یک اندیشکده آمریکایی روز سهشنبه در گزارشی به توصیف دلایلی پرداخته که باعث خواهند شد سیاستهای تهاجمی عربستان سعودی در برابر ایران با ناموفقیت همراه باشد.
به گزارش پایداری ملی، یک اندیشکده آمریکایی روز سهشنبه نوشته «بعید است سیاستهای تهاجمی عربستان سعودی در قبال ایران موفق شود.»
اندیشکده «شورای آتلانتیک» در ابتدای این یادداشت به یادآوری این نکته پرداخته که دشمنیهای ریاض و تهران بعد از کمکهای میلیارد دلاری عربستان سعودی به دولت «صدام حسین»، دیکتاتور معدوم عراق در جریان جنگ 8 ساله ایران و عراق اوج گرفت.
مطابق این گزارش، ناآرامیهای سوریه که از اوایل بهار سال 2011 آغاز شد بار دیگر بسترهای «جنگ نیابتی» بین دو کشور ایران و عربستان را فراهم آورده است. در این میان، «عادل الجبیر»، وزیر خارجه عربستان سعودی تبریک محمد جواد ظریف، همتای ایرانیاش به مناسبت انتخابش به این سمت را با لحنی تند جواد داد.
اندیشکده «آتلانتیک»، در ادامه تصریح کرده که سیاستهای عربستان سعودی، بعد از روی کار آمدن ملک سلمان، پادشاه فعلی این کشور، رنگ افراطیتری به خود گرفته است.
«سعودیها در طول چند دهه گذشته همواه بازیگرانی محتاط و از لحاظ ژئوپولتیک محافظهکار در عرصه بینالمللی بودهاند. با وجود این، آنها بعد از روی کار آمدن ملک سلمان در پی درگذشت ملک عبدالله در ژانویه 2015، چرخش محسوسی در سیاست خارجی ایجاد کرده است. سیاست فعلی عربستان سعودی در برابر ایران، بیش از حد تهاجمی است.»
مطابق این گزارش، عربستان سعودی «سرسختانه در حال مقابله با نفوذ رو به گسترش ایران است»، چرا که این نفوذ را زمینهساز خیزش شیعیان و فروپاشی حکومت خودش میبیند.
اندیشکده شورای آتلانتیک میافزاید از زمان پیروزی اتقلاب اسلامی ایران در سال 1979، سعودیها شاهد چندین قیام شیعیان بودهاند که با درگیری با پلیس و نیروهای ضد شورش همراه بوده است.
در ادامه آمده است: «میتوان این فرض را مطرح کرد که سعودیها در صورت عدم احساس خطر از طرف اقلیت شیعه، وارد چنین درگیری پرهزینه و خطرباری با ایران نمیشدند.»
سعودیها هماکنون از تمامی ابزارهایی که در اختیار دارند برای شکست ایران در جهان اسلام استفاده میکنند و در تلاش هستند این کشور را در لبنان، سوریه، یمن و عراق به چالش بکشند. اما به چند دلیل، سعودیها بعید است که موفق شدند.
دلیل اول اشاره شده در این گزارش است که آیتالله خامنهای، رهبر عالیقدر ایران مخالفتش را به اعطای امتیازات راهبردی زیر سایه زورگویی اعلام کرده است.
برنامه هستهای ایران به نوشته اندیشکده «شورای آتلانتیک» یک مثال برای همین قضیه است. در حالی که موضع اولیه آمریکا و اسرائیل مخالفت با هر گونه فعالیت غنیسازی ایران بود رهبر ایران تنها بعد از اعطای حق غنیسازی به ایران بود که با مذاکرات هستهای موافقت کرد.
در ادامه این گزارش آمده است: «عربستان سعودی که در صورت وقوع درگیری نظامی با ایران قرار بود روی کمک آمریکا حساب کند، بعد از توافق هستهای به نحو قابل فهمی، ناکام ماند. از نگاه سعودیها، دولت اوباما بقا توافق هستهای را به ثبات حکومت ایران گره زده است. به عبارت دیگر، هر گونه تلاش برای بیثبات کردن دولت ایران با تضعیف توافق هستهای برابر خواهد بود.»
رئیسجمهور بعدی آمریکا به اندازه باراک اوباما، رئیسجمهور فعلی آمریکا با ایران، تعامل نخواهد داشت. هیلاری کلینتون یا دونالد ترامپ، هر کدام که به کاخ سفید راه بیابند، با جمهوری اسلامی ایران، روابط ناملایمتری خواهند داشت. اما علیرغم لفاظیهای ضد ایرانی هر دو نامزد، بعید است که دولت بعدی آمریکا از درگیری سعودیها با تهران تا حد به خطر انداختن برجام حمایت بکند.