایی کمرنگ در جامعه تاثیری نداشته و هیچگاه نمیتواند سطح هشیاری اجتماعی – سیاسی را در این رابطه بالا ببرد.