نکتهی حائز اهمیت که میتوان در مورد نشست اتحادیهی بیان داشت، کمکاری دستگاه دیپلماسی ایران برای ارتباط با کشورهای عربی است. حتی کویت که از دیدگاه دستگاه دیپلماسی، کشور همسویی است، علیه ایران بیانیهی انتقادی قرائت کرد.
به گزارش پایداری ملی، بیستوهفتمین نشست سران کشورهای عضو اتحادیهی عرب در کشور موریتانی و در شهر نواکشوت، در حالی برگزار شد که قرار بود در کشور مراکش (مغرب) برگزار شود. در این یادداشت بنا داریم به برخی از مهمترین دستاوردهای این نشست، که اتفاقاً بیربط با تحولات جهان عرب نیز نیست، نگاهی داشته باشیم.
در نشستهای معمول اتحادیهی عرب، فلسطین ترجیعبند بود و خواست ملت عرب فلسطین برای تعیین سرنوشت و حق ذاتی و طبیعی آنها برای تسلط بر سرزمین مادری و تحت اشغال نبودن، اصلیترین محور نشستها محسوب میشد.
اما در نشست بیستوهفتم، هم روح نشست، هم قرائت بیانیههای اعضا و هم بیانیهی نهایی، با آنچه پیشتر ایراد میشد، تفاوتهای فاحشی داشت. بیانیههای دولتهای عضو بهگونهای قرائت شد که گویی فلسطین کشور عربی نیست و کشورهای قاری بیانیه نیز کشورهای عرب نیستند.
نکتهی دیگری که در این نشست در پی همان نکتهی اول مشهود به نظر میرسید، این بود که گویی اسرائیل اشغالگر نقش منفی در منطقه بازی نمیکند و اتفاقاً یکی از کشورهای عربی عضو اتحادیهی عرب است؛ چراکه هیچ بیانیهی محکومیتآمیزی از سوی کشورهای واجد قدرت و تأثیرگذار اتحادیهی عرب علیه اسرائیل قرائت نشد.
برای مثال، اگر در نشستهای سابق اتحادیهی عرب، اسرائیل محکوم میشد، اینبار عادل الجبیر، وزیر خارجهی عربستان، به نیابت از سلمانبنعبدالعزیز، پادشاه عربستان، با اشاره به بحران انتخاب رئیسجمهور در لبنان گفت این کشور نیاز دارد که منافع ملی خود را بر منافع گروهی و حزبی اولویت دهد.
وی بار دیگر ایران را به دخالت در امور داخلی کشورهای عربی متهم کرد و در یک اقدام تأملبرانگیز اینگونه خواهان مقابله با ایران و نه اسرائیل شد: «این اقدام در تضاد با قوانین بینالمللی است که باید براساس قوانین اتحادیهی عرب، سازمان همکاری اسلامی و سازمان ملل با آن مقابله شود.»
در عوض، گویی ایران بخشی از جهان عرب را چندین دهه است که اشغال کرده است و بهصورت کاملاً مهندسیشده ایران بزرگترین دشمن اتحادیهی عرب و ملل عربی معرفی شد. ایرانی که اگر حضور بهموقع و هوشمندانه در سوریه و عراق نداشت، اینک میلیشیای داعش تمام خاک آنها را اشغال کرده بود.
اگر کمک ایران به حماس و مردم لبنان در پی دو جنگ تمامعیار اسرائیل با این دو ملت نبود، تابهحال نیمی از اراضی این دو کشور نیز در اختیار اشغالگر منطقه بود. ایرانی که هر جا ندای یاری مردم مظلوم عرب منطقه سر داده میشود، قطعاً حضور به عمل میرساند و از حکومتهای مردمی منطقه تمامقد دفاع میکند.
خروجی نشست اتحادیهی عرب این موضوع را تصویرسازی میکند که تنها عامل تعیینکننده در تصمیمگیریهای اتحادیهی عرب، ریالهای عربستان است و چیزی به نام استراتژی امنیت منطقهای یا ملی در آن مشهود نیست.
برای نمونه، به سخنان احمدبنمحمدالجروان، رئیس پارلمان عربی، با متهم کردن ایران به دخالت در امور داخلی کشورهای عربی، گفت: «نیت سوء تهران دربارهی کشورهای عربی، بهویژه دربارهی بحرین، نشان میدهد که این کشور دوست کشورهای عربی نیست. یک خواستهی مردمی وجود دارد که باید آیندهی رابطهی کشورهای عربی با ایران روشن شود. الجروان همچنین با اشاره به ادعای امارات مبنیبر مالکیت جزایر سهگانهی ایرانی، از ایران خواست ضمن دست برداشتن از دخالت در امور داخلی کشورهای عربی، از طریق گفتوگو یا دادگاههای بینالمللی، مسئلهی جزایر سهگانه [ایرانی] را حلوفصل کند.»
اما از سوی دیگر، چنین شخصی در مقابل اعطای تمامیت ارضی کشورهای عربی به بیگانگان و اعطای سرزمین برای استقرار پایگاههای هوایی و دریایی نابیناست.
رئیسجمهور مستعفی یمن مدعی شد: «انصارالله یمن و علی عبدالله صالح، تحت حمایت ایران علیه آنچه دولت قانونی یمن خواند، عصیان کردهاند و گفت این یک پروژه (صفوی) است که برای ناچیز کردن هویت عربی یمن صورت گرفته است.»
یا در بخشهایی از نشست، تمجید از عربستان در دستورکار قرار گرفت. برای مثال، غزالی عثمانی، رئیسجمهور کومور، در سخنرانیاش در این نشست، «ضمن محکوم کردن پدیدهی تروریسم، از اقدام عربستان در تأسیس ائتلاف عربی-سعودی و حمله به یمن حمایت کرد.»
اتحادیهی عرب در این نشست ثابت کرد که هیچ وقعی به مردم عربی نمیدهد و صرفاً حکومتهای عربی، ولو صددرصد غیردموکراتیک، ضددموکراتیک، موروثی و پادشاهی را ارج مینهد، سوای از خواست ملتهای کشورهای عربی برای تغییر در سیاستهای داخلی حکومتهای عربی و سوای از درج هیچ عنوانی در بیانیهی نهایی برای تغییر شرایط مدنی شهروندان عربی. گویی چشمان این بیانیه و بیانیههای مجزای قرائتشده در این نشست، در مقابل اقدامات وحشیانهی دولتهای عربی نسبتبه شهروندان بحرین، کور است. برای مثال، فرستادهی عربستان در این نشست، حکومت و دولت مشروع سوریه را زیر بار محکومیت قرار میدهد و درعینحال از دولت مستعفی یمن که مشروعیت و مقبولیت مردمی ندارد، دفاع میکند.
یکی از بزرگترین و البته ناکارآمدترین اتفاقاتی که در یکی از کشورهای عربی و برای مردم عرب و مسلمان جهان افتاد، فاجعهی دردناک منا بود. اتحادیهی عرب میتوانست با گنجاندن بندی نسبتبه امنیت حجاج به عربستان سعودی هشدار دهد و توصیه کند آمادهی بسیج ملل عربی برای تأمین این مهم است، اما گویی نشست اتحادیهی عرب نسبتبه اقدامات وحشیانه و ناکارآمدی واضح آلسعود در برقراری حج ابراهیمی، کر بوده است.
نکتهی حائز اهمیت دیگری که میتوان در مورد این نشست بیان داشت، کمکاری دستگاه دیپلماسی ایران برای ارتباط با کشورهای عربی است. در این نشست، حتی متحدین منطقهای ایران نیز بیانیهای در دفاع از ایران در مقابله با هجمهی ضدایرانی و ایرانهراسی عربستان قرائت نکردند. حتی کویت که از دیدگاه دستگاه دیپلماسی، کشور همسویی است نیز علیه ایران بیانیهی انتقادی قرائت کرد و این موضوع نشاندهندهی این است که دستگاه دیپلماسی در همسویی با برخی کشورهای عربی نیز ناکارآمدی داشته است.
فرجام سخن
غربیها و بهطور خاص آمریکاییها در بازنگری سیاستهای کشورهای عربی نسبتبه اسرائیل بسیار موفقیتآمیز عمل کردهاند و ماحصل اقدامات آنها در نشست اخیر اتحادیهی عرب مشهود است که به برخی از مهمترین نکات آن اشاره شد. آمریکاییها در یک تلاش موفقیتآمیز در حال کنار زدن اسرائیل، یعنی اشغالگر بخشی از خاک عربی، بهعنوان دشمن اول کشورهای عربی و تبدیل کردن ایران بهعنوان دشمن نخست آنهاست. شایسته است که دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی ایران نسبتبه این موضوع علم داشته باشد.