سازمان "یواساید" (USAID) را میتوان بازوی نفوذ آمریکا به نقاط مختلف جهان تحت پوشش کمکهای بشردوستانه جهت اقدامات خرابکاری و براندازی علیه نظامهای مخالف آمریکا دانست.
"اداره توسعه بینالمللی آمریکا" (United States
Agency for International Development) که به نام مخفف خود یعنی
"یواساید" (USAID) معروف است، ادارهای است که توسط آمریکا تأسیس شده و
هدف این اداره، پیشبرد کمک درازمدت و حمایت از افراد کشورهای فاجعهزده
برای بهرهبری از یک زندگی آزاد و دموکراسی اعلام شده است؛ اما ظاهرا در
پشت پرده سیاست، اعمالی دیگر را از این نهاد شاهد هستیم و عملا از
سازمانهای اطلاعاتی فعال دولت آمریکا برای ایجاد تشویش در مناطق مختلف
دنیا، از عراق گرفته تا ونزوئلا، به شمار میرود. "یواساید" را میتوان
بازوی اصلی نفوذ آمریکا در همه نقاط جهان دانست. در این گزارش، ضمن معرفی
کامل این سازمان، صرفا به مهمترین فعالیتهای جاسوسانه و خرابکارانه آن
خواهیم پرداخت:
دولت آمریکا در سال ۱۹۱۵ در زمان "هربرت هوور"
-سی و یکمین رییس جمهور آمریکا- به وعده کمک درازمدت به دولت بلژیک پس از
جنگ جهانی اول عمل کرد. اما امریکا از 1945 تا دهه 1950 از "مارشال پلان
اعمار اروپا" تا طرحهای مربوط به جنگهای داخلی کوبا همچون "همکاری
مدافعی" (MSA)، "اداره فعالیتهای خارجی" (FOA) و "اداره کمکهای
بینالمللی" (ICA) جای پای خود را محکم کرد.
سال
۱۹۶۱ بود که "جان اف کندی"، قانون "کمکهای خارجی آمریکا" را تصویب و اجرا
کرد. سپس، اداره کمکهای بینالمللی در سایر واحدهای کمکی آمریکا ادغام
گردید و نام "یواساید" (USAID) به خود گرفتند. از آن پس، این اداره رسماً
آغاز به کار نمود. برنامه و هدف آنها بر 4 اصل استوار بود:
1. توسعه کمک به کشورها 2. جلوگیری از تخریب 3. کمک برای کشورهای فقیر که مردمان آن تلاش میورزند تا از گرسنگی فرار نموده و صاحب زندگی بهتر گردند. 4. توسعه و اصلاحات دموکراسی در ممالک جهان.
"یواساید"
(USAID) در کشورهای جنوب صحرای آفریقا، آسیا، آمریکای لاتین، حوزه
کارائیب، اروپا، و خاورمیانه فعالیت گستردهای دارد. این اداره، دفتر مرکزی
آن در واشنگتن است و در افغانستان فعالیت گستردهای داشته است. اداره
مذکور، همکاری نزدیک با سازمانهای خصوصی داوطلب، دانشگاهها، شرکتهای
آمریکایی، سازمانهای بینالمللی، آژانسهای آمریکایی، و دیگر دولتها
دارد. دارای ۳۰۰ کارمند داوطلب است که با ۳۵۰۰ کمپین آمریکایی ارتباط
دارند. هر رئیس جمهوری که در آمریکا بر سر کار آمده، اهمیت این نهاد را
دریافته و در دوران خود تحولات و پیشرفتهایی را در اداره دفاتر و شعبات
"یواساید" و ایجاد شعبات اضافی موجب شده است.
نقشه
تعاملی (Interactive Map) پروژههای "یواساید"؛ با ورود
وبسایت "یواساید" میتوان به این نقشه دست یافت و با قرار دادن نشانگر
موس بر روی هر کشور، اطلاعات کامل پروژه مربوطه نمایش داده خواهد شد.
در
سال مالی 2015، 20 میلیارد دلار به این اداره اختصاص یافت که بیش از یک
سوم آن صرف امور بینالمللی و بیش از نیمی از آن به صرف کمکهای خارجی،
عملیاتهای برونمرزی، و کمکهای غذایی به سایر کشورها شد. هماکنون، 60
کشور تحت پوشش کمکهای این سازمان قرار دارند و این کمکها بهصورت
قراردادهای مشارکت و همکاری با شرکای بالقوه، شرکتهای سهامی خاص داوطلب،
سازمانهای غیر دولتی، پیمانکارهای ذینفع، دانشگاهها، سازمانهای
بینالمللی، جوامع شهری، و دولتهای خارجی صورت میگیرد.
کنگره
آمریکا از سال 2010 همواره تلاش داشته است که به نوعی به موازات تلاش برای
سیطره بر بودجهها، عملیاتها، و سیاست خارجی دولت آمریکا، بر "یواساید"
(USAID) هم کنترل داشته باشد.
همان گونه که پیش از این گفته شد،
آژانس توسعه بینالمللی آمریکا چیزی بیش از یک آژانس وابسته به دستگاههای
اطلاعاتی برای ایجاد ناآرامی و مداخله نیست. بسیاری از اقدامات این سازمان
موید این است که هدف پنهان واشنگتن از ارائه پیشنهادهای کمک به ظاهر "بشر
دوستانه" به کشورها، کمک به دستگاههای اطلاعاتی خود از طریق گسترش دامنه
نفوذ آنها است.
بودجه بودجه
USAID طبق اعلام دولت آمریکا سالیانه 750 میلیون دلار است اما طبق ادعای
پایگاه "گلوبال ریسرچ"، تخمین منابع آگاه خبر را از میزان دو برابرا این
مقدار میدهد.
نفوذ و فتنهانگیزی در آمریکای لاتین پایگاه
"گلوبال ریسرچ" در گزارش اکتبر 2012 خود، خروج "یواساید" (USAID) از
روسیه را که پس از اخطار مسکو مبنی بر جاسوسی این سازمان در داخل خاک آن
کشور و در نهایت واکنش تند و صریح پوتین رخ داد، یک اتفاق نیک دانست. وقتی
در اول اکتبر 2012 نمایندگی این سازمان مجبور به ترک روسیه شد، تازه همه به
اهمیت نقش خودکامگی در ابعاد دخالت در سایر کشورها پی بردند. آمریکای
جنوبی البته دیر زمانی است که از نقش جاسوسی و براندازی "یواساید"
(USAID) آگاه است. اکثر کشورهای آمریکای جنوبی بر این قائلند که این سازمان
سعی در تضعیف دولت رهبران مخالف آمریکا و بر جای نشاندن دستنشاندههای
عمو سام را دارد. این حقیقت که این سازمان میزبان سازمان "سیآیای" CIA و
آژانس اطلاعات دفاعی آمریکاست، امروزه عیان شده است. رد پای اداره توسعه
بینالمللی آمریکا یا همان "یواساید" (USAID) را میتوان در حمایت مالی،
تکنولوژیکی، و ایدئولوژیکی اپوزیسیون حکومتهای مخالف آمریکا که عموما منجر
به شکلگیری کودتا شده است را دید.
اسناد محرمانه و گفتگوها و مصاحبههای "مارک وایزبرات"
-رییس مرکز پژوهشهای سیاسی و اقتصادی- خبر از نفوذ "یواساید" در
کشورهای ونزوئلا، کوبا، اکوادور، بولیوی، و هائیتی در سطح بسیار فعال جهت
تغییر حکومت آن کشورها میدهد.
وایزبرات
رهبران
سیاسی مخالف امریکا در آمریکای جنوبی همواره سایه سنگین نفوذ و
فشار "یواساید" (USAID) را احساس کردهاند. از آن دست میتوان به "هوگو چاوز"
-رییس جمهور متوفی ونزوئلا- اشاره کرد که در سالهای 2002 تا 2004 در
آستانه انتخابات با اعتراضات تحریک شده از سوی این سازمان در داخل کشور
مواجه شد. سازمان امریکایی، میدانست که از کجا باید قلب هدف را نشانه
بگیرد. 80 درصد از اصحاب رسانه و جراید در این کشور، عضو کمپین ضد چاوز
بودند و طی یک برنامه وسیع، دولت چاوز را متهم به دزدی در طرح تامین غذایی
مردم و کمکاری، بیکفایتی در امر اختلالات تکنولوژیکی، و در نهایت جنایات
علیه فعالان سیاسی کردند (در حالی که اقدامات خشن دولت چاوز علیه مخالفان
در مقابل همین اقدامات در کشورهای دوست آمریکا بسیار ناچیز بود). هراس و
واهمه مفسران حامی چاوز از این بود که این اتهامات در استانه آنتخابات منجر
به این شود که پس از پیروزی چاوز و اعلام نتایج، گروههای اپوزیسیون به
تحریک "یواساید" (USAID) جو را ناآرام سازند و در نتیجه با شکلگیری شورش
و قیام از سوی گروههای شبهنظامی در سرتاسر کشور، مقدمات دخالت نظامی
آمریکا فراهم آید.
اسناد ویکی لیکس نشاندهنده اهمیت
وجود "یواساید" در قضیه ونزوئلاست. مثلا اسناد لو رفته در نوامبر 2006 از
وزارت خارجه آمریکا اینچنین روایتی دارد: «سفیر آمریکا در ونزوئلا 5
نکته مهم را در دستور کار پروژه براندازی چاوز قرار داد: 1. تقویت موسسات
دموکراتیک 2. نفوذ به پایگاه سیاسی چاوز 3. چند لایه کردن ایدئولوژی سیاسی
چاوزیسم 4. محافظت از تجارت آمریکایی 5. منزوی کردن بینالمللی چاوز».
از بین ایمیلهای لو رفته "ادوآردو فرناندز"
-مسئول "یواساید" برای عملیات براندازی در ونزوئلا- به روسای بالادستی
خود در سال 2009، حقایقی روشن به دست میآید: «ردم ونزوئلا اکنون در
خیابانها ریختهاند. این افراد، ابزار ارزشمند ما برای براندازی چاوز
هستند».
همچنین سند افشا شده نوامبر 2006 ویکی لیکس خبر از شیطنت مستقیم "یواساید" در قطع برق دو روزه یک شهر میدهد:
«برنامه
را با سازمان خصوصی زنان در "بارکیزیمتو" -پنجمین شهر بزرگ ونزوئلا-
هماهنگ کردیم. آنها هم از فرمانداری خواستند که جهت امر اعتراضات با آنها
همکاری کند. اما فرمانداری نپذیرفت و سازمان زنان هم با مساعدت ما
هماهنگیهای لازم را برای قطع برق شهر انجام دادند. شهر، دو روز تمام بدون
برق بود. سرانجام، مقاومت فرمانداری شکست و شهردار قبول به بازگشت به میز
مذاکره کرد. عملیات، در شهرهای دیگر هم به اجرا در خواهد آمد».
سند
دیگری در همین تاریخ، سخن از دعوت از نخبگان و اساتید دانشگاههای مختلف
جهان به ونزوئلا جهت شرکت در سمینارها و جلسات مختلف میدهد تا بدین وسیله
پس از بازگشت به کشورشان، عملیات تقویت اپوزیسیون مخالف چاوز در کشور مورد
نظر صورت گیرد.
قصه در اکوادور هم تداوم داشت. USAID برنامهریز اصلی طرح ترور "رافائل کوریا" -رییس
جمهور وقت اکوادور- و براندازی دولت وی بود. در این زمان، پلیس اکوادور که
به شدت از سوی آمریکا تامین مالی میشد و اصحاب جراید که قانون آزادی بیان
روزنامهها را تبدیل به بهانه تازیدن بر دولت کرده بودند، بازیگران اصلی
عرصه کودتا بودند. اما بخت با سازمان آمریکایی یار نبود و کوریا از مهلکه
ترور جان سالم به در برد. سپس، بلافاصله قانونی را بر علیه آن قانون آزادی
مطبوعات {literal}{{/literal}علیرغم تلاشهای لابی قدرتمند
USAID{literal}}{/literal} در کنگره ملی اکوادور به تصویب رسانید.
کوریا
کوریا
که به شدت تحت ذرهبین "یواساید" آمریکاست و برای انتخابات 2017 برای وی
برنامه دارند، طی این چند سال به لطف هوشمندی وزارت اطلاعات اکوادور اقدام
به برکناری چند تن از مقامات ارشد خائن کشور همچون وزیر دفاع، رییس حفاظت
اطلاعات ارتش، و برخی افسران ارشد نظامی کرد. آمریکا به دو دلیل از کوریا
نفرت دارد: چپگرا و ضد آمریکایی بودن این رهبر سیاسی و مراقبت از "ژولیان آسانژ" رییس ویکی لیکس و افشاگر بزرگ.
اداره
توسعه بینالمللی که پیوسته چهره یک سازمان خیر جهانی را از خود نشان
میدهد، دست از شیطنت برنداشت و به سراغ بولیوی رفت. این بار، هدف "اوو
مورالس" -رییس جمهور بولیوی- بود. "اوا گولینگر"
-نویسنده و روزنامهنگار مشهور ونزوئلایی- بر این باور است که USAID
هزینهای بالغ بر 58 میلیون دلار به براندازی جکومت مورالس اختصاص داد.
قرار شده بود که برنامه از تحریک جداییطلبان منطقه "سانتا کروز" آغاز شود.
اما وقتی با ناکامی روبرو شد، به سراغ جوامع سرخپوستی بولیوی رفت. اتفاقا
از قضا، بسیاری از سرخپوستهای مذکور به دلیل اینکه دولت بولیوی اقدام به
ساخت یک بزرگراه در آن منطقه کرده بود، آنجا را ترک کرده بودند. این قضیه
دستاویزی شد برای آمریکا که از طریق پولهای واریزی "یواساید" (USAID) و
هماهنگیهای سفارت، گروه عظیمی به نام "تیپنیس" متشکل از سرخپوستهای
ناراضی علیه مورالس به وجود بیاورد که شروع به تظاهرات خیابانی کردند. فرد
پشت پرده هماهنگیها کسی نبود جز "الیزیو آبلو" بولیویایی که یک موزهدار و
از عوامل سازمان آمریکایی بود. اما تماسهای وی با رهبران معترضان توسط
وزارت اطلاعات بولیوی شنود و پیگیری شد و این جاسوس خرابکار بلافاصله توسط
عوامل آمریکایی از کشور خارج شد.
اوا گولینگر
مورالس
در
ژوئن 2012 بود که کشورهای عضو "اتحادیه بولیواری خلق آمریکایی جنوبی"
(ALBA آلبا) قانونی را به تصویب رساندند که طی آن سازمان USAID به انواع
دخالت در امور داخلی، خرابکاری، و فتنهگری برای براندازی حکومتهای مشروع
آمریکای جنوبی که به ذائقه آمریکا خوش نمیآیند تحت لوی دموکراسی و
کمکهای انسانی، محکوم گردید. اسناد و مدارکی در دست رهبران کشورهای عضو
بود که نشان میداد وزارت خارجه آمریکا به اسم گسترش دموکراسی و کمکهای
انسانی، سازمان "یواساید" (USAID) را مامور تقویت مالی سازمانهای خصوصی و
گروههای اپوزیسیون حکومتهای آمریکایی جنوبی کرده است. اعضا یکصدا از
رییس "آلبا" خواستند که قانون اخراج عوامل این سازمان فتنهگر را از خاک
سرزمینهایشان اجرا نماید. قطعنامه مذکور به امضای بولیوی، ونزوئلا، جمهوری
دومینیک، کوبا، اکوادور، و نیکاراگوئه رسید.
"مارک فِیِرشتاین" -رییس سابق سازمان- هم به عنوان مغز متفکر پروژه براندازی نظامهای هندوراس و پاراگوئه عمل کرد. وی از راهبران مبارزات انتخاباتی "گونسالو سانچس لوسادا"،
رئیس جمهور اسبق بولیوی بوده که امروز به جرم قتل عام روستائیان تحت پیگرد
دولت بولیوی قرار دارد. سانچس که فراری محسوب می شود با کمک و حمایت وزارت
امور خارجه آمریکا به همراه چند تن از وزیران خود در این کشور به سر
میبرد. فیرشتاین، در دهه 90 در نیکاراگوئه به سر میبرد و در آنجا
عهدهدار رهبری عملیات کثیف "بنیاد ملی دموکراسی" (NED) در این کشور شد.
این موسسه زیر مجموعه ای از آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده آمریکا و
تحت پوشش سازمان "سیآیای" CIA بود. وقتی وی در نشست "گفتمان جوانان و
امنیت" صراحتا اعلام میکند که "موضوع امنیت، اولویت نخست آژانس توسعه
بینالمللی آمریکا است"، دیگر باید حساب همه چیز را کرد.
فیرشتاین
"خوزه میگوئل اینسولزا"
-دبیر کل سازمان کشورهای آمریکایی- خاطر نشان کرده که نزدیک به 38 میلیون
نفر از جمعیت 150 میلیونی جوانان آمریکای لاتین نه به مدرسه میروند و نه
شغل ثابتی دارند. به گفته وی، یک چهارم از جمعیت جوان بین 15 تا 29 منطقه
آمریکای لاتین به طور جدی در معرض خطرات مربوط به جنایت هستند. این در حالی
است که "یواساید" در کمال بیشرمی ادعای حمایت از جوانان آمریکای جنوبی
را داشته و مدیریت برنامههای چند میلیون دلاری برای ایجاد ناآرامی در این
منطقه که دارای دولتهای ترقیخواه است را بر عهده دارد و این گونه علیه
جوانانی که قربانی فرهنگ، جنایت و مواد مخدر آمریکایی هستند، اقدام میکند.
اینسولزا
"پل جی بونیچلی" در می 2012
به عنوان مامور و نماینده "یواساید" (USAID) در آمریکای لاتین و حوزه
کارائیب انتخاب و از سوی مجلس سنا تایید شد. هماکنون اعتبار "یواساید"
(USAID) بهطور روز افزون در حال افول است و حتی
دکتر بونیچلی محافظهکار هم نمیتواند این اعتبار را در نقاط مختلف جهان
بازسازی نماید.
بونیچلی
حال
باید اول به تحلیل دیدگاه خود بونیچلی بپردازیم تا آنگاه این ادعا که او
نمیتواند رویکرد خصمانه و فتنهآمیز سازمان را تغییر دهد، برایمان اثبات
شود. او چندین مقاله در مجله "فارین پالیسی" نوشته است. در یکی از آنها،
هوگو چاوز را نه یک رهبر دموکرات که فردی متزلزل و عوامگرا همچون دیگر
رهبران سیاسی کشورهای مخالف آمریکا و در پی فرار از مخالفانش خواند و
بیمحابا پیشنهاد تضعیف چاوز و تقویت اپوزیسیون وی به هر قیمت ممکن و
استفاده از هر ابزار لازم را به دولت آمریکا داد. او حتی پا را فراتر گذاشت
و رویکرد فعلی روسیه و پوتین را "نو تزاری" نام نهاد که ناقض به تمام
معنای آزادی و دموکراسی است. البته، این قصه سر دراز دارد و در 18 سپتامبر
2014 "آلفونسو لنهارت"(Alfonso
Lenhardt) به عنوان رئیس "یواساید" (USAID) انتخاب شد و او هم دارای
سابقه طولانی در اترش امریکا بوده و زمانی هم به عنوان سفیر آمریکا در
تانزانیا خوش رقصی داشته است. حال، با این رویکرد فکری چنین روسایی آیا
واقعا میتوان امید به تغییر تفکر سازمان داشت؟
آلفونسو لنهارت
طرح براندازی دولت کوبا موسوم به پروژه مرغ مگسخوار دولت
آمریکا برای دامن زدن به ناآرامی و تشویق مخالفان در کوبا یک شبکه
اجتماعی طراحی و راه اندازی کرده بود که در فاصله سالهای 2009 تا 2012
فعال بوده و تعداد مشترکان آن به 40 هزار نفر رسیده بود. دولت آمریکا برای
پنهان کردن این اقدام خود از چندین شرکت پوشش و واسطه استفاده کرده است تا
ظاهرا ارتباطی بین این شبکه اجتماعی با دولت ردیابی نشود. مدیر "یواساید"
تلاش کرد تا افشاگریهای رسانهها را در خصوص استفاده از
شبکههای اجتماعی برای ایجاد اغتشاشات در کوبا را با بیان این مطلب انکار
کند که اجرای پروژه "شبکه اجتماعی" برای کوباییها عملیات مخفیانه نبوده،
بلکه تنها عملی "خردمندانه" بوده است.
کمک به خرابکاری و براندازی در سایر کشورها "گلوبال
ریسرچ" در یکی از گزارشات خود به همکاری "یواساید" با سازمان سیاسی جهت
اقدامات خرابکارانه در کشورهای مختلف تحت پوشش و لوای نشر دموکراسی اشاره
کرد. این گزارش به نقش "یواساید" در کشورهای مختلف پرداخت: از تامین و
حمایت مالی رسانههای طرفدار غرب در اوکراین طی مناقشه سیاسی روسیه و غرب
گرفته تا آموزش 30 هزار پلیس گوآتمالایی برای سرکوب چپگراهای این کشور در
دهه 1970 و کشتار کشاورزان در دهه 1980 به دستور "ریوس مونت" دیکتاتور این
کشور (طبق اسناد ارائه شده در کتاب «قتل امید» به قلم "ویلیام بلوم")؛ و
تا آموزش پلیس جهت سرکوب زندانیها در طی جنگ ویتنام و مشارکت در عملیات
نرم "فونیکس" که عملیات شکستخورده "سرزمین کشتکاران" برای تصاحب زمین
کشاورزان بینوای ویتنامی از آن دست بود. "یواساید"، در خلق جوخههای مرگ
ویتنام که کشتارهای بسیاری را در دهه 1960 رقم زدند، دست در دست سازمان
"سیآیای" CIA و "کلاه سبزها"ی وزارت خارجه داشت (طبق اسناد «دولتهای
ناکام» به قلم "نوآم چامسکی").
"یواساید" از طرف دیگر "آناتولی
شوبایس" یکی از موثرترین افراد دولت نئولیبرال یلتسین در روسیه را تشویق به
خصوصیسازی به سبک خود کرد و برنامه فاجعهبار کوپن را از طریق وی در
روسیه اجرا کرد و به اقتصاد این کشور ضربه زد. سپس با حمایت از حزب دموکرات
وی، فرهنگی به نام "شیتوکراسی" را جای انداخت که همانا وابستگی به "بازار
کاپیتالیستی" بود. اما "یواساید" در سال 1965 با ظهور "سوهارتو" -دیکتاتور اندونزی- از "استانلی آن دونهام" -مادر باراک اوباما- که
مامور این سازمان بود، برای کمک به این دیکتاتور جهت خلق برنامه "نظم
نوین" با نام "اورده بارو" استفاده کرد. این برنامه، منجر به دههها رفتار
فاشیستی شد. فهرست بلند بالایی از چپگرایان و فعالان سیاسی و مدنی در آن
سالها تهیه شد و سرکوبهای بسیار شکل گرفت. سازمان "سیآیای" CIA،
محرمانهترین اخبار در مورد مخالفان سوهارتو را در اختیار وی قرار میداد و
جوخههای مرگ به کشتار مخالفان میپرداختند. از آن دست میتوان به کشتار
چپگرایان در سال 1965 و عملیات ضد جاسوسی 1979 اشاره کرد.
این "یواساید"
بود که در همکاری با سازمان "سیآیای" CIA، نام هزاران نفر از اعضای اصلی
و طرفداران حزب کمونیست اندونزی را در اختیار سوهارتو قرار داد و به دستور
وی، ارتش اندونزی حمام خون دهه 1960 را راه انداخت. "رابرت جی مارتینز"
-مامور "سیآیای" CIA، عضو "یواساید"، و کاردار سابق سفارت آمریکا در
اندونزی- اذعان داشته که "یواساید" با این عمل کمک بسیار بزرگی به بقای
سوهارتو که نوکر آمریکا بود، کرد. مارتینز، رییس گروه تحقیق متشکل از
افسران "سیآیای" CIA و دیپلماتها در مورد اعضای حزب کمونیست بود. وی،
گفته که وقتی لیست اسامی پس از 2 سال تلاش مستمر حاضر شد، آن را شخصا تقدیم
به ارتش اندونزی کرد. "کنجانا آدیاتمان" -نماینده ارتش اندونزی- طی یک
دیدار کاملا محرمانه لیست سیاه را از وی میگیرد و به ستاد ارتش موسوم به
"سوکارنو" تقدیم میکند. مقرر میگردد که از 4 هزار تا 5 هزار نفر به
جوخههای آتش سپرده شوند. طبق گزارش 21 می 1990 روزنامه واشنگتن تایمز،
"جوزف لازارسکی" معاون "سیآیای" CIA در اندونزی اعتراف کرده که این
سازمان تا پایان اعدامها و کشتارها یعنی ژانویه 1966 قدم به قدم با حکومت
سوهارتو همکاری کرده است.
در هند هم وقتی دولت نئولیبرال بر سر کار
آمد، "یواساید" و سازمان "سیآیای" CIA با حمایت از راستگرایان، پلیس
را تشویق کردند که شبانه به روزنامهنگاران، چپگرایان، و اعضای حزب کارگر
حمله کند. اراذل و اوباش حکومتی را به کار گرفتند تا شبانه رؤسا و
مهرههای اصلی احزاب مخالف را از خانه بیرون بکشند و در حضور
خانوادههایشان تا سر حد مرگ بزنند. همین امر، موجب حفظ بقای سیستم
نئولیبرال تا سالها در هند شد.
"یواساید" در افغانستان هم در
لوای کمکهای بشردوستانه و کمک به آبادسازی، در خدمت ماموران "سیآیای"
CIA جهت انجام جاسوسی از دولت افغانستان و همچنین نفوذ به القاعده و ترور
شخصیتهای اصلی این سازمان بود. تازه پس از سالها، انفجار
دفتر "یواساید" در شهر "گردیز" در ولایت "پکتیا" و مرگ 5 مامور
برجسته "سیآیای" CIA بود که باعث شد خیلیها از فعالیت جاسوسانه و
براندازانه این سازمان در افغانستان باخبر شوند.
"یواساید" دست در
جادهسازیهای نامشروع رژیم صهیونیستی نیز دارد. طبق گزارش روزنامه
"نشنال" به قلم "جاناتان کوک"، این سازمان 355 کیلومتر از جادههای
غیرقانونی رژیم صهیونیستی در اراضی اشغالی جهت گسترش شهرکسازی را پوشش
مالی داده است. این جادهسازیها شامل ساخت اتوبان برای سهولت نقل و
انتقال شهروندان رژیم صهیونیستی بود. این پروژهها با هدف ضربه زدن به
اقتصاد فلسطین و جلوگیری از شکل گرفتن دولت فلسطین صورت گرفته است. الجزیره
در سال 2010 خبر از اختصاص 153 میلیون دلار از سوی "یواساید" به
پروژههای زیرساخت رژیم صهیونیستی داد.
"لودیگ رودل"
-کارمند "یواساید" با سابقه 25 سال- اخیرا اذعان کرده که "یواساید"
فعالیت خود در خاورمیانه را در کشورهای اردن، فلسطین، و مصر با اهداف سیاسی
متمرکز کرده و در کوبا، کلمبیا، پرو، و بولیوی با ابزار مواد مخدر مانور
میدهد.
حمایت از تروریستهای سوریه پایگاه
"گلوبال ریسرچ" در گزارش 24 سپتامبر 2013 خود تصویر مستندی از گروه
«مهاجرین القفقاز و الشام» که یکی از گروهکهای تروریستی زیر نظر داعش در
سوریه است و نام "یواساید" در پشت سرد اعضای آن خودنمایی میکند را به
تصویر کشید. به هر حال، پیشتر هیلاری کلینتون -وزیر خارجه سابق آمریکا- چه
در کتاب خاطراتش و چه در سخنرانیهای مختلف بهطور صریح از کمک به مخالفان
اسد و به ویژه ارتش آزاد سوریه سخن به میان آورده است؛ بعد از اینکه صحت
این تصویر از سوی پایگاه افشاگر "بلیز" تایید شد اما مقامات ارشد آمریکا
هیچگاه صحت و سقم این عکس را تایید نکردند.
فعالیت مخفی و مرموزانه در ایران روزنامه کیهان در گزارش 26 بهمن 92 خود آورد: در شرایطی که سالهاست سفارت آمریکا یا به تعبیر دقیقتر، "لانه
جاسوسی" در کشورمان به اجبار تعطیل شده است، مجموعهای از مدارس تحت
مدیریت واحد بنیادی وابسته به «آژانس توسعه ملی آمریکا» در تهران و برخی
شهرستانها آزادانه فعالیت میکنند.
"مدرسه الف" و "مدرسه کارآفرینی
خ" با انگیزه شبکهسازی و مهندسی اجتماعی جوامع زنان، معلمان و گروههای
هدف مورد نظر آمریکا در ایران، از سال 1388 با بهکارگیری مجموعهای از
نیروهای بومی با مدیریت رسمی آمریکایی تشکیل گردیدهاند. این دو مدرسه و
چند نهاد به ظاهر مردمی دیگر بر اساس مستنداتی غیر قابل انکار با حمایت
تشکیلاتی و بودجه مرکزی به نام "بنیاد اوراسیا" در کشور شکل گرفته و اکنون
به واسطه اجرای دقیق جزوات و برنامههای نهادهای آمریکایی وابسته به وزارت
خارجه آمریکا، متاسفانه در پارهای از موارد با حمایت دولت جمهوری اسلامی
ایران از ضریب نفوذ مناسبی نیز در اقشار مورد نظر برخوردار گردیدهاند.
از
برگزاری جلسات حل تعارض و ترویج فرهنگ صلح که در نهادهای فراماسونری جهانی
مفاهیم آن کلاسهبندی شده است برای معلمان و دانشجویان ایرانی، تا حمایت
از تشکیل بنگاههای اقتصادی به نام کارآفرینی با هدف شبکهسازی اقتصادی و
سرپرستی مجموعههایی قابل پایش در حوزه اقتصاد برای زنان سرپرست خانوار و
مهاجرین روستایی، همه این موارد اقداماتی هوشمندانه است که با هدف
فرهنگسازی و ایجاد تغییراتی بنیادین در سیاست و اقتصاد و فرهنگ جامعه
ایرانی توسط این مراکز صورت گرفته و کماکان در حال انجام است.
مدیران
"برنامه ایران" بنیاد اوراسیا وابسته به USAID، پیش از این در یک مجموعه
نفتی رانتی ایرانی دورههای "مدیریت سازمانهای مردم نهاد" را
گذراندهاند و هماکنون بهطور مستقیم و به صورت علنی با وزارت خارجه
آمریکا همکاری میکنند. شایان ذکر است در سایت آژانس توسعه ملی آمریکا هیچ
نشانی از فعالیت این سازمان در ایران وجود ندارد.
نامهای به حافظان صلح پایگاه
"گلوبال ریسرچ" نامهای بسیار متین و زیبا را خطاب به حافظان صلح بوسنی در
تاریخ 4 ژوئن 2014 به تحریر در آورد. "الزا راسباخ" در دلنوشته خود
اینچنین سخن آغازمیکند:
نامه مورخ 4 ژوئن 2014: همکاران عزیز و دوستان گرامیام، از
تمامی تلاشها و اهتمامات شما برای برقراری صلح در سارایوو و بخصوص
برگزاری "همایش صلح بینالمللی 2014" که قرار است از 6 تا 9 ژوئن برگزار
شود، نهایت سپاس را دارم. اما امروز به تاریخ 4 ژوئن پیش از حرکت به سوی
شما جهت شرکت در این همایش، از منابع موثق شنیدهام که اسپانسر این همایش خوشبختانه سازمانهای خصوصی دلسوز و متاسفانه
وزارت خارجه فرانسه و سازمان "یواساید" آمریکا بودهاند. بهراستی
دولتهای فرانسه و آمریکا را با صلح و ثبات ما چه کار است؟ آمریکایی که
تهاجمیترین دولت دنیا را دارد و دهها برابر کشورهای دیگر از ابزار و
ادوات نظامی بهره میبرد و به راحتی حق حاکمیت و تمامیت ارضی دیگر کشورها و
قوانین بینالمللی را زیر پا میگذارد. فرانسه، نیز عمر خود را به دخالت
در سرزمینهای دیگر و بالاخص در آفریقا گذرانده و میگذراند.
الزا راسباخ
امروز
به عنوان شهروند و زاده آمریکا به شما میگویم که چرا از کمک "یواساید"
به شما نگرانم. این سازمان، آن چیزی نیست که بسیاری فکر میکنند. تمام تلاش
آن حول محور طرح امنیت استراتژیک آمریکا میگردد. مگر همین "یواساید"
نبود که در سال 2012 پس از روشن شدن جاسوسی و خرابکاری از روسیه اخراج شد؟
مگر همین "یواساید" نیست که تمام این سالها را به خرابکاری و دخالت در
امور داخلی کشورهای امریکای جنوبی گذرانده و تقریبا اکثر آنها خواستار
خروج این سازمان از خاک خود هستند؟ چرا به افشاگری سال 2013 ویکی لیکس در
مورد شیطنتهای "یواساید" در ونزوئلا برای براندازی نظام آن کشور دقت
نمیکنید؟ مگر گزارش آوریل 2014 آسوشیتدپرس در مورد خرابکاری این سازمان
در کوبا را نخواندهاید؟ چیزهایی به شما میگویم که این "سیآیای" CIA
جدید را بشناسید.
"یواساید" سالهاست که بر روی پروژه اوکراین
کار میکند و یک میلیون و 250 هزار دلار به رسانههای این کشور رشوه داد تا
به براندازی نظام به حق رییس جمهور کمک کنند. وقتی هم در می سال 2014 به
هدف خود دست یافته بود به عنوان شیرینی این خوش خدمتی قول میلیاردها دلار
وام را به آنها داد. آخر دست هم نقش بسیار مهمی در سقوط "ویکتور یانووکویچ"
که به ناحق کنار گذاشته شد (برکناری رییس جمهور، کاملا برخلاف قانون اساسی
بود) ایفا کرد و مهره دستنشانده آمریکا یعنی "آرسنی یاتسنیوک" را در سمت
ریاست جمهوری دید.
"یواساید" در آلمان با همکاری "آفریکام" که یکی
از موسسات آمریکایی برای انجام جاسوسی، خرابکاری، ترور و تلاش برای
براندازی در کشورهای قاره آفریقاست، همکاری نزدیکی دارد. به نام کمکهای
بشردوستانه، کثیفترین کارها از همین نهاد سر میزند. من لقب "دستکشی برای
مشت ارتش امریکا بر قواره کشورهای دیگر" را به این سازمان میدهم.
اجازه
ندهید که کمک مالی و پشتیبانی این سازمان به اعتبار و وجاهت این کنفرانس
صادقانه و سالم لطمه بزند. اجازه ندهید که این روباه مکار در پشت لوای
فعالیتهای صلحآمیز چهرهای صلحطلب از خود نشان دهد تا بدین وسیله
جنگافروزی خود را از دیدهها پنهان نماید. پول کثیف آنها را به خودشان
بازگردانید. اگر هم نمیتوانید پول این سازمان را بازگردانید، دست کم در
ابتدای کنفرانس تمام جزییات مربوط به این کمک ناصادقانه را اعلام کنید.
مراقب شرکتکنندگان در همایش باشید که از اطلاعات شخصی آنها همانطور که از
اطلاعات شخصی کوباییها در پروژه "توئیتر کوبایی" استفاده شد، استفاده
نشود.
نامه مورخ 8 ژوئن 2014: خبردار
شدم که نه تنها مبلغ کمکی "یواساید" را به آنها بازنگرداندید که از
جزییات آن کمک هم چیزی به شرکتکنندگان نگفتید. خبر دارم که بسیاری از
شرکتکنندگان از جمله دو تن از نمایندگان مجلس ملی آلمان به نامهای "هایک
هانسل" و "الکساندر نیو" به شما اعتراض کردهاند و بیتوجهی کردید. آیا
شرمآور نیست که تیشرتهای همایش را به نام "همایش 2014 صلح "یواساید"
صادر کردید و البته بسیاری از شرکتکنندگان آگاه به نشانه اعتراض آن را
نپوشیدند؟
امروز آمریکا بوسنی را از نظر فرهنگی از
طریق "یواساید" به خود وابسته کرده و از طریق نظامی این کشور را به اشغال
درآورده است. طبق تحقیقات مستندی که من در این پایگاه معتبر انجام دادم،
مردم این کشور تاب تحمل اشغال نظامی آمریکا را ندارند. آمریکا دارای
بزرگترین سفارت در سارایوو است و با ایجاد پایگاه نظامی "عقاب" مقدمات
هرگونه دخالت در امور این کشور همانند اوکراین را فراهم آورده است. "جورج
دبلیو بوش" این پایگاه را ایجاد کرد تا اقدام به دستگیری مخالفان آمریکا
بهصورت غیرقانونی در بوسنی نماید تا جایی که این پایگاه به "گوآنتاناموی
کوچک" معروف شده است.