به اعتقاد شاعری، اولویتبندی صحیح نیازها و برنامههای کشور مهمترین مسالهایست که باید مورد توجه قرار گیرد. او بر مدیریت صحیح و همکاری مردم و بخش خصوصی نیز تاکید میکند.
ریزگردها، بحران آب، محیط زیست، تالابها، منابع طبیعی و برنامه ششم توسعه از جمله محورهایی هستند که در این گفتوگو مورد بحث قرار گرفتهاند:
20 درصد ریزگردها، منشاء داخلی و 80 درصد، منشاء خارجی دارند
ریزگردهای غرب کشور دو منشأ داخلی و خارجی دارند. حدود 20 درصد ریزگردها منشأ داخلی و 80 درصد منشأ خارجی دارند. برای رفع این مشکل باید دو کار مهم انجام دهیم؛ اول اینکه منشأهای داخلی را با اولویت ببینیم. این کاری است که الان از دست دولت برمیآید. دولت میتواند در مورد این 20 درصد اقداماتی انجام دهد. با این کار میتوانیم مشکل را در کوتاهمدت حل کنیم. میتوانیم به راحتی تالابهایی که در جنوب و غرب کشور وجود دارند و خشک شدهاند و مناطق بیابانی که در اطراف تهران، استان قم، استان مرکزی، خوزستان، ایلام و کرمانشاه وجود دارند را مدیریت کنیم.
باید تالابهایی که خشک شدهاند را سریعاً احیاء کنیم؛ تالابهایی مثل تالاب میقان در استان مرکزی، تالاب حورالعظیم و شادگان و مناطق بیابانی استان خوزستان و مرکزی. فقط در استان خوزستان حدود 400 هزار هکتار مناطق بیابانی وجود دارد که باید با انجام اقدامات بیابانزدایی کنترل و مهار شود.
با اقداماتی که در داخل (جنوب و غرب کشور) انجام میشود، میتوانیم حداقل 20 درصد ریزگردها را کاهش دهیم ولی الان اقدامات جدی صورت نمیگیرد. اعتبارات لازم برای مقابله با پدیده بیابانزایی باید در اختیار وزارت جهاد و سازمان محیط زیست قرار داده شود. در حال حاضر طرحهای مقابله با ریزگردها آماده است و نیازمند اعتبار است که این اعتبارات باید تأمین شود و کانونهای ریزگردها مهار شود.
شهر تهران با کمبود شدید آب مواجه است
اقدام دیگری که باید در داخل انجام دهیم مدیریت منابع آب است که توسط وزارت نیرو باید انجام شود. سفرههای آب زیرزمینی در مناطق غرب و جنوب به شدت کاهش پیدا کرده و در وضعیت بحرانی قرار دارند. هر چه سطح آب سفرههای زیرزمینی کمتر شود و بهرهبرداری افزایش پیدا کند، پدیده بیابانزایی در کشور بیشتر میشود. هر قدر هم که بیابانها بیشتر شوند، ریزگردها بیشتر میشود. وزارت نیرو باید اولویت اول خود در مدیریت منابع آب را به مناطق بحرانی و دشتهای ممنوعه تمرکز دهد. بخش عمدهای از استان همدان، ایلام، کرمانشاه، خوزستان، اطراف تهران، قم و حتی قزوین و زنجان جزو دشتهای ممنوعه هستند و در بسیاری از این مناطق سفرههای آب زیرزمینی به قدری کاهش پیدا کرده که کشاورزان اقدام به کفشکنی چاهها میکنند. این نشاندهنده این است که منابع آب ما خوب مدیریت نمی شود.
در اطراف تهران 80 هزار هکتار مناطق بیابانی داریم و شهر تهران با کمبود شدید آب مواجه است. وزارت نیرو باید با اتخاذ راهحلهای مناسب به خصوص با استفاده از بازچرخانی فاضلاب شهری و با همکاری وزارت جهاد بهرهوری استفاده از آب در کشور را افزایش دهد. سهم بخش کشاورزی در استفاده از آب باید به شدت کاهش پیدا کند. همچنین باید فناوریهای نوین را در بخش را کشاورزی توسعه دهیم؛ وزارت جهاد کشاورزی به ویژه سازمان جنگلها باید در جهت حفاظت از پوشش گیاهی و جنگلها به خصوص جنگلهای زاگرس در غرب کشور تلاش کند و حفاظت ویژهای از این جنگلها به عمل بیاورد. ما باید به شدت از جنگلها حفاظت کنیم؛ چرا که هر چقدر بیشتر حفاظت شود بیشتر منجر به حفظ آب در خاک خواهد شد. بسیاری از خشکسالیها و ریزگردهایی که میبینیم ناشی از بیابانی شدن و خشکسالیهای مداومی است که در کشور اتفاق میافتد. هرقدر رطوبت خاک کمتر شود، امکان انتشار گرد و خاک بیشتر خواهد بود. اینها برنامههای مهمی هستند که سازمان مدیریت باید با همکاری وزارت جهاد، وزارت نیرو و سازمان حفاظت محیط زیست اقدامات کوتاهمدت و ضربتی را در رابطه با آنها به مرحله اجرا دربیاورد.
از طرف دیگر وزارت نفت هم باید مالچ مورد نیاز سازمان جنگلها را به صورت رایگان در اختیارشان قرار دهد اما الان این کار صورت نمیگیرد. دستگاههای دیگر هم باید بسیج شوند و در اطراف جادهها، روستاها، راهآهن و شهرها اقدام به ایجاد کمربند سبز کنند و شهرها را با ایجاد فضای سبز ایمن کنیم. فضای سبز میتواند بخش عمدهای از ریزگردها را به خود جلب کند. هر هکتار فضای سبز حدود 60 تن ریزگرد را در خود رسوب میدهد و باعث میشود که انتشار ریزگردها کمتر شود.
کانون های ریزگردها در مناطق امنِ عراق و سوریه مهار شود
در خارج از کشور هم باید با اتخاذ یک دیپلماسی فعال توسط وزارت امور خارجه و سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان جنگلها، تجربیات خود را در اختیار کشور عراق بگذاریم و به این کشور کمک کنیم تا کانونهای ریزگردی که در مناطق مختلف به خصوص اطراف کربلا، بصره، نجف و بغداد قرار دارد کنترل شود. این مناطق در عراق امن است و دولت عراق میتواند در این مناطق اقداماتی انجام دهد البته به شرط اینکه ما هم به دولت عراق فشار بیاوریم. درست است که مسائل امنیتی در عراق در اولویت اول است ولی میتوانیم با رایزنی و دیپلماسی فعال و اتخاذ سیاست فعال در کشور عراق، کویت و حتی عربستان و بخشی از سوریه که امن است، اقدامات بیابانزدایی را با همکاری سازمانهای بینالمللی به مرحله اجرا درآوریم و با تشکیل صندوق مالیِ همکاریِ منطقهای زیر نظر سازمان ملل و UNEP (United Nations Environment Programme) به صورت جدی باریزگردها در منطقه مقابله کنیم.
تجربه بسیار موفقی در کشورهایی مثل چین و مغولستان و کشورهای آسیای شرقی با همکاری کشورهای شرق آسیا و سازمان ملل به مرحله اجرا درآمده که میتواند مدل خوبی برای منطقه ما باشد. ما باید این موضوع را در اولویت کاری کشور و منطقه قرار دهیم.
"محیط زیست و آب" دو بحران اصلی کشور و منطقه هستند
موضوع محیط زیست و آب در کشور ما و منطقه دو بحران اصلی هستند که اگر برای حل آنها بسیج نشویم در آینده نزدیک خطرات زیادی کشور ما و منطقه را تهدید میکند.
یکی از خطرات مهمی که پیشبینی میکنم در آینده ممکن است ما را تهدید کند، مهاجرت شدید مردم از غرب و جنوب کشور به بخش مرکزی و شرق است. البته در جنوب و جنوب شرقی کشور هم با پدیده ریزگردها مواجه هستیم که این ریزگردها تقریباً منشأ داخلی دارند. ما باید در این قسمتها بسیج شویم و با عملیات بیابانزدایی، کانونهای بیابانی را مهار کنیم.
ما بعد از کشور چین دومین کشور در آسیا هستیم که صاحب تکنولوژی و فناوری لازم برای مقابله با پدیده بیابانزایی هستیم ولی در سالهای اخیر از این ظرفیت به خوبی استفاده نکردهایم اما کشوری مثل چین دارد از ظرفیتهای کشورش استفاده میکند و بسیاری از کانونهای بیابانی این کشور بزرگ را مهار میکند؛ بخش عمدهای از ریزگردها در این کشور مهار شده است.
توان مدیریتی، پولی و مالی کشور را بر حل بحرانها و اولویتهای اصلی متمرکز کنیم
حدود 2.5 تا 3 میلیون هکتار جنگلکاری در مناطق بیابانی در چهار دهه گذشته داشتیم اما این روند به خاطر کمبود اعتبار تقریباً متوقف شده. با توجه به تهدید ریزگردها و خشکسالیهای مداوم و بیابانی شدن کشور به نظر میرسد که اولویت اول کشور در آینده به خصوص در برنامه ششم، مدیریت منابع آب و نجات محیط زیست کشور باشد.
وظیفه سازمان مدیریت، دولت و مجلس است که اولویت را روی این مسأله قرار بدهند. مجلس آمادگی خود را اعلام میکند که راجع به اولویتهای اصلی کشور تصمیمگیری کند. گزارش سازمان مدیریت حاکی از این است که آب و محیط زیست دو بحران اصلی کشورمان هستند، منابع مالی کشور نیز محدود است. اگر قرار است کشور را در این شرایط اداره کنیم باید تمامی توان مدیریتی، پولی و مالی کشور را بر حل بحرانها و اولویتهای اصلی کشور متمرکز کنیم.
این اولویت باید خود را در برنامه ششم نشان دهد. ما بنا داریم با کمک دولت رایزنی کنیم که این اولویتها بیشتر مورد توجه قرار گیرد. صدها اولویت در کشور داریم ولی ممکن است منابع مالی برای حل و پیگیری این اولویتها در کشور وجود نداشته باشد. لذا منطق و عقل حکم میکند که بر روی اولویتهای درجه اول کشور برنامهریزی کنیم و برای حل آن اعتبارات لازم را اختصاص دهیم. الان این اولویتها کاملاً روشن شده و همه هم متوجه شدهاند که آب و محیط زیست اولویت درجه یک کشور است. بنابراین باید همه از جمله رسانهها، دولت و مجلس برای حل بحرانهای درجه یک کشور دست به دست هم دهیم.
هر وزارتخانه ممکن است دهها اولویت برای حوزه کاری خود تعریف کند. حتی ممکن است این اولویتها مهم هم باشند. ولی اولویتهای درجه یک کشور نیستند. تلاش ما در مجلس این است که نظام برنامهریزی کشور را به سمت حل بحرانها و کمک به رفع معضلات درجه یک کشور سوق دهیم. ما تکنولوژی را میشناسیم، اولویتها هم شناسایی شدهاند، طرحها و برنامههای لازم هم در وزارت جهاد، سازمان محیط زیست و وزارت نیرو تهیه شدهاند. مشکل کشور ما، مشکلِ نداشتن طرح و برنامه نیست. به نظر من اراده و عزم جدی برای اینکه بخشی از موضوعاتی که اولویت ندارند توجه نشوند و توجهمان را صرف اولویتهای درجه یک کشور کنیم، نداریم.
هر سال 50 هزار هکتار به بیابانهای کشور اضافه میشود
90 درصد آب کشور در حوزه کشاورزی مصرف میشود. اگر بخواهیم سهم کشاورزی را در استفاده از آب کم کنیم باید اعتبارات لازم برای توسعه سیستمهای نوین آبیاری مثل آبیاری تحت فشار را در اختیار وزارت جهاد قرار دهیم ولی این اعتبارات کافی نیست. همچنین برای مقابله با پدیده بیابانزایی باید اعتبارات لازم در اختیار وزارت جهاد قرار گیرد. از طرف دیگر اعتباراتی که برای احیای تالابها در اختیار محیط زیست قرار داده میشود به هیچ عنوان کافی نیست. حقآبه تالابها باید توسط وزارت نیرو تأمین شود؛ جلوی حفاریهای غیرمجاز گرفته شود. در اینجا همه باید کمک کنند. از دولت گرفته تا مردم و رسانهها و عزمی جدی میخواهیم که اولویتهای درجه یک کشور را بشناسیم و به آن عمل کنیم. ما بیشتر حرف میزنیم تا اینکه اهل عمل باشیم.
سالانه حدود 50 هزار هکتار به بیابانهای کشور اضافه میشود؛ جنگلهای زیادی در کشور نابود میشود؛ مراتع بسیار ضعیف شده و سفرههای آب کاهش پیدا میکند. همه اینها دست به دست هم داده و پدیدهای مثل ریزگردها کشور را تهدید میکند. اینها نیازمند این است که برنامه ششم توسعه برنامه اولویتمحور باشد یعنی اولویتهای درجه یک کشور را هدفگذاری کند نه اینکه همه پروژهها، همه نیازها و همه برنامهها را در خود جای دهد. این امر قطعاً قابل محقق شدن نیست ولی ما میتوانیم چند هدف مهم و چند اولویت مهم را در دستور کار قرار دهیم و همه تلاش خود را صرف حل بحرانها و مشکلات درجه یک مردم متمرکز کنیم. در این صورت اگر چشمانداز کار را بر اساس این اولویتها ببندیم، قطعاً کشور در مسیر درست اداره خواهد شد.
به سمتی حرکت کنیم که قطع یک درخت از سوی افکار عمومی محکوم شود
مشارکت بخش خصوصی و مردم باید بیشتر شود. فرهنگسازی و تغییر رفتارهای اجتماعی ما در حفظ منابع محیط زیست، تالابها و جنگلها باید بهبود پیدا کند. در همین چند روز سه نفراز محیطبانانمان به شهادت رسیدند. این نشاندهنده این است که فرهنگ محیط زیست باید در بین مردم ارتقاء پیدا کند و به سمتی حرکت کنیم که قطع یک درخت، خشک شدن تالابها، از بین رفتن مراتع و زمینخواری و پدیدههای مشابه که متأسفانه رو به افزایش است از سوی افکار عمومی و جامعه محکوم شود و کسی به خود اجازه ندهد منابع طبیعی را تصرف کند، زمینی را تغییر کاربری دهد و شهری را با ساختوسازهای بیرویه دچار اختلال کنند یا بستر تولید را از بین ببرد و آب را هدر دهد.
در حال حاضر بسیاری از شبکههای آبرسانی ما فرسوده هستند. حدود 30 درصد از آب شهری به خاطر فرسوده بودن شبکههای آبرسانی هدر میروند. از فناوریهای نوین در آب و انرژی استفاده نمیکنیم و سبک زندگی ما در بسیاری از زمینهها باید تغییر پیدا کند.
اسراف در استفاده از منابع پایه بیداد میکند. ما کشور خشک و نیمه خشکی هستیم اما سرانه مصرف آب حداقل 70 لیتر از سرانه مردم اروپایی بیشتر است؛ مصرف انرژی در کشور ما چهار برابر کشورهای اروپایی است و دو برابر کشورهای دیگر زباله تولید میکنیم. در 50 سال گذشته سالانه 100 هزار هکتار از جنگلهای کشور را از بین بردهایم و آنقدر در طبیعت دستکاری کردهایم که بخش زیادی از کشور دارد به بیابان تبدیل میشود. اینها همه رفتارهای نسنجیده و نادرست ماست که باید اصلاح شود.
وظیفه تمام دولتها حفظ و حفاظت از منابع پایه و مدیریت پایداری منابع است ولی بخش عمدهای از منابع ما صرف فعالیتهای غیراولویتدار میشود که مقام معظم رهبری نیز در دیدار با مسئولین نظام فرمودهاند که در برنامهریزیها به اولویتها توجه کنید. برنامهریزی یعنی تعیین اولویتها؛ اگر اولویتها در برنامهریزی مورد توجه قرار نگیرد برنامهریزی معنا ندارد. ما آنقدر پول و منابع نداریم که صرف همه کارها کنیم. مردم هم باید اولویتهای کشور را تشخیص دهند و به دولت کمک کنند. دولت هم باید تمام توان مدیریتی خود را به حل اولویتهای درجه اول کشور فارغ از سیاسیکاری و روزمرگی اختصاص دهد.
وضعیتی موجود، حاصل توسعه کمّینگر و سوءمدیریت است
تالاب میانکاله در مازندران دارد خشک میشود؛ چرا باید طوری شود که در مازندران با 800 میلیمتر بارندگی، این تالاب بینالمللی خشک شود. این به خاطر این است که منابع آب مدیریت نشده و تمام کشورهایی که موفق هستند، کشورهایی هستند که مدیریتهایشان را اصلاح کردند و کشورهایی که در توسعه ناموفق بودهاند کشورهایی بودند که سوء مدیریت شدهاند. هر شهر و روستا و کشور آبادی را که دیدید بدانید مدیریتها درست است و هر جا کشوری را دیدید که بیکاری زیاد است، دچار مشکلات و مسائل زیست محیطی و مشکلات مربوط به منابع پایه شدهاند و بحرانهایی مثل ریزگردها به وجود آمده ناشی از سوء مدیریت است وگرنه خشکسالی در بسیاری از کشورها وجود دارد ولی با مدیریتهای درست بر خشکسالی فائق آمدهاند. ما باید کیفیت مدیریت کشور را بالا ببریم. با توسعهی صرفاً اقتصادمحور و توسعهای که صرفاً کمینگر باشد و ملاحظاتی مثل ملاحظات محیط زیستی و اجتماعی مورد توجه قرار نگیرد همین وضعیتی پیش میآید که الان داریم میبینیم.
کشوری هستیم با سرزمین پهناور، معادن و جنگلهای زیاد ولی بحرانهایی مثل آب، محیط زیست و آلودگیهای زیست محیطی به ما صدمه میزند. در حال حاضر دریای خزر از آلودگی زیست محیطی به شدت رنج میبرد و همین آلودگیها باعث شده ذخایر این دریا به شدت کاهش پیدا کند. ما روزانه حدود 800 میلیون لیتر انرژی فسیلی مصرف میکنیم که چهار برابر متوسط دنیاست. این الگوی مصرف و این الگوی توسعهای که در کشور ما به اجرا درمیآید الگوی درستی نیست. الگویی که متناسب با شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشور ما باشد و با اقتضائات و بحرانها و اولویتهای کشور تناسب داشته باشد باید با فرهنگ کار و تلاش و مدیریت جهادی ایجاد شود تا بتوانیم با عمل به وظایف خود این بحرانها را از پیش رو برداریم.
باید سبک اداره کشور را بهبود ببخشیم
همه مشکلات ما، مشکلات اعتباری نیست؛ باید سبک اداره کشور را بهبود ببخشیم و ارتقاء دهیم. بخش خصوصی باید در اداره کشور نقش بیشتری را ایفا کند. 80 تا 90 درصد کشور توسط دولت اداره میشود و دولت هم امکانات و منابع لازم را ندارد. این در حالی است که برای حل بحرانهای کشور نیازمند پول و اعتبار هستیم. اگر بخش خصوصی به میدان نیاید، دولت به تنهایی نمیتواند این موارد را اداره کند. بخش عمده اقتصاد ما به نفت وابسته است در صورتی که این ساختار، ساختار بیمار است و درست نیست. برنامه ششم باید بر مبانی و اهداف اقتصاد مقاومتی و با تکیه بر اقدام و عمل باشد تا بتوانیم کار را به سرانجام برسانیم. رشدی که اقتصاد کشور به دست آورده محصول سرمایهگذاری و توجه ویژه در بخش کشاورزی بود. بخش خدمات و صنعت نتوانستند نقش لوکومتیوی خود را در توسعه نشان دهند ولی بخش کشاورزی توانست به خوبی خود را نشان دهد. این نشان میدهد که هر قدر در بخش کشاورزی مثل آب، منابع طبیعی و بخشهای دیگر سرمایهگذاری کنیم نتیجه بهتری میگیریم.